تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 871 از 934 اولاول ... 371771821861867868869870871872873874875881921 ... آخرآخر
نمايش نتايج 8,701 به 8,710 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #8701
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    لبهای من آرام
    یک لحظه می جنبند
    اشکهای من صبور
    یک لحظه می ریزند
    چشمان من خموش
    یک لحظه می بارد
    یک لحظه ... بسیار است
    رفتن بدون تو
    مردن بدون من...


  2. 4 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #8702
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    دوستـان شرح پریشـانی من گــوش کنیـد داستان غــم پنهـانی من گــوش کنیــد
    قصــه بی سر و سامانـی من گوش کنیـد گفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید



    شرح این آتـش جان سـوز نگفتـن تا کـی
    سوختـم سوختـم این راز نهفتــن تا کی


    روزگـاری من و دل ساکـن کویـی بودیـم ساکـن کـوی بـت عربـده‌جویـی بودیـم
    عقل و دین باخته، دیوانـهٔ رویی بودیـم بستهٔ سلسلهٔ سلسله مویـی بودیـم



    کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود
    یک گرفتـار از ایـن جمـله که هستنـد نبود


    نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت سنبـل پرشکنـش هیـچ گرفتـار نداشت
    اینهمه مشتری و گرمـی بازار نداشت یوسفی بود ولی هیـچ خریدار نداشت



    اول آن کس که خریدار شدش من بودم
    باعـث گـرمی بازار شـدش من بودم


    عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او داد رسوایـی من شهــرت زیبایـی او
    بسکه دادم همه جا شرح دلارایی او شهر پرگشت ز غوغای تماشایی او
    "وحشی بافقی"

  4. 6 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #8703
    حـــــرفـه ای raha bash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    در خیال ترش کامی های ذهن سرکشم
    پست ها
    1,349

    پيش فرض

    ﺗﻤﺎﻡ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﯾﺎﺭ
    ﻣﻦ ﻭ ﺩﻝ، ﺩﻭ ﮔﺪﺍﯼ ﭘﺸﺖ ﺩﯾﻮﺍﺭ
    ﺳﺮﺍﭘﺎﯾﻢ ﺩﻝ ﻭ ، ﻗﺎﺑﻞ ﻧﺒﺎﺷﻢ
    ﻋﺠﺐ ﯾﺎﺭ ﻭ ﻋﺠﺐ ﯾﺎﺭ ﻭ ﻋﺠﺐ ﯾﺎﺭ
    ﺳﺮﺍﭘﺎ ﺁﺗﺶ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺳﺮﺩﯼ ﺍﺳﺖ
    ﻓﻘﻂ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻋﺸﻖ ﺩﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﺩﺭﺩﯾﺴﺖ
    ﺷﻔﻖ ﺳﺮﺧﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻣﻦ
    ﺍﮔﺮﭼﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺯﺭﺩﯼ
    ﺍﺳﺖ




  6. 3 کاربر از raha bash بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #8704
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    پست ها
    1,448

    پيش فرض

    ماییم و شب تار و غم یار و دگر هیچ
    صبر کم و بی تابی بسیار و دگر هیچ

    ماییم و لبا لب شدن از یار و دگر هیچ
    منصور و اناالحق زدن از دار و دگر هیچ

    گر راه به مرهمکده عشق بیابی
    الماس بنه بر دل افکار و دگر هیچ

    بر لوح مزارم بنویسید پس از مرگ
    کای وای ز محرومی دیدار و دگر هیچ

    در حشر چو پرسند که سرمایه چه داری
    گویم که غم یار و غم یار و دگر هیچ

    از کعبه گر این بار برونم بگذارند
    ناقوس به دست آرم و زنّار و دگر هیچ

    عرفی به غلط شهره شهرست ببینید
    صد گل زده بر گوشه دستار و دگر هیچ

    جمال الدین عرفی شیرازی

  8. 2 کاربر از Alinho بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #8705
    حـــــرفـه ای raha bash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    در خیال ترش کامی های ذهن سرکشم
    پست ها
    1,349

    پيش فرض

    همه کسم تو، هر هوسم تو، هم نفسم تو
    بال و پرم تو، همسفرم تو، بیش و بسم تو
    گرمی خانه، شور ترانه، متن غزل تو
    شعر و سرودم، بود و نبودم، قند و عسل تو
    نغمه‌ی سازم، محرم رازم از روز ازل تو
    بی تو خموشم، با که بجوشم، جفت تنم تو
    خسته و عریان، پیش غریبان، پیرهنم تو
    گرمی خانه شور ترانه متن غزل تو
    شعر و سرودم، بود و نبودم، قند و عسل تو
    نغمه‌ی سازم، محرم رازم، از روز ازل تو...

    شعر و آهنگ از فرامرز اصلانی


  10. 2 کاربر از raha bash بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #8706
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    هیچکس نـفهمیـــــد که " زلـیخـــــــا " مــَـــــــــرد بـود ...!!

    میــــدانی چــــــــــــرا ؟

    مـــــردانـــگی میــخواهـــــد!

    مــــــــاندن ، پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزنــد


  12. 3 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #8707
    کاربر فعال انجمن شعر و داستان نویسی fati ghasemi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    زمین
    پست ها
    423

    پيش فرض

    عشق یعنی...!

    عشق یعنی مستی و دیوانگی

    عشق یعنی با جهان بیگانگی

    عشق یعنی شب نخفتن تا سحر

    عشق یعنی سجده با چشمان تر

    عشق یعنی سر به دار آویختن

    عشق یعنی اشک حسرت ریختن

    عشق یعنی درجهان رسوا شدن

    عشق یعنی سست و بی پروا شدن

    عشق یعنی سوختن با ساختن

    عشق یعنی زندگی را باختن

  14. 2 کاربر از fati ghasemi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #8708
    Banned
    تاريخ عضويت
    Sep 2013
    پست ها
    323

    پيش فرض

    سردم شده است و از درون می سوزم
    حالا شده کار هر شب و هر روزم
    تو شعر مرا بپوش سرما نخوری
    من دکمه ی این قافیه را می دوزم

  16. این کاربر از shaparak13 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #8709
    حـــــرفـه ای raha bash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    در خیال ترش کامی های ذهن سرکشم
    پست ها
    1,349

    پيش فرض

    دوست داشتنت،
    حس قشنگی ست
    که گاهی شبیه لبخند،
    بر چهره ام ظاهر می شود...

  18. 5 کاربر از raha bash بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #8710
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    پست ها
    1,448

    پيش فرض

    در حضور خارها هم میشود یک یاس بود
    در هیاهوی مترسکها پر از احساس بود

    میشود حتی برای دیدن پروانه‌ها
    شیشه‌های مات یک متروکه را الماس بود

    کاش میشد حرفی از کاش میشد هم نبود
    هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود



  20. 3 کاربر از Alinho بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •