گفتم:ز چه در میکده جا کردی؟گفت:
از میکده هم به سوی حق راهی هست
گفتم:ز چه در میکده جا کردی؟گفت:
از میکده هم به سوی حق راهی هست
دل شود شاد، چو چشم افتد به زیبایی --------- چشم گرید، چو دل مرد بود ناشادان
در خانه ی دوستان چو محرم گشتی
دست و دل و دیده را نگه باید داشت
روی ترا عادتست، زلف ترا قاعده ---------- دل بربودن ز من هر دم و پنهانشدن
چو بنیاد ایجاد ما بر فناست
به مرگ کسی شادمانی خطاست
دل سعدي ز محبت تو خون شد
نه به وصل مي رساني نه به قتل مي رهاني
در مذهب ما باده مباحست و حلالست ----------- این باده ز خُمخانهء اجلال جلالست
ما مرهم داغ تو،به جز داغ ندانیم
هر چند که از دست تو داغست دل ما
تو بندگي چو گدايان بشرط مزد مكن---------------------كه دوست خود روش بنده پروري داند
نیکویی با بد نهادان عمر ضایع کردن است
کی ز آرایش عروس زشت زیبا می شود
هم اکنون 7 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 7 مهمان)