تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 86 از 100 اولاول ... 367682838485868788899096 ... آخرآخر
نمايش نتايج 851 به 860 از 993

نام تاپيک: خدا [ عارفانه ]

  1. #851
    داره خودمونی میشه Ala 1389's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    ايران عزيز
    پست ها
    92

    پيش فرض

    بارخدايا اگر تو مرا پست كني آن كيست كه مرا بلندي بخشد و اگر تو مرا بلند مرتبه كني آن كيست كه مرا پست تواند كرد و اگر مرا هلاك كني آن كيست كه در كار بنده ات با تو معرضه يا درخواستي تواند كرد و البته ميدانم كه در حكم تو ظلم و جوري نيست و در انتقام تو عجله و شتابي نيست آنكس در انتقام تعجيل كند كه از فوت وقت بترسد و آنكس به ظلم نيازمند است كه ضعيف و ناتوان باشد بار الها اي مهربانترين ياري ام كن كه جز تو كسي را ندارم

  2. 3 کاربر از Ala 1389 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #852
    داره خودمونی میشه nab nab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    تو قلب شما
    پست ها
    109

    پيش فرض

    من خدا را دیده ام
    بین تابش های نور
    روی اکلیل دعا
    عمق دریا های شور

    آشنا و مهربان
    مثل شبنم روی گل
    مثل ذرات عبور
    روی تنهایی پل

    جاری و بی انتها
    روی امواج غروب
    زیر پرهای نسیم
    آبی و تنها و خوب

    در سکوت لحظه ها

    می شود نزدیک من
    مثل خونی در رگم
    در شب تاریک من

    دانه های سبز عشق
    در تمام جان من
    مانده جای خنده ای
    در غم پنهان من

    رو به رویم شاپرک
    می پرد تا بیکران
    پوستم گل می دهد
    غنچه های بی زبان

    روی این سکوی دل
    پله پله تا بلور
    می روم اما کمی
    و حشت از مرز عبور


    سر به ایوانش زدم
    او صدایم را شنید
    بین گنجشکان من
    یک نفس تااو پرید

    قلب من یک قاصدک
    او چنان نوری عظیم
    شرم مانده در تنم
    از زمانهای قدیم

    آرزوها را فقط
    لا به لا و تو به تو
    پرده پرده می زدم
    تا هوای جستجو

    روی این حوض حضور
    من چو خاکستر شدم
    یا گیاهی بوده ام
    این زمان پرپرشدم

    من فقط بازیچه ام
    روی گرداب امید
    انتظار و انتظار
    فکر فردای سپید

    من که همپای دعا
    آمدم تا این حریر
    جای خواهش مانده است
    ای خدا دستم بگیر ....

  4. 3 کاربر از nab nab بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #853
    داره خودمونی میشه sasan_fda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    39

    پيش فرض

    تا خدا بنده نواز است،به خلقش چه نیاز؟میکشم ناز یکی،تا به همه ناز کنم.

  6. #854
    داره خودمونی میشه M A H M O U D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2010
    پست ها
    22

    پيش فرض

    خدايا...ﺧﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟
    ﺧﻮﺍﺑﺖ ﻣﯿﺎﺩ؟ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺮﯾﺰﻡ؟
    ﭘﺮﺗﻐﺎﻝ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﮑﻨﻢ ؟ ﺗﺨﻤﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ...؟

    ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯼ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ
    ...ﻣﻦ ﺑﺸﯿﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﻓﺮﻣﻮﻥ . . .؟

    ﺗﻌﺎﺭﻑ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟
    ﻟﻨﮓ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﺷﯿﺸﻪ ﺟﻠﻮ ﺭﻭ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﻨﻢ ؟

    جان من ، ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ ! ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﮐﻼً ؟

  7. 2 کاربر از M A H M O U D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #855
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    سلام خدای مهربون ،خدایی که اون بالایی ،اونبالاتوی آسمون


    خدا منم منو نگا ! انقدر دلم پره خدا،نمی دونم چی بهت بگم! می خوام بپرسم



    می دونی!



    می دونی ! می دونی من چی می کشم! خدا صدامو می شنوی؟ هر دفعه که داد



    میزنم! هر دفعه که پشت سر هم اسمتو فریاد می زنم! خدا تو خوب گوش می کنی!


    می دونی که من چی می گم؟ خدا دیگه تموم شده سهمیه صبر منم. خدا می بینی که منم!!!



    منم که هر روز می شکنم. می خوام بیام پیش خودت ،خسته شدم از این زمین !


    راستی فرشته هات کجان؟ چرا به دادم نمیرسن؟!


    خدا منم منو نگا ! خدا صدامو می شنوی؟؟ یا گم شدم تو بنده هات؟؟؟



    آخر بگم دوست دارم. نگام بکن آره منم ،


    منم که فریاد میزنم...!

  9. 2 کاربر از sara_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #856
    آخر فروم باز anon85's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    here & there
    پست ها
    1,845

    پيش فرض


    اشكِ بيـــــــــــــــهوده مريــزيــد كه كور است فلك
    هم لب از شكوه بدوزيد، كه اين كور كــــــــر است



    Last edited by anon85; 13-04-2011 at 01:03.

  11. #857
    داره خودمونی میشه Sahar Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2011
    محل سكونت
    دریا
    پست ها
    32

    پيش فرض

    گرکه به اذن خدا(ج)تکیه زنی بردرخت
    شاخه خشکیده اش رطب ترا پرورد
    کعبه نشان است عزیزبهرعوام دگر
    قبله نمای دلت بین که کجا میرود
    طاق مصلی دل وصعت صد کهکشان
    آنکه بدل شد جمیل بخت جمیلش(ج)رود
    آنکه دلش شدزگل بخت ویش شدنگون
    مسجداواژگون گربه ثریا رود


  12. #858
    داره خودمونی میشه Sahar Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2011
    محل سكونت
    دریا
    پست ها
    32

    پيش فرض

    خدایا..


    ندانم کنون با که سودا کنم کجا جوشم و از چه پروا کنم
    نه یاری که راه مروت روم نه خصمی که با وی مدارا کنم

    نه عشقی که دل به دریا زنم نه شوری که روی صحرا کنم
    نه برقم که اتش زنم خرمنی نه ابرم که با گریه غوغا کنم

    بسی قصه از من ماند بجا اگر دفتر سینه را وا کنم
    چنان ماندم ازبزم هستی جدا که از دور باید تماشا کنم

    خدایا به عالم تو راضی مباش کزین بیشتر من خدایا کنم..


  13. این کاربر از Sahar Girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #859
    داره خودمونی میشه Sahar Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2011
    محل سكونت
    دریا
    پست ها
    32

    پيش فرض

    خدایا گله دارم
    من از عشق من از شور
    من از همهمه از نور
    گله دارم
    من از آدم از آتش
    من از نفرت و از عشق
    من از زندگی از مرگ
    گله دارم
    من از کوه من از دشت
    من از رودخونه با سنگ گله دارم
    من از مرگ زمونه گله دارم
    من از سرعت مرگ آدمها هم گله دارم
    من از سنبل و بلبل
    با یک باغ پر از گل گله دارم
    من از زندونی پرنده ها هم گله دارم
    من از بال شکسته پرنده گله دارم
    من از شادی من از غم چه کوتاه و چقدر کم گله دارم
    خدایا من از هر چی تو دنیاست گله دارم
    از دوام عشق آدمها هم گله دارم
    من از آدم و حوا که نبودند یه زوج زیبا گله دارم
    من از زندگی که جاودان نیست گله دارم
    من از رودخونه با سنگ که بدنبال شکار آدمها هست
    گله دارم
    من از باغ پر از گل بخاطر مرگ گلاشون گله دارم
    گله دارم
    من از هر چی تو دنیاست گله دارم .

  15. این کاربر از Sahar Girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #860
    آخر فروم باز H.Operator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    5,526

    پيش فرض

    خدایم کیست؟

    کیست خدايم؟
    آنکه دوزخ را بنا سازد؟
    یا آنکه بندگان خویش
    از روی بخشایش رها سازد
    آنکه بر ما باده فریب بنوشان؟
    در آن دیگ پر از زهر خود پرستیش
    بجوشاند
    کیست خدايم؟
    آنکه با وعده های پوچ خویش
    مارا گرفتار سازد در بند کیش؟
    آنکه با ترساندن ما حکم می راند؟
    می فریبد؟
    از توانایی خویش در گوش می خواند؟
    او که می داند چه هستیم و چه خواهیم بود
    از این همه آزمایش آخر چه سود؟
    ساعتی در خویش فرو رفتم
    نه
    این خدايم نیست
    خدا که برج قصه هایم نیست!

    شاعر : م.نوری
    Last edited by H.Operator; 16-03-2011 at 01:13.

  17. 2 کاربر از H.Operator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •