تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 85 از 255 اولاول ... 357581828384858687888995135185 ... آخرآخر
نمايش نتايج 841 به 850 از 2548

نام تاپيک: قرار ملاقات کاربران در تهران

  1. #841
    حـــــرفـه ای R£ɀД's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2004
    پست ها
    2,354

    پيش فرض

    منم مشكلاتي داشتم نتونستم بيام.
    راستي اميد جان عزيز دل برادر شما چرا كيك يا شيريني تولدت رو نياوردي؟؟؟ كلي تبريك گفتيم كه 20 گرم كيك بخوريم ها
    فكر كنم lovely man (اگه اشتباه ننوشته باشم ) شيريني آورده بود !!! جريانش چي بود؟؟ ( خدايي من خودم آوردن شيريني رو باب كردم ها اسمم رو توي يك جايي ثبت كنين كه كي شيريني بازي رو شروع كرد.)
    من فقط هادي خوبه با لولي من و اميد رو شناختم. ( فعلا نتونستم همه عكس ها رو ببينم چون باز پرشين گيگ .... )
    راستي مهدي بست نيومد؟؟؟ ( كجايي مهدي كم پيدايي)
    خوب ليست افرادي هم كه اومدن رو بنويسيد ديگه !!!

  2. #842
    پروفشنال کاپتان هادی's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    کرمان
    پست ها
    538

    12

    سلام به تمام بر وبچس
    من چون آخرین قراری بود که تهرانم و بعد خداوند نمی‌دونم منو کجا میفرسته گزارش قرار رو نوشتم اما نتونستم آن بشم و بزارم ببخشیدها
    آقا خلاصش اینکه من امروز خیلی کار داشتم اما گفتم مگه می‌شه آخرین قراری که می‌تونم باشم نرم البته از صبح درگیر کار بودم نزدیکای ساعت 4 انقلاب بودم و داشتم می‌رفتم طرف بولوار کشاورز یه sms فرستادم واسه الفین که قرار کیه ( سر کار بود طرف فکر کرد من نمی‌رم) خلاصه آقا وقتی من رسیدم الفین با آقای javid_blogsky و لاولی من (Lovely) اونجا بودن مثل همیشه به گرمی از من استقبال کردند و الفین بلند شد و روی ماه منو بوسید بعد نشستیم به حرف و غیبت و من تا تونستم پشت سر مهدی بده ( مهدی بست سابق) صفحه گذاشتم بعد پاتال و پسر همسایشون ... اومدن و با دیدن من تویه چشمای پاتال اشک جمع شده بود و هی به من می‌گفت چرا نمی‌یای سر قرارا و منم گفتم تقصیر مافیای مهدی بسته ( مافیا بیگناهه مهدی بست خلافه) خلاصه هی از ما عکس می‌گرفت و می‌گفت تو که داری از تهران می‌ری اقلا ازت عکس داشته باشیم بعد یه اقایی اونجا بود بدبخت وزنه بردار بود یعنی در اصل یک ترازو داشت مردم رو وزن می‌کرد هر چی التماس کرد کسی دلش نسوخت تا اینکه حاجیتون یه تریب جنتلمن بازی در اورد و 50 تومان وجه رایج مملکت رو داد به طرف و خودش رو هم وزن کرد ( بدلایلی از گفتن وزن معذوریم هرچند نسبت به سورنا و مصطفی عشقی کلی هم خداییم راستی اینو بگم که وقتی من رسیدم یه آقای بغل اون محل قرار ایستاده بود دیگه داشت تو افتاب سیاه می‌شد من هر چی به الفین می‌گفتم بابا خودیه بخرجش نرفت اگه دیدید کسی تو عکسا برنزه است اون سعید رونالدو که تو آفتاب سیاه شده دیگه سرتون رو درد نیارم امید هم اومد بعد دو تا سر اومدن سر نه ها سر ، از این عنوانهای انگلیسی سر اشکان و سر علیرضا کسایی بودن که اودن و در همون لحظه چشم ما به جمال منتقد بزرگ که بزودی شاهد بن شدنش خواهیم بود یعنی یوسفی نژاد بودیم که من هر چی گفتم آسه بیا آسه برو اصلا گوشش بدهکار نبود و هی یه ریز انتقاد می‌کرد مخصوصا از کار مهدی بست که بابا این .... به انجمن و از این حرفا که منم تایید کردم اما گفتم خودش رو با این مرد مرموز در نندازه خلاصه پاتال رفت و مهدی بست اومد با اون جکای عهد بوقش روع کرد یک کم ما رو اذیت کرد اما خداییش اقا سید کارش درسته که ما باهاش تریپ شوخی داریم( برای جلوگیری از زیرآب خوری)کمکم بچه ها داشتن خداحافظی می‌کردن و می‌رفتن که سورنا با داداشش اومد البته بگم که قبلا گفته بود که الفین رو می‌:شه اما منو که دید به احترام من نکشتش و موند برا قرار بعد بعدا همه کم کم خداحفظی کردن و رفتن من و الفین هم یک کم غیبت کردیم تا سر فاطمی و بعد خداحافظی کردم با تشکر از همه بچه ها اگهکسی اسمش نیست بگه من بزارم همچنین اونایی که اسمشون سه نقطه است بگن من اسمشون یادم رفته بود با تشکر از همه بای
    Last edited by کاپتان هادی; 15-09-2006 at 11:20.

  3. #843
    آخر فروم باز J A V I D's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    محل زندگی قلب تپنده ایران تهران
    پست ها
    3,505

    پيش فرض

    قرار خوبی بود البته من بیشتر نقش ناظر و داشتم !!!
    کاشکی این عکس ها رو با این فیلمه رو یه جا دیگه آپ کرده بودی باندش به ما نرسید

  4. #844
    آخر فروم باز J A V I D's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    محل زندگی قلب تپنده ایران تهران
    پست ها
    3,505

    3

    نقل قول نوشته شده توسط کاپتان هادی
    سلام به تمام بر وبچس
    من چون آخرین قراری بود که تهرانم و بعد خداوند نمی‌دونم منو کجا میفرسته گزارش قرار رو نوشتم اما نتونستم آن بشم و بزارم ببخشیدها
    آقا خلاصش اینکه من امروز خیلی کار داشتم اما گفتم مگه می‌شه آخرین قراری که می‌تونم باشم نرم البته از صبح درگیر کار بودم نزدیکای ساعت 4 انقلاب بودم و داشتم می‌رفتم طرف بولوار کشاورز یه sms فرستادم واسه الفین که قرار کیه ( سر کار بود طرف فکر کرد من نمی‌رم) خلاصه آقا وقتی من رسیدم الفین با آقای ... و لاولی من (Lovely) اونجا بودن مثل همیشه به گرمی از من استقبال کردند و الفین بلند شد و روی ماه منو بوسید بعد نشستیم به حرف و غیبت و من تا تونستم پشت سر مهدی بده ( مهدی بست سابق) صفحه گذاشتم بعد پاتال و پسر همسایشون ... اومدن و با دیدن من اشک تویه چشمای پاتال اشک جمع شده بود و هی به من می‌گفت چرا نمی‌یای سر قرارا و منم گفتم تقصیر مافیای مهدی بسته ( مافیا بیگناهه مهدی بست خلافه) خلاصه هی از ما عکس می‌گرفت و می‌گفت تو که داری از تهران می‌ری اقلا ازت عکس داشته باشیم بعد یه اقایی اونجا بود بدبخت وزنه بردار بود یعنی در اصل یک ترازو داشت مردم رو وزن می‌کرد هر چی التماس کرد کسی دلش نسوخت تا اینکه حاجیتون یه تریب جنتلمن بازی در اورد و 50 تومان وجه رایج مملکت رو داد به طرف و خودش رو هم وزن کرد ( بدلایلی از گفتن وزن معذوریم هرچند نسبت به سورنا و مصطفی عشقی کلی هم خداییم راستی اینو بگم که وقتی من رسیدم یه آقای بغل اون محل قرار ایستاده بود دیگه داشت تو افتاب سیاه می‌شد من هر چی به الفین می‌گفتم بابا خودیه بخرجش نرفت اگه دیدید کسی تو عکسا برنزه است اون ...رونالدو که تو آفتاب سیاه شده دیگه سرتون رو درد نیارم امید هم اومد بعد دو تا سر اومدن سر نه ها سر ، از این عنوانهای انگلیسی سر اشکان و سر علیرضا کسایی بودن که اودن و در همون لحظه چشم ما به جمال منتقد بزرگ که بزودی شاهد بن شدنش خواهیم بود یعنی یوسفی نژاد بودیم که من هر چی گفتم آسه بیا آسه برو اصلا گوشش بدهکار نبود و هی یه ریز انتقاد می‌کرد مخصوصا از کار مهدی بست که بابا این .... به انجمن و از این حرفا که منم تایید کردم اما گفتم خودش رو با این مرد مرموز در نندازه خلاصه پاتال رفت و مهدی بست اومد با اون جکای عهد بوقش روع کرد یک کم ما رو اذیت کرد اما خداییش اقا سید کارش درسته که ما باهاش تریپ شوخی داریم( برای جلوگیری از زیرآب خوری)کمکم بچه ها داشتن خداحافظی می‌کردن و می‌رفتن که سورنا با داداشش اومد البته بگم که قبلا گفته بود که الفین رو می‌:شه اما منو که دید به احترام من نکشتش و موند برا قرار بعد بعدا همه کم کم خداحفظی کردن و رفتن من و الفین هم یک کم غیبت کردیم تا سر فاطمی و بعد خداحافظی کردم با تشکر از همه بچه ها اگهکسی اسمش نیست بگه من بزارم همچنین اونایی که اسمشون سه نقطه است بگن من اسمشون یادم رفته بود با تشکر از همه بای

    فکر کنم اسم همه رو گفتی فقط من جا موندم که همون سه نقطه اولم که البته من اعلام کردم که بیشتر تو کار نظارت بودم به هر حال شما همدیگه رو می شناختین و روتون بهم باز شده بود واسه همین من مظلوم جمع بودم . البته قرار نبود شما و الفین سر از فاطمی در بیارین !!!!

  5. #845
    پروفشنال Hektor's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    730

    پيش فرض

    لطف كنين و توي persiangig عكسا رو آپلود نكنين

  6. #846
    کـاربـر بـاسـابـقـه saeid_ronaldo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    پست ها
    1,180

    پيش فرض

    من هیچ کدوم رو نتونستم ببینم
    خواهشا یه جا دیگه آپ کنید

  7. #847
    آخر فروم باز Lovelyman's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    محل سكونت
    همین دورو برا!
    پست ها
    1,330

    پيش فرض

    آقا يعني چي من اول از همه سر قرار بودم بعد الفين رو اول مي زاري؟ نامرد تازه شيريني هم قضيه نداشت فقط چون مصطي نيومد گفته بود يكي شيريني بياره من آوردم(end of مرام)

  8. #848
    آخر فروم باز Lovelyman's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    محل سكونت
    همین دورو برا!
    پست ها
    1,330

    پيش فرض

    راستي يادم رفت! اين آقا امين نامرد همه رو گذاشت سر كار ميگه ميام به بقيه هم سپرده منتظر باشيد بعد مارو گذاشته سركار اي نامرد بد قول!

  9. #849
    حـــــرفـه ای Mohammad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    پست ها
    9,311

    پيش فرض

    جالبه ها!
    اگه فیلم هایی که پاتال عزیز گذاشتن رو نگاه کنین مرد میگه من اهله "داراب شیرازم"
    هر کسی اهل هر کجای استان فارس باشه میگه من اهل شیرازم!

  10. #850
    حـــــرفـه ای Elfin-D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    پست ها
    7,785

    پيش فرض

    آقا يعني چي من اول از همه سر قرار بودم بعد الفين رو اول مي زاري؟ نامرد تازه شيريني هم قضيه نداشت فقط چون مصطي نيومد گفته بود يكي شيريني بياره من آوردم(end of مرام)
    نزار قضیه اش رو بگم هاااا!
    -----------------
    تازه یک کسی رو یادتون رفت معرفی کنید-یه اقای بهروز نامی بود که فقط پاتال شناختش!حالا اگر سایت هک شد من بی تقصیرم
    -----------------
    جای امین و مهران اصلا خالی نبود!تا چشمشون کور بشه از این به بعد زمان بندی کنن کاراشون رو !
    -----------------
    از سعید عزیز هم عذر میخوام که تو افتاب وایساد!میدونستم اونی که اونجا وایساده از بچه های پی سی یه ولی حالش نبود اون همه راه پاشم بیام کنارش
    -----------------
    از تمام اجناس مونث حاظر در پارک هم همینجوری الکی عذر میخوام
    -----------------
    از اون گروه فیلمبرداری هم عذر میخوام که قبول نکردم در فیلمشون بازی کنم!
    -----------------
    کلا همین تا ماه بعد!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •