مگو آن که گر برملا اوفتد..............وجودی از آن در بلا اوفتد
بدهقان نادان چه خوش گفت زن................بدانش سخن گوی یا دم مزن
مگوی آنچه طاقت نداری شنود...............که جو کشته گندم نخواهی درود
چه نیکو زدست این مثل برهمن..............بود حرمت هرکس از خویشتن