يک خرس قهوه اي مخملي خريدم براي دختري که ندارم....
و يک عينک براي پدر که چشمهايش ديگر نمي بيند....
و حالا ميروم براي او که نيست گل نسرين بچينم....
شاد يا غمگين زندگي ...
زندگي است.....
و اگر فردا براي شکار پلنگ به دريا رفتم تعجب نکنيد
اره بچه هایی که می یومدن نیستن دیگه