The Memories unroll like pictures of something that happen,not to me,not to the bubble of bone that this memory used to inhabit,but to another merlin as young and light and free of the air and spring winds as the bird she named me for
اون خاطرات تصاویری رو نشون میدن که اتفاق افتادن،ولی نه برای من یا برای شکستگی های استخوانی که این خاطره درش سکنی گزیده،بلکه برای مرلین دیگه ای که به جوانی و سبک بالی بادهای بهاری پرنده ای هستش که اسم من از روی اون برداشته شده.
........................
اون تیکه های قرمز رو فکر نمیکنم خوب معنیشو دراورده باشم
The First Memory of all is dark and fireshot
معانی که برای فایرشات پیدا کردم به معنی اصلی خود جمله نمیخورد.