تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 84 از 640 اولاول ... 347480818283848586878894134184584 ... آخرآخر
نمايش نتايج 831 به 840 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #831
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    دیری است ، پشت پنجره
    بنشسته ام خموش
    در برگ ریز باغ پر از خاطرات خویش
    آوازه خوان کوچه پاییز
    برگ زرد
    گویی به گویش رهگذران دیار شب
    خواند حدیث محنت و دلتنگی مرا
    یک شاخه خزان زده ، از پشت پنجره
    سر می کشد که باز
    آرد به یاد قصه ی بی برگی مرا
    باران پشت شیشه ، چه غمگین به بارش است
    دست خیال ، با قلم اشک
    بر رخم
    گرم نگارش است
    در سایه روشنی که گذر می کند ز دور
    دل می شود ز شوق
    پر از نغمه و سرور
    هر شام تا به صبح
    هر صبح تا به شام
    این جمله بر زبان ، می آیدم مدام
    هر چند درد خویش ز یاران نهفته ام
    بس قصه ها
    ز مهر و وفای تو گفته ام
    رفتند همرهان و مرا جا گذاشتند
    مرا در این خرابه
    چه تنها گذاشتند

  2. #832
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    دیگر نه من نه این معانی معیوب!
    دیگر نه من نه این شهادت اشک!
    دیگر از تکرارترانه خسته ام!
    از این پنجره های بسته خسته ام! بانو!
    خسته ام از این دقایق بیلبخند!
    باران ببارد یا نبارد،
    من می روم با دست هایم
    چتری برای پروانه هابسازم!
    دیگر چه می شود که نام گل های باغچه را به خاطر نیاورم؟
    یا اصلاندانم که کدام شاعر شب تاب،
    قافیه ها را از قاب غمگین پنجره پر داد؟
    من کهخوب می دانم،
    بادبادک بی تاب تمام ترانه ها
    همیشه پر پشت بام خلوت خاطره هایتو می افتد،
    دیگر چه فرق می کند که بدانم
    باد از کدام طرف می وزد!

  3. #833
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    خوابم می آید
    خوابم می آید اما
    باید دوباره تمام کتاب کواکب را دوره کنم
    بی گلایه وگریه که نمی توان
    به دیدار دیار دور رؤیا رفت
    باید به رکعت سکوت و صدای کبوتر فرو شوم
    باید به پنجره ی باز و پرواز پوک پر بیندیشم
    به جریمه های نانوشته ی جمعه های کودکی
    به گلوی گرفته و گریه ی گیتار
    به طنین ترانه و طبل تندر
    باید به حقارت ابرها بیندیشم
    به بیم بارش باران
    به سرود ساکت اشک
    خوابم می آید اما
    باید به اندازه ی گریه یی کوتاه هم که شده
    به تو بیندیشم
    شاید نگاه گرم تو
    در لابه لای این همه رویا
    یا درخیال این همه خمیازه گم شده باشد
    چه کنم؟ زیبا جان
    باید بیابمت
    به این گریه های گاله به گاه بالش و بستر
    خو کرده ام دیگر
    Last edited by دل تنگم; 19-03-2008 at 02:57.

  4. #834
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    صدای گام های گریه می آید
    دوباره آمدی
    کنار پنجره ، شعری نوشتی و رفتی
    این بار صدای قدم های تو را
    از پس پرده گاه گناه وگریه شنیدم
    حالا به اولین ستاره که رسیدی بپرس
    کدام شاعر غزلپوش
    شبانه ، عشق را
    در برگ های ولنگار دفتری کهنه می نوشت
    اما
    تو که نشانی شاهراه ستاره را نمی دانی
    همیشه
    از سیب و ستاره و روشنی قصرهای کاغذی که می نوشتم
    می گفتی
    هزار پروانه هم که بر برگهای دفترت بچسبانی
    پینه ی پیر و یاس علیل باغچه ی ما گل نمی دهد
    هیچ وقت بهار طلایی روز و رویا را
    باور نکردی ! گل من
    هیچ وقت خدا

  5. #835
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    اینجا بر تخته سنگ
    پشت سرم نارنج زار
    رو در رو دریا مرامی خواند
    سرگردان نگاه می کنم
    می آیم.
    می روم.
    انگاه درمیابم که همه چیز یکسان است
    و با این حال نیست
    آسمان روشن و آبی.
    کنون تلخ و ملال انگیز
    سفید پوشیده بودم با موی سیاه
    اکنون سیاه جامه ام با موی سپید
    میآیم.
    میروم.
    میاندیشم که شاید خواب بوده ام
    خواب دیده ام
    عطر برگهای نارنج.
    چون بوی تلخ خوش کندر
    رو در رو دریا مرا می خواند
    می اندیشم که
    شاید خواب دیده ام
    می اندیشم که شاید خواب بوده ام.
    خواب دیده ام
    Last edited by دل تنگم; 19-03-2008 at 03:07.

  6. #836
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    رستنی‌ها کم نیست،
    من و تو کم بودیم،
    خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم!

    گفتنی‌‌ها کم نیست،
    من و تو کم گفتیم،
    مثل هذیان دم مرگ،
    از آغاز چنین درهم و برهم گفتیم.

    دیدنی‌‌ها کم نیست،
    من و تو کم دیدیم،
    بی‌سبب از پاییز
    جای‌ میلاد اقاقی‌ها را پرسیدیم.

    چیدنی‌ها کم نیست،
    من و تو کم چیدیم،
    وقت گل دادن عشق روی دار قالی‌،
    بی‌سبب حتا پرتاب گل سرخی‌ را ترسیدیم.

    خواندنی‌‌ها کم نیست،
    من و تو کم خواندیم،
    من و تو ساده‌ترین شکل سرودن را در معبر باد
    با دهانی‌ بسته وا ماندیم

    من و تو کم بودیم،
    من و تو اما در میدان‌ها
    اینک اندازه‌ی ما می‌خوانیم!

    ما به اندازه‌ی ما می‌بینیم!
    ما به اندازه‌ی ما می‌چینیم!
    ما به اندازه‌ی ما می‌گوییم!
    ما به اندازه‌ی ما می‌روییم!

    من و تو
    کم نه، که باید شب بی‌‌رحم و گل مریم و بیداری شبنم باشیم!
    من و تو
    خم نه و درهم نه و کم هم نه، که می‌بايد با هم باشیم!

    من و تو حق داریم
    در شب این جنبش نبض آدم باشیم!
    من و تو حق داریم
    که به اندازه‌ی ما هم شده با هم باشیم!
    گفتنی‌‌ها کم نیست!

  7. #837
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تو به تماشای نابودی من نشسته ای و

    کم مانده تخمه هم بشکنی !

    تو نه دل می سوزانی

    نه چشم می پوشی

    تو تنها گناهت

    ندیدن دردیست که

    پشت رضایتمندی من از تو

    ریشه می کند !

  8. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #838
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    حالا

    از تمامی قصه ، تنها

    قاب عکسی مانده ست

    که شباهتی عجیب به دختری از تبار ترانه دارد

    حالا باران که می اید

    خاک این دختر خالی

    هنوز بوی عشق و عود و عسل می دهد

    حالا مدام از پی نشانی تو

    فنجان های قهوه را دوره می کنم

    مدام این چشم بی قرار را

    با بغض و بهانه ی باران آشنا می کنم

    مدام این دل درمانده را

    با باور برودت عشق

    آشتی می دهم

    باید این ساده بداند

    بانوی برفی بیداری ها

    دیگر به خانه ی خواب و خاطره باز نخواهد گشت

  10. #839
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سلام می کنم به باد،

    به بادبادک و بوسه،

    به سکوت و سوال

    و به گلدانی،

    که خواب ِ گل ِ همیشه بهار می بیند!

    سلام می کنم به چراغ،

    به «چرا» های کودکی،

    به چالهای مهربان ِ گونه ی تو!

    سلام می کنم به پائیز ِ پسین ِ پروانه،

    به مسیر ِ مدرسه،

    به بالش ِ نمناک،

    به نامه های نرسیده!

    سلام می کنم به تصویر ِ زنی نِی زن،

    به نِی زنی تنها،

    به آفتاب و آرزوی آمدنت!

    سلام می کنم به کوچه، به کلمه،

    به چلچله های بی چهچه،

    به همین سر به هوایی ِ ساده!

    سلام می کنم به بی صبری،

    به بغض، به باران،

    به بیم ِ باز نیامدن ِ نگاه ِ تو...


    باورکن من به یک پاسخ کوتاه،

    به یک سلام ِ سر سری راضیم!

    آخر چرا سکوت می کنی؟

  11. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #840
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نه اینکه بی تو نخندم

    نه

    اما به خدا تمام این خنده های خام بی خیال

    به یک تبسم کوتاه دیدار چهارشنبه ها نمی ارزند

    به تبسم ساعت نه صبح

    یا دقیقتر بگویم

    نه وبیست دقیقه ی صبح

    حالا اگر بانگ بیست و بهانه ی ساعت در ازدحام واژه و وزن موازی ترانه نمی گنجد

    گناهش به گردن تو

    که من و این دل درمانده را

    چشم در راه طنین تبسم می گذاشتی

    حالا هنوز

    نه صبح چهارشنبه ها که می شود

    کنار خیال خالی اتاقک تلفن می ایستم

    دل به دامنه ی رویا می دهم

    و تو را می بینم

    که با لباسی به رنگ بنفشه های بنفش

    به سمت پسکوچه های پرسه و پروانه می روی

    نه اینکه بی تو نخندم

    نه

    اما به نیامدن همیشه ی نگاهت قسم

    تمام خطوط این خنده های خواب آلود

    با رگبار گریه های شبانه

    از رخساره ی خسته و خیسم

    پک می شوند

  13. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •