ممنون. من از آلبوم "سر عشق" (ماهور) شجریان شنیده بودم.
دل بردی از من به یغما، ای ترک غارتگر من
دیدی چه آوردی ای دوست، از دست دل بر سر من
عشق تو در دل نهان شد، دل زار و تن ناتوان شد
رفتی چو تیر و کمان شد از بار غم پیکر من
صفای اصفهانی
ممنون. من از آلبوم "سر عشق" (ماهور) شجریان شنیده بودم.
دل بردی از من به یغما، ای ترک غارتگر من
دیدی چه آوردی ای دوست، از دست دل بر سر من
عشق تو در دل نهان شد، دل زار و تن ناتوان شد
رفتی چو تیر و کمان شد از بار غم پیکر من
صفای اصفهانی
Last edited by foboki; 03-09-2009 at 12:12.
نا کرده گنه در جهان کیست ؟بــــــگو***من بد کنـــــــم و تو بد مکافات دهی
آنکس که گنه نکرده چون زیست ؟بگو***پس فرق میان من و تو چیست ؟بگو
خیام
وای آن روزی که قاضی مان خدا بی
به میزان و صراطم ماجرا بی
دل ار مهرت نورزه بر چه ارزه
گِل است آندل که مهر تو نورزه
باباطاهر
هنگام سپيده دم خروس سحري***داني كه چرا همــــي كند نوحه گري
يعني كه نمودند در آييـــــنه صبح***كز عمر شبي گذشت و تو بي خبري
خیام
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
رهی معیری
مردان رهش میل به هستی نکنند***خود بینی و خویشتن پرستی نکنند
آنجا که مجردان حق می نوشتنــــد***خم خانه تهی کنند و مستی نکنند
ابو السعید ابو الخیر
دلا راهت پر از خار و خسک بی
گذرگاه تو بر اوج فلک بــی
شب تار و بیابان دور منــزل
خوشا آنکس که بارش کمترک بی
باباطاهر
یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست***جان ما سوخـــت بپرسید که جانانه کیست
حالیا خانه بر انداز دل و دبن من اســـــــت***تا در آغوش که میخسبد و همجانه کیست
حافظ
تا سخن آوازه دل در نداد
جان تن آزاده به گل در نداد
چون قلم آمد شدن آغاز کرد
چشم جهان را به سخن باز کرد
نظامی گنجوی
دل از من برد و روی از من نهان کرد***خدا را با که این بـــازی توان کرد
شب تنهاییم در قصد جـــــــــان بود***خیالش لطف های بی کران کرد
چرا چون لاله خونین دل نباشـــــــم***که با ما نرگس او ســرگران کرد
حافظ
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)