تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 823 از 4105 اولاول ... 32372377381381982082182282382482582682783387392313231823 ... آخرآخر
نمايش نتايج 8,221 به 8,230 از 41049

نام تاپيک: | مشاوره در مورد خدمت سربازی | ( پست اول مطالعه شود )

  1. #8221
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Mar 2012
    پست ها
    11

    پيش فرض

    سلام دوستان
    کسی از بین شما هست که تو ناحیه شهید بهشتی تهران خدمت کنه و بخواد بیاد حوزه خدمت کنه؟
    اگر هست بگید تا من کارشو ردیف کنم

  2. #8222
    داره خودمونی میشه majidhotboy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2010
    پست ها
    25

    پيش فرض

    شما مطمئنی قبول نمی کنن ؟؟؟ آخه قضیه خیلی حیاتیه

    دوستم امروز رفته برگ اعزامش رو به تاریخ اول تیر گرفته

    90 روز اضافه خورده !!!

    محل آموزش رو هم ننوشته

    حالا این بنده خدا میخواد این برگه رو بده جایی که امریه گرفته
    از اسفند پارسال داره واسه امریه گرفتن تلاش میکنه که بالاخره
    نظر مساعد کارگزینی رو کسب کرد ولی این 3 ماه اضافه داره
    کار رو خراب می کنه
    سلام .
    من اول اسفند تاریخ اعزامم بود ولی برای امریه سرباز معلمی نرفتم . قبلش اضافه خدمت نداشتم ولی دوباره که برام برگه سفید اومد 90 روز اضافه زده بودن . چند روز پیش بالاخره تونستم امریه رو بگیرم . مسئول کارگزینی بهم گفتش که ما به وزارت خانه نامه می زنیم تا برگه سفید جدید براتون صادر بشه . از اینکه اضافه خدمت دارم هیچی نگفت . ولی قبلا گفته بود مشکلی پیش نمیاد و غیبتم موجه می شه .

  3. #8223
    اگه نباشه جاش خالی می مونه pedromi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    397

    پيش فرض

    با سلام
    پایه خدمتی 1/6/90 هستم. یه سوال بسیار بسیار مهم.

    آیا شرط بخشش 3 ماه سنواتی کماکمان نهست( غیبت) زیر 5 روز است؟
    (6 روز نهستی دارم.)

    متشکرم

  4. #8224
    مدیر انجمن اینترنت و شبکه Milad4171's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    Iran
    پست ها
    6,774

    پيش فرض

    با سلام
    پایه خدمتی 1/6/90 هستم. یه سوال بسیار بسیار مهم.

    آیا شرط بخشش 3 ماه سنواتی کماکمان نهست( غیبت) زیر 5 روز است؟
    (6 روز نهستی دارم.)

    متشکرم
    اضافه خدمت سنواتي بخشيده شده ولي نهست خير. شما بايد اضافه خدمت بابت نهست رو بگذروني. به اضافه هر روز دو روز اضافه خدمت كه ميشه 12 روز! نامه اش قبل از عيد اومده بود ولي بعد از عيد دادن به ما !

  5. #8225
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    اتاقم
    پست ها
    859

    پيش فرض

    دوستان موقعی که تقسیم میشیم و اون برگه به اصطلاح امریه رو بهمون میدن که میگه یگان بعدیتون برای ادامه خدمت چیه،امکان جابجایی وجود داره؟که مثلا یه نفر که اهل تبریزه و افتاده اهواز بیاد و با یه نفر که اهوازیه و افتاده تبریز جاشون رو عوض کنند؟

  6. #8226
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    تبریز
    پست ها
    202

    پيش فرض

    دوستان موقعی که تقسیم میشیم و اون برگه به اصطلاح امریه رو بهمون میدن که میگه یگان بعدیتون برای ادامه خدمت چیه،امکان جابجایی وجود داره؟که مثلا یه نفر که اهل تبریزه و افتاده اهواز بیاد و با یه نفر که اهوازیه و افتاده تبریز جاشون رو عوض کنند؟
    نه عزیز. راهش اینه که از اون یگانی که هستی عدم نیاز بگیری و از یگان دیگه ای مثلا تو شهرت اعلام نیاز. که البته حداقل یکماه طول میکشه. البته من اینو برای وزارت دفاع میگم برای جاهای دیگه شاید فرق کنه نظر دوستان میتونه کمک کنه

  7. #8227
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Mar 2012
    پست ها
    11

    پيش فرض

    سلام
    هرکی میخواد تو سپاه بیفته و خدمتشو تو سپاه انجام بده و همچنین اموزشیش 10 تا 15 روز باشه خبر بده تا بگم چه مدارکی بیاره و بندازمش تو سپاه
    اخه من خدمتم یه جای سپاه افتاده که میتونم هرکی رو که بخوام بندازم تو سپاه

  8. این کاربر از soltann بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #8228
    داره خودمونی میشه The Stig's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    102

    پيش فرض

    شما مطمئنی قبول نمی کنن ؟؟؟ آخه قضیه خیلی حیاتیه

    دوستم امروز رفته برگ اعزامش رو به تاریخ اول تیر گرفته

    90 روز اضافه خورده !!!

    محل آموزش رو هم ننوشته

    حالا این بنده خدا میخواد این برگه رو بده جایی که امریه گرفته
    از اسفند پارسال داره واسه امریه گرفتن تلاش میکنه که بالاخره
    نظر مساعد کارگزینی رو کسب کرد ولی این 3 ماه اضافه داره
    کار رو خراب می کنه
    تا جایی که من می دونم نداشتن اضافه خدمت برای گرفتن امریه لازمه و در ضمن اگر برای سرباز معلمی می خواید اقدام کنید فکر می کنم کمی دیر شده:
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    اما سازمان های دیگه رو نمی دونم. به هر حال مطمئن ترین راه اینه که خودتون شخصا به سازمان مربوطه مراجعه کنید

  10. این کاربر از The Stig بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #8229
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    112

    پيش فرض

    با سلام کسی در مورد سرباز معلم اطلاعاتی داره

    میگن منطقه محروم اطراف استان میفتی
    .انجا بهمون خوابگاه میدن یا نه؟

    عید و تابستان بیکاریم یا گیریم

    روزی چند ساعت باید تدریس کنیم

  12. #8230
    داره خودمونی میشه ok's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    پست ها
    56

    پيش فرض

    سلام دوباره به همگی
    شنبه که از میدون سپاه اومدیم، شروع کردم به آماده کردن وسایل رفتن و ساعت 7 راه افتادم سمت ترمینال جنوب
    اونجا تا ساعت 9 طول کشید تا اتوبوس حرکت کنه به سمت پادگان ولیعصر اردکان یزد
    ردیف کناری یه بنده خدایی نشسته بود که خیلی سرخوش بود شوخی میکرد و تقریبا تا 11، 12 بگو بخند داشتیم + اینکه هرکسی با بغل دستیش حرف میزد و تبادل نظر میکرد
    حدود ساعت 4 صبح رسیدیم جلوی پادگان، طول شب بعضی ها یه چرتی میزدیم و بیدار میشدیم، بعضی ها هم اصلا نمیخوابیدن
    خلاصه بعد از اینکه رسیدیم پیاده شدیم و چند دقیقه اول احساس سرما میکردیم ولی بعد عادت کردیم به هواش
    جلوی در دژبانی گفت یه سری از وسایل بردنش به داخل پادگان ممنوعه و از اینجور چیزا
    بعد گفت یه سطل میزایم هرچی فک میکنید نباید میاوردید بریزید تو این، مثل سیگار و از این چیزا
    بعئ گفت کسایی که موبایل آوردن برن تحویل بدن به قسمت امانت موقع رفتن پس بگیرن، ولی دفعه بعد اگر بیارید دیگه ازتون نمیگیریم و باید بندازین دور
    بعد هم 6 تا صف شدیم و دونه دونه شروع کردن به بازرسی، البته زیاد سختگیری نمیکردن و دقت نمیکردن اما بازم خیلی طول کشید تا هه بچه ها بازرسی بشیم و بریم داخل
    از اونطرف دژبانی هم گفتن صف بشید برید سمت نمازخونه و بعدش هم برید سمت شیفت
    خلاصه رفتیم سمت نمارخونه، خیلی بزرگ بود و اینجور که میگفتن 2، 3 سری نماز جماعت خونده میشه تا همه برسن
    هنوز هوا تاریکه و ما همه شاد و شنگول، در حال تیکه اندازی و بگو بخند که راه میوفتیم بریم سمت شیفت، خلاصه هرچی میریم چیزی پیدا نمیشه
    تا اینکه بالاخره یجایی رو پیدا میکنیم که شیفت بود
    بعدش هم مطلع میشیم که تا 8، 9 کسی نیست که جوابگو باشه و باید تا اون موقع یه جوری بگذرونیم
    یه سری میریم تو آسایشگاه های خالی و یه سری اینطرف اونطرف که بالاخره یکی از بچه هایی که اوجا خدمت میکرد بهمون گفت بیایید بریم صبونه
    ما هم که همه خسته راه میوفتیم
    جلوی در سالن دوباره صف میشیم
    دیگه بقیه سربازها هم اومدن و تقریبا 4، 5 تا اتوبوس شدیم
    بعد مارو میفرستن تو سالن، تا وارد شدیم یه بوی خاصی اومد که نمیدونم چی بود، از یه راهرویی رد شدیم و نون و پنیر و خیار بهمون دادن
    بعد هر کس لیوان داشت میرفت سمت یه سکو که مثل آبخوری مدارس بود، ولی از توش چایی میومد به جای آب
    بعد هم نشستیم و صبحونه رو جاتون خالی خوردیم و یکم با بچه های اونجا حرف زدیم و سوال و جواب و اینا داشتیم
    وقتی اومدیم بیرون از سالن دیگه هوا تقریبا روشن شده بود
    یه سری از بچه های اونجا هم داشتن واسه خودشون بازی میکردن و الکی گلنگدن میکشیدن و همدیگرو میکشتن
    بعد دوباره رفتیم سمت شیقت ولی باز هم خبری نبود، بعد از مدتی اومدن گفتن برید سمت ساتر سبز واسه تحویل لباس
    ما هم خوشحال که دیگه کارمون تموم شد رفتیم اونجا نشستیم ولی بازم کسی نیومد سراغمون
    دوباره اومدن گفتن برید از دژبانی کارت بگیرید بیایید
    رفتیم دژبانی تو سالن انتظار نشستیم اونجا، چند نفر اومدن 2 تا کاغذ A5 دادن بهمون که مشخصات رو بنویسیم ولی گفت بزار من اول توضیح بدم بعد شما پر کنید، خلاصه 1 ساعت داشت توضیح میداد، بچه ها هم که هنوز انرژی داشتن (با توجه به اینکه یه سریشون از ما دیرتر رسیده بودن) فضا رو خندون نگه داشتن، بعد از اینکه برگه ها رو پر کردیم، گفتن حالا باید قدتون رو اندازه بگیریم، دونه دونه از شهرها ی نزدیک شروع کرد، اردکانی ها، یزدی ها، اصفهانی ها و ....آخر هم تهرانی ها
    الان همه فکر میکردیم ساعت 12، 1 شده ولی واقعا ساعت 9، 10 بود والافی کم کم داشت بچه ها رو خسته میرد
    برگه های سبز و سفید و اون 2 تا فرم رو گرفتن و 1 کارتکس دادن واسه تحویل استحقاقی ها
    رفتیم سمت ساتر سبز دوباره و اونجا صف شدیم، یه قسمت سایه بون داشت رفتیم اونجا ولی دیگه فرمانده بهمون ملحق شده بود
    اما وقتی اومد گفت پاشید بیایید اینطرف بشینید (یعنی درست زیر آفتاب) کم کم کله های کچلمون داشت داغ میشد
    اول کلی طول کشید تا برگه هامون رو تحویل بدیم و دوباره صف بشیم، بعد هم دوباره اندازه گرفتن لباس و امتحان کردن سایز پوتین هامون بود که اونم خیلی طول کشید و بالاخره وقت دادن وسایل شد، ساعت حدود 12 بود فکر کنم
    خلاصه دونه دونه رفتیم و تو ساکی که دادن وسایلمون رو ریختن از اونور اومدیم بیرون، ولی ساکی که دادن وزنش از وزن خودمون بیشتر شده بود و زیر آفتاب بیشتر میشد حسش کرد
    همه وسایل رو دوباره ریختیم بیرون و شروع کردیم به چیدنشون، ولی هیچ جای اضافی نداشت و 2تا پتویی که دادن رو گذاشتیم روی کوله ها
    بعد گفتن برید سمت آسایشگاهتون و جلو در صف شید
    ما رفتیم ولی نشستیم رو سکوها توی سایه
    خیلی طول کشید تا همه جمع بشن
    بعد هم دوباره فرانده اومد و تو افتاب نشستیم و شروع کرد یکم درباره قوانین گفتن و اینکه وسایل رو میبرید و دوباره میارید
    و تا 20 اردیبهشت بهمون مرخصی داد که جزء خدمت حساب میشه ولی جزء آموزشی نه، و باید تا 20 تیر از اونور بمونیم تو این آفتاب
    بچه ها که دیگه نای راه رفتن نداشتن همه ولو شده بودن و فکر اینکه زودتر بزنن بیرون پادگان
    خلاصه نفری یه کنسرو لوبیا و 1 نون دادن و راه افتادیم بیاییم
    تنها سختیش همراه داشتن اون کوله ها بود + اینکه همه نفری یه ساک تقریبا سنگین هم داشتیم
    با هزار بدبختی بالاخره ساعت 12 رسیدیم تهران و ساعت حدود 1 هم فک کنم همه خونه بودیم
    این بود قصه 1 روزی که هیچ کدوم باور نمیکردیم این همه اتفاق تو 1 روز افتاده باشه و فک میکردیم 2، 3 روزه اونجاییم
    بالاخره ایناش باعث شده بهش بگن سربازی و آموزشی و خدمت دیگه
    فعلا خدانگهدار همگی

  13. 7 کاربر از ok بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 7 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 7 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •