تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 82 از 640 اولاول ... 327278798081828384858692132182582 ... آخرآخر
نمايش نتايج 811 به 820 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #811
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    چون سنگها صدای مرا گوش می کنی
    سنگی و نا شنیده فراموش می کنی

    رگبار نو بهاری وخواب دریچه را
    از ضربه های وسوسه مغشوش می کنی

    دست مرا که ساقه ی سبز نوازش است
    با برگهای مرده هماغوش می کنی

    گمراه تر از روح شرابی و دیده را
    در شعله می نشانی ومدهوش می کنی

    ای ماهی طلائی مرداب خون من
    خوش باد مستیت، که مرا نوش می کنی

    تو دره ی بنفش غروبی که روز را
    بر سینه می فشاری وخاموش می کنی

    در سایه ها، فروغ تو بنشست ورنگ باخت
    او را به سایه از چه سیه پوش می کنی

  2. #812
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    عجب از این صندلی های لرزان
    عجب از این اندیشه های پریشان
    عجب از این چرخ گردان زمانه
    چه سکوتش
    چه آوازهای خوشایند و دردناک
    نیازموده ناشده در جویبار حوادث گرفتاریم
    عجب از صندلی های لرزان

  3. #813
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    افلاک
    پست ها
    2,196

    پيش فرض

    غريبه

    خندید ولی کسی نفهمید / گریید ولی کسی نفهمید

    پایش به هزار سنگ برخورد / لنگید ولی کسی نفهمید

    در کوچه‌ى تار و تیره‌ی شب / ترسید ولی کسی نفهمید

    تنها و غریب زیر باران / لرزید ولی کسی نفهمید

    از درد به خود تمامی شب / پیچید ولی کسی نفهمید

    در گوشه‌ی یک خرابه جان داد / پوسید ولی کسی نفهمید


  4. #814
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مادر بزرگ !

    گم كرده ام در هياهوي شهر

    آن نظر بند سبز را

    كه در كودكي بسته بودي به بازوي من

    در اولين حمله ناگهاني تاتار عشق

    خمره دلم

    بر ايوان سنگ و سنگ شكست

    دستم به دست دوست ماند

    پايم به پاي راه رفت

    من چشم خورده ام

    من تكه تكه از دست رفته ام

    در روز روز زندگانيم

  5. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #815
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    با من بگو

    ای نازنين !

    تو ، صنعــت ِ ايـجــاز را

    در پای ِ درس ِ كدام معلـّم

    در پُشت ِ ميز ِ كدام مدرســه

    اينسان فرا گرفته ای !؟ ؛

    وقتی كه با تو

    يك كتاب ، سخــن دارم ،

    با يك نگـــــاه ِ خشك و ساده

    جواب می گويی :

    نــــه .

  7. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #816
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سه نقطه هاي تو گاهي هزار واژه ومن

    هنوز در تب يك نقطه از لبت بي تاب



    هميشه معني صد اضطراب ... من، بي تو

    هميشه ديدن بي پرده ی شما در خواب



    چه عاشقانه ی پوچي! تو خوب مي داني

    ميان اين همه رويا ، فقط تويي كمياب



    و من چه خسته تو را چون سراب مي جويم

    چه فصل خالي و تلخي ست سهم من زين خواب!

    ...



    كجاست آنكه ز من آتشي بگيراند

    بسازد از تن من قطعه قطعه هاي مذاب



    و يا حضور تو را قصّه قصّه ، فصل به فصل...

    بخواند از تو غزل هاي نابِ بي پاياب


    ...


    خدا کند که غزلهای آخرم باشد

    خدا کند که شوم در غمت خراب،خراب



    چه روزگار غریبی ست نازنین، آری

    نه حرف مانده برایم ، نه عشق های مجاب



    بیا... تمام کن این انتظار را در من

    بدون شرح و سه نقطه ... پر از حکایت ناب

    ...



    یکی نبود و یکی بود و او نبود ... و من

    هنوز در تب یک نقطه از لبت بی تاب

  9. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #817
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    کلید را در کفش می گذارم ....

    تا زمانی که برگشتی .... پشت در نمانی ! ....

    غافل از اینکه

    تو نرسیده قصد رفتنی دوباره می کنی ! ....

    ..........................

    و این بار کفش را می بری !! ....

    ................

    حالا این من هستم که پشت در مانده ام !!!

  11. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #818
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مدت‌هاست

    اعتيادم به رنگ ها را ترک کرده‌ام

    رنگ‌ها و قلم‌موها بايگاني شده‌اند

    و سه‌پايه زنداني حبس ابد

    و سفاليه‌هاي کوچک و بزرگ

    که ديوانه‌ي طرح‌هاي اساطيري و کهن بوده‌اند

    جايي خاک مي‌خورند

    جايي در نمي‌دانم کجا


    ترک کرده‌ام اين اعتياد را

    که در تمام شب و روز

    رنگها را به هم ترکيب مي‌کرد

    و هميشه

    در ذهنش تکرار کنان:

    "فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو دراندازيم"

    طرح‌هاي تازه، هزاران طرح

    کسي که از همه چيز طرح مي‌زد

    و ذهنش از اشتياق لبريز مي‌شد

    اما مدتهاست

    اعتيادم به رنگ‌ها را ترک کرده‌ام

    ديرگاهي ‌است

    همه چيز رنگ مي‌بازد

    Fade to black

    رنگ باختن به سمت سياهي


    چه فايده از اين همه طرح

    دستي که نتوانست بر لب‌هايم

    دوستت دارم را نقاشي کند

    چه فايده بر بوم‌ها و کاغذها و سفالينه‌ها

    بي‌تابي هايش را نقش کند

    حالا ديگر به هيچ رنگي اعتياد ندارم

    حتي به آبي‌ها

    آبي روشن، تيره، سرمه‌اي، فيروزه‌اي

    حتي آبي نقره‌اي

    که رنگ دلم بود

    ديگر هيچ چيز نبود

    وقتي تو نباشي

    واژه‌ي بودن از معنا مي‌افتد

    مگر در اين دنيا جز تو

    چيز ديگري هم معناي بودن مي‌دهد

    در همين جاست

    درست در همين جا که من و اشک‌هايم

    اختيارمان را از دست ميدهم . . .

  13. #819
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    هیچ می دانی
    آنگاه که غزل غمین رفتن را
    در چشمهایت خواندم
    نخوانده صدایت کردم
    و
    نرفته هوایی ات شدم
    عجیب است می دانم
    عجیب تر آنکه بگویمت
    پیش من بودی هنوز
    اما قلبم اندازه سالها دوری
    برایت دلتنگی می کرد
    شاید می خواست از زمان پیشی بگیرد
    و به این دلخوش باشد
    که همیشه زودتر از رفتنت
    دلتنگت شود
    تاشاید رحم کنی و هیچ وقت نروی

  14. #820
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    اگه از تو ننوشتم ، فکر نکن سرم شلوغه
    توی زندگی یه وقتا ، تنهایی رمز عبوره


    اگه از چشمات گذشتم ، فکر نکن عاشق نبودم
    مطمئن باش توی دنیا ، دل به تو سپرده بودم


    خیلی سخته بگی میرم ، وقتی می خوای که بمونی
    وقتی می خوای تو خیالت ، شعرای قشنگ بخونی


    من گذشتم از تو اما ، تو همیشه بهترینی
    مثل اشکی واسه چشمام ، موندگاری و صمیمی


    من می خواستم تو خیالم ، ازتو تا ابد بخونم
    تنها باشم بی حضورت ، رازچشماتو بدونم

    من می خواستم واسه دردام ، تنهایی خونه بسازم
    با نت های مهربونیت ، شعرای قشنگ بسازم

    می دونستم وقتی میرم ، دیگه تا ابد غریبم
    حتی واسه چشم خیست ، بی وفاترین فریبم


    شاید امروز که سیاهی ،رخنه کرده تو وجودم
    بدونم که راستی راستی ، روزی عاشق تو بودم

  15. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •