شب ها بدون نام تو می آیند
و نبودنت دیگر
جای خالی ات را پرنمی کند
کاش چراغ ماه را خاموش می کردی،
شب را نمی دیدم.
شب ها بدون نام تو می آیند
و نبودنت دیگر
جای خالی ات را پرنمی کند
کاش چراغ ماه را خاموش می کردی،
شب را نمی دیدم.
چه ساده بودم مـن
و چه ساده ازم گذشتـی
-----
سلامتی اونـی که رفـت
سلامتی اونی که قلبـم رو شکسـت
سلامتـی منی که قـراره همیشه تنهـا باشم . . .
خوابها می گفتند:
تا چشم های تو راهی نیست
ابر باید بود
باران باید شد
...هم حوصلۀ ساعتها
سر رفته است دیگر
هم طاقتِ روزها
فاصله کم نیست
رؤیای رفته ام
از جهان ,
نگاه تو
مرا بس بود ...
Last edited by Elahe Goddess; 06-10-2011 at 18:29.
زمان را به جلو ببر
جلوتر...
جایی که ایستاده ای
پای مردادی ترین جاده ها
با داغ ترین احساس
منتظرم باش
.....
..
با تو بزرگ می شود
کودکانه ترین خاطره هایم
فاصله ی بین بهشــ ــت و جـهنـــ ـــم ِ زندگی من ..
تنها ..
به اندازه ی فاصـــ ـله ی ..
بین بازوان توست !!
در آغوش تو بودن یا نبودن
تو آن آهوی مغروری که بر ماندن قرارت نیست
هزاران روز می گفتم چرا یارم کنارم نیست.؟
تو با چشمانه مستانه
نگاه پر شرارانه
دلم عاشق ترین عاشق
ولی افسوس...آواره
گمان کردم که برگشته قراره این تنه خسته...ولی افسوس
دلم سر خورده و خسته
تو با آن چشمانت....چشمانه جذابت
تو رفتی...باز هم رفتی...
منم دل مرده و ....
تو بخواب
من تمام شب های با تو بودن را
باید بیدار باشم
هر شب هزاران بوسه نذرت کرده ام!
من میبوسمت
خدا می شمارد!
یک، دو ، سه !...
دلـی که شادی ها رو سوزونـد به عشـق عـذاب تــو
دریا هـا رو ول کـرد افتـاد دنبال سـراب تـــو
زمسـتون تو رو به صـدتا بهـار نـداد
واسه اینکـه به دسـت تو بسوزه آروم قـرار نداشـت
بــالا بــروي
پاييـــن بيايـــي
بي فايـــده اســـت
مـن تــو را هميــن جـــا
ميـــان ِ بازوانــَــم مي خواهــم
../.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)