آسمان خراش هاتماشاي آسمان رااز ما گرفته بودندبمبهاي عمل نكردهگشت و گذار در صحرا رادريا نيزاستخر خصوصي ديكتاتورها بوداين دنيا به درد ما نخوردما در روياهايمان زندگي كرديم.
آسمان خراش هاتماشاي آسمان رااز ما گرفته بودندبمبهاي عمل نكردهگشت و گذار در صحرا رادريا نيزاستخر خصوصي ديكتاتورها بوداين دنيا به درد ما نخوردما در روياهايمان زندگي كرديم.
من غروب عشق خود را در نگاهت ديده ام
من بناي ارزو ها را زهم پاشيده ام
آنچه بايد من بفهمم اين زمان فهميده ام
در دل خود من به عشق پوچ تو خنديده ام
جوانی شمع راه کردم که جویم زندگانی رابجوستم زندگانی را٬ تباه کردم جوانی را
چشم سعی میکنیم زیاد پست ندیم و مانند مشاعره عمل کنیم
آن تیر که آن کمان چشم تو رها کرد ؟؟؟دیدی که چه ها کرد؟؟دیدی که سراسیمه دل از سینه جدا کرد ؟؟با خود دو هزار غصه و درد تازه آورددیدی که فقط آمد و یک درد دوا کرد ؟؟؟
دوست عزیز لطفا به قوانین این تاپیک احترام بگذارید و تاپیگ را از مسیرش منحرف نکنید
شما اگر شعری میخواهید در تاپیک قرار دهید باید به حرف آخر شعر قبلی نگاه کنید و شعرتان با آن کلمه شروع شود
قبلا هم یکی از دوستان تذکر دادند .
مثل ابرای سیا
پیچیده بغض تو گلوم
حالا دارم می بینم
دیو مرگو روبروم
آخه فتنه چکمه پوش
اسیر بخت بده
رو پیشونیش سرنوشت
مهر بدبختی زده
ترانۀ فتنه چکمه پوش از فریدون فروغی
ترانه سرا: مسعود هوشمند
هاتفی از گوشه می خانه دوش
گفت ببخشند گنه می فروش
عفو الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش
شمردن بلد نيستمدوست داشتن بلدموگاهي شدهيكي را دوبار دوست داشته باشمدو نفر را يك جاچه كار ميشود كرد؟دوست داشتن بلدمشمردن بلد نيستم.
من اون قدر پر عشقم، من اونقدر پر دردم
که عاشقهای دنیا ، نمی رسن به گردم
آخ دیگه خواب تو چشام نیست
امیدی تو نگام نیست
پر دردم و ای وای..دیگه درمون سر رام نیست..
تا تويي
ـ که خنده اش را چند سال پيش جا گذاشته بود ،
اتفاقاً همان جايي که همين چند سال پيش ، برايم چند پايي
قرض گرفته بودي تا بروم ـ
که ميان اين همه دندان ،
داري گير مي کني به پوسيده اش و
پايت را بسته به اتاق تنم ـ بدون حل هيچ جاذبه اي ـ
مي افتي از پايي که خودت قرض گرفته بودي /
تا عصايي .... تق ....... تق ....... ئاخ ..... چقدر دوستت دارم !
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)