براي او که معناي خدا را خوب مي فهميد
همان عاشق ترين زيبا که ما را خوب مي فهميد
سلامي که تمام غصه ها را با خودش مي برد
و لبخندي که عشق آشنا را خوب مي فهميد
کنار ساحلي بي انتها در ابتداي خويش
به استقبال چشمي که خدا را خوب مي فهميد
شبي آهسته مي خواندم براي روح تنهايم
سرودي که غم بي انتها را خوب مي فهميد
تمام سرنوشتم اشک هايي شد که آن شب ها
صداي گريه هاي بي صدا را خوب مي فهميد