Dragon Age: Origins

[R.P.G]

دوستان یه سوال: کی تونسته روی Nightmare بازی رو تموم کنه ؟ البته بدون چیت : دی

[vahidgame]

فکر کنم سازندش هم نمیتونه بره اخه توی نرمال هم خیلی سخته.اگه کسی بخواد بره باید فکر کنم هفت خوان رستم رو بگذرونه

[Prince_ of _Persia]

دوستان من بازی های نقش آفرینی خیلی دوست دارم . فقط نمی دونم دوربین این بازی چه جوریه بصورت اول شخص یا سوم شخص یا اینکه از بالاست . از مورد آخر خوشم نمی یاد.

[aghamajid1369]

دوستان من بازی های نقش آفرینی خیلی دوست دارم . فقط نمی دونم دوربین این بازی چه جوریه بصورت اول شخص یا سوم شخص یا اینکه از بالاست . از مورد آخر خوشم نمی یاد.

دوربین بازی از بالاست. ولی میتونین حالت دوربین رو سوم شخص هم بکنین ولی فایده ای نداره. یعنی اصل بازی روی دوربین از بالا میچرخه.

[R.P.G]

دوستان من بازی های نقش آفرینی خیلی دوست دارم . فقط نمی دونم دوربین این بازی چه جوریه بصورت اول شخص یا سوم شخص یا اینکه از بالاست . از مورد آخر خوشم نمی یاد.

همونطور که مجید گفت اصل دوربین بازی از بالاست. واسه جنگ ها بیشتر از دوربین از بالا استفاده میشه، دوربین که به صورت سوم شخص تقریباً در میاد بیشتر به درد چک کردن قیافت خوبه.

برو حالشو ببر :| : دی

[3ッドマクス]

من برای تقویت زبانم دارم تا حد امکان و وقتم بازی رو ترجمه میکنم که قسمت اولش رو ترجمه کردم میزارم تو تاپیک ...

( قسمتی که یارو داره توضیح میده )

براي قبيله خاندان شما کاسلندز سرزمين ناظر و قائم و مقام بود . وفادار به طايفه شما با عدالت و ميانه روي . وقتي سرزمين شما به دست امپراطوري اورليزين اشغال شد , پدر و پدربزرگ شما تحت فشار شديد جنگ . پادشاهان به سرزمين شما خدمت کردن . امروز بردار بزرگ شما در مقام پرچم دار کاسلندز در خدمت تاج هست . نه در مقابل افراد اورليس بلکه در مقابل صعود حيواني دارک اسپان در جنوب

( اينجا توضيحات اون يارو تموم ميشه و وارد قلعه ميشه جايي که پدر کاراکتر بازي کنار شومينه ايستاده و داره ميگه ) = مطمئنم . پس سربازان تو مدت کوتاهي اينجا خواهند رسيد ؟

( در جواب اون اون يارو که اسمش Arl Howe هست ميگه ) = من انتظار دارم ورودشون امشب شروع بشه و ما بتونيم فردا پيشروي کنيم . براي اين تاخير معذرت ميخوام . من کاملا مقصرم

( دوباره پدر کاراکتر بازي ) = نه . نه پيدايش دارک اسپان در جنوب تمام تلاش ما بود . اينطور نيست ؟ من فقط چند روز پيش يه خبر از پادشاه دريافت کردم , خودم
من ارشدترين افرادم رو خواهم فرستاد . من و تو فردا گردش خواهيم کرد . دقيقا مثل روزهاي قديم

( Arl Howe ) = درسته . هرچي نباشه ما دوتا موي سفيد کرديم . و با اورليزين مي جنگيم . نه با هيولا

( پدر کاراکتر بازي ) = خنده حداقل بوش شبيه همه

( کاراکتر بازي وارد ميشه )
........

( پدر کاراکتر بازي خطاب به پسر که همون کاراکتر بازي ) = متاسفم . نديدمت
( پدر کاراکتر بازي خطاب به Arl Howe که داشت باهاش حرف ميزد ) = تو پسر منو يادت مياد ؟

( Arl Howe ) = مي بينم براي خودش مردي شده . خوشحالم دوباره مي بينمت جوان

( از اينجا انتخاب ديالوگ بازي براي اولين بار شروع ميشه و شما بايد جواب بديد . من نمي تونم تمام انتخاب هارو يکي يکي ترجمه کنم اما اونهاي که خودم انتخاب ميکنم رو ترجمه ميکنم که منم معمولا سعي ميکنم بهترين جواب ها رو بدم )

( کاراکتر بازي ) = و شما Arl Howe هستيد

( Arl Howe ) = دخترم دلايلا جوياي حالت بود . شايد بعدا بايد بيارمش

( کاراکتر بازي ) = دلايلا نسبت به من خيلي جون تره

( Arl Howe )= چون تو بزرگتري , تفاوت سنيتون خيلي کمه

( پدر کاراکتر بازي ) = شک دارم قبول کنه . پسر حريص من اين روزها فکر خودشه . به قلبش التيام ميده

( Arl Howe ) = خوي اون با مهارت هاي جنگي جوره . خوبه . سروري

( پدر کاراکتر بازي خطاب به پسر ) = در هر صورت . من به يه دليل احضارت کردم . وقتي من و برادرت هر دو رفتيم . من تو رو مسئول . قلعه ميکنم

( کاراکتر بازي ) = چي ؟ چرا من نمي تونم با تو و فورگاس برم تو جنگ ؟

( پدر کاراکتر بازي ) = من خاطر جمع هستم . تو خودت رو ثابت کردي , اما مايل نيستم سروکارم با مادرت بيوفته اگه به جنگ متحد بشي .
اون مي کشم اگه بزارم بري . . اون قبلا درگير رفتن من و فورگاس هم بوده

( کاراکتر بازي ) = بزار باهاش حرف بزنم . من متقاعدش ميکنم

( پدر کاراکتر بازي ) = شک دارم . تو مادرت رو ميشناسي . اون شفاف بحث ميکنه
اين نيازي به صحبت نداره . من ازت ميخوام يه مسئوليت بزرگ رو به عهده بگيري
به عنوان يه علامت قدرت همينجا بمون و تو بايد آرامش رو تو سرزمين نگه داري . ميدوني اونها چي ميگن در مورد موشها وقتي گربه دنبالشونه . آره ؟
همچنين اينجا يکي هست که بايد ملاقاتش کني .

( دانکن مياد داخل )

( پدر کاراکتر بازي ) = اين يه قهرمانه . که در داخل عمارتت مهمونه

(Arl Howe خطاب به پدر کاراکتر بازي ) = شما سروري . اشاره نکردي که يه gray warden ميخواد پيشکش کنه

( پدر کاراکتر بازي ) = دانکن تازه رسيده . مشکليه ؟

( Arl Howe ) = البته که نه . اما يه مهمون با اين قامت و مقام مسلما تشريفات ميخواد . من تو ديسندونتيج هستم ...

( پدر کاراکتر بازي ) = ما به ندرت از ديدن يه شخص خوشحال ميشيم . حقيقتا هم همينه .
برادر الدوس بهت ميگه کي gray warden هست . اميدوارم ؟

( کاراکتر بازي ) = اونها يه گروه بزرگ از جنگجوها هستند

( پدر کاراکتر بازي ) = اونها قهرمانهاي افسانه اي هستند . کساني که به بلايت پايان دادن و همه ما رو نجات دادن .
دانکن قبل از اينکه عضو ما بشه دنبال يه سرباز جديد مي گرده . اون شخص wardens در جنوبه . من باور دارم اون با چشماني باز به آقاي گيلمور نگاه ميکنه

( دانکن ) = اگه خيلي بي باک بودم . ميخواستم پيشنهاد کنم اين پسر شما هم يه کانديد عاليه

( پدر کاراکتر بازي ) = اين پسر منه که داريم در موردش حرف ميزنيم

( کاراکتر بازي ) = فکر کنم نسبتا از اين ايده خوشم مياد

( پدر کاراکتر بازي ) = من خيلي بچه ندارم که از اينکه ببينم اونا ميرن به جنگ خوشحال بشم . مگر اينکه تو بخواهي به خوبي ازش مراقبت کني

( دانکن ) = ترسي نداشته باشيد . تا وقتي که ما نياز داريم به تعداد زيادي سرباز جديد خوب که بتونيم پيدا کنيم . من قصد ندارم به زور بفرستمش

( پدر کاراکتر بازي خطاب به پسرش ) = مي توني تا زماني که من ميرم تضمين کني که توانايي درخواست دانکن رو داري

( کاراکتر بازي ) = البته

( پدر کاراکتر بازي ) = درضمن . فورگاس رو پيدا کن و بهش بگو گروه رو به آستيگار پيش من هدايت کنه

( کاراکتر بازي ) = فورگاس کجاست ؟

( پدر کاراکتر بازي ) = در قسمت بالا تو اتاقش . شک نکن . براي آخرين لحظات مدتي رو با اون و زنش و نوم صرف کن
پسر خوبي باش و در خواست منو انجام بده . به زودي با هم صحبت مي کنيم .

==

این قسمت اولش بود به نظر شما اگه اینکاری که میکنم می تونه مفید باشه بگید ادامه بدم ...

[vahidgame]

دوست عزیز اگر این جوری ترجمه کنی خیلی عالی میشه حتما ادامه بده.فقط فکر کنم اولش می نوشتی داستان مربوط به human noble هستش بهتر بود.

[3ッドマクス]

دوستان فعلا به یه مشکلی تو بازی بر خوردم . اونجا تو شهر کوتوله ها قسمت DUST TOWN جای که باید بتونم وارد پایگاه اون زنه که میخواد پادشاه بشه بشم . یه دری هست که برای باز کردنش نیاز به TOKEN دارم . یعنی یه زنه میگه نیاز به TOKEN داری . اون در چطوری باز میشه ؟ رمزش چطوریه ؟ چطوری میتونم واردش بشم ...

[vahidgame]

دوستان فعلا به یه مشکلی تو بازی بر خوردم . اونجا تو شهر کوتوله ها قسمت DUST TOWN جای که باید بتونم وارد پایگاه اون زنه که میخواد پادشاه بشه بشم . یه دری هست که برای باز کردنش نیاز به TOKEN دارم . یعنی یه زنه میگه نیاز به TOKEN داری . اون در چطوری باز میشه ؟ رمزش چطوریه ؟ چطوری میتونم واردش بشم ...

فکر کنم همه به این مشکل برخورد کردند چون این سوال خیلی پرسیده شدهدوست عزیز شما اون منطقه فقیر نشین ها رو دقیق بگرد و با همه صحبت کن بعد یه مغازه هستش که اون جا چند نفر توش هستند باهاشون میجنگی و بعد از مغازه دار یه چیزی میگیری که میتونی اون در رو باز کنی.

[ßehianoa]

کسی نمیدونه کلیده صندوقی که تویه Ostagar هست به اسم Mage Chest با همچین چیزی چیه؟