با این استدلال باید لامپ هم نخرید چون آخرش میسوزه!!
با این استدلال باید لامپ هم نخرید چون آخرش میسوزه!!
چون به هر صورت این فرصتیه که به ما رسیده باید نهایت استفاده رو کرد . شاد بود و شادی رو هدیه داد .
شما از کجا میدونین که من در مورد فرگشت مطالعه این نداشتم؟ مگه هرکی مطالعه کرد باید نتیجه ای که شما گرفتین رو بگیره؟
من فرگشت رو همراه با خلقت هوشمندانه جهان قبول دارم (یعنی اصلا معتقد به شانس نیستم و قبول کردن شانس رو در هر زمینه ای در هر اتفاقی مساوی با بی خردی و منطق نا منطق میدونم)
این تاپیک ارتباطی به فرگشت نداره، منم برای همین جوابتون رو ندادم.
اگر خواستین واقعا در مورد این قضیه بحث جدی انجام بدین تو تاپیک زیر اعلام کنید، من میام جوابتون رو میدم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه ضرب المثلی قدیمیا داشتن این بود :
درخت گردکان با این بزرگی، درخت خربزه الله اکبر.
(یعنی طرف به میوه گردو نگاه میکرد و بعد بهش میگفتن ببین درختش چقدر بزرگه، اونوقت بهش خربزه که نشان میدادن دهنش نیم متر باز میموند که درخت خربزه دیگه چه قدر بلنده !!)
قیاس هایی که شما انجام میدی، باید از یک سنخیت باشه و دادن حکم از جز به کل، اونهم برای کل ناشناخته یک مغلطه هست. اینکه شما برنامه کامپیوتر رو ببینی و حیران بمانی از عظمتش، میتونی از عظمت مغز هم حیران بمانی، اما دلیلی نیست که چون پشت این برنامه یک هوش بوده، پشت اون مغز هم هوش باشه. به ده ها دلیل که تو اون تاپیک اگر رفتین پاسختون رو میدم.
چون واقعا این تاپیک دیگه زیادی داره منحرف میشه.
Last edited by B.Russell; 31-03-2014 at 23:46.
اگه من یه برنامه نوشتم که پشتش هوش بود دلیل نمیشه پشت اختراع کامپیوتر یا اختراع زبان برنامه نوسی هوش بوده باشه!!!! منطق شما برای من این شکلیه...
اون ضرب المثلتون هم خیلی بی ربط بود چون از جنبه شباهت پیچیدگی و ساختار بحث کردم نه حیرت زدگی و ...
من هم فکر میکنم بحث رو بیشتر از این ادامه ندیم چون به نظر نمیاد نتیجه ای بده.
موفق باشید![]()
حضرت آقا، پشت برنامه کامپیوتر یک انسان هست، پشت اختراع یک کامپیوتر هم یک انسان هست. این یعنی شما به انسان اشراف داری.
و تشبیه از یک اشراف به یک اشراف دیگر.
یعنی یک تلویزیون دیدی بدونی سازنده داره شاهکار نکردی بگی رادیو هم سازنده داره چون به جفتش اشراف داری.
اون ضرب المثلی که من آوردم در مورد نتیجه گیری برای چیزی هست که بهش اشراف نداری، یعنی در تصورات شما همان خالق انسان.
برای همین ضرب المثل دقیقا مصداق این شیوه نتیجه گیری امثال شما هست.
گردویی که اشراف داره رو میبینه، تو منطق خودش خربزه ای که بهش اشراف نداره رو بدون طی مراحل قابل اثبات صرفا بر اساس استنتاج های تشبیهی نتیجه گیری میکنه.
منم امیدوارم تو باورهاتون به آرامش برسین و از زندگی لذت ببرین چون اساس همون آرامشه است.
موفق باشی too.![]()
Last edited by B.Russell; 01-04-2014 at 00:34.
لامپ خیلی فرق میکنه با زندگی کردن.....فقط می گم خیلیا خسته اَن خسته.....بالاخره کی قراره این دنیای تموم شه
خیلی سخته که یه باردیگه یه جای دیگه بخوای دوباره زنده شی و زندگی کنی با همین آدما!!!
دنیا مثل امتحان میمونه !
هر چه قدر بهتر باشی و زحمت بیشتر بکشی بیشتر مورد توجه و تشویق قرار میگیری!
به راستی چرا زندگی میکنیم ؟ هدف از زندگی چیه؟ قاعدتا زندگی بی هدف مفهومی نداره اگر قرار باشه با مرگ همه چی تموم بشه هیچ تفاوتی با دیگر جانداران نمیتونه باشه!
بستگی داره "مفهوم" و "هدف" رو چی تعریف کنیم، به نظر من اگه با مرگ همه چی تموم بشه باز هم زندگی بی مفهوم نیست. زندگی برای من بی هدف هم نیست اما این ها تعاریف شخصی هستند، مفهوم و هدف برای هر کسی ممکنه متفاوت باشه.
اما در مورد قسمت دوم حرفتون، ترس از این که ما از این نظر با جانداران دیگه تفاوت نداشته باشیم ربطی به این که چه در واقعیت هست نداره. ممکنه ما شبیه دیگر جانداران باشیم و این اتفاق بیوفته و ما هم خوشمون نیاد، اما برتر انگاریدن خود نسبت به دیگر موجودات آن هم به دلیل ترس از تبعاتش، مغالطه توسل به فلاکت هست.
Sent from my Nexus 7 using Tapatalk
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)