در باره مغلطه امیز بودن مثالی که اوردم لطفا بیشتر توضیح بدین. اینکه ماهیت عملی ضرری به فرد یا جامعه بزنه رو قانونگذار تشخیص میده.
مواردی که درباره ارتباط اشخاص توضیح دادین مربوط به توضیحاتی بود که در پست قبل اوردم قانون در نوع ارتباط یا چگونگی ارتباط اشخاص دخالتی نداره وقتی این ارتباط زیر نظر قانون قرار گرفت (با انتخاب خود اشخاص) قانون حق دخالت پیدا میکنه مثل ازدواج.
تا قبل از اینکه این ارتباط قانونی باشه تا زمانی که یکی از طرفین به خاطر ضرر وزیان شکایتی نداشته باشه قانون دخالتی در نوع و چگونگی ارتباط نداره ولی بعد از اینکه با انتخاب اشخاص ارتباط زیر نظر قانون رفت حق دخالت قانون هم ایجاد میشه.
حکومتها در قراردادهای اجتماعی و حقوقی دخالت می کنند و ازدواج یک قرار داد حقوقی و اجتماعیه . مثلا در یک حکومت قانون هست که مرد میتونه تا 4 همسر دائمی داشته باشه و نه بیشتر و زن فقط 1 همسر میتونه داشته باشه. در یک حکومت قانون هست که هر دو طرف فقط 1 همسر میتونن داشته باشن و نه بیشتر و خلاف این قوانین برای هر دو حکومت جرم هست . این قرارداد بین دو نفر به صورت قانونی بسته شده و قانون حق دخالت داره.
تو کشور هایی که چند همسری جرم محسوب میشه هر کسی ازاد هست با هر تعداد افرادی که دلش می خواد هر نوع ارتباطی رو داشته باشه و قانون هم دخالتی نداره ولی اگر طرفین یک ارتباط بخوان از طرف قراردادهای حکومتی و رسمی ارتباطشون پشتیبانی بشه قانون حق دخالت پیدا میکنه. (قوانین ارث، حقوق فرزند، جدایی و .. در یک ارتباط)