مرسی از توضیحاتت حسین جان!
قبل از هرچیز دیگه ای بگم که حداقل صحبت من اصلا به حوزه موفقیت، کسب جام، رویکرد درست/نادرست یا بهتر/بدتر وارد نمیشه، بحث اصلی یا بهتر بگیم نقطه شروع در واقع بحث روز بخصوص
در بین هوادرهای یونایتد و آرسنال در سال های اخیر هست یعنی چرایی دست به جیب نشدن این باشگاه ها برای جذب بازیکنانی که شاید به اونها نیاز داشته باشند اما به هر دلیل در این چند سال
دست به خریدشون نزدند(البته با تاکید روی مبالغ تقریبا بالا) گزینه هایی مثل مودریچ، بنزما، لوکاس مورا، هازارد یا همین تیاگو که عدم انتقالش می دونیم چه بازتابی داشته(گزینه های یونایتد)
و گزینه های زیادی که آرسنال مد نظر داشته اما به دلائلی که بیشتر به همون دست به جیب نشدن بر می گردند، این انتقال ها صورت نگرفتند.
صحبت من از این قسمت شروع میشد که توی این مرحله مسئله مهمی به اسم "پشتوانه" مطرح میشه که رئال رو از باشگاه های مثل پی اس جی، سیتی و ... کاملا جدا می کنه، این "پشتوانه"
شامل موارد زیادی میشه(مثل سابقه و افتخارات باشگاه، تبلیغات و ...) اما اینجا تاکید من بیشتر روی مسئله "اقتصادی" و بازگشت سرمایه و حتی کسب سود بود (که در عمل خلاف ولخرجی هست)
و ظاهرا باهاش موافق نیستی، برای روشن تر شدن منظورم توضیح میدم:
رئال بر خلاف اون باشگاه ها مالکی نداره که بدون پشتوانه به باشگاه پول تزریق کنه، هر مدیر عامل یک دوره چند ساله روی کار هست و در پایان دوره کارنامه اون مدیر عامل از نظر مالی کاملا بررسی
میشه و در صورتی که وضعیت مالی باشگاه مثبت ارزیابی نشه، اون مدیر عامل برکنار میشه(سوای از موفقیت/جام هایی که کسب شده)، به عنوان نمونه لورنزو سانز که از 1995 تا 2000 مدیر عاملی
رئال رو بر عهده داشته، درست بعد از کسب دومین CL دوران مدیریتش در سال 2000 اون هم مدیریتی که روی بازیکنان آکادمی و جوانان که شاکله تیم رو تشکیل می دادند تاکید زیادی داشت، اما برکنار شد.
علت؟ مشکلات شدید مالی باشگاه! بعد از اون پرز روی کار میاد و با پروژه کهکشانی ها و خرید های بزرگ سالانه(لازم و غیر لازم) شروع به کار می کنه، با اینکه از نظر کسب جام موفقیت دوره قبل رو نداره
(فقط یک CL و دو لالیگا با تیمی که از کاندیدهای بهترین تیم های تاریخ هست) دوران ریاستش تا 6 سال دوام پیدا می کنه. علت؟ نجات باشگاه از مشکلات مالی(حل بدهی 300 میلیون یورویی در دوره قبل)
و تبدیل باشگاه به یکی از قوی ترین برندهای اقتصادی دنیا... و چند سال بعد دوباره بعد از یک دوره وقفه روی کار میاد و توی این دوره با همون "مدل اقتصادی" هر سال رکوردهای تاریخ درآمد باشگاه های
سراسر دنیا رو جابجا می کنه، در رده بندی ثروت مندترین باشگاه های دنیا رده اولی که متعلق به یونایتد بود رو می گیره و پشت سر عمده این موفقیت ها نحوه نگرش پرز به باشگاه داری، خرید و تبلیغات
هست (بحث کاملا اقتصادی)
حالا این استراتژی خریدهای نجومی برای رئال(بر خلاف اون باشگاه ها) از دید "اقتصادی" نه تنها ولخرجی نبوده(که در عمل دقیقا خلاف اونه)، بلکه از دلائل اصلی موفقیت "مدل اقتصادی" پرز بوده. اینکه
این مدل توی بعضی از قسمت ها به باشگاه ضربه زده(مثلا بازیکنانی مثل ماتا، اتوئو، کامبیاسو و ... از آکادمی باشگاه فرصت کافی برای حضور در تیم اصلی رو پیدا نکردند و در تیم های دیگه ای درخشیدند)
یا در روند موفقیت های باشگاه خللی ایجاد کرده کاملا بحث جدایی هست، اما از نظر "اقتصادی" دقیقا نقطه مقابل ولخرجی هست. پرز یه تز معروف داره با این مضمون که بازیکنان بزرگ هزینه ای برای
باشگاه ما ندارند و در واقع خودشون هزینه خودشون رو تامین می کنند.
حتی انتقال نجومی اما ناموفقی مثل کاکا، به باشگاه کمک کرده تا قراردادهای حق پخش تلویزیونی(بزرگترین منبع درآمد باشگاه)، تبلیغات، فروش پیراهن و ... به مراتب بهتری رو در این سال ها کسب کنه
و بر خلاف اون چیزی که در ظاهر به نظر میاد حتی این انتقال سودآور محسوب میشه و پرز حتی هنوز حاضر به جابجایی کاکا نیست، در مواردی مثل رونالدو چند سال پیش خبری بود مبنی بر اینکه صرفا از
بخش فروش پیراهن در کمتر از یک سال کل هزینه انتقال جبران شده و این صرفا فروش پیراهن و اونهم در سال اول هست، در حالی که چنین انتقال هایی تاثیر اصلی خودش رو در حق پخش تلویزیونی و
تبلیغات نشون میده و البته در کنارش به کسب جام و موفقیت های باشگاه کمک می کنه.
بحث هام زیاد حالت اقتصادی و یک جورایی "غیر فوتبالی" داره، اما این رو نمیشه انکار کرد که هدف اصلی مدیران عمده باشگاه ها در کنار کسب موفقیت، جنبه اقتصادی کار هست، چون وضعیت اقتصادی خوب
تا حد زیادی ضامن آینده خوب برای باشگاه هست(موردی که خیلی از باشگاه های ایتالیایی دارند ازش شدیدا ضربه می خورند) اما باشگاه هایی مثل پی اس جی، موناکو، سیتی و چلسی از این نظر استثنا
محسوب میشند و یک جورایی بر خلاف جهت آب شنا می کنند، اینجاست که اون "پشتوانه" خودش رو نشون میده، چون مبالغ هنگفتی که در اون باشگاه ها خرج میشه از نظر "اقتصادی" توجیه پذیر نیست.
به شکل دیگه بگیم: به اون باید بگیم ولخرجی برای ارتقای نفرات ولی در مورد رئال، حداقل کارنامه اقتصادی پرز نشون داده که بهتره بهش بگیم هزینه زیاد برای ارتقای نفرات و سود دهی چند برابر هزینه ها!
امیدوارم منظورم از "پشتوانه" و "ولخرجی" که بیشتر راجع به دو تا بحث "اقتصادی" بودند رو رسونده باشم، چون فکر می کنم اگر احتمال بازگشت سرمایه برای همچین خریدهایی واقعا وجود داشته باشه
و در "مدل اقتصادی" یونایتد شانس موفقیت بالایی داشته باشه، هیچ دلیلی وجود نداره که باشگاه بزرگی مثل یونایتد توی این چند سال دست به خرید یک هافبک وسط طراز اول(بازیکنی که واقعا بهش نیاز داره)
نزنه یا مثلا کاندید اصلی برای جذب بیل که دیر یا زود اتفاق می افته، نباشه، خصوصا که بازیکنی هست که خیلی بعیده به تیم های "نفتی" بپیونده، یا به شکل دیگه بگم بحث "نتونستن" نیست، چون هم یونایتد
و هم آرسنال وضع مالی بسیار خوبی دارند، اما بحث "نخواستن" هم نیست، در واقع نگرانی از هزینه کردن به مقدار زیاد به خاطر شانس کم بازگشت سرمایه در ازای اون هزینه هست، در حالی که پرز با نگرشی
که به چنین خریدهایی داره و البته ابزاری که فراهم کرده این نگرانی و درصد ریسک رو تا حد زیادی کمرنگ کرده، به شکلی که موفقیت خریدهای بزرگ و نجومی دیگه لزوما در گرو کسب جام نیست، مثل اینکه
هر بازیکن به تنهایی یک پروژه اقتصادی هست(در عین حال که این نگاه غیر متعارف به نظر میاد)، این چند مورد رو فکر می کنم تقریبا اتفاق نظر داشته باشیم.
البته در حال حاضر و با حضور کارلتو، تا حدودی مثل زمان حضور کاپلو به نظر میاد باشگاه به خرید بازیکن های به نسبت کم نام و نشان تر روی آورده و البته تعدادی از بازیکنان آکادمی یا از سایر تیم ها به تیم اصلی
برگشتند یا مستقیما قراردادهای طولانی مدت به امضا رسوندند.