تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 8 از 20 اولاول ... 45678910111218 ... آخرآخر
نمايش نتايج 71 به 80 از 199

نام تاپيک: برنامه‌ی ماه عسل 92

  1. #71
    آخر فروم باز Greedy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    ؟?
    پست ها
    4,006

    پيش فرض

    امشب نمیدونم فقط من حس کردم که احسان علیخانی رو مخه یا شمام حس کردین؟
    هی میپرید وسط حرفشون بحث رو عوض میکرد اخراشم که گیر داده بود پول ادمو عوض میکنه اخه این بدبختا که هنوز چیزی نگرفتن اینجوری میگه دستش به فوتبالیستا نمیرسه ازاینا ایراد میگیره

    بچشونم خیلی بامزه بود هی میپرید جلو احسان
    احسان علیخانی رو مخ نبود مهمونا رو مخ بودن به خصوص اون زنه یه سوال میپرسید سه ساعت فکر میکرد میگفتی چی میخواد بگه اخرم نمیتونست حرف بزنه
    حالا خوب کار کردن والیبالیست ها ولی چه ربطی داشت به ماه عسل مامان از بچه بچه از مامان و شوهر و زن هی تعریف الکی میکردن کلا خوشم نیومد از برنامه امروز

  2. این کاربر از Greedy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #72
    کـاربـر بـاسـابـقـه MOHAMMAD2010's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    10,353

    پيش فرض

    کاش احسان علیخانی به جای اینکه هی این نکته رو بگه که پول زندگی رو خراب میکنه ! اینو میگفت که بی پولی امکان داره بیشتر خراب کنه !

  4. 4 کاربر از MOHAMMAD2010 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #73
    آخر فروم باز وین رونی's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    محل سكونت
    خونمون
    پست ها
    2,590

    پيش فرض

    من نمی دونم برنامه ماه عسل چه ربطی به فوتبال و کریمی و دایی و جباری داره؟دایی و قلعه نویی خودشون می دونن دارن چکار می کنن شوما به برنامت بچسب
    برنامه رو کرده به قول خودش جایی برای عقده گشایی

  6. #74
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض

    "ماه عسل" این شب‌ها تلاش می‌کند با حضور مهمانانی که از مردم عادی انتخاب شده‌اند ولی هرکدام شرایط خاصی دارند، برنامه‌ای برای خودِ خود مردم باشد؛ ماه عسلی که در آن از باربر بازار گرفته تا تنها قصاب زن کشور حضور دارد. عصر چند روز پیش به سمت جایی که قرار نیست نشانی‌اش را فاش کنم، حرکت می‌کنیم؛ لوکیشن ماه عسل 92 به تهیه‌کنندگی، طراحی و اجرای احسان علیخانی. راننده چند اتوبان را پشت سر می‌گذارد و سرانجام به محل مورد نظر می‌رسیم. کسی آنجا کنار در جلویمان را نمی‌گیرد و با خیال راحت وارد می‌شویم. حتی راننده بوقی به نشانه حضور می‌زند اما بخت با ما یار است و مشکلی برای آفیش و... پیدا نمی‌شود. یک ساعت و ربع به آغاز برنامه مانده و عوامل همگی در تکاپو هستند تا مشکلی برای پخش زنده ایجاد نشود. در گفتگو با مسعود رجبیان مدیر تولید، می‌فهمم تعداد افراد این گروه تولید به 60 نفری می‌رسد و قرار نداشتن استودیو در داخل سازمان صدا و سیما کار را برای آنها پرزحمت‌تر می‌کند؛ زحمتی که البته اثری از آنها در پخش زنده برنامه نمی‌بینیم و اگر قرار باشد یک بار پشت صحنه برنامه بیایید، تطبیق فضای آنجا با آنچه در آنتن تلویزیون می‌بینید برایتان دشوار خواهد بود. مشغول سرک کشیدن در محوطه بزرگ برنامه با متراژ 1500 هستم که چشمم به یکی از اعضای هیئت موسس انجمن کوچولوها می‌افتد. کسی که در برنامه‌های مختلفی او را دیده‌ام و خودش را آقای شیری معرفی می‌کند. با او به اتاق مهمان‌ها می‌روم. آنجا یک زن و مرد هم نشسته‌اند که مرد انگار کمی استرس دارد. وقتی این موضوع را از او سوال می‌کنم می‌گوید تقریبا استرس دارد گرچه قبلا هم به تلویزیون آمده است؛ برنامه "صبحی دیگر" شبکه آموزش. حضور یکی از عوامل و گل انداختن بحث درباره کوچولوها، شیری را به ارائه توضیحاتی تشویق می‌کند: کوتاه‌ترین عضو انجمن 495 نفره ما، حسین پرکاس با 58 سانتی متر قد است و نام او در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است. ما از زاهدان و تایباد هم عضو داریم. 55 درصد اعضایمان مرد هستند و 45 درصد زن. شیری خود همسر طبیعی دارد اما ژن دخترش مشابه ژن پدر است: حالا در پزشکی می‌توانند با تغییر ژن از کوتاهی فرزندان ما جلوگیری کنند.

    دوباره به محوطه سوله برمی‌گردم. پیمان قانع دکورساز برنامه دور و بر صحنه می‌چرخد و همه چیز را چک می‌کند. به دکور متحرک او نگاه می‌کنم که چطور در تاریکی لوکیشن می‌درخشد. فضایی که با یک چرخش و با حضور مجری مقابل دیدگان مردم ایران قرار می‌گیرد و در پایان به حالت اول درمی‌آید. انگار به بخش‌هایی از زندگی شخصی کسی سرک بکشی و نقاط عبرت آموز آن را به مخاطبان نشان دهی... در فرصت دیگری با رجبیان گپ می‌زنم و او توضیح می‌دهد این 60 نفر به تناسب شغلی که دارند دو ساعت پیش از برنامه به استودیو می‌آیند: البته بچه‌های دکور و نور از دو هفته پیش از شروع برنامه درگیر هستند. او درباره دوری از سازمان و روی آنتن بردن یک برنامه زنده می‌گوید: اینجا یک سالن است که به یک استودیو تبدیل شده و از چندین بُعد مثل صدا، تصویر، امکانات فنی، برق، تهویه و... باید پیش‌بینی‌هایی درباره آن شکل می‌گرفت. برای مثال ما باید اینجا را خنک نگه داریم تا احسان که این همه نور روی او است عرق نکند. بنابراین دو فن گازی که صدای کمی دارند را اینجا گذاشته‌ایم تا هوای داخل استودیو خنک باشد. رجبیان فارغ التحصیل رشته فیلمبرداری است و هم طراحی و هم مدیریت تولید برنامه را برعهده دارد. او تأکید می‌کند: آکوستیک بودن استودیو، صدا، نور، برق و... ایجاب می‌کرد ما شرایطی به وجود بیاوریم که مشخص نشود اینجا یک سالن است. از همین رو ما دو سوم دکور و بک گراندهایمان را مشکی کرده‌ایم. ما در شرایط استودیو خیلی راحت‌تر بودیم، چون نور، مسائل فنی و ارسال تصویر ما آماده بود، تنها یک دکور می‌زدیم و یک روز زودتر هم نورپرداز نور می‌داد و همه چیز را تست می‌کردیم، اما فضای خارج از استودیو می‌طلبید که ما شرایط مشابهی را خودمان به وجود بیاوریم. این برنامه با 6 دوربین تصویربرداری می‌شود؛ یک دوربین کرین 12 متری، سه دوربین متحرک و دو دوربین تراولینگ که چپ و راست دکور قرار گرفته‌اند. همین آمار شاید به شما در هضم این موضوع که چطور 60 نفر درگیر برنامه هستند کمک کند. آن هم وقتی بدانید هر تصویربردار یک دستیار هم دارد.

    محمد پیوندی کارگردان هنری برنامه مسئول بخش محتوایی و در ارتباط مستمر با مجری است و حامد میرفتاحی همکار او در گروه کارگردانی نیز رابط او با کارگردان تلویزیونی است. اهالی اتاق فرمان، گروه نور، دکور، ماکرویوو (ارسال صدا و تصویر)، گروه صدابردارها، ترابری، مدیر صحنه، منشی صحنه، روابط عمومی، ناظر پخش، مهندسین واحد سیار، حراست سازمان صدا و سیما، مجریان گریم و عکاس دیگر اعضای این گروه هستند. چیزی به برنامه نمانده که احسان علیخانی همراه با حسن هندی گریمور از اتاق گریم بیرون می‌آید. به مرکز صحنه می‌رود و همه چیز را با عوامل چک می‌کند. کم کم تصویربردارها سرجایشان قرار می‌گیرد. مدیر صحنه گوشی‌اش را می‌گذارد. کارگردان‌های هنری پشت مانیتور می‌نشینند. در اتاق فرمان سکوت حکم‌فرما شده و علیخانی به در ورودی استودیو نزدیک می‌شود. در یک نقطه می‌ایستد و مدام پاهایش را جابجا می‌کند. او در ابتدای پارچه سیاهی که از دکور به پایین کشیده شده ایستاده است و پشت سر او نوری است تا دکور را روشن کند.

    سرانجام آنتن "ماه عسل" زنده می‌شود: خوش اومديد به "ماه عسل" خودتون، اين برنامه براي خود شما است و كساني روي صندلي اين برنامه مي‌نشينند که از خودِ خود مردم هستند... سه قسمت از برنامه گذشته اما هنوز سوزن بعضیا گیر کرده رو دکور و رنگ و لعاب و رخت و لباس! لطفا بی خیال این مسائل شین. همه چیز این برنامه دست به دست هم داده و اتفاقات رقم خورده تا مهمان‌ها دیده شن... امروز هم یکی از روزهای پرمهمان است... علیخانی به دکور گنبدشکل نزدیک می‌شود و پس از چرخش آن به سمت دوربین، سه مرد روی صندلی‌های برنامه نمایان می‌شوند. افرادی که می‌فهمیم از 15 سالگی کاری می‌کنند که شاید معدود افرادی قادر به انجامش باشند. سه مرد که دستگاه‌های جوراب بافی، اتو بخار و هر وسیله سنگینی تا مرز 650 کیلو را یک تنه به دوش می‌کشند. چیزی بیش از نیم تُن... مجری از رفاقت این سه تن می‌پرسد و از سختی‌های کارشان، از نگاه مردم و از خیلی چیزهای دیگر که در بخش بعدی برنامه معنای دیگری به خود می‌گیرد؛ وقتی این بار دو مرد کوتاه قامت به جمع اضافه می‌شوند. افرادی که تکنسین سوخت هستند و عضو انجمن کوچولوها بودن برایشان فرصت بوده نه محدودیت...

    دقایق مانده به افطار به سرعت سپری می‌شود. بزرگ بودن سوله کارم را سخت کرده است. با حفظ فاصله برای قرار نگرفتن در کادر دوربین‌ها روی صندلی می‌نشینم، به سختی حرف‌های مجری و مهمان‌ها را می‌شنوم و داخل اتاق کوچک کنار اتاق گریم که می‌روم صدای تلویزیونی که آنجا گذاشته‌اند آنقدر پایین است که تقریبا چیزی نمی‌شنوم! زن و مردی که ابتدا به آنها اشاره کردم، به نوبت به اتاق گریم می‌روند و حالا دیگر آماده شده‌اند. زن مهربان است و هر بار که نگاهش می‌کنم لبخند می‌زند. سرانجام نوبت آنها شده که روی صندلی مقابل علیخانی بنشینند. زهرا شکوهی زنی که به تعبیر مجری مردانه‌ترین شغل دنیا را دارد و همسرش که 55 سال سن دارد و 40 سال است هر دو قصاب هستند! اما علیخانی می‌گوید بیشتر به او می‌آید معلم ورزش باشد!

    علیخانی این دو را به روایت آنچه در زندگیشان گذشته است، ترغیب می‌کند که مرد می‌گوید: ما سال 66 ازدواج کردیم. 12 سال پیش بود که همسرم برای کمک به من به قصابی آمد و یکی دو سال اول را بیشتر به نظافت مشغول بود. من هم می‌دانستم در توانایی همسرم نیست که مثلا ساتور بزند یا از وسایل مردانه استفاده کند. اما علاقه او باعث شد کم کم با هم کار کنیم. مجری به شوخی می‌گوید: پس دیگر نمی‌توانی دخل را طور دیگری اعلام کنی! مرد پاسخ می‌دهد: اصلا دخل با خود او است. من روزی یکی دو ساعت بیشتر مغازه نیستم و خانم آنجا را می‌چرخاند. مشتری‌ها هم بیشتر زن هستند.
    همسرش ادامه می‌دهد: مغازه ما فقط 8 متر است اما مشتری زیاد داریم. مجری اصرار می‌کند که این شغل مردانه است و روی روحیه حساس زنان تاثیر می‌گذارد و شکوهی تاکید می‌کند اتفاقا دل رحم تر شده است. او از یک مهدکودک می‌گوید که در کنار قصابی واقع شده و واکنش کودکی را به یاد می‌آورد که با دیدن او گفته: مامان! خانم! چاقو! نظر علیخانی همچنان بر این است که قصابی شغلی مردانه است اما حالا که به ثانیه‌های پایانی برنامه رسیده‌ایم جمله ابتدایی‌اش را دوباره تکرار می‌کند: لطفا قضاوت نكنيد ما حق حكم صادر كردن براي زندگي ديگران را نداريم...
    مهر

  7. 4 کاربر از Sara بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #75
    آخر فروم باز Greedy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    ؟?
    پست ها
    4,006

    پيش فرض

    عجب داستانی داشت برنامه امشب
    کاش یه روز پا شیم این خبر بشنویم که اعتیاد ریشه کن شده
    با اینکه دیگه ترک کرده بودن ولی احساس شرمندگی و خجالت از پدر و مادر و فرزنداشون ترک نشده بود

  9. 2 کاربر از Greedy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #76
    آخر فروم باز Greedy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    ؟?
    پست ها
    4,006

    پيش فرض

    پدر و مادری عزیز هر دو کر و لال با هم ازدواج میکنن و صاحب 4 تا پسر میشن مشکلات عظیم بزرگ کردن این بچه ها که واقعا کار سختی هست برای هر پدر و مادری چه برسه این مشکل کر و لال بودن هم بهش اضافه شه
    پسر بزرگ با جعل امضای دایی میره جبهه و بعد چند وقت خبر میدن که به شهادت رسیده نه یکسال نه دوسال بلکه 4 سال هم سالگرد شهادت برگزار میکنن برای این شهید
    بعد 4 سال خبر میرسه که شهید نشده و زندست
    قصه ای عجیب و باور نکردنی
    چی کشیدن این پدر و مادر
    ولی بازگشت شیرین بود
    یاد همه شهدای عزیز گرامی

  11. 6 کاربر از Greedy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #77
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Hossein_128's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    پست ها
    385

    پيش فرض

    مشکل پیام دهکردی چی بود؟؟

  13. #78
    پروفشنال One Minute's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2011
    محل سكونت
    شــــاهی
    پست ها
    726

    پيش فرض

    مشکل پیام دهکردی چی بود؟؟
    فکر کنم گفت خونت مشکل پیدا کرده ! شاید سرطانِ خون بود ! نمیدونم !!

  14. این کاربر از One Minute بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #79
    کـاربـر بـاسـابـقـه MOHAMMAD2010's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    10,353

    پيش فرض

    مشکل پیام دهکردی چی بود؟؟
    مشکلی نداشت اصلا !
    به اشتباه بهش گفته بودن !
    -----------------------------

  16. 2 کاربر از MOHAMMAD2010 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #80
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم nar nia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,444

    پيش فرض

    احسان عليخاني از خانواده اش مي گويد + عکسهای متفاوت مجری مشهور ماه عسل

    او متفاوت با ديگران اجرا مي‌‌كند و مي‌گويد: (من شبيه هيچ‌كس نيستم، من خودم هستم، احسان عليخاني...) يكي از ويژگي‌هاي قابل توجه او كه در همان برخورد اول به چشم مي‌آيد، اعتماد به نفس باورنكردني‌اش است، شايد بينندگان تلويزيوني اين اعتماد به نفس را تنها در اجراي او ببيند، اما به واقع، او در زندگي شخصي‌اش هم، همين گونه است... عليخاني كه فارغ‌التحصيل رشته مديريت بازرگاني از دانشگاه تهران است، مثل تمامي پسرهاي ايراني عاشقانه مادرش را دوست مي‌‌دارد، او فرزند چهارم خانواده پس از دو خواهر و يك برادر است، يكي ديگر از ويژگي‌هاي بارز او، انتقادپذيري‌اش مي‌‌باشد، با اين مجري جوان و تواناي شبكه سوم سيما، به گفتگو نشستيم تا رضايت خوانندگانمان كه دائما از ما مي‌‌خواستند با وي به گفتگو بنشينيم را فراهم كنيم.



    _ از بچگي همين اندازه حاضر جواب بوديد؟
    عليخاني: بله، خيلي پررو بودم. شايد اگر درسخوان نبودم، بارها از مدرسه اخراجم مي‌كردند.

    _ از نظر اخلاقي به چه كسي در خانواده شباهت داريد؟
    عليخاني: پسر كو ندارد نشان از پدر؛ هر حركتي كه انجام مي‌دهم مادرم اين نكته را به من يادآوري مي‌كند كه بسيار از نظر ژنتيكي و رفتاري شبيه پدرم هستم.

    _ مهم‌ترين ويژگي احسان عليخاني...؟
    عليخاني: اعتماد به نفس بالا در وهله اول و حاضر جوابي.

    _اعتماد به نفس تا كجا؟
    عليخاني: تا حدي كه تبديل به غرور نشود، هر چند مرز بسيار باريكي ميان غرور، تكبر و اعتماد به نفس وجود دارد، تا جايي كه برخي‌ها فكر مي‌كنند بدون تخصص و تنها با داشتن اين فاكتور مي‌توان در هر كاري به موفقيت رسيد و من با استفاده به موقع از آن جواب گرفتم، يعني هر جا كه احساس ضعف كردم، آن جاي خالي با اعتماد به نفس پر شده است.

    _ اعتماد به نفس بالا، انتقادپذيري را كم نمي‌كند؟

    عليخاني: صادقانه مي‌گويم، اعتماد به نفسم بيشتر از تخصصم است، اما به شدت هم انتقادپذير هستم.

    _ چه كسي در خانواده نقش معلم را برايتان ايفا مي‌كند؟
    عليخاني: مادرم.

    _ مادر...
    عليخاني: عاشقش هستم و هر چه دارم مال اوست.

    _ همراه زندگيتان را انتخاب كرديد؟ (سوال جزر و مدي...)
    عليخاني: بله، همراه زندگي‌ام را انتخاب كردم.

    _ تا چه اندازه براي اسمتون مصداق هستيد؟
    عليخاني: ترجيح مي‌دهم در اين زمينه حرفي نزنم، فقط اين را بگويم كه اسمم را خيلي دوست دارم و عمل كردن به آن را خيلي بيشتر.

    _ پيچيده‌ترين مقوله زندگي شما؟
    عليخاني: به طور حتم آينده.

    _ چه تعبيري از آن داريد؟
    عليخاني: دوست دارم سفيد باشد.

    _ از چه چيز فرار مي‌كنيد؟
    عليخاني: دانشگاه...

    _ قصد ادامه تحصيل نداريد؟

    عليخاني: اتفاقا مي‌خواهم براي آزمون كارشناسي ارشد در رشته سينما، شركت كنم.

    _ زمان تحصيل اهل تقلب كردن هم بوديد؟
    عليخاني: به جرات مي‌توانم بگويم كه استاد تقلب رساندن بودم، يعني شيوه‌هايي براي رساندن تقلب بلدم كه فقط شگرد خودم است و هيچكس نمي‌تواند مچم را بگيرد.

    _ در كار اجرا تقلب كرديد؟
    عليخاني: هيچ علاقه‌اي به كپي‌برداري از اجراي ديگران ندارم، فكر هم نمي‌كنم كه اجرايم شبيه به كسي باشد، اين را به جرات مي‌گويم چون همه كار من را ديدند و مي‌توانند در اين خصوص قضاوت كنند.

    _ به طور معمول چه عكس‌العملي در مقابل انتقادهاي بي‌پايه و اساس نشان مي‌دهيد؟
    عليخاني: همه آدم‌ها براي خود چند ملاك اصلي و چند ----- مهم دارند، از اين رو تمام انتقادهايي را كه مي‌شنوند از اين فيلترها رد مي‌كنند يا به آدم‌هاي اطراف كه برايشان قابل اطمينان بوده و كارشان را قبول دارند رجوع مي‌كنند، من اين افراد را در اطرافم دارم، پس از اين‌كه انتقادي مي‌شنوم ابتدا آن را با ملاك‌هايم سنجيده و از ----- رد كرده يا به آنها مراجعه مي‌كنم. در كنار تمام اين‌ها حرف ديگران را هم گوش مي‌كنم، البته تا زماني كه تشخيص دهم كه انتقادكننده از روي دلسوزي و واقعيت حرف مي‌زند و در اين زمينه بسيار باهوش هستم. شايد باورتان نشود، چند روز پيش ده دقيقه‌اي را پشت چراغ قرمز به انتقادهاي يك گل‌فروش خيابان گوش كردم؛ مثلا مي‌گفت چرا پاهايتان را آنقدر تكان مي‌دهيد! اين مورد به من و شايد خيلي از بيننده‌ها استرس مي‌دهد، در كل برخلاف خيلي از دوستان انتقادكننده چه كسي باشد اصلا برايم مهم نيست، مگر من مي‌توانم بيننده و مخاطبم را انتخاب كنم، هر كسي مي‌تواند تلويزيون را روشن كند و برنامه من را ببيند، از اينرو هر كه حق انتخاب داشته و مي‌تواند برنامه را ببيند حق انتقاد از آن مجري يا برنامه‌ساز را هم دارد.

    _ كميت يا اكثريت منتقدين برايتان اهميت دارد يا كيفيت و نوع انتقاد؟

    عليخاني: اكثريت برايم مهم است، چون احساس خطر مي‌كنم.

    _ حتي اگر اشتباه بگويند؟
    عليخاني: حتي اگر اشتباه باشد، چون معتقدم مشتري اول و آخر ما بيننده و مخاطب است.

    _ اما اين شما هستيد كه بايد در جايگاه يك مجري يك سري مسايل صحيح را القا كنيد؟
    عليخاني: براي اجرا چند روش را انتخاب مي‌كنم، اگر موفق نشوم بايد منتظر عواقبش باشم كه در اين صورت يا بايد خود را اصلاح كنم يا به خاطر آن عقايد، اجرا را كنار بگذارم.

    _ يا راه سوم كه نظرات اشتباه را تغيير دهيد؟
    عليخاني: با حرف شما كاملا موافقم، اما يك مجري فقط مي‌تواند تلنگر بزند نه اين‌كه فكر و ذهنيت مردم را تغيير دهد.

    _ چه انتقادي به شما وارد است؟
    عليخاني: برخي مواقع پرحرفي مي‌كنم كه البته اين از خاصيت اجراست.

    _ چه انتقادي از شما شده كه به نظرتان كم‌ لطفي است؟
    عليخاني: اين‌كه شبيه ديگران اجرا مي‌كنم.

    _ شبيه فرزاد حسني اجرا نمي‌كنيد؟
    عليخاني: نه، اصلا قبول ندارم؛ فرزاد دوست من است، اما قبل از اين‌كه او بخواهد اجرا كند، من اجرا مي‌كردم.

    _ شايد اين بينش از برنامه سال گذشته جزر و مد ايجاد شده باشد، زماني كه شما جايگزين فرزاد حسني شديد، به هر حال او دوست شما بود و مي‌خواستيد هر طور شده او را بازگردانيد، اما هنوز پس‌لرزه‌هايش باقي مانده...
    عليخاني: ستاره اسكندري در سريال نرگس جايگزين پوپك گلدره شد، همه تا آخر كار پوپك گلدره را مي‌ديدند... اين قضيه هم به اين شكل در آمده...

    _ چون قرار بود شبيه‌اش باشد...

    عليخاني: دقيقا از اين رو اسكندري هر چه تلاش مي‌كرد بازي خودش را ارايه بدهد نمي‌شد، جزر و مد هم چون از آغازش و به اسم فرزاد امضا شده بود، حالا همه از اين دريچه به ماجرا نگاه مي‌كنند، وقتي چند روز پيش اين انتقاد از من شد، خيلي شوكه شدم، نمي‌دانم كدام حالت من شبيه اوست.

    _ فرم نشستن، حركات دست يا اشاره به دوربين، صحبت با عوامل پشتدوربين و...
    عليخاني: يكسري از مديوم‌ها در اجرا بايد رعايت شود، شايد اجراي نشسته از من كم‌تر ديده باشيد، اما به لحاظ شناختي كه از اين تخصص دارم، مي‌دانم طرز صحيح نشستن در يك برنامه گفتگو به اين شكل يعني همان‌گونه كه من يا فرزاد مي‌نشينيم است. ولي اين دليل نمي‌شود كه من از روي كسي تقليد مي‌كنم؛ به نظر شما نوع ادبيات من شبيه فرزاد است؟

    _ به طور كامل نه، اما در برخي موارد بسيار شبيه و نزديك به هم است.

    عليخاني: فرزاد استانداردهاي اجرا را خيلي خوب مي‌داند و خيلي خوب هم استفاده مي‌كند، مثلا استفاده به موقع از يك واژه كه البته ممكن است در انتخاب اشتباه هم كند... اما من خيلي موافق اجرايش نبوده و علاقه‌مند نيستم به مانند او اجرا كنم، حالا اگر مي‌گفتيد شبيه به حسين پاكدل اجرا مي‌كنم، قبول مي‌كردم چون به او و كارش علاقه‌مندم و اين احتمال وجود داشت كه برخي حركات او در من اثر كرده باشد. هرچند دوست ندارم حتي شبيه او هم كار كنم.

    _ در اجرا، بازي هم مي‌كنيد؟

    عليخاني: اجرا خودش يك نوع بازي است و هيچكس نمي‌تواند اين را نقض كند، اما يكسري بازيگر كه وارد اين حيطه شدند، اصطلاح مجري - بازيگر باب شد، اما به عقيده من اجرا خيلي سخت‌تر از بازيگري است، هر كه نظري غير از اين دارد حاضرم ثابت كنم، چرا كه اجرا زنده است و به فرد استرس مي‌دهد

    _ اجرا را تا كجا دنبال خواهيد كرد؟

    عليخاني: تا زماني‌كه براي مخاطب تازگي و جذابيت داشته باشم، حداقل مردم دلشان برايم تنگ شود و سراغم را بگيرند نه اين‌كه حتي حالشان از قيافه من به هم بخورد.

    _ بهترين سوژه‌اي كه براي گزارش انتخاب كرديد؟
    عليخاني: سوال خوبي است؛ گزارش از نقاره‌زن حرم امام رضا(ع)، كه هشتاد و هشت سالش بود و نزديك به شصت و دو سال نقاره‌زني مي‌كرد. نكته جالب اين‌كه براي رفتن به جايگاه نقاره‌زن‌ها در حرم، پله‌هاي زيادي را بايد طي كرد كه حتي ما جوان‌ها زماني‌كه براي تهيه گزارش رفتيم، نفس كم آورده بوديم، اما او به راحتي تمام پله‌ها را بالا مي‌رفت در حالي كه در خانه‌اش به سختي حركت مي‌كرد. اين گزارش برايم خيلي دوست‌داشتني و عزيز است.

    _ زيباترين جمله‌اي كه شنيديد؟
    عليخاني: دو جمله از ويكتور هوگو كه خيلي دوستشان دارم: (هنر گوش دادن را فرا بگيريد تا فرصت‌ها به آهستگي در گذرد.( )همان قدر كه بال براي پرنده لازم است، اميد براي انسان.)

    _شعار برنامه جزر و مد اين بود كه خصلت‌هاي بد را كنار بگذاريم؛ يعني آدم يك خصلت بدش را براي يك ماه كنار گذاشته، ولي دوباره بعد از اتمام ماه رمضان همان رفتارهاي بد گذشته را تكرار مي‌كند...
    عليخاني: خيلي بد است كه ما فقط براي يك ماه رفتارمان را اصلاح كنيم، شعار من اين است كه در اين ماه خوب بودن را با زور هم كه شده تمرين كنيم تا كم‌كم برايمان عادت شود.

    _ اين شعار در خودتان مصداق عيني داشته است؟
    عليخاني: بله، به طور مثال از رمضان سال گذشته بدبيني را كنار گذاشتم.

    _ حــــرف‌هايي كه مـــي‌زنيد روي خود شما چقدر اثر مي‌گذارد؟
    عليخاني: بارها پيش آمده رواياتي كه با ادبيات خودم نقل كرده‌ام بيش از آنكه به ديگران تلنگر بزند، روي خودم اثر گذاشته است. مثلا‌ مدتي پيش درگير كاري بودم كه اطرافيان به شدت مرا از انجام آن منع مي‌كردند اما اصرار داشتم تا خودم آن را تجربه كنم... همزمان با اين مسئله برنامه‌اي را اجرا مي‌كردم كه در خصوص استفاده از تجربه ديگران بود. من در آن برنامه با قاطعيت گفتم: انجام كاري كه عاقبت نامطلوبش را ديگران نيز تجربه‌اش كرده اند، يك حماقت بزرگ است...، به قدري قانع كننده بحث كردم كه حتي مهمان برنامه هم قبول كرد، پس از اتمام برنامه به اندازه‌‌اي متاثر شده بودم كه شب تا صبح در خصوص آن كار فكر كردم...

    _ درست است احسان عليخاني ژست مي‌گيرد؟
    عليخاني: اگر منظورتان در اجراست كه هر مجري براي خود سبك به خصوصي دارد، ولي معتقدم هر برنامه يك كاراكتر اجرا مي‌خواهد كه با موضوع و محتواي كار همخواني داشته باشد و از نظر شخصيتي، همان هستم كه جلوي دوربين مي‌بينيد، مثل اقبال واحدي؛ او هم اين‌گونه است، چون خداي نكرده اگر يك مجري پشت دوربين با رفتارش جلوي دوربين تفاوت داشته باشد، بسيار متاثركننده خواهد بود و مردم هم به خوبي تشخيص مي‌دهند.

    _ غير از اجرا در چه حيطه‌اي فعاليت مي‌كنيد؟
    عليخاني: كارگرداني فيلم‌هاي كوتاه و ساخت تيزرهاي تبليغاتي؛ به طور مثال مجموعه ماه درآمد به مناسبت عيدفطر سال گذشته، مراسم قهرمان قهرمانان، جشن سالگرد شبكه سه و...

    _ مطالعه براي يك مجري چقدر لازم است؟
    عليخاني: صدر در صد، مگر مي‌شود بدون مطالعه آنتن را حفظ كرد، يك مجري چقدر مي‌تواند با كلمات بازي كند، بالاخره بايد لابه‌لاي حرف‌هايش مطلبي هم ارايه دهد كه بيننده از آن استفاده كند، به نظر من روز مرگ يك مجري است اگر بدون مطالعه در برنامه‌اي حاضر شود، اگر آنتن برايش حرمت و نگاه بيننده ارزش نداشته باشد، حتي اگر در لباس پوشيدن دقت نكند.
    _ اين مطالعات در چه زمينه‌اياست؟
    عليخاني: خب اگر موضوع برنامه تخصصي باشد كه به يك مجري متخصص نياز است و اگر موضوع مطالعه مشخص، مثل آقاي شجاعي‌مهر كه سال‌هاست در برنامه‌ خانواده اجرا مي‌كند، او ديگر يك متخصص امور خانواده است، اما برنامه‌‌اي كه بيننده عام داشته با موضوعات متنوع اطلاعات مجري همان اقيانوس كم عمق است.

    _ احسان عليخاني به طور مشخص براي جزر و مد در چه زمينه‌اي و چقدر مطالعه مي‌كند؟
    عليخاني: سال گذشته چهار كتاب و چهل مقاله در خصوص ازدواج خواندم، اما جزر و مد امسال نه مثل پارسال موضوع مشخصي در ارتباط با مهمان‌ها دارد و نه مانند يك برنامه روتين و عاميانه مجري مي‌تواند پر حرفي كند، از طرفي لحظاتي هستند كه داراي حرمت بوده و به طور معمول آدم‌ها در اين لحظات بسيار تاثير پذيرند، از جمله ساعت افطار. امسال از مهمان‌هايي در برنامه دعوت شد كه به يقين شصت، هفتاد درصد از آنها حرف‌هاي زيادي براي گفتن داشتند مثل پزشك معلولي كه از يك سالگي دو پايش را از دست داده بود. به طور مسلم او بيش از من در اين ساعت استحقاق حرف زدن داشت، از اين رو وظيفه اصلي من در جزر و مد پيوند دادن مهمان با بيننده است، يعني بايد موقعيتي فراهم مي‌كرديم تا بيشتر آنها صحبت كنند. اصلا تا كي قرار است كه مجري‌هاي ما يك تنه حرف بزنند، من و شما كه هم نسل هستيم، چقدر برنامه ديديم كه مجري تنها متلكم بوده و اطلاعاتي را كه يك ساعت پيش از كتاب گرفته يا عقايدش را به زور در مغز بيننده فرو مي‌كند.

    _ اجرا چقدر به خبرنگاري شباهت دارد؟
    عليخاني:اين دو مقوله خيلي به هم نزديك است، خبرنگاري حرفه شريفي است كه من خيلي دوستش دارم و اگر روزي از كارم محروم شدم، حتما اين حرفه را دنبال خواهم كرد(با خنده و البته كنايه...) البته نه خبرنگاري كه كار تكراري و روتين انجام دهد، بلكه عاشق خبر حوادث و جنجالي هستم، نمي‌دانم گزارش‌هايم در برنامه پسرهاي ايروني يادتان هست يا نه، اما سعي كردم هر گزارشي كه تهيه مي‌كنم متفاوت بوده و براي مخاطب جذابيت داشته باشد، به طور مثال از رفتن ايران به جام جهاني و بازي ايران- بحرين در تهران گزارشي كار كردم و به حواشي در اين گزارش پرداختم كه شايد كم‌تر كسي به آن توجه مي‌كرد و همين عامل باعث شد با وجود اين‌كه ورزشي نبودم، امتياز بالايي بگيرد.

    _ براي گزارش يا تهيه خبر معمولا چه سوژه‌هايي را انتخاب مي‌كنيد؟
    عليخاني: چون اصلا سياسي نيستم و در اين زمينه هيچ تخصصي ندارم، به طور حتم سوژه‌‌هايم سياسي نخواهند بود، همين‌طور با موضوعات خانواده هم رابطه خوبي ندارم، از اين رو دخالت نمي‌كنم، اما در مقابل به سوژه‌هاي اجتماعي بسيار علاقه‌مندم، هر چند معتقدم خانواده خيلي حساس‌تر و مهم‌تر از اجتماع است، چون قبل از اين‌كه فرد وارد جامعه شود در خانواده پرورش مي‌يابد.

    _ سخت‌ترين مصاحبه‌اي كه در زمينه اجرا يا گزارش انجام داديد؟
    عليخاني: چون اعتماد به نفس خوبي دارم، از هيچ‌كس واهمه نداشته و براي همين با هر كه فكرش را كنيد به راحتي گفتگو مي‌كنم و اصلا مقام و پستش برايم مهم نيست؛ اما سخت‌ترين از نظر فضا، برنامه‌اي بود كه در يك هلي‌كوپتر ضبط مي‌كرديم.

    _ در هر سه زمينه اجرا، بازيگري و كارگرداني تخصص داريد، به كداميك بيشتر علاقه‌منديد؟
    عليخاني: هر سه در موقعيت خود بايد انجام پذيرد، يك دوره زماني كه مربوط مي‌شود به سال‌ها پيش بازيگري مي‌كردم به خصوص در زمينه تئاتر، بعد شروع كردم به تيزر وكليپ ساختن و امروز هم اجرا، اما هميشه مراقب بودم اتفاقي نيفتد كه به ديگري ضربه وارد شود. مدتي پيش پيشنهادات مختلف و خوبي براي بازي از طرف دوستاني كه در زمينه كارگرداني قبولشان دارم به من شد، اما وقتي پيش خودم آناليز كردم، به صلاحم نبود كه به آن كارها جواب مثبت دهم، چون ممكن بود انرژيم جواب ندهد كه هم اجرا كنم و هم بازيگري.

    _ اجرا، كارگرداني را تحت‌الشعاع قرار نداده است؟
    عليخاني: هنوز هم كار اول من كارگرداني و ساخت تيزر و فيلم‌هاي كوتاه است.

    _ چي شد بعد از كار اول كه اتفاقي هم بود، اجرا را دنبال كرديد؟
    عليخاني: من به عنوان كارگردان وارد شبكه يك شدم و همان‌طور كه گفتيد كاملا اتفاقي در يكي از كارهايم جلوي دوربين رفتم، گر چه اوايل اصلا به اجرا علاقه‌اي نداشتم، اما رضايت اطرافيان، مرا به شوق آورد.

    _ الان اين علاقه ايجاد شده؟
    عليخاني: خيلي زياد، اما نه به اندازه كارگرداني.

    _ در دوران دانشگاه به خاطر احسان عليخاني بودن از لطف و حمايت اساتيد هم بهره مي‌برديد؟
    عليخاني: دانشگاه ما اصلا اين طوري نبود كه ارفاق كند. (اميررضا خادم) مي‌تواند اين گفته مرا تصديق كند، چون او هم يك دوره آنجا بود. حتي در برخي مواقع اساتيد موضع هم مي‌گرفتند.

    _ و صحبت خاصي نداريد؟
    عليخاني: آرزوي سلا‌متي براي مسلمانان جهان...


    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •