خونه 40 متری،5 خوابه،3 سرویس بهداشتی،6 پله میخوره به زیر زمین،تازه 7 متر تراس هم داره
چه شود
عالیه این سریال.فوق العاده قشنگ شده.دیشب به قدری خندیدم که شکمم درد گرفت
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
[ + افزودن آگهی متنی جدید ]
خونه 40 متری،5 خوابه،3 سرویس بهداشتی،6 پله میخوره به زیر زمین،تازه 7 متر تراس هم داره
چه شود
عالیه این سریال.فوق العاده قشنگ شده.دیشب به قدری خندیدم که شکمم درد گرفت
کارلوس کیروش میگه بازیکنای مصدوم....
بستن کمربند ایمنی برای سرنشینان کناری....
خیلی باحال بود...
اون تیکه قاشق داریشم من ترکیدم از خنده یاده پسر عمه زا تو این کلاقرمزی آخری اوفتادم...
امیدوارم اخرشو به گند نکشند
جمعه هفته آینده اول محرم هست پس این سریال رو تا شب پنج شنبه هفته آینده بیشتر نمی تونن پخش کنن پس احتمال اینکه آخرشو سمبل کنن بره زیاده.
این سریال 26 قسمته و من به شخصه بعید می دونم بیشتر از پنج یا شش قسمت دیگه داشته باشه.چون تقریباً بیشتر گره های داستانی باز شده و نباید هم زیاد باقی مونده باشه.جمعه هفته آینده اول محرم هست پس این سریال رو تا شب پنج شنبه هفته آینده بیشتر نمی تونن پخش کنن پس احتمال اینکه آخرشو سمبل کنن بره زیاده.
دوست من اثر انگشت بیشتر بعنوان نشانه کوچکی بکار میرود که گاهی صاحب اثر با آن اثرش را برچسب میزند و امضا میکند...یا تاثیری که درون یک اثر از جایی-چیزی-... باقی مانده...این که شما میگویید که بسیاری از داستانهای یک سینما با یک داستان پیش میروند و یابه یک پایان ختم میشوند کلیشه نام دارد..که البته کلیشه لزومن بد نیست گرچه اغلب مذموم است(بعلت عدم وجود عنصرغافلگیری-نگفتن حرفهای تازه-ساده انگاری-روایت تکراری-و...)...البته پرداخت وتم هم در از بین بردن طعم کلیشه بسیار مهم است.(که در این قصه شاهدیم)
سینمای هالیوود هم متر و معیاری نیست که اگر بر فرض چیزی در آن زیاد رخ میدهد، خوب یا بد باشد..در هر جا چنین باشد زیاد جالب نیست...
منظورم این بود که فقط تو فیلم های ایرانی می بینیم. منظورم هم کلیشه نیست چون اصلا داستان و پایان و این چیزا منظورم نبود.
لازم ببود کلمات پستم رو ریشه یابی بکنید.
مثلا تو هالیوود قهرمان داستان در 90 درصد مواقع سفید پوست که رنگین پوستان رو نجات میده یا پلیس سیاه پوستی که میمیره و رفیق سفید پوستش انتقامش رو میگیره. شاید یه جورایی کلیشه باشه.
هالیوود رو مثال زدم چون اکثرا بهترین سینمای دنیا می دوننش. و غالبا الگوی بقیه است
از دید من کلمات و واکاوی اونها و در زمان نیاز ریشه یابی معناییشون حق طبیعی و متعلق به همه ما هستند و نه شخص و پست و مطلب خاصی ، و همه حق داریم در جستجوی معنای اونها باشیم...و من اگر این کار رو نکنم از کجا منظور شما رو بفهمم؟
بهرحال مثالتون یک طرح داستانیه ولی از طرفی میگید در مطلب قبلیتون که این مثال در راستای اون ارائه شده:- اصلا داستان و پایان و این چیزا منظورم نبود.
مثال مطرح شده: -مثلا تو هالیوودقهرمان داستان در 90 درصد مواقع سفید پوست که رنگین پوستان رو نجات میده یا پلیس سیاه پوستی که میمیره و رفیق سفید پوستش انتقامش رو میگیره.
بطور قطع میتونه شامل قواعد کلیشه باشه، میتوان از نگاهی کلیشه رو ضعف ندونست و حتی ازش لذت برد .ولی نه با استفاده از معنای متفاوت کلمه ای دیگر که اکثر اوقات با بار مثبت بکار میره، یعنی با جابجایی دو کلمه ((اثر انگشت)) و ((کلیشه)) در اینجا یک سوتعبیر و قلب واقع میشه،
سوالی که برای مخاطب این نگاه پیش میاد: اگر ازدواج در انتهای فیلمی به عنوان بخشی از داستان نیست و تکرّرش در داستانهای متعددی درسینمای کشورهای مثل هند و ایران کلیشه محسوب نمیشه، پس معنای کلیشه و داستان چیه و نسبتشون با اثر انگشت در کجاست؟ و
آیا هر دو کلمه کلیشه و اثر انگشت معنی یکسان دارند؟ اگر نه تفاوتشون چیست؟
اهمیت طرح این سوال در اینجاست که شما معتقدید که اثر با پایان تکراری ضعیف نیست چون اثر انگشت سینمای مشخصی است، من معتقدم میتونه ضعیف تلقی بشه چون از قواعد کلیشه که برای کم دردسری کار داستان نویس و هنرمند بکار میره تبعیت کرده...اینجاستکه نیاز به ریشه یابی معنایی کلمات و در درجه بعدی اختصاص اهمیت به اونها ضروری میشه.
بابا این آبجی امیر چی میگه همش اعصاب خورد میکنه ! اصلا نمیدونم این نویسنده واسه چی با این دیالوگش با اعصاب بیننده بازی میکنه
دوست داشتم اونجا بودم تیکه پارش میکردم ، میذاشتمش تو قبر، قبرش رو هم با تراکتور شخم میزدم ، چقدر لجوجه این خواهرش
نمردیمو جدی شدن داود رو هم دیدیم
بیچاره اشک از چشمش در امده بود بخاطر رفیقش
بیچاره خبر نداشته که این معموریتش هست خواهرش فکر میکرد داره دروغ میگهبابا این آبجی امیر چی میگه همش اعصاب خورد میکنه ! اصلا نمیدونم این نویسنده واسه چی با این دیالوگش با اعصاب بیننده بازی میکنه
دوست داشتم اونجا بودم تیکه پارش میکردم ، میذاشتمش تو قبر، قبرش رو هم با تراکتور شخم میزدم ، چقدر لجوجه این خواهرش
ولی خودمم این قسمتش لجم گرفته بود از این خواهر امیر
ولی در کل قشنگ بازی میکنه.gif ":دی")
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)
قوانين ايجاد تاپيک در انجمن
جواب بصورت نقل قول
نوشته شده توسط Shadow-Man
