ببخشید دوستان میشه متن آهنگ " جفت 6 " از " رضایا " رو بزارید ؟
یه جاشو نمیفهمم چی میگه :
دنیا یک روز مال من بود
حالا صاحب هیچم
*********
سر پیچم ، نمیپیچم .
اون ****** رو نمیفهمم چی میگه .
ممنون میشم راهنمایی کنید .
ببخشید دوستان میشه متن آهنگ " جفت 6 " از " رضایا " رو بزارید ؟
یه جاشو نمیفهمم چی میگه :
دنیا یک روز مال من بود
حالا صاحب هیچم
*********
سر پیچم ، نمیپیچم .
اون ****** رو نمیفهمم چی میگه .
ممنون میشم راهنمایی کنید .
بس که قدمو یه بندم
سره پیچم نمیپیچم
تکست ماله محسن یگانه بووده .
سلام دوست گرامی
تاپیک را اشتباه آمده اید برای یافتن پاسخ دلخواهتان به آدرس زیر بروید...دوستان برآوردنده ی نیازتان خواهند بود...
موفق و برقرار باشیدکد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
آلبوم :سفر
خواننده: هايده ومعين
===
شانه هایت (هایده) Lyrics
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم دوست دارم
بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم دوست دارم
خالی از خودخواهی من برتر از آلایش تو
من تو را بالاتر از من برتر از من دوست دارم
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم دوست دارم
عشق صدها چهره دارد عشق تو آیینه داره عشق
عشق را در چهره ی آیینه دیدن دوست دارم
در خموشی چشم ماروقصه ها وگفت وگو هاست
من تو را درجسته ی محراب دیدن دوست دارم
من تو را بالاتر از من برتر از من دوست دارم
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم دوست دارم
بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم دوست دارم
در هوای دیدنت یک عمر در چله نشستم
چله را در مقدم عشقم شکستن دوست دارم
بغض سر گردون ابرم قله ای آرامشم کن
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم
من تو را بالاتر از من برتر از من دوست دارم
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم دوست دارم
بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم دوست دارم
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم دوست دارم
دوست دارم دوست دارم
====
سفر (معین) Lyrics
سفر کردم که از عشقت جدا شم
دلم مي خواست ديگه عاشق نباشم
ولي عشق تو موند و اي واي
دل ديوونه مو سوزوند و اي واي
هنوزم عاشقم دنياي دردم
مثل پروانه ها دورت مي گردم
سفر کردم که از يادم بري، ديدم نميشه
آخه عشق اي عاشق با نديدن کم نميشه
غم دور از تو موندن، يه بي بال و پرم کرد
نرفت از ياد من عشق، سفر عاشق ترم کرد
هنوز پيش مرگتم من بميرم تا نميري
خوشم با خاطراتم اينو از من نگيري
دلم از ابر و بارون، بجز اسم تو نشنيد
تو مهتاب شبونه، فقط چشمام تور و ديد
نشو با من غريبه مثل نامهربونا
بلاگردون چشمات زمين و آسمونا
مي خوام برگردم اما مي ترسم
مي ترسم بگي حرفي نداري
بگي عشقي نمونده مي ترسم بري تنهام بذاري
تو رو ديدم تو بارون دل دريا تو بودي
تو موج سبز سبز تن صحرا تو بودي
مگه مي شه نديدت تو مهتاب شبونه
مگه مي شه نخوندت تو شعر عاشقونه
یا رب (هایده) Lyrics
بگو یا رب بگو یارب چه بد گفتم
چه بد کردم
که نزدت خویشتن را دیو و دد کردم
مرا یارب نمیخواهی گناه هستو
اگر نفرین به این دنیای بد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
بگو یارب چه بد گفتم چه بد کردم
که نزدت خویشتن را دیو و دد کردم
به جز عشقی که دردش را
به من دادی به من یا رب
چه بخشیدی که رد کردم
فقط در عاشقی یارب
مدد گفتم شدم عاشق
تمنای مدد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
شب مستی اگر یک توبه بشکستم
سحر تکرار توبه صد به صد کردم
به سیلابم کشاندی زیر و بم دیدم
تحمل در عذاب جزر و مد کردم
برایم آتش دوزخ فرستادی
برایت لاله ها را در سبد کردم
برایم آتش دوزخ فرستادی
برایت لاله ها را در سبد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
گرفتی جامه فخر مرا از من
صبورانه کله را از نمد کردم
نشانم ده اگر یک مور آزردم
اگر یکدانه گندم را لگد کردم
مرا یارب نمیخواهی گناه هستو
اگر نفرین به این دنیای بد کردم
مرا یارب نمیخواهی گناه هستو
اگر نفرین به این دنیای بد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
مرا خاموش کن یارب
مرا خاموش کن یارب
آلبوم :سفر
خواننده: هايده ومعين
===
پریچهر (معین) Lyrics
ميخونم به هواي تو پريچه
چه قدر خالي جاي تو پريچه
دلم كرده هوايت واي پريچه
دلم تنگه برايت
تو رو ميطلبم لحظه به لحظه
تويي تاب و تبم لحظه به لحظه
چشات شهر من كه شهر غصه است
براي هر شبم لحظه به لحظه
تو از هزارو يك شبي پريچه
بجز تو زندگي هيچه پريچه
يه دنيا همه هيچه واي پريچه
دنيا بي تو هيچه
من از نگاه تو شب و شناختم
غزل ديدم و عاشقانه ساختم
تو هر بيت غزل قصه چشمات
دلم قافيه شد قافيه باختم
تو معجون گل و مخمل نوري
پريواره قصه هاي حوري
تموم قصه ها بي تو ميميرن
كه تو حوصله سنگ صبوري
روزای روشن (هایده) Lyrics
روزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
روزای خوبت بگو کجا رفت
تو قصه ها رفت یا از اینجا رفت
انگار که اینجا هیچکی زنده نیست
گریه فراوون وقت خنده نیست
گونه ها خیسه دلا پاییزه
بارون قحطی از ابر میریزه
همه عزادار سر به گریبون
مردا سر دار زنا تو زندون
انگار که شبه هر روز هفته
از هر خونه ای عزیزی رفته
همه با هم قهر همه از هم دور
روزا مثل شب شبا سوت و کور
نه تو آسمون نه رو زمینیم
انگار که خوابیم کابوس می بینیم
از زمین دوریم از زمان جدا
حتی نمییام بیاد خدا
روزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
نوبت میگیریم گیج و بی هدف
واسه مردن هم باید رفت تو صف
روزا و شبا اینجور میگذرن
هرجا که میخوان مارو میبرن
آخه تا به کی آروم بشینیم
حسرت بکشیم گریه ببینیم
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
روزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
خداحافظ خداحافظ
روزای خوبت بگو کجا رفت
تو قصه ها رفت یا از اینجا رفت
انگار که اینجا هیچکی زنده نیست
گریه فراوون وقت خنده نیست
گونه ها خیسه دلا پاییزه
بارون قحطی از ابر میریزه
همه با هم قهر همه از هم دور
روزا مثل شب شبا سوت و کور
روزای روشن خداحافظ
همه عزادار سر به گریبون
مردا سر دار زنا تو زندون
نه تو آسمون نه رو زمینیم
انگار که خوابیم کابوس می بینیم
نوبت میگیریم گیج و بی هدف
واسه مردن هم باید رفت تو صف
روزا و شبا اینجور میگذرن
هرجا که میخوان مارو میبرن
روزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
خداحافظ خداحافظ
آخه تا به کی آروم بشینیم
حسرت بکشیم گریه ببینیم
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
همه عزادار سر به گریبون
مردا سر دار زنا تو زندون
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
آلبوم :سفر
خواننده: هايده ومعين
====
خالق (معین) Lyrics
ای خالق هر قصه من این منو این تو
بر ساز دلم زخمه بزن این منو این تو
هر لحظه جدا از تو برام ماهی و سالی
با هر نفسم داد میزنم جای تو خالی
منم عاشق ناز تو كشیدن
بخاطر تو از همه بریدن تنها تو رو دیدن
منم عاشق انتظار كشیدن
صدای پا تو از كوچه شنیدن تنها تو رو دیدن
تو اون ابر بلندی كه دستات شفای شوره زاره
تو اون ساحل نوری كه هر موج به تو سجده میاره
تو فصل سبز عشقی كه هرگل بهارو از تو داره
اگه نوازش تو نباشه گل گلخونه خاره
تو آخرین كلامی كه شاعر تو هر غزل میاره
بدون تو خدا هم تو شعراش دیگه غزل نداره
بمون كه شوكت عشق بمونه كه قصه گوی عشقی
نگو كه حرمت عشق شكسته تو آبروی عشقی
====
وای بحالش (هایده) Lyrics
شبا همش به میخونه میرم من
سراغ می و پیمونه میرم من
تو این میخونه ها خسته دردم
بدنبال دل خودم میگردم
تو این میخونه ها خسته دردم
بدنبال دل خودم میگردم
دلم گم شده پیداش میکنم من
اگه عاشقته وای به حالش
رسواش میکنم من
وای به حالش رسواش میکنم من
یه روز خیمه زدی تو سرنوشتم
منم از عاشقیم واست نوشتم
گمون کردی هنوز پر شر و شورم
هنوز عاشقم و خیلی صبورم
شبا همش به میخونه میرم من
سراغ می و پیمونه میرم من
تو این میخونه ها خسته دردم
بدنبال دل خودم میگردم
تو این میخونه ها خسته دردم
بدنبال دل خودم میگردم
دلم گم شده پیداش میکنم من
اگه عاشقته وای به حالش
رسواش میکنم من
تو که قدر وفامو ندونستی
میشد یرنگ بمونی نتونستی
گمون نکن تو دستات یه اسیرم
دیگه قلبمو از تو پس میگیرم
شبا همش به میخونه میرم من
سراغ می و پیمونه میرم من
تو این میخونه ها خسته دردم
بدنبال دل خودم میگردم
تو این میخونه ها خسته دردم
بدنبال دل خودم میگردم
دلم گم شده پیداش میکنم من
اگه عاشقته وای به حالش
رسواش میکنم من
دلم گم شده پیداش میکنم من
اگه عاشقته وای به حالش
رسواش میکنم من
دلم گم شده پیداش میکنم من
اگه عاشقته وای به حالش
رسواش میکنم من
===
دل سوخته (معین) Lyrics
دل سوخته تر از همه سوختگانم
از جمع پراکنده رندان جهانم
در صحنه بازیگری کهنه دنیا
عشق است قمار منو بازیگر آنم
با آنکه همه باخته در بازی عشقم
بازنده ترین هست در این جمع نشانم
ای عشق از تو زهر است به کامم
دل سوخت، تن سوخت، ماندم من و من
عمری است که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
ای دوست مزن زخم زبان جای نصیحت
بگذار ببارد به سرم سنگ مصیبت
من زنده از این جرمم و طبق مجازات
مرگ است مرا گر بزم حرف ندامت
باید که ببازم با درد بسازم
در مذهب رندان این است نمازم
من دربدر عشقم و رسوای جهانم
چون سایه به دنبال سر عشق روانم
او کهنه حریف منو من کهنه حریفش
سرگرم قماریم من و او بر سر جایش
البوم:اگه یه روز
خواننده:فرامرز اصلانی
ترانه:"اگه یه روز"
اگه يه روز بري سفر بري زپيشم بي خبر
اسير روياها مي شم دوباره باز تنهامي شم
به شب مي گم پيشم بمونه به باد مي گم تا صبح بخونه
بخونه از ديار ياري چرا مي ري تنهام مي ذاري
اگه فراموشم کني ترک آغوشم کني
پرنده دريا مي شم تو چنگ موج رها مي شم
به دل مي گم خواموش بمونه ميرم که هر کسي بدونه
مي رم به سوي اون دياري که توش من رو تنها نذاري
اگه يه روزي نوم تو تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بياد که منُو مبتلا کنه
به دل مي گم کاريش نباشه بذاره درد تو دوا شه
بره توي تموم جونم که باز برات آواز بخونم
كه باز برات آواز بخونم
اگه بازم دلت مي خواد يار يک ديگر باشيم
مثال ايوم قديم بشينيم و سحر پاشيم
بايد دلت رنگي بگيره دوباره آهنگي بگيره
بگيره رنگ اون دياري که توش من رو تنها نذاري
اگه مي خواي پيشم بموني بيا تا باقي جووني
بيا تا پوست به استخونه نذار دلم تنها بمونه
بذار شبم رنگي بگيره دوباره آهنگي بگيره
بگيره رنگ اون دياري که توش من رو تنها نذاري
اگه يه روزي نوم تو ، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بياد که منو مبتلا کنه
به دل مي گم کاريش نباشه بذاره درد تو دوا شه
بره توي تموم جونم که باز برات آواز بخونم
اگه يه روزي نوم تو ، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بياد که منو مبتلا کنه
به دل مي گم کاريش نباشه بذاره درد تو دوا شه
بره توي تموم جونم که باز برات آواز بخونم
كه باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم
ترانه:"یارم کو"
کو یارم یارم کو
نازنین نگارم کو
برده او قرارم کو
کو..
شمع شام تارم کو
جلوه بهارم کو
بی رخش نزارم کو
کو..
ناز او یک سو غمم یک سو
کرده ما را عاشقی جادو
هر که را بینم بپرسم کو
کو..
کو یارم یارم کو
نازنین نگارم کو
برده او قرارم کو
کو..
جلوه بهارم کو
شمع شام تارم کو
بی رخش نزارم کو
کو..
ناز او یک سو غمم یک سو
کرده ما را عاشقی جادو
هر که را بینم بپرسم کو
کو..
کو یارم یارم کو
نازنین نگارم کو
برده او قرارم کو
کو..
شمع شام تارم کو
جلوه بهارم کو
بی رخش نزارم کو
کو..
ناز او یک سو غمم یک سو
کرده ما را عاشقی جادو
هر که را بینم بپرسم کو
کو..
کو یارم یارم کو
نازنین نگارم کو
برده او قرارم کو
کو..
شمع شام تارم کو
جلوه بهارم کو
بی رخش نزارم کو
کو..
ناز او یک سو غمم یک سو
کرده ما را عاشقی جادو
هر که را بینم بپرسم کو
کو..
کو یارم یارم کو
نازنین نگارم کو
بی رخش نزارم کو
کو..
Last edited by نادر1368; 22-02-2009 at 21:39.
نام ترانه:چندسال ازامشب بگذره؟
البوم:بی خوابی باصدای سعیدشهروز
چیزی نمی تونم بگم ، قراره از من بگذری
چیزی نگو می فهممت ، باید از این خونه بری
چند سال از امشب بگذره؟ ، تا من فراموشت کنم
تا با یه دریا تو خودم ، خاموش خاموشت کنم
تنهاییامو بعد از این ، با قلب کی قسمت کنم؟
واسه فراموش کردنت ، باید به چی عادت کنم؟
تو باید از من رد بشی ، من باید از تو بگذرم
کاری نمی تونم کنم ، باید بیفتی از سرم
بعد از تو باید با خودم ، تنهای تنها سر کنم
یک عمر باید بگذره ، تا امشبو باور کنم
چند سال از امشب بگذره؟ ، تا من فراموشت کنم
تا با یه دریا تو خودم ، خاموش خاموشت کنم
چند سال از امشب بگذره؟ ، با من یکی هم خونه شه
احساس امروزم به تو ، تنها یه شب وارونه شه
تنهاییامو بعد از این ، با قلب کی قسمت کنم؟
واسه فراموش کردنت ، باید به چی عادت کنم؟
تو باید از من رد بشی ، من باید از تو بگذرم
کاری نمی تونم کنم ، باید بیفتی از سرم
بعد از تو باید با خودم ، تنهای تنها سر کنم
یک عمر باید بگذره ، تا امشبو باور کنم
چند سال از امشب بگذره؟ ، تا من فراموشت کنم
تا با یه دریا تو خودم ، خاموش خاموشت کنم
چند سال از امشب بگذره؟ ، با من یکی هم خونه شه
احساس امروزم به تو ، تنها یه شب وارونه شه
چیزی نمی تونم بگم...
عارف عارف کیا
آلبوم: "سلطان قلبها"ترانه:"سلطان قلبها"
ترانه سرا:محمد علی شیرازی
آهنگ ساز:انوشیروان روحانی
یه دل میگه برم برم
یه دلم میگه نرم نرم
طاقت نداره دلم دلم
بی تو چه کنم
پیش عشق ای زیبا زیبا
خیلی کوچیکه دنیا دنیا
با یاد توام هرجا هرجا
ترکت نکنم
سلطان قلبم تو هستی تو هستی
دروازه های دلم را شکستی
پیمان یاری به قلبم تو بستی
با من پیوستی
یه دل میگه برم برم
یه دلم میگه نرم نرم
طاقت نداره دلم دلم
بی تو چه کنم
پیش عشق ای زیبا زیبا
خیلی کوچیکه دنیا دنیا
با یاد توام هرجا هرجا
ترکت نکنم
سلطان قلبم تو هستی تو هستی
دروازه های دلم را شکستی
پیمان یاری به قلبم تو بستی
با من پیوستی
اکنون اگر از تو دورم به هر جا
بر یار دیگر نبندم دلم را
سرشارم از آرزو و تمنا ای یار زیبا
عارف
آلبوم:"آهنگ های مردمی"
"دریاچه نور"
ترانه سرا:پرویز وکیلی
آهنگساز:پرویز مقصودی
خاطرت آید که آنشب
از جنگلها گذشتیم
بر تن سبز درختان
یادگاری می نوشتیم
با من اندوه جدایی
نمیدانی چه ها کرد
نفرین به دست سرنوشت
تورا از من جدا کرد
بی تو بر روی لبانم
بوسه پژمرده گشته
بی تو از این زندگانی
قلبم آزرده گشته
بی تو ای دنیای شادی
دلم دریای درد است
چون کبوترهای غمگین
نگاهم مات و سرد است
ای دلت دریاچه نور
بی تو بر روی لبانم
بوسه پژمرده گشته
بی تو از این زندگانی
قلبم آزرده گشته
بی تو ای دنیای شادی
دلم دریای درد است
چون کبوترهای غمگین
نگاهم مات و سرد است
ای دلت دریاچه نور
گر دلم را شکستی
خاطراتم را به یاد آر
هر جا بی من نشستی
دلم تنگه
با صدای گلپا
از آلبوم آوازه خوان
تصورهای باطل نقش زد اینده ی ما را
به تصویری مجازی خط کشید آیینه ما را
رفاقت ها محبت ها چرا زیبا سرابی بود
گذشته لحظه های عشق ما اشفته خوابی بود
غرورم را لباست می کنم باز التماست میکنم تا وقت دیدار
دو چشمم فرش پایت می کنم جانم فدایت می کنم من را میازار من را میازار
برای خنده هایت بر من و بر اشک خونینم دلم تنگه
برای سر نهادنهای تو بر گوش و بالینم دلم تنگه
برای با تو بودن ها دلم تنگه نفس با تو کشیدن ها دلم تنگه
تصورهای باطل نقش زد اینده ی ما را
به تصویری مجازی خط کشید آیینه ما را
رفاقت ها محبت ها چرا زیبا سرابی بود
گذشته لحظه های عشق ما اشفته خوابی بود
غرورم را لباست می کنم باز التماست میکنم تا وقت دیدار
دو چشمم فرش پایت می کنم جانم فدایت می کنم من را میازار من را میازار
شکستن های قلب پر غرورم تحمل کردن کوه صبورم
شمردن های تکرار شب و روز غم شب تلخی و تنهایی روز
برای آن دو چشم کهربایی که آتش زد مرا با بی وفایی
برای بوسه ی هنگام دیدار وداع تلخمان با چشم غم دار
شکسته قلب من بشکستی و از من نپرسیدی
دم سوزنده آهم دیدی و هرگز نترسیدی
هنوزم آسمانم را فقط تنها تو خورشیدی
کشانیدی به ویرانی مرا از هم تو پاشیدی
غرورم را لباست می کنم باز التماست میکنم تا وقت دیدار
دو چشمم فرش پایت می کنم جانم فدایت می کنم من را میازار من را میازار...
یه روز
با صدای زنده یاد خانم هایده
از آلبوم گل واژه
یه روز نگاهم میکنی
یه روز جوابم میکنی
یه روز مثل کوه یخی
با غصه آبم میکنی
یه روز میای اسم منو
کنار اسمت میزنی
یه روز منو دور می بینی
اسم منو خط میزنی
خوب میدونی که چه جوری
دل منو بسوزونی
خوب میدونی که چه جوری
دل منو بلرزونی
حالا زدی یه دستی
دل منو شکستی
تا اومدم بجنبم
دل به غریبه بستی
حالا زدی یه دستی
دل منو شکستی
تا اومدم بجنبم آخ
دل به غریبه بستی
یه روز میای از راه دور
با کوله باری از غرور
یه روز میخوای بری سفر
میخوای که از من بشی دور
یه روز گل خنده میشی
لبامو خندون میکنی
یه روز بلی جونمی
چشامو گریون میکنی
چشامو گریون میکنی
خوب میدونی که چه جوری
دل منو بسوزونی
خوب میدونی که چه جوری
دل منو بلرزونی
حالا زدی یه دستی
دل منو شکستی
تا اومدم بجنبم
دل به غریبه بستی
حالا زدی یه دستی
دل منو شکستی
تا اومدم بجنبم آخ
دل به غریبه بستی
یه روز نگاهم میکنی
یه روز جوابم میکنی
یه روز مثل کوه یخی
با غصه آبم میکنی
یه روز میای اسم منو
کنار اسمت میزنی
یه روز منو دور می بینی
اسم منو خط میزنی
خوب میدونی که چه جوری
دل منو بسوزونی
خوب میدونی که چه جوری
دل منو بلرزونی
حالا زدی یه دستی
دل منو شکستی
تا اومدم بجنبم
دل به غریبه بستی
حالا زدی یه دستی
دل منو شکستی
تا اومدم بجنبم آخ
دل به غریبه بستی
یه روز میای از راه دور
با کوله باری از غرور
یه روز میخوای بری سفر
میخوای که از من بشی دور
یه روز گل خنده میشی
لبامو خندون میکنی
یه روز بلی جونمی
چشامو گریون میکنی
چشامو گریون میکنی
خوب میدونی که چه جوری
دل منو بسوزونی
خوب میدونی که چه جوری
دل منو بلرزونی
حالا زدی یه دستی
دل منو شکستی
تا اومدم بجنبم
دل به غریبه بستی
حالا زدی یه دستی
دل منو شکستی
تا اومدم بجنبم
دل به غریبه بستی
حالا زدی یه دستی
دل منو شکستی
تا اومدم بجنبم
دل به غریبه بستی
حالا زدی یه دستی
دل منو شکستی
تا اومدم بجنبم
دل به غریبه بستی...
نوای نی
باصدای مخملین زنده یاد استاد بنان
از آلبوم شاخه گل
شاعر: رهی معیری
چنانم بانگ نی آتش بر جان زد
که گویی کس آتش بر نیستان زد
مرا در دل عمری سوزِ غم پنهان بود
نوای نی آمشب بر آن دامان زد
نی محزون داغ مرا ، تازه تر از لاله کند
ز جدایی ها چو ، شکایت کند و ناله کند
که به جانش آتش ، هجر یاران زد
به کجایی ای گلِ من ؟ ، که همچو نی بنالد ،
زغمت دل من ، زغمت دل من
جز ناله ی دل نبود ، در عشقت حاصل من
گذری ، به سرم ، نظری بر چشم ترم
کز غم تو قلب رهی
خون شد و از دیده برون شد
نوای نی گوید :
کز عشقت چون شد
رغ طوفان
با صدای زنده یاد ویگن
از آلبوم خدا نگهدار
در غوغای طوفان ها
در اوج آسمان ها
پر کشد آسان مرغک طوفان
می تازد بر زمانه
خندد بر این افسانه
در دل طوفان
شاد و نواخوان
کی ترسد از جان
کی گردد نالان در قلب آسمان
نه بیم از طوفان
نه خوف از باران
مغرور وشادان
آه بر دریاشه پرها
بشکسته در موج آب
آه بس مرغان
هراسان بنشسته روی گرداب
چون مرغ طوفان
کی ترسم از جان
در اوج محنت باشم من خندان
مانم شاد و بی پروا
در دست غم ها
هر دم با ناامیدی در نوردم من
عمری سر آرم با شادمانی
الهه ناز
با صدای زنده یاد ویگن
از آلبوم به یاد تهران
در آسمان عشق
من ستاره اي نو دميد
چشمان افسونگر وي
مي دهد بر من نويد
غنچه هاي مهر او
در باغ دل شكفته شد
صبح باده وفا د
ر جام جان نهفته شد
بشنو ووووووووووووووووووووو نغمه ساز من
گويد با تو او راز من
اي الهه نازم بشنو آواز من
جادوي ان دو چشم مست
عشق من افسانه كرد
از كف صبر وتابم ربود
باز مرا ديوانه كرد
چون مرغ پر شكسته اي
در دام آن فسونگرم
گر دارد قصد جان
از قيد جان بگذرم
بشنو ووووووووووووووووووووو نغمه ساز من
گويد با تو او راز من
اي الهه نازم بشنو آواز من
جادوي ان دو چشم مست
عشق من افسانه كرد
از كف صبر وتابم ربود
باز مرا ديوانه كرد
چون مرغ پر شكسته اي
در دام آن فسونگرم
گر دارد قصد جان
از قيد جان بگذرم...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)