منم نفهمیدم این آخرش چی شد دقیقا! ولی بعید میدونم پریده باشه تو ماشین آشغالا!
منم نفهمیدم این آخرش چی شد دقیقا! ولی بعید میدونم پریده باشه تو ماشین آشغالا!
کسی فیلم مصاحبه دیروز چنگیز جلیلوند در شبکه دو رو نداره؟
چنگيز جليلوند نامي آشنا در دنياي هنر ايران است. وي بازي در تئاتر را از سال 1326، زماني كه 20 ساله بود، آغاز كرد. او كار دوبله را از سال 1338 آغاز و ايرانيها خاطرات زيادي از او دارند. او گوينده بسياري از نقشهاي به يادماندني بازيگران ايراني و خارجي بوده است. او به جاي مارلون براندو، پل نيومن، برت لنكستر، پيتر اوتول، دين مارتين، يول براينر، فردين، منوچهر وثوق و... صحبت كرده است. ضمن اينكه از سال 1341 مديريت دوبلاژ را در كارنامه هنرياش دارد. در ايام ماه رمضان، او را هر شب در سريال عبور از پائيز ديديم، با او گفتگو كرديم و از زواياي مختلف زندگياش را براي ما تعريف كرد. گفتگو با اين هنرمند پيشكسوت را بخوانيد.
من در سال ۱۳۱۶ در شيراز به دنيا آمدم و در سن ۷ سالگى به خاطر شغل پدرم كه مهندس اداره راه بود به تهران نقلمكان كرديم و در حوالى خيابان رى ساكن شديم. دوران مدرسه و دبيرستان را در همان منطقه بودم، يادم هست ناصر ملكمطيعى هم در همان دبيرستان كه من ميرفتم، درس خوانده بود. از همان دوران دبيرستان به تئاتر علاقه داشتم و چند نمايش هم اجرا كرديم.
بعدها توانستم به تئاتر «باربد» راه پيدا كنم. عاشق صحبت كردن بودم طورى كه ساعتها براى يك جمع يا همان دانشآموزان صحبت ميكردم، براى همين دوست داشتم، دبير شوم و در بين درسها علاقه خاصى به تاريخ و جغرافيا داشتم و آرزو ميكردم روزى دبير تاريخ يا جغرافى بشوم، ولى قسمت، چيز ديگرى بود.
خانواده خوشبخت
به نظر من راه رسيدن به يك زندگي خوشبخت اين است كه يك زوج در گام اول بايد با شناخت كامل باهم ازدواج كنند، نه اينكه همه خصوصياتشان شبيه هم باشد بلكه به اين شكل كه از نظر علايق دچار اختلاف زيادي نباشند و در بيشتر موارد با هم توافق و تفاهم داشته باشند. بعد از ازدواج هم طرفين بايد سعي كنند كه به مرور زمان و به تدريج نقاط ضعف خودشان را رفع كنند تا به يك زندگي خوشبخت و خوب نزديك شوند. در مرحله بعدي خانواده بايد از حال و روز فرزندان خود باخبر باشد و با فرزندان به صورت دوستانه و صميمي رفتار كنند. در مجموع فكر ميكنم اگر در خانواده، هركسي حد و مرز خودش را بشناسد و به معناي واقعي اعضاي خانواده، سالم بيرنگ و ريا باشند و مشكلات مالي هم نداشته يا كم داشته باشد، آن خانواده را ميتوان خوشبخت ناميد.
رفتم تا خانوادهام را حفظ كنم
قبل از انقلاب دخترانم را براي ادامه تحصيل راهي انگليس كردم و گاهي براي ديدار با آنها به انگليس سفر ميكردم. وقتي انقلاب شد رفت و آمد ما هم كمي مشكل شد و به همين دليل دخترانم را نزد برادر همسرم به آمريكا فرستادم تا او مراقب آنها باشد. بعد از مدتي ديدم اگر بچهها در آن محيط رشد كنند مشكل به وجود ميآيد و براي اينكه بچهها به بيراهه كشيده نشوند و خانوادهام از هم پاشيده نشود تمام شوق و ذوق و شهرتي كه در عالم سينما و دوبله داشتم را به خاطر خوشبختي خانوادهام كنار گذاشتم و تصميم گرفتم به آمريكا سفر كنم، وقتي كه در آنجا ساكن شدم تمام تلاشم را كردم كه بچهها به يك جايي برسند چون خوشبختي خانوادهام در درجه اول اهميت قرار داشت. الان هم خدا را شكر ميكنم كه بچههايم به درجات بالاي فرهنگي رسيدهاند و داراي مدارك معتبري از دانشگاههاي معتبر آمريكا هستند.
استعداد، منشا اصلي موفقيت
اساتيد زيادي نداشتم و به نظر استعدادي كه در من وجود داشت، باعث رشد سريع من در اين رشته شد،البته در اين راه دوستان و اساتيدي هم بودند كه به من كمك كردند مثل استاد كسمايي، منصور متين،آقاي رسولزاده و... اما به نظرم عامل اصلي موفقيتم، استعدادي بود كه خودم هم نميدانم از كجا آمد ولي يك روزي سر بلند كردم و ديدم، شدهام چنگيز جليلوند و بيست و چهار ساعت مشغول كار هستم.
دوبله، عامل اصلي برگشت
يكي از دلايل اصلي كه برگشتم اصرار و علاقه زياد آقاي جعفري؛ مديرعامل شركت قرن بيست و يكم بود كه از من خواستند به ايران برگردم و در زمينه دوبله فعاليتم را از سر بگيرم. با هم بسيار صحبت كرديم و من از اخلاق ايشان خوشم آمد و قبول كردم كه بيايم و در زمينه دوبله فعاليت كنم. اما قبل از اين ماجرا ميخواستم برگردم و در زمينه ديگري فعاليت كنم. من در خارج از كشورموفق به اخذ مدرك فوق ليسانس مديريت بازرگاني شده بودم و قصد داشتم يك هتل جمع وجور و زيبا در ايران تاسيس كنم و در كنار اين موضوع به دوبله هم بپردازم. ولي وقتي به ايران آمدم آنقدر گرفتار كار دوبله شدم كه اصلا فرصت پرداختن به مسائل ديگر را نداشتم. در نهايت بايد بگويم كه وقتي بعد از مدتها به ايران بازگشتم با استقبال خوبي از جانب مسئولان فرهنگي كشور مواجه شدم كه جا دارد از اين عزيزان تشكر كنم و خوشحال هستم كه به كشورم بازگشتم.
ايران، وطن من
فرهنگ ما يك فرهنگ اصيل، ريشهدار و قديمي است و فكر ميكنم فرهنگي كه ما داريم به مراتب از فرهنگ غرب بالاتر و بهتر است. من بيست سال در خارج از كشور زندگي كردم و الان كه به ايران بازگشتم به هيچوجه و در هيچ مقامي حاضر نيستم براي ادامه زندگي از ايران خارج شوم. حاضرم در ايران كارمند جزء يك اداره باشم اما به آنجا برنگردم چون من عاشق اين خاكم و اين كشور را دوست دارم. ايران براي من حكم يك پكيج را دارد كه اين پكيج را با همه خوبيها، بديها، زشتيها و زيباييهايش قبول كردم. به هرحال فكر ميكنم زيباييها و خوبيهايي كه در ايران وجود دارد، بسيار زياد است، خدا را شكر ميكنم كه در اين مملكت زندگي ميكنم.
تلويزيونهاي لسآنجلسي
در زمان اقامتم در آمريكا هيچ گونه رفت و آمدي با راديو، تلويزيونهاي لسآنجلسي نداشتم و به كلي دور از اين ماجراها بودم، هر وقت هم كه مرا براي مصاحبه دعوت ميكردند، دعوت آنها را رد ميكردم و ميگفتم كه حرفي براي گفتن ندارم. حتي زماني كه فردين به رحمت خدا رفت، خيلي دنبال من گشتند كه با من مصاحبه داشته باشند، ميگفتند؛ شما چند درصد از بازي فردين بوديد و صداي او بوديد و... اما من خودم دوست نداشتم كه صدايم از اين بلندگوها خارج شود ، نميخواستم در مورد مرگ او صحبت كنم و خواهش كردم كه مرا راحت بگذارند.
دوبله؛ جذابتر از بازيگري و اجرا
دوبله براي من جذابتر از اجرا و بازيگري است. چون در دوبله ميتوان بازيگر بود و انسان ميتواند جاي شخصيتهاي مختلف صحبت كند، تيپهاي مختلف را روي هنرپيشههاي مختلف پياده كند. در مجموع دوست دارم بيشتر در عرصه دوبله فعاليت داشته باشم ولي اگر براي كارهاي سينما دعوت شوم اگر كار قابل توجهي باشد و كاري نباشد كه فقط صرف جلوي دوربين رفتن باشد آن را ميپذيرم.
مارلون براندو
مارلون براندو سبك به خصوص و خاص خودش را داشت و به نوعي يك سبك جديد را وارد سينما كرده بود. يك بار از او خواستند كه بازيگري را تعريف كند و او در جواب گفته بود؛ بازيگري را قبل از براندو تعريف كنم يا بعد از براندو؟ من خيلي اين هنرمند را دوست داشتم و وقتي به جاي او صحبت ميكردم واقعا لذت ميبردم و با جان و دل كار را انجام ميدادم، وقتي كه خبر فوتش را شنيدم به شدت متاثر شدم. نه فقط نسبت به ايشان بلكه به همه كساني كه به جايشان صحبت كرده بودم كم و بيش علاقه داشتم.
عبور از پاييز
تا آنجايي كه من خبر دارم قرار بود هنرپيشههاي تاپ و سطح بالاي كشورمان در اين نقش بازي كنند. اما فريدون جيراني من را به تهيهكننده سريال عبور از پاييز پيشنهاد داده بودند. به هرحال من فيلمنامه را مطالعه كردم و با اينكه نقش، ضدقهرمان و منفي بود، آن را پذيرفتم به اين دليل كه يك زندگي متفاوت را تجربه كنم. اين شخصيت يك شخص درونگراست و كمتر در سينما به جاي چنين افرادي صحبت كرده بودم. به طور كلي از داستان خوشم آمد و وقتي با آقاي معيريان هم مشورت كردم ايشان نيز گفتند كه اين نقش را قبول كنم و من هم پذيرفتم.
قبل از حضور در مقابل دوربين هيچ كدام از بازيگران سريال را نديده بودم و با همه دوستان در محل فيلمبرداري آشنا شدم. يادم است روز اولي كه در مقابل دوربين قرار گرفتم كمي سردرگم بودم ولي با كمك آقاي شاهمحمدي؛ كارگردان اين سريال توانستم در نقش جا بيفتم و افسار نقش را به دست گرفتم. در مجموع فكر ميكنم «عبور از پاييز» يك اتفاق نو و متفاوت در عرصه سريال سازي ايران به حساب ميآيد. خيلي از دوستان به من ميگويند كه به لحاظ كلاس فيلمبرداري وكارگرداني اين سريال در سطح بينالمللي است.
بيرحم و جدي
برخورد مردم با من بسيار خوب و محبتآميز بوده است ولي هيچ كس از من انتظار نداشت كه اينقدر بيرحم و جدي باشم چون در زندگي شخصي درست نقطه مقابل شخصيتي هستم كه در سريال بازي كردهام و اگر او در قطب شمال باشد من در قطب جنوبم(خنده). يك بار مشغول پارك كردن اتومبيلم بودم كه خانمي آمد و سلام كرد و بيمقدمه به من گفت كه آقا چرا اينقدر بيرحميد؟البته خيلي خوب است، من به شوهرم گفتهام كه مردانگي را بايد از شما بياموزد ولي شما هم زياد خودت را گم نكن، قرص و محكم باش ولي نه به اين جديت.
جايشان خالي
من فكر نميكنم نسل جديد دوبله زياد قوي باشد. به اين دليل كساني كه الان در دوبله فعاليت ميكنند آن علاقه شديدي كه بايد به اين حرفه داشته باشند را ندارند، من خيلي كم ديدم كه فردي با علاقه زياد به اين كار مشغول باشد. در گذشته ما بيست ميليون جمعيت داشتيم و به ازاي اين بيست ميليون تعداد زيادي گوينده خوب داشتيم كه متاسفانه هركدام از آن عزيزان كه فوت كردند، ديگر جانشيني برايشان پيدا نشد. مثلا در حال حاضر جاي مرحوم مقبلي، مرحوم ايرج ناظريان، خانم ژاله كاظمي، آذر دانشي، مرحوم هژير و... در دوبله خالي است و هيچ جايگزيني براي اين عزيزان وجود ندارد. با اينكه بيست سال از آن زمان ميگذرد و جمعيت ما هفتاد ميليون شده، متاسفانه گوينده خوب بسيار كم است. فكر ميكنم اگر بخواهيم حساب كنيم، ميبينيم شايد فقط هفتاد نفر گوينده خوب داشته باشيم، كه اين رقم براي يك كشور هفتاد ميليوني، واقعا تاسفبار است.
به اين دليل...
زياد مصاحبه نميكنم چون دوست ندارم پشت سرم بگويند كه فلاني يك سريال بازي كرده است و حالا مدام مصاحبه ميكند، يا بگويند فلاني كمبود مصاحبه دارد. با مطبوعات مشكلي ندارم ولي دوست ندارم سر زبانها بيفتم. دوست دارم زندگي توام با آرامش و خالي از حاشيه را دنبال كنم.
و حرف پاياني...
خدا، عشق و ميهن
منبع-خانواده سبز
با حضور عوامل؛
«عبور از پائيز» فردا در فرهنگسراي رسانه بررسي ميشود
خبرگزاري فارس: نشست نقد و بررسي مجموعه تلويزيوني «عبور از پائيز» فردا در فرهنگسراي رسانه با حضور عوامل سريال برگزار ميشود.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي فرهنگسراي رسانه، نشست نقد و بررسي مجموعه تلويزيوني «عبور از پاييز» كه به مناسبت ماه مبارك رمضان هر شب از شبكه دو سيما پخش ميشد، با حضور مسعود شامحمدي (كارگردان)، رضا جودي (تهيهكننده)، چنگيز جليلوند، هانيه بساتيني و برزو ارجمند در فرهنگسراي رسانه برگزار ميشود.
ناصر اسدي رئيس فرهنگسراي رسانه ضمن بيان اين مطلب كه بررسي و نقد آثار رسانهاي داخلي و خارجي از اولويتهاي مهم موضوعي فرهنگسراي رسانه است، اظهار داشت: سعي نمودهايم در روزهاي آينده محفلي را نيز براي مجموعه تلويزيوني «نردبام آسمان» كه بسيار مورد توجه منتقدين قرار گرفته بود، فراهم كنيم.
وي پخش و نقد انيميشن پرسپوليس، مستند جنجالي ايران و غرب و فيلمهاي سينمايي آواز گنجشكها،درباره الي...، سه زن و ميناي شهر خاموش را از برنامههاي پيشين فرهنگسراي رسانه نام برد كه از استقبال خوب جامعه خبري و اصحاب رسانه برخوردار شد.
به گزارش فارس، در اين نشست كه از مديران فيلم و سريال سازمان صدا و سيما نيز براي حضور در آن دعوت شده است، منتقداني از جمله محمدتقي فهيم حضور خواهند داشت.
اين نشست فردا از ساعت 18 در محل فرهنگسراي رسانه واقع در ميدان وليعصر(عج)، ابتداي بلوار كشاورز، جنب پايگاه انتقال خون، پلاك 28 برگزار ميشود.
حضور براي علاقهمندان آزاد است.
گزارش فارس از نشست «عبور از پائيز» در فرهنگسراي رسانه؛
جليلوند: در «عبور از پاييز» بادبادكي بودم كه نخ آن در دست كارگردان بود
خبرگزاري فارس: «چنگيز جليلوند» با اشاره به ويژگيهاي نقش خود در اولين تجربه بازيگرياش، گفت: در «عبور از پاييز» بادبادكي بودم كه نخ آن در دست كارگردان بود.
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، عصر روز گذشته نشست نقد و بررسي مجموعه تلويزيوني«عبور از پاييز» كه به مناسبت ماه مبارك رمضان هر شب از شبكه دو سيما پخش ميشد، با حضور مسعود شاهمحمدي ، چنگيز جليلوند، هانيه بساتيني، سيد محمد سادات اخوي (مجري) و محمدتقي فهيم (منتقد) در فرهنگسراي رسانه برگزار شد.
بنابراين گزارش در ابتداي برنامه به مدت 30 دقيقه پشت صحنه و مصاحبه با عوامل سريال «عبور از پائيز» براي حضار پخش شد.
در ادامه مجري خدمت مدعوين خير مقدم گفت و اظهار داشت: در اين نشستها تلاش ميكنيم از زحمات هنرمندان قدرداني شود و نقاط ضعف و قوت يك اثر بررسي شود تا ما هر سال شاهد پخش سريالهاي فاخر از تلويزيون باشيم.
به گزارش فارس، در ابتدا «محمدتقي فهيم» درمورد سريال «عبور از پائيز»، گفت: «عبور از پائيز» سريالي قابلتأمل بود، اگرچه ميشود با اين سريال سليقهاي برخورد كرد و تعابير گوناگوني درباره آن به كار برد، اما من به اين سريال نمره بالاي متوسط ميدهم.
در ادامه مجري گفت: در مورد اين سريال خيلي ميشود بحث كرد و من ميخواهم از آقاي «شاه محمدي» درمورد چگونگي شكلگيري فيلمنامه «عبور از پائيز» و قياس آن با «شاه لير» سؤال كنم كه وي در پاسخ، گفت: اين فيلمنامه چهار سال قبل به تصويب رسيده بود و در اين چهار سال سه بار فيلمنامه نوشته شد. سيناپس اوليه كار 70 صفحه بود و درابتدا قرار بود اين فيلمنامه را «شهرام اسدي» كار كند كه بنا به دلايلي دوم اسفندماه ايشان از ساخت اين سريال انصراف داد و كار به من پيشنهاد شد كه ظاهراً دليل استعفاي «شهرام اسدي» ضعف فيلمنامه كار بوده است.
وي در ادامه افزود: 25 اسفندماه اين كار به من سپرده شد و حدود 3 ماه كار كرديم تا به يك تفكر محض برسيم. اين كه عنوان ميشود كار شبيه «شاه لير» است درست است اما نوشته و سيناپس «شاه لير» نيست. من به هرحال اين ادعا و جسارت را ندارم كه بگوييم «شاه لير» است و هر كسي ميگوييد كه اين اثر مثل «شاه لير» است من به آنها ميگوييم كه شما « شاه لير» را نخواندهايد چرا كه پروسه كار اصلاً مثل «شاه لير» نيست.
سپس مجري از «جليلوند» پرسيد ما قبلاً اثري داشتيم به نام «پدر سالار» با بازي «محمد علي كشاورز»، تلقي شما از قصه «عبور از پائيز» چه بود؟ «جليلوند» در پاسخ گفت: راستش من وقتي به حضور در اين كار دعوت شدم، اصلاً نميدانستم نقشي كه به من محول شده چيست و وقتي فيلمنامه را خواندم، نميدانستم «فرخ» آنقدر آدم مغروري است. حتي پيشتر و زماني كه من جاي «شاه لير» صحبت كرده بودم، به نظرم همه چيز مخصوص خودش بود كه كمتر در كس ديگري ديده ميشد، اما «فرخ» شخصيتي متفاوت بود كه با تصور آقاي «شاه محمدي» خلق شده بود. شخصيتي كه حتي يك كلام اضافي هم نميگويد. من حتي دستم را هم نميتوانستم بالا ببرم و مانند بادبادكي بودم كه نخ آن در دست كارگردان بود.
بنابراين گزارش، در ادامه «فهيم» در مورد نقش «فرخ»،گفت: به نظر من با اغماض ميشود گفت كه «فرخ» يك شخصيت است و من او را درحد يك تيپ ميبينم. اين كاراكتر براي اولين بار و آخرين بار ديده نميشود بلكه فيلمنامهنويس مطابق معمول، نوشته را وامداري كرده است؛ اما خوشبختانه «فرخ» آنقدرها هم شخصيتي تكراري نيست. معضل اساسي در پرداخت و چينش كاراكتر است كه فيلمسازان از چارچوبهاي شناخته شده براي مردم، بيرون نميآيند. به عبارتي ديگر، كاراكتر هر چقدر بد بد و خوب خوب باشد مورد توجه انبوه مخاطب قرار ميگيرد و به قول خودمان اگر كاراكتر خاكستري نباشد ارتباط با عموم برقرار ميكند.
اين منتقد در ادامه افزود: در سريال «عبور از پاييز»، از «فرخ» درست و به جا استفاده شده است، چنانچه او حتي قدرت ندارد دست خود را تكان دهد تا از ابهت نيفتد و اين خوشبختانه جواب داده است اما همان طور كه گفتم من «فرخ» را تيپ ميبينم نه يك شخصيت و اين اشكالي هم ندارد چرا كه در وهله اول سريال براي سرگرمي ساخته شده و در كنار آن پيامهاي فرهنگي و اجتماعي هم اگر وجود داشته باشد مطلوب است.
به گزارش فارس، در ادامه مجري از «هانيه بساتيني» در مورد سابقه كاري خود و چگونگي دعوت شدن در پروژه «عبور از پائيز» سوال كرد كه وي در پاسخ، گفت: من فارغ التحصيل كارگرداني تئاتر هستم و كار خودم را هم با تئاتر آغاز كردم و بعد از آن دستيار كارگردان و به برنامه ريزي روي آوردم و به صورت كاملاً تصادفي نقش «لعيا» را بازي كردم.
در ادامه «شاه محمدي» گفت: در سريال «پدرسالار» شخصيتي كه «كشاورز» ايفا ميكرد، تضاد بين سنت و مدرنيته وجود داشت اما شخصيت «فرخ» در كنار تضاد بين قدرت و مدرنيته بلكه فساد در قدرت هم برخوردار است. در فيلم «پدرخوانده» آن شخصيت «گادفادر» است اما «فرخ» اين گونه نيست و براي طبقه متوسط جامعه هم خلق نشده است ضمن آن كه ما در اين شخصيت، حتي روزمرگي را هم ميبينيم. اين را هم بگويم كه ما در دهه 40 و 50 درباره شازده احتجاب و ساير شاهزاده قجري، آثاري داشتهايم و وقتي ما اين شخصيتهاي مكتوب را داريم، چرا بابد كارمان وام گرفته از كارهاي خارجي ارزيابي شود؟
در ادامه از «شاه محمدي» در مورد نقش «لعيا» سوال شد كه وي در پاسخ گفت: نقش «لعيا» را قرار بود بازيگر ديگري بازي كند كه مشكلاتي برايش پيش آمد و انصراف داد و خانم «بساتيني» كه جزو گروه كارگرداني بود، جايگزين وي شد. براي اين نقش، 200 نفر تست دادند و در نهايت، هم گروه سازنده و هم سازمان حضور او در اين نقش را تأييد كردند.
«شاه محمدي» در ادامه افزود: كار «جليلوند» و «بساتيني» در اين پروژه خيلي مشكل بود و مسير سختي را داشتند كه خودشان با عشق و تواني كه در اين كار گذاشتند، توانستند از عهده نقشهايشان به خوبي برآيند.
به گزارش فارس، در ادامه مجري از «چنگيز جليلوند» در مورد تفاوت بازي و دوبله سوال كرد كه وي در پاسخ گفت: دقيقا نميتوانم سوال شما را پاسخ بدهم. به هر حال هر دو كار متفاوت و شيرين است و جالب بود كه من خيلي روي صدايم مانور نداشتم چون كارگردان از من خواسته بود با يك نوع صدا كار كنم.
در ادامه «فهيم»،گفت: به نظر من «جليلوند» واقعاً در اين سريال بازي كرد و نشان داد در اين كار هم مثل دوبله تبحر دارد و بازياش درخور ستايش است. ما هم چون سالهاي سال به صداي ايشان تعلق خاطر داريم، ديدن چهره و بازي متفاوت ايشان، برايمان جالب بود.
وي در ادامه افزود: در بخش محتوا هم، «عبور از پائيز» سريالي ارزنده محسوب ميشود، چرا كه جامعه ما نياز دارد وقايع جامعه خود را بازگوشده ببيند. همچنان كه ما امروز ميبينيم كه يك تاراج ناعادلانه دارد در اين جامعه صورت ميگيرد و اشرافيگري فاقد ايمان، در اين جامعه مرسوم ميشود. به نظر من حتي ناخنك زدن به اين مشكلات و معضلات را نبايد دست كم گرفت ما به اين نوع سريال ها نياز داريم تا پس از جنگ تحميلي، سرمايهداري سنتي نامشروع را آسيبشناسي كنيم. از اين حيث، اين سريال، با «پدر سالار» (اكبرخواجويي) تمايز آشكار دارد و اين پدر سالار مدرن و به روز است و فقط ميخواهد ديكتاتور باشد و مشكلاتش را به جامعه هم تحميل ميكند.
به گزارش فارس يكي از مدعوين ازكارگردان سريال «عبور از پائيز» در مورد اينكه «عبور از پائيز» ازساير سريال درماه مبارك رمضان موفقتر بوده سوال كرد كه «شاهمحمدي» در پاسخ گفت: من اصلاً قياس انجام نميدهم. همه اين سريالها براي مخاطبان و تأمين شبكهها ساخته شد و به طبع خود مخاطبان بهترين داورانند. هر كدام از اين سريالها وظيفه خود را داشتند تا بخشي از ذائقه مخاطبان را پوشش دهند.
درادامه يكي از مدعوين از «بساتيني» در مورد سختي كار بازيگر سوال كرد كه وي در پاسخ گفت: برايم آن چيزي كه مهم بود، اين بود كه من ياد گرفتم درهر سمتي كه فعاليت ميكنم، به كارگردانم اعتماد كنم. كار بازيگري برايم خيلي دشوار بود و به اين رسيدم كه از اين پس به عنوان دستيار كارگردان به تمركز بازيگر كمك كنم و همه انرژيام را بگذارم تا بازيگر ديده شود. برايم كار سختي بود اما شيرين هم بود.
بازيگر نقش «لعيا» درادامه افزود: من دستار كارگرداني كردهام، حدود 20 ساعت در روز كار كردهام و خسته نشدهام اما در اين سريال، در روز 12 ساعت بازي داشتم و خيلي خسته بودم چرا حس هر نقش فرق ميكند و من بايد خود را با آن حس آداپته ميكردم.
فهيم در ادامه با اشاره به مسائل موجود در سريالسازي مناسبتي و شبانه، افزود: به نظر من اگر سريال «عبور از پائيز» به صورت هفتگي پخش ميشد «فرخ» را اگر تا تركيه ميشناسند، امروزه تمام دنيا ميشناسند و سريال ماندگارتري هم ميشد. در يك كلام بايد بگويم كه ما در ماه مبارك رمضان، خيلي منفعل عمل كردهايم.
درادامه يكي از مدعوين، از «جليلوند» پرسيد آيا شما اين سريال را ديديد كه وي در پاسخ گفت: من كار را بعد از تصويربرداري ديدم و در ادامه 12 قسمت را در منزل ديدم و بقيه را نديدم چرا كه سفري به خارج برايم پيش آمد.
بنابراين گزارش در پايان هدايايي به رسم ياد بود به مهمانان اهداشد و مجري از مدعوين تشكر كرد و گفت برنامه بعدي، نقد و بررسي سريال «نردبام آسمان» است كه زمان آن متعاقبا اعلام ميشود.
مراسم رأس ساعت 20 به اتمام رسيد.
بيگآقا: «عبور از پاييز» ميتوانست بهترين سريال ماه رمضان باشد
خبرگزاري فارس: يك منتقد سينما و تلويزيون گفت: شروع سريال «عبور از پاييز» از نظر مضموني خيلي خوب بود و به نظر ميرسيد كه بهترين سريال مناسبتي امسال باشد اما در ادامه، اين كار، درگير برخي حواشي شد.
«محسن بيگآقا» منتقد مجله فيلم در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، اظهار داشت: شروع سريال «عبور از پاييز» از نظر مضموني خيلي خوب بود و به نظر ميرسيد كه بهترين سريال مناسبتي امسال باشد اما در ادامه، اين كار، درگير برخي حواشي شد و موضوعي را كه تعقيب ميكرد، از دست داد كه اين براي من خيلي عجيب بود.
وي ادامه داد: دور شدن كار از مضمون اوليهاش كه ميتوانست كار را جاودانه كند، باعث شد تا حواشي جنايي كار پررنگ شود، يكسري درگيريها و خشونتها وارد سريال شود و آن جذابيت اوليه و تم خانوادگي قشنگ خود را از دست بدهد. يعني ميتوانست اين روند را ادامه دهد كه نداد، بهخصوص اواخر سريال كه به دام تكرار افتاد.
وي درمورد نوع بازيها گفت : «چنگيز جليلوند» براي اولين بار در اين سريال بازي كرد كه اتفاق خوبي بود. البته شايد آن انعطاف بازيگري را هنوز به دست نياورده باشد، اما سعي كرده بود با نقش يكي شود. در «عبور از پاييز» بازي «بهناز جعفري»، باز هم بهترين بود و اين بازيگر خيلي قوي و خوب كار كرده بود. همينطور است بازيگر نقش لعيا كه بازيگري مستعد نشان داد، بهخصوص كه در كار با صدا، خيلي قوي بود.
بيگآقا در ادامه افزود: از ويژگيهاي سريال «عبور از پاييز»، لوكيشنهاي مهم آن بود. مثل لوكيشن ساختماني نيمه كاره كه نمادي از ذهن آشفته و خانوادهاي از هم پاشيده و پريشان بود.
وي شخصيتپردازي را از ديگر ويژگيهاي سريال تلويزيوني «عبور از پاييز» دانست.
سلطانمحمدي: «عبور از پاييز» از نظر انتقال پيام اخلاقي قابل دفاع بود
خبرگزاري فارس: يك منتقد گفت: «عبور از پاييز» به عنوان مجموعهاي كه مسائل اخلاقي را با ذكر ارزشها و نمونهاي از عاقبت آدمهاي بد كه به اصول انساني توجهي ندارند، تذكر ميدهد، سريال قابل دفاع و خوبي بود.
حسين سلطان محمدي منتقد در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، در مورد سريال «عبور از پاييز» گفت: سريال «عبور از پاييز» نشان داد كه عاقبت سودجويي، تباهي است و خودخواهي و توجه نكردن به وضعيت اجتماعي به نابودي ختم ميشود چون همه اين افراد، در مسير نادرست پيش ميروند و حتي بچههاي آن كاراكتر منفي كه زحمت نكشيده ميخواستند پادشاهي كنند، سرشان به سنگ ميخورد و همه به سمت زندگي خود برميگردند.
وي با اشاره به توجه اين مجموعه به نقد اشرافيگري و ضعيفكشي براي ادامه حيات قدرتمندها، گفت : البته اين مختص سريال «عبور از پاييز» نبود كه له شدن زندگي مستضعفين را نمايش ميداد و اين قصه حتي در سريال «رستگاران» هم ديده شد كه دختر مستضعف قصه چاقو خورد و مرد و مابقي به راحتي زندگيشان را گذراندند.
وي به كارگرداني سريال «عبور از پاييز» اشاره كرد و گفت: كارگرداني اين سريال نسبت به كارهاي قبلي آقاي شاهمحمدي، يك سرو گردن بالاتر است. البته او تلاش كرده بود كه گاهي تئاتري نگاه كند و با چند لوكيشن محدود، قهرمانش را پيش ببرد اما اين فضا نيز تعريف شده بود.
اين منتقد ادامه داد: «چنگيز جليلوند» كه بايد بازي خشكي را ارائه ميداد، توانسته بود چيزي كه كارگردان از ايشان خواسته را دربياورد، زيرا اخيرا خواندم در مطلبي كه ايشان در نشستي گفته بود كه بازي در اين سريال برايم سخت بوده اما اين عين كاراكتري بود كه كارگردان ميخواست و در حقيقت او مرا كنترل كرده و ازخود نبايد هيچ انعطافي نشان ميدادم.
سلطان محمدي افزود: بازيگر كاراكتر داماد (با بازي ميرطاهر مظلومي) خارج از بازي همه كه خشك و غيرقابل انعطاف بودند، توانسته بود بازي قابل قبولي ارائه دهد.
وي ادامه داد: سريال «عبور از پاييز» در ماه رمضان، سريالي سرگرم كننده و البته متفاوت از سريالهاي پخش شده در ايام ماه رمضان گذشته بود ضمن آن كه به عنوان مجموعهاي كه مسائل اخلاقي را با ذكر ارزشها و نمونهاي از عاقبت آدمهاي بد كه به اصول انساني توجهي ندارند، تذكر ميدهد، سريال قابل دفاع و خوبي بود.
نقد سريال «عبور از پاييز» در «نگاه دو»
خبرگزاري فارس: مجموعه تلويزيوني «عبور از پاييز» به كارگرداني «مسعود شامحمدي» در برنامه تلويزيوني «نگاه دو» مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد.
به گزارش خبرگزاري فارس، مجموعه تلويزيوني «عبور از پاييز» كه به مناسبت ماه مبارك رمضان از شبكه دو سيما پخش شد در برنامه «نگاه دو» مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد.
بنابراين گزارش، مسعود عسگري، تهيه كننده «نگاه دو» با بيان اين مطلب گفت:اين برنامه در 2 قسمت 60 دقيقه اي توليد شده و با حضور كارشناسان و كارگردان سريال «عبور از پاييز» به نقد و بررسي اين سريال ميپردازد.
نيما حسنينسب (مجري كارشناس)، محمدتقي فهيم (كارشناس) و مسعود شامحمدي (كارگردان سريال عبور از پاييز) در برنامه «نگاه دو» حضور خواهند داشت.
علاقهمندان به تماشاي «نگاه دو» ميتوانند اين برنامه را روزهاي شنبه و يكشنبه (11 و 12 مهر) ساعت 22:45 از شبكه دو سيما ببينند.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)