تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 8 از 26 اولاول ... 45678910111218 ... آخرآخر
نمايش نتايج 71 به 80 از 258

نام تاپيک: Heavy Rain

  1. #71
    پروفشنال Khashayar King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    In the Hell
    پست ها
    670

    پيش فرض

    باز ميبينم كه اينجا بحث داغ شده !!!!

    به نظره من اين بحث هارو ولش ! بازي رو بچسب فوق العادس !

    تا الان براي خريد اين كنسول لامصب دودل بودم ولي امروز دوباره چشم به اين تريلر افتاد !!!

    به احتمال خيلي زيادي PS3 رو خواهم گرفت !!!

    در ضمن !! كي گفته مايكرو سافت بده ؟؟! من ميگم آشغاله ! (شوخي كردم)

    تنها چيزي كه الان مشخصه اينه كه مايكرو سافت فقط چشش دنبال آمار فروش X360 هست !! تمام بازي هايي انحصار مايكرو سافت شده »

    انحصار 360 !! من نميدونم چرا مايكرو سافت انقد ساده داره پل ارتباط بين هوادارنشو خراب ميكنه ! همين Alane ... كه كنسل شد براي PC !

    نترسيد اين Splinter Cell جديد ، هم قراره انحصار 360 بشه(طبق اخرين مصاحبه ها) (ناديده گرفتن DS) !

    به نظره من Sony خوب تونسته موفقيت بدست بياره كم نيست ! كيل زون 2 ، انچارتد 2 ! و ... !

    ولي مايكرو بر عكس داره هوادارنشو مچل ميكنه ! يه روز كنسل ميكنه ! يه روز ميگه مياد ! آدم گيج ميشه ديگه !!! فك كنم الان فصل خوبي براي خريدن PS3 بهتره دست به كار شيد !

    من كه نميخوام اين شاهكار رو از دست بدم !!

    نكته: براي خاتمه اين بحث ها (لطفا از پاسخ به اين پست خودداري كنيد )

  2. این کاربر از Khashayar King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #72
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    3,107

    پيش فرض

    تصاویر جدید :







    تصاویر بیشتر :

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    و

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  4. 3 کاربر از Yi Yi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #73
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    3,107

    پيش فرض بررسی تریلرها و ویدیوهای HR

    منبع :
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    تريلر اول: مديسون در خانه قاتل !

    تريلر با صحنه اي آغاز مي شود كه مديسون با موتور خود رو به روي خانه اي ايستاده. باران شديد مي بارد و دو كودك در زير اين باران سنگين در حال توپ بازي كردن هستند.

    در همين صحنه ي اول خانه ي قاتل يك خانه دو طبقه بزرگ است كه با توجه به نوع فيلم برداري مديسون را بسيار كوچك تر از خانه ي مورد نظر مي بينيم. در اين نما حقارت و ضعف اين كركتر در مقابل يك قدرت بزرگتر و خطر ناك تر بسيار جلب توجه مي كند. نماي بزرگ خانه در كنار مديسون كه در مقابل آن كوچ به نظر مي رسد از همين ابتدا اتمام حجتي با مخاطب مي كند كه با چيز بزرگي رو به رو است.

    در همين نما درختي خشك و كمي تر سناك طوري در تصوير قرار گرفته كه حسي مرده و خشكي را به شما مي دهد.

    در نماي بعدي دو بچه را مي بينيم كه با هم مشغول بازي در زير اين باران هستند و در نماي بعد دو مادر را كه زير چتر مشغول حرف زدن هستند را مي بينيم. كالسكه اي در سمت چپ و دور از دو مادر قرار دارد .

    اين صحنه تصويري گنگ و كمي هولناك به ما مي دهد كه دو رابط مادر و فرزند در زير اين كولاك شديد به دور از هم هستند و بچه ها ي بي گناه بدون مراقبي در نزديكي خانه قاتل مشغول بازي هستند.حسي تنها به شما دست مي دهد و مي دانيد كه كسي مراقب شما نيست.

    سكانس بعد به خانه ي قاتل مي رويم ، از پشت پنجره اي كدر و كثيف خانه قاتل به طور مات معلوم است. در نماي بعد 4 كلاغ از سقف خانه با نخ آويزان هستند. اين دو نما جلوه اي مجهول از خطر رو به رو به ما مي دهد. پنجره ي كدر و كثيف احساس متروك بودن را به آدم مي دهد. و 4 كلاغ مرده كه در تئوري نماد شناسي و سمبليك نماد شيطان و شرارت هستند طوري از سقف آويزان شده كه تعريفي كوتاه از قاتل مي كند. كيج در Fahrenheit هم از كلاغ براي نشان دادن اين گونه احساسات استفاده مي كرد.

    مديسون جلوي خانه گزارش كار خود را ضبط مي كند و از پنجره ي باز آشپزخانه به داخل خانه قاتل مي آيد. در اين صحنه ناگهان پنجره پشت مديسون بسته مي شود و همين سكانس به شما نشان مي دهد راه بازگشتي نيست.

    صداي خفه و خلاء مانندي شروع مي شود و حال به خانه مي آيم. قابهاي عكس از ديوار آويزانند و اين نشان مي دهد حداقل قبلا در اين خانه انسان زندگي مي كرده و شايد هنوزهم اينجا باشد. صحنه بعد ماهي بزرگي به ديوار چسبيده كه خيلي عجيب و شك بر انگيز نور پردازي مي شود.

    ميدسون يخچال را باز مي كند ، چراغش روشن است. در راه رويي تاريك راه مي رود ، فضا به شدت مرده و تاريك است ولي دو چراغ در سمت راست روشن هستند كه ديگر شما را متقاعد مي كند در اينجا كسي زندگي مي كند. در نماي بعد او از راه پله ها بالا مي رود و مي بينيد كه سه سر گوزن به ديوار چسبيده. اين آدم چه كسي مي تواند باشد؟... دكور لوكيشن ها فوق العاده است و حيوانات مرده در اين خانه زياد هستند. سايه ي ميدوسن در تقارن با او از پله ها پايين مي رود.

    ميدوسن در اتاقي را باز مي كند. كف پوش قرمز اتاق دقيقا با هدف ساخته شده و همانند فيلم هاي كوبريك حسي مرموز به شما مي دهد. ناگهان پاهاي مردانه اي را مي بينيد كه از راه پله ها بالا مي آيد. ميدسون فرار مي كند و قاتل حالا به دنبال او و قصد كشتن او را دارد. آنجلو بادالامتي كه فيلم هاي ديويد لينچ را آهنگ سازي كرده ، باز هم همانند Fahrenheit با ضرب آهنگي تند و كوبنده شما را از طريق موسيقي شوكه مي كند.

    نبرد بين مديسون و قاتل ادامه دارد تا اينكه ناگهان صحنه تمام مي شود و بازهم صورت مديسون در زير باران شنان داده مي شود كه با طراحي چهره فوق العاده ي Quantic Dream حس وحشت و نگراني را در عمق صورت و چهره مديسون مي بينيم كه ذرات باران با تر كردن آن اين حس را بيشتر هم مي كنند. تريلر پس از اين صحنه تمام مي شود.

    تريلر دوم: نورمن جيدن در قبرستان ماشين ها

    اين دمو نورمن جيدن مامور FBI را نشان مي دهد كه قصد دارد در قبرستان ماشينها اطلاعاتي را در مورد ماشين مورد نظر پيدا كند.

    بازهم مانند هميشه باران شديد مي بارد و نورمن با ماشين خود به قبرستان ماشينها مي رود. جلوي در اين مكان يك تابلو اخطار نوشته شده كه در اطراف ماشينها نرويد. اين تابلو در واقع يك اعلام خطر هم است كه با يك نماي بسته و كاملا مختص نشان داده مي شود.

    ديويد كيج پافشاري زيادي بر احساسات و انتقال آن به مخاطب دارد كه يكي از روشهاي اصلي او ، القاي حس و جو مورد نظر با استفاده از محيط ها و لوكيشن ها است . به وضوح معلوم است كه آثار محيط سازي او از كارهاي كارگرداناني مانند لينچ و فينچر وام گرفته. البته خود كيج هم به اين دو موضوع اشاره كرده بوده. اما طراحي دكوراسيون و نماد سازي در آنها كمي بيشتر به كارهاي كوبريك شبيه است ، البته از الهام گرفتن كارهاي هيچكاك هم نبايد گذشت . (در كل كيج بهترين ها را الگو قرار داده).

    در اين دمو رنگ بندي محيط عالي كار شده و سه رنگ :زرد (آهنگ زنگ زده) ، سياه و سفيد جوي مرده و فرسوده و البته ترسناك خلق كرده. در بيشتر نماهاي باز كه در بيرون اتفاق مي افتد دود سفيد و ياه سياهي را در دور دست در آسمان تيره مي بينيم كه بسيار شبيه به منظره گرايي هاي هيچكاك كار شده. اين دود حسي از خطر را در مخاطب ايجاد مي كند.

    نكته بعدي در همين اوايل صداگذاري بي نقص بازي است. كيج به طور استادانه ترجيح داده به جاي استفاده از موسيقي صداي محيط را مكمل تصاوير كند كه صد البته تاثير بسيار بيشتري دارد. و اما صداهاي اين مكان تركيب شده از صداي دستگاهاي آهن خورد كن و در كل ماشينها كه واقعا گوش خراش هستند و مانند هيولايي لرزه به تن آدم مي اندازند. عنصر بعدي در صدا باران است. صداي شديد باران و برخورد آن با گل روي زمين مكمل عالي براي صداي آهنگي دستگاها است. و در آخر صداي پاي نورمن كه بسيار خفه و كم در ميان انبوه صداي دستگاها گم مي شود.

    نوعي ماشيني شدن و گرفتاري نورمن را در ميان ماشينها مشاهده مي كنيم. در ايدئولوژي كيج اشاراتي به دنياي مدرنيزه و ماشيني ديده مي شود كه قبلا در Fahrenheit هم آن را ديده بوديم. اما در Heavy Rain مخصوصا اين صحنه اين موضوع بسيار زيبا و بيشتر نمايان مي شود.

    نورمن در اينجا با قرار دادن دستهاي خود در زير بغل و ناراحتي از باران نوعي نماد انسان ضعيف و گرفتاره مدرنيزه است كه باراني شديد همانند تازيانه بر او مي بارد و سردرگمي او ميان اين صداها و ماشينها مصداق همين موضوع است.

    نورمن با جك كه يك سياه پوست است در مورد ماشين مورد نظر سوال مي پرسد اما جك از پاسخ به او امتناع مي كند و مي رود.

    نورمن با كمي جستجو به جمجمه ي يك انسان در اسيد بر مي خورد و اينجا است كه جك با اسلحه پشت او مي آيد. در اينجا است كه موسيقي فوق العاده تنش آور جو را طوري هيجاني مي كند كه ضربان قلب شما بالا مي رود. پس از يك مبارزه نورمن اسلحه را مي گيرد و قصد اعتراف گرفتن از جك دارد. نورمن به قرص معتاد است و حالا حالش به هم مي خورد . سرگيجه مي گيرد و به زمين مي افتد. جك در اينجا خنده كنان جملات جالبي را مي گويد كه به اين شرح است:" چي؟ اونا به شما آشغالا اجازه مي دهند تو FBI باشيد؟... خدا به داد آمريكا برسه".

    نورمن بي هوش مي شود و بعد در يك سكانس ديگر در يك ماشين با دستهاي بسته است. جك قصد دارد ميان ماشين له كننده ماشين قراضه ها او را نابود كند. اين سكانس به نظر من گل سر سبد اين تريلر است. كيج به طور استثنائي يك انسان گرفتار مدرنيزه و در چنگال زندگي ماشيني را نشان مي دهد كه كاملا گرفتار آن شده. اين صحنه ما را به ياد سكانس تاريخي چارلي چاپلين مي اندازد كه بين چرخ دنده ها ماشيني گرفتار شده. يا ياد صحنه هاي جالب ماتريكس. نورمن آنقدر ضعيف ميان ماشينها است كه در يك لحظه دلمان به حالش مي سوزد و مشاهده مي كنيم چگونه براي نجات خود از دست اين ماشينها تلاش مي كند. اين قضيه وقتي جالب مي شود كه با استفاده از تكنيك تقسيم كردن تصاوير در تصوير نشان داده مي شود. در نماي پاييني چرخه هاي چرخ دنده تيزه ماشين مشاهده مي شود و در نماي بالا نورمن در تلاش براي نجات.

    نورمن سر انجام نجات پيدا مي كند و در آخر جك در زير جروثقيل له مي شود. در آخر ما قرباني شدن جك توسط ماشين را به زيبايي مي بينيم كه واقعا بايد به كيج به خاطر خلق چنين مرحله ي كوبنده اي تبريك گفت.


    تريلر سوم: مديسون در كلاب رقص !

    اين دمو يكي از جنجالي ترين تريلر هايي بود كه بسياري با آن مخالف بودند. مديسون در اينجا براي نزديك شدن به كسي كه احتمالا خبرهايي از Origami Killer دارد مجبور مي شود به جاي يك فاحشه رقصنده به او نزديك شود.

    به قول كيج بيايم اين قسمت را همانند يك نوجوان 16 ساله نگاه نكنيم. كيج قصد نداشته همانند GTA براي جذب مخاطب صحنات اين چنيني را نشان دهد. اين صحنه يك شخصيت پردازي و توصيف قوي از مديسون دارد . به گفته ي كيج مديسون يك آدم معمولي است كه زياد هم مثبت نيست. بازي Heavy Rain با دو شعار "عشق و رستگاري" قصد توصيف كركترهاي خود را دارد. مديسون را مي توان از جمله شخصيت هايي در اين بازي دانست كه به دنبال رستگاري مي گردد. او يك خبرنگار است كه قصد دارد براي اطلاعات بشتر پرونده Origami Killer را پيگيري كند. در ادامه هدف مديسون ماوراي يك تحقيق و خبرنگاري مي رود. زندگي طوري آن را تحت الشعاع قرار داده كه حال تنها هدف مديسون يك چيز است : " رستگاري". او حاظر است براي اين هدف هر كاري كند.

    مديسون با اين ديدگاه حتي حاظر مي شود لخت شده و جلوي مرد مورد نظر برقصد و بدن خود را به نمايش بگذارد. اين صحنه جداي بحث س...ك..س..ي بودن ، واقعا ما را به فكر مي برد؟... در اين سكانس طوري مديسون را مي شناسيم و با او هم ذات پنداري مي كنيم كه باور داريم اگر ما هم در چنين موقعيتي بوديم همين كار را مي كرديم.

    در سمت ديگر و بحث كارگرداني اين صحنه ، كيج بسيار استادانه اين مرحله را طراحي كرده . نور پردازي مايل و تقريبا مستقيم به مديسون با عث شده در اتاق تاريك فقط بدن مديسون معلوم باشد و با صحنه اي ديگر آكواريوم آبي رو به رو حسي آرام و س..ك..س..ي به آدم مي دهد. اين نور پردازي ، حركت هاي مديسون و نوع فيلم برداري گاه آدم را به فكر فرو مي برد كه نكند كيج دستي هم در ساخت فيلم هاي Porno داشته !


    تريلر چهارم: اسكات در سوپرماركت

    اين مرحله آن چنان همانند تريلر هاي گذشته چيز خواصي براي گفتن ندارد و در ابتدا فقط يك مرحله مخفي كاري و يا اكشن است. اسكات به دنبال اطلاعاتي از پدر يكي از قربانيان Origami Killer است . او يك پير مردي است كه از بيماري آسم رنج مي برد. پدر قرباني يك سوپر ماركت دارد و از دادن هر گونه اطلاعات به اسكات خود داري مي كند.

    دزدي به سوپر ماركت مي آيد و اسكات سعي مي كند او را آرام كند. مهمترين بخش اين تريلر همين قسمت صحبت كردن با دزد است. اين قسمت به شدت بزرگسالانه بودن بازي را نشان مي دهد. شخصي با تجربه و سن بالا اگر اين قسمت را بازي كند صد در صد نتيجه بهتري مي گيرد. اين قضيه با سن اسكات بسيار همخواني دارد و كيج واقعا شما را جاي يك همچين كركتري قرار مي دهد. بايد در مدت كوتاهي دزد را آرام كنيد. اگر زياد مهربان و نصيحت كننده باشيد كشته شويد و يا اگر زياد خشن و خشك باشيد شكست بخوريد. كيج كاري مي كند كه شما خودتان را جاي دزد بگذاريد. استرس او زياد است ، زندگي سختي دارد و بهترين راه درك كردن يك دزد است. به خواسته هاي او احترام بگذاريد و سعي كنيد راه بهتري را بدون حالت نصيحت گونه به او پيشنهاد كنيد. آنقدر زيبا مي توان با اين دزد كنار آمد كه در نهايت اسلحه را در جيبش بگذارد و از شما تشكر كند و از مغازه بيرون برود.


    تريلر پنجم: براي عشق !

    اين تيزر ، صحنه هاي مختلفي از بازي را نشان مي دهد كه روايت كوتاهي از زندگي آخرين شخصيت بازي يعني ايثان است. او يك معمار است كه دو بچه دارد و با همسر خود رندگي خوب و مرفحي دارد. زندگي او بسيار خوب است. ايثان مي گويد:"گاهي وقتها براي اين كه بفهميم چقدر عاشق كسي هستيم بايد قرباني بدهيم." تريلر با بازي او با بچه هايش در باغ خانه شان آغاز مي شود. او در يك تصادف دلخراش يكي از فرزندانش را از دست مي دهد.

    در لحظات اول تريلر دنياي شاد ايثان بسيار زيبا نشان داده مي شود. رنگ بندي ها فوق العاده است و بسيار پررنگ و شفاف جلوه مي كند. درست وقتي ايثان پسرش را از دست مي دهد همه چيز تغيير مي كند و سكانس بعدي در باران شديد و رنگ آميزي تيره و دلگيري را نشان مي دهد.

    فضاي داخل خانه بسيار سرد جلوه مي كند. ايثان با تك فرزند باقي مانده خود است . جادوي كيج اين بار شما را در قالب يك پدر مي گذارد. به شخصه من با اين كه اين تريلر كوتاه است عشق يك پدر به فرزندش را درك كردم و واقعا حس پدر بودن داشتم.

    دنياي ايثان سرد و غم انگيز شده ، او ريش در آورده و حالا بيشتر عاشق فرزند باقي مانده ي خود است ، و اينجا عبارتي كه او در اول تريلر مي گويد معنا پيدا مي كند. ايثان به خانه مي آيد و روزنامه اي را در مورد بازگشت Origami Killer مي خواند. اين بار قاتل فرزند ايثان را دزديده. ايثان آنقدر حول شده كه نمي داند چه كار كند.

    به شخصه از شدت هيجان موهاي بدنم سيخ شده بود. اين نمايش فوق العاده است . ايثان هر كاري مي كند تا پسرش را بازگرداند. با پليس در مي افتد و غرق در دنياي خشن مي شود. اسلحه اي دارد و ديگر هيچ چيز را جز بازگرداندن پسرش نمي شناسد.

    در آخر تريلر ايثان از بالاي بام يك ساختمان خودش را براي رهايي از دست پليس به پايين پرت مي كند و مي گويد:" هر كاري كه من كردم براي عشق انجام دادم". در اينجا تريلر تمام مي شود و حال مي مانيم كه چه بر سر ايثان آمد.

  6. 7 کاربر از Yi Yi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #74
    آخر فروم باز 779's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    In The World of Game
    پست ها
    1,803

    پيش فرض

    یک چیزه عجیب پیدا کردم!

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    اینو ببینین! اون کاردستیه وسطش!
    خیلی عجیبه! این اون کاردستیه معروفی نیست که مایکل اسکارفیلد تویه سریال Prison Break درست می کرد؟
    یکم برام جالب بود! ( حالا نمی دونم تصویر Fake یا نه چون از VG247 دیدم! ) که چرا رویه جلد Heavy Rain افتاده!

  8. #75
    آخر فروم باز M A X I M U M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    1,809

    پيش فرض

    دقيقا خودشه
    احتمالا يه كار تبليغاتي بوده
    من چند وقت پيش در يكي از بازي هاي معروف پي سي دسته ايكس 360 ديدم كه برام جالب بود
    اين نشون ميداد كه دليل انحصاري بودن بيشتر بازي ها براي ايكس 360 الكي نيست

  9. این کاربر از M A X I M U M بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #76
    آخر فروم باز 779's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    In The World of Game
    پست ها
    1,803

    پيش فرض

    دقيقا خودشه
    احتمالا يه كار تبليغاتي بوده
    من چند وقت پيش در يكي از بازي هاي معروف پي سي دسته ايكس 360 ديدم كه برام جالب بود
    اين نشون ميداد كه دليل انحصاري بودن بيشتر بازي ها براي ايكس 360 الكي نيست
    ولی چطور میشه تبلیغاتی باشه؟
    مگه Prison Break 2 هم اومده ما خبر نداریم؟

  11. #77
    حـــــرفـه ای hosseincode2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    اردبیل
    پست ها
    1,867

    پيش فرض

    یک چیزه عجیب پیدا کردم!

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    اینو ببینین! اون کاردستیه وسطش!
    خیلی عجیبه! این اون کاردستیه معروفی نیست که مایکل اسکارفیلد تویه سریال Prison Break درست می کرد؟
    یکم برام جالب بود! ( حالا نمی دونم تصویر Fake یا نه چون از VG247 دیدم! ) که چرا رویه جلد Heavy Rain افتاده!
    بابا اي ول هوش داش شايان
    پسوند The Origami Killer كه بازي داره به خاطر همين هست ديگه ! Origami به هنر ساخت اشيا با كاغذ گفته ميشه و در بازي هم فكر كنم لقب يه قاتل زنجيره اي هست و تمام چهار شخصيت قابل بازي بنا به دلايلي به دنبال ايشون هستن !



    راستي نميدونم به آرزوي ديرينت يعني Blood Mage شدن رسيدي يا نه ولي اگه هنوز نشدي بيا بت بگم

  12. 2 کاربر از hosseincode2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #78
    آخر فروم باز ali_ranger22's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    تـهران
    پست ها
    6,086

    پيش فرض

    نخیر تبلیغ نیست :دي
    بازی داستانش مربوط به یه قاتل میشه که Origami Killer نام داره که بعد از قتل هر نفر یه Origami کنار مقتول می ذاره
    Origami هم به کاردستی هایی می گن که با کاغذ درست میشه
    برای یاد گیری ساخت اریگامی هم پیشنهاد می کنم این کتابو بخونید
    Origami Step By Step - Robert Harbin
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  14. 3 کاربر از ali_ranger22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #79
    حـــــرفـه ای CATALONIA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    Eclipse
    پست ها
    1,896

    پيش فرض

    این مصاحبه هم مثه alan wake هست 
    اون قسمت توضیح بالا و پایینه شو میگم 


    این هم مصاحبه ای با دیوید کیج سازنده بازی Heavy Rain . امیدوارم مورد پسندتون قرار بگیرد .





    هفته پیش از شما خواستیم تا سئوالاتی که راجع به این بازی به ذهنتان می رسد را مطرح کنید . با تشکر از آقای کیج که جواب سئوالاتتان را به سرعت داد , حالا می توانید جواب سئوال های مهمتان را بخوانید . منتظر پیش نمایش جدیدی از بازی نیز باشید . از هر کسی که سوالات خودش را مطرح کرده متشکریم اما با توجه به یکسری از محدودیت ها که مطمئنم همه ی شما درک می کنید ما فقط توانستیم تعدادی از سئوالات مهم شما را انتخاب کنیم و مطرح کنیم .



    گیم اسپات: ساخت بازی در چه مرحله ای است ؟ به چه علت بازی را تا سال 2010 به تعویق انداختید ؟



    دیوید کیج :ساخت بازی در مراحل پایانی خود به سر می برد و تا پایان سال جاری به پایان می رسد . Heavy Rain یک پروژه طاقت فرسا بود . با وجود خستگی شدیدی که در تیم ما احساس می شود اما من مطمئنم در پایان پروژه تمام این زحمت ها باعث کسب نتیجه شیرینی می شود که بازیکنان و حتی تیم ما شادمان می کند . بازی دقیقا همان چیزی است که از اول قرار بود باشد و هیچ انحرافی در آن نداشتیم . این دست آورد مهم به صورت اتفاقی بدست نیامده بلکه تیم ما که شامل 200 نفر هست با عزمی راسخ و امید فراوان در طول این سه سال محکم و با اراده به کار خود ادامه داد تا این امر محقق شود . واکنش اولین گیمرهایی که نسخه تقریبا نهایی بازی را تست کردند واقعا به ما انرژی مثبتی داد آنها از خود احساسات فراوانی را بروز می دادند . این دقیقا هدف ما از ابتدا بود . بروز احساسات !!! .



    ما هیچ وقت نگفتیم بازی در سال 2009 عرضه می شود , پس می توانیم بگویم که بازی تا به الان تاخیر نخورده است . اما به نظر من تا اندازه ای این تصمیم که بازی حول و حوش کریسمس عرضه نشود منطقی می باشد . در این زمان بازی هایی معروف با فشردگی شدیدی عرضه می شوند که اغلب ادامه ای بر شماره قبلی خود هستند . برای عنوانی مانند Heavy Rain که یک IPا ورجینال با سبکی بسیار متفاوت است بسیار سخت است تا راهی برای خود بین این عناوین مشهور باز کند . متاسفانه استدیو های بسیاری با ما هم عقیده هستند و بدتر از آن طرف بین ماهای فبریه تا مارچ کریسمسی دیگر را به وجود آورده اند . بر هر حال , این فرصت خوبی هست تا بیشتر از نظر افراد آگاه شویم و بازی را پولیش دهیم . روی هم رفته من فکر می کنم تصمیم درستی را اتخاذ کرده ایم . بازی ما یک مفهوم جدیدی را وارد دنیای گیم می کند در نتیجه زمان بیشتری را نیاز داریم تا آن را به شکلی که شایسته است معرفی کنیم .




    محیط های مرموز بازی


    گیم اسپات : Heavy Rain از چه منابعی الهام گرفته است ؟ ایده بازی از چه چیزی گرفته شده است ؟ آیا بازی همان کیفیتی که از ابتدا انتظارش را داشتید داراست ؟



    دیوید کیج : من چند وقت پیش یاد آن نمایشی افتادم که برای مسئولان سونی آماده کرده بودیم . من فکر می کنم بازی همان چیزی شده که آن روز ما از آن انتظار داشتیم . ما می خواستیم عنوانی را بسازیم که احساسات بازیکنان را برانگیزد . بازی که تمام رویدادها , اتفاقات و داستانش به تصمیمات گیمرها بستگی داشته باشد . این واقعا لذت بخش هست که شاهد بروز احساساتی مانند : فریاد کشیدن , سوپرایز شدن , ناراحتی , شوکه شدن , هیجان زده شدن , بی حوصله شدن و ..... از جانب بازیکنان باشید در این لحظات فقط نگاه کردن به صورت بازیکنان می تواند بزرگترین هدیه به من باشد . بازیکنان واقعا این احساسات را تجربه می کنند که این مهمترین اولویتم در بازیسازی است . پس با این توصیف می توانم بگویم بله این همان بازی است که من آرزو ساخت آن را داشتم . من نمی دانم هر یک از گیمرها چطور این صحنه ها را برای خود تجزیه و تحلیل می کند , حالا هر اتفاقی می خواهد بیافتد , بیافتد چه بازی بهترین یا بدترین تجربه آنها شود ولی برای من مهم این است که بازی همان چیزی شده است که من می خواستم باشد .



    طرح و نقشه ی اولیه بازی ساخت بازی برای بزرگسالان بود نه کودکان که فقط دارای احساسات باشد . ما خواستار احساس ترس و استرس در عنوان خود بودیم . من خودم از آن دسته افرادی هستم که وجود داستانی محکم و غنی را در هر اثر هنری الزامی می دانم چون با وجود آن می توانیم کاری کنیم که مخاطبمان خود را در دنیای ما غوطه ور سازد .






    این می تواند پایانی بر ماجراجویی شما باشد پس تصمیم درست را اتخاذ کنید .


    درمورد داستان بازی هم مسلما منبع آن ذهن خودم است . من از هر اثر هنری که از آن لذت بردم چه کتاب , فیلم های سینمایی , یا سریال های تلوزیونی استفاده کردم . من مطمئنم بازیکنان متوجه منابع متعددی می شوند . ولی این اولین داستانی است که من حقیقتا با توجه به تجربیات شخصی خودم آن را نوشته ام , پدری جوان بودن . وجود فرزند روش زندگی افراد را نسبت به گذشته تغییر می دهد . این اولین باری هست که کسی به شما بدون هیچ توقعی عشق می ورزد . فرزندانتان شما را دوست دارند فقط به این علت که پدرشان هستید . آنها روی شما حساب می کنند , و چیزی بدتر از این نیست که آنها را نا امید کنید . من راجع به این می خواستم بنویسم , ارتباطات و اینکه آیا می توانم داستانی را بنویسم که محوریت آن را عشق , گناه و رستگاری تشکیل دهد ؟ من می دانم کمی جاه طلبانه است که در مورد وجود این خصیصه ها در یک بازی صحبت کنیم حتی یکسری از افراد بر این عقیده اند که وجود این ویژگی ها نابه جا و بی مورد است . من بر این باورم زمانی که بازی ها به پختگی لازم برسند می توانند هر چیزی را به تصویر بکشند نه این که محور اصلی داستان آنها را , نجات زمین از دست یکسری زامبی توسط یک ابر قهرمان تشکیل دهد .



    گیم اسپات : چرا تصمیم گرفتید به جای داشتن یک شخصیت اصلی چهار شخصیت اصلی داشته باشید ؟



    دیوید کیج : من می خواستم تجربه ای منحصر به فردی را خلق کنم که از دیدگاه های مختلف دنبال شود . من این اعتقاد را از طریق اولین بازی خود عنوان Omikron ( مردن و ادامه ی حیات دادن در کالبدی دیگر ) به کار بستم آن را با فارنهایت بست دادم و حالا با هوی رین آن را وارد فاز جدیدی می کنم . به نظر من قسمتی از لذت بازی کردن در این نهفته است که خود را جای فرد دیگری می گذاریم و در شرایط مختلفی قرار می گیریم . در Heavy Rain داستان بازی را توسط چهار کاراکتر پیگیری می کنید که دارای صداهایی متفاوت , شخصیت هایی متفاوت , راه و روش و رفتارهایی مختلف و عکس العمل های متفاوت در برابر پیشامد ها هستند . این قابلیت این امکان را فراهم میسازد که شخصیت بعدی که بازی را با آن پیش می برید و اتفاقاتی که قرار است برای او روی دهد را نتوانید از قبل حدس بزنید . بسیاری ازافراد در ابتدا بر این تصور بودند که چنین سبکی باعث ایجاد اختلال در هویت بازی می شود ولی من می توانم با توجه به ساخته های قبلی خود این تضمین را بدهم که وجود چند شخصیت هیچ مشکلی به وجود نمی آورد . وجود چند شخصیت در نوشته های ادبی , فیلم های سینمایی و سریال های تلوزیونی قبلا تست شده و مشاهده کرده اید که هیچ مشکلی را به وجود نیاورده است .



    گیم اسپات : بسیاری از گیمرهای آمریکایی بابت سانسور شدن بازی احساس نگرانی می کنند . آیا در مناطق مختلف ما شاهد نسخه های متفاوتی هستیم ؟



    دیوید کیج : سانسور شدن بازی یکی از دغدغه های ذهنی من نیز هست آن هم هنگامی که یک بازیساز سعی می کند با نهایت صداقت یک بازی بلند پروازانه را طراحی کند . سانسور شدن نه تنها در بازی ها بلکه در دیگر سرگرمی ها هم نیز بسیار سخت گیرانه است . من وقتی فیلمی را در تلویزیون تماشا می کنم به آن حسادت می کنم که چرا این آزادی ها را دربازی ها به ما نمی دهند . زمانی موسیقی Rock & Roll به علت اینکه بعضی ها فکر می کردند که تفکرات شیطانی در آن نهفته است , آن را برای جوانان ممنوع کردند یا اینکه خواندن داستان های کمیک برای جوانان ممنوع بود ( در دهه پنجاه این قانون در فرانسه با جدیت بالایی اجرا می شد ) . اما همه ی این محدودیت ها امروزه مسخره به نظر می آیند . من مطمئنم اگر اجتماع به درک درستی از بازی کردن و هدف از انجام آن برسد , طرز تفکر بسیاری از افراد چه مسئولان امر چه گیمر های عادی راجع به آن تغییر می کند . در ضمن باید به این نکته اشاره کرد که ساخت بازی های Mature برای افراد بالغ کار بسیار سختی است زیرا در هر کشور دید مختلفی نسبت به مضرات و آسیب ها اجتماعی آن وجود دارد . بازی هنوز در کشور های مختلفی در حال تجزیه و تحلیل است . که آمریکا هم شامل آن می شود پس با این وجود خود من هم نمی دانم نسخه ی پایانی بازی چگونه است که این جای افسوس بسیاری دارد .




    اگرهمان طور که کیج گفت به درک درستی از بازی برسیم این صحنه را لذت بخش نمی دانیم بلکه آن را بسیار تاریک و ناگوار می پنداریم .


    گیم اسپات : آیا مانند عنوان قبلیتان اتفاقات ماورا طبیعی در بازی روی می دهد ؟ آیا ما می توانیم انتظار پیچ و تاب های فراوان در بازی باشیم ؟



    دیوید کیج : خیر , Heavy Rain بر روی اتفاقات طبیعی که در زندگی همه ی ما ممکن است روی دهد تمرکز کرده است . هیچ حادثه غیر طبیعی در بازی روی نمی دهد . ولی می توانید منتظر پیچ و تاب های فراوانی در داستان بازی باشید .



    گیم اسپات : راه های مختلفی برای رسیدن به هدفمان در طول هر چپتر وجود دارد . آیا با توجه به این امر می توانیم شاهد پایان های متفاوتی برای بازی باشیم ؟ چه مقدار انعطافات داستانی و وقایع در بازی وجود دارد ؟



    دیوید کیج : ما می خواستیم به جای داشتن پایان های متفاوت , راه های متفاوتی داشته باشیم که در نتیجه پایان های متفاوتی را به وجود می آوردند . من نمی توانم مثلا بگویم فلان تعداد انعطاف داستانی وجود دارد , چون در هر صحنه اتفاقات مختلفی می تواند روی دهد که ممکن است پیامد های کوتاه مدت یا بلند مدتی را داشته باشد . بعضی از این رویداد ها پیامد های دراماتیکی دارد مثلا مثل مرگ شخصیت اول بازی . پس این غیر ممکن است که بگوییم چه تعداد انعطاف داستانی وجود دارد , اما با توجه به تست هایی که تسترها از بازی تا کنون کرده اند , به نظر می رسد که هر کدام از آنها داستان و حوادث مختلفی را نسبت به دیگری تجربه کرده اند !!!



    گیم اسپات : برای تکمیل بازی چقدر زمان لازم است ؟ آیا موارد قابل دانلود یا آزاد کردنی در بازی وجود دارد ؟



    دیوید کیج : بازی در کمترین حالت بین هشت تا ده ساعت طول می کشد که بستگی به نحوه بازی و تصمیمات شما دارد . که امکان دارد بسیار طولانی تر شود . ما هنوز در مورد موارد دانلودی یا آزاد کردنی تصمیمی اتخاذ نکرده ایم .






    شاهد محیط زیبا و قابل درک بازی هستید .


    گیم اسپات : می توانید در مورد Trophie های بازی صحبت کنید ؟ آیا آنها اصلا در بازی وجود دارند ؟ چگونه آنها را در بازی تعبیه کرده اید که به ساختار بازی لطمه نزنند ؟



    دیوید کیج : Trophie در Heavy Rain وجود دارد . ما متوجه هستیم که این قابلیت برای بسیاری از گیمرها مهم است . ما در به کارگیری آنها هوشمندانه عمل کردیم تا به ساختار بازی لطمه ای نزند . آنها فقط بین صحنه های بازی و با توجه به تصمیمات شما ظاهر می شوند بدست آوردن Trophie در بازی به مهارت شما بستگی ندارد بلکه به تصمیم های شما بستگی دارد .



    گیم اسپات : Heavy Rain بازی به نظر می رسد که می تواند تعریف هایی از بازی های کامپیتری را تغییر دهد . آیا فکر می کنید بعد از عرضه بازی بازیسازان دیگر راه شما را در طراحی چنین بازی هایی ادامه می دهند ؟ آیا ما می توانیم شاهد به وجود آمدن سبک جدیدی به نام درام در بازی ها باشیم ؟



    دیوید کیج : همه ی این مواردی که عرض کردید بستگی به موفقیت Heavy Rain دارد . اگر بازی ما هم نمرات خوب و هم فروشی خوبی داشته باشد شکی نیست که سازندگان دیگر ساخت بازی با این سبک را برای یکبار هم که شده امتحان می کنند . و تحقق این امر بسیار خوشحال کننده و لذت بخش است . من برای اینکه این سبک نو ظهور به رشد کاملش برسد حاضرم هر مشکل یا سختی را به جان بخرم . این امر محقق می شود اگر استدیوهایی دیگر به حرف من اعتماد کنند . استدیو هایی بسیاری وجود دارد که به مراتب از ما با استعدادتر هستند و همه ی آنها طالب این هستند که تجربه ای ناب و داستانی منحصر به فرد را به وجود آورند . خود آنها هم از ساخت بازی هایی شبیه به هم فقط با رنگ و لعاب بهتر خسته شده اند . همه ی آنها مردد هستند و فقط منتظر یک اشاره هستند تا تحولی در بازی هایشان ایجاد کنند . من مطمئنم که Heavy Rain همان نشانه است , اما اگر این طور نشد , امیدوارم شرکت دیگری این ریسک را بپذیرد و بازی متفاوتی را عرضه کند چون واقعا از این که بازی های شبیه به هم با رنگ لعاب بهتر بازی می کنم خسته شده ام . صنعت گیم نیاز به تحول دیگر دارد .



    گیم اسپات : و زمان عرضه بازی ؟ لطفا دقیق بگید ؟



    دیوید کیج : کوارتر اول سال بعد . ساخت بازی انتهای سال جاری به طور کامل تمام می شود . اما اعلام تاریخ دقیق عرضه آن بستگی به نظر مسئولان شرکت سونی دارد . من به همراه هم تیمی هایم برای شنیدن نظر گیمرها ثانیه شماری می کنیم . پس مطمئن باشید ما شما را برای عرضه آن زیاد منتظر نمی گذاریم .



    گیم اسپات : ممنون از وقتی که به ما دادید .



    پایان

      محتوای مخفی: منبع 


    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  16. 3 کاربر از CATALONIA بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #80
    آخر فروم باز OSEN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,396

    پيش فرض

    میترسم آخرش برا این بازی مجبور شیم بانکی چیزی بزنیم تا بریم ps3 بخریم ( اگه کسی دلش سوخت خواست کمک کنه یه ب.خ بزنه که شماره حساب بدم بش )

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •