حریف سفله در پایان مستی..............نیندیشد ز روز تنگدستی
درخت اندر بهاران بر فشاند...............زمستان لاجرم بی برگ ماند
حریف سفله در پایان مستی..............نیندیشد ز روز تنگدستی
درخت اندر بهاران بر فشاند...............زمستان لاجرم بی برگ ماند
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پرده اسرار فنا خواهی رفت
می نوش ندانی از کجا آمده ای
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت
تا توانی درون کس مخراش..............کاندراین راه خارها باشد
کار درویش مستمند برآر...............که ترا نیز کارها باشد
دیگر نبود که بگوید ماییم ،
دیگر نشد که خواندنش راهی را نشان از بی نشانی ها دهد،
سکوت،
من،
او را ندیدم که بخوانم از نگاه فرشته وار بی زمینش،
من در سرد ،در گرم،در هیچ، بی قصه گو آواره شدم،
نخواند مرا که بگوید منم اینک که میخوانم از حرف آغاز دفتری واژگون،
نشد،
نیست،
مرگ بی ستاره آمد،
نورم را برد
در گهواره از گریه تاسه می رود
کودک کر و لالی که منم
هراسان از حقایقی که چون باریکه ای از نور
از سطح پهن پیشانیم می گذرد
خواهران و برادران
نعمت اندوه و رنج را شکر گذار باشید
همیشه فاصله تان را با خوشبختی حفظ کنید
پنج یا شش ماه
خوشبختی جز رضایت نیست
شاعر: حسین پناهی
يك توپ دارم قل قليه سرخ و سفيد و آبيه ميزنم زمين هوا ميره نميدوني تا كجا ميره
با سلام
اميدوارم از اين شعر تكراري ناراحت نشيد ، چون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بوده و البته اولين بار كه اين شعر توسط خودم وارد تاپيك شده (قانون كپي رايت!) و به مرور چند بار هم تكرار شده ( به ترتيب اولويت از اول به آخر ) :نوشته شده توسط hamidreza_buddy
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تو را من چشم در راهم
تو را من چشم در راهم شباهنگام
كه مي گيرند در شاخ تلاجن سايه ها رنگ سياهي
وزان دلخستگانت راست اندهي فراهم
تو را من چشم در راهم .
شباهنگام ، در آن دم كه بر جا دره ها چون مرده ماران
خفتگانند
در آن نوبت كه بندد دست نيلوفر به پاي سرو كوهي دام
گرم يادآوري يا نه ، من از يادت نمي كاهم
تو را من چشم در راهم
-------------------------------
اميدوارم كه باز هم معجزه كنه![]()
Last edited by FX64 Dual Core; 19-04-2007 at 21:00.
با سلام
تكرار شد.
Last edited by FX64 Dual Core; 19-04-2007 at 20:40. دليل: تكراري بودن
محو بود ، نه ،نگاه هم نبود،
تنها پنجره ای ،
دود سیگاری از دورهای قصه من،
انگار خواب بود،نه ،سایه هم نبود،
فقط دلی بود از بودن نبودنهای شکسته ما،
دل هم نشد،نه ،نبود،
تنها هوایی بود که بودن را فعلا میخواست ..
نه،نبود،آن هم نبود
Last edited by magmagf; 20-04-2007 at 08:48.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)