يه شعر مي خوام واسه سنگ قبرم.
اگه ميشه لطف كنيد
امیدوارم که 1000 سال زنده باشی یک تاپیک با این موضوع داشتیم اما اگه احتیاج شدید داری
بر سنگ قبرم بنويسيد خسته بود
اهل زمين نبود نمازش شكسته بود
بر سنگ قبرم بنويسيد شيشه بود
تنها از اين نظر كه سراپا شكسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد پاك بود
چشمان او كه دائما از اشك شسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد اين درخت
عمري براي هر تبر و تيشه دسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد كل عمر
پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود
مرسي فرانك خانوم هزار سال چي مي خوام امشب خودكشي كنم
اين شعري هم كه گفتي هيچيش به من نمي خورد!!!
يكي ز شب گرفتگان، چراغ برنمي كند
كسي به كوچه سار شب، در سحر نمي زند
***
فرانک خانوم اواتور خوب پیدا کردی امارشو به هم پی ام بده
***
یزدان جون ادمی که خودکشی میکنه اصولا براش ختم نمیگیرن تو اخر غربت خاکش میکنن
در ضمن یه کنکور و گوشی و ... ارزش فنا شدن رو نداره
ولی خب کلن من این شعر رو دوست دارم این رو تو وصیت نامت بنویس
به آیین مستان بریدم به خاک
به آب خرابات غسلم دهید
پس آنگاه بر دوش مستم نهید
به تابوتی از چوب تاکم کنید
به راه خرابات خاکم کنید
مریزید بر گور من جز شراب
میارید در ماتمم جز رباب
مبادا عزیزان که در مرگ من
بنالد به جز مطرب و چنگ زن
تو خود حافظا سر ز مستی متاب
که سلطان نخواهد خراج از خراب
اینم برا سنگ
چرا از مرگ می ترسید؟چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید؟در این دوران که هرکه رازَر در ترازو زور در بازوست.جهان را دست این نا مردم صد رنگ بسپارید که کام از یکدگر گیرندو خون یکدگر ریزند.در این غوغا فرو ماننذوغوغاها برنگیزند.چرا از مرگ میترسید؟
دستم نه،
اما دلم به هنگام نوشتن ِ نام ِ تو مي لرزد!
نمي دانم چرا
وقتي به عكس ِ سياه و سفيد اين قاب ِ طاقچه نشين
نگاه مي كنم،
پرده ي لرزاني از باران و نمك
چهره ي تو را هاشور مي زند!
چشم حتما
مرسي محمد جان
تنها كنكور نيست.مشكل من زندگي منه توهم اگه زندگي نداشتي مثل من مي شدي
Last edited by Hazy; 09-04-2007 at 23:29.
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دير مغان و شراب ناب کجا
***
باز رفتی تو کانال د
افتادن واژه های نورانی
در بستر شب جواب مثبت بودند
گیسویش شریک با باران
از شانه آسمانخراش ها می ریخت
بر لنبر آفتابگیرها می بارید
بی شائبه از جنس رطوبت بودند
همبستر آب، محرم گرداب
جایی که نشان نداشت دعوت بودند
دیگه با اجازتون دارم می رم
این دال اخری هم واسه حسن ختام
دلا امشب سفر دارم ....چه سودائي به سر دارم
اینم دال اخر من شبت بخیر
من آن مورم که در پایم بمالند............نه زنبورم که از دستم بنالند
کجا خود شکر این نعمت گزارم.............که زور مردم آزاری ندارم
اگه هنوز تصمیمتو عملی نکردی، این شعر هم بخصوص برای سنگ قبر یه آدم نا امید بدنیست:يه شعر مي خوام واسه سنگ قبرم.
اگه ميشه لطف كنيد
آدم آخر کو و ذریات او.................نام جرویات و کلیات او
کو زمین کو کوه و دریا کو فلک.................کو پری کو دیو و مردم کو ملک
کو کنون آن صد هزاران تن بخاک.................کو کنون آن صد هزاران جان پاک
کو بوقت جان بدادن پیچ پیچ.................کو کسی کو جان و تن کو هیچ هیچ
هر دو عالم را و صد چندان که هست.................گر بسایی و ببیزی زانچه هست
چون سرای پیچ پیچ آید تو را .................بر سر غربال هیچ آید تو را
از شوخی گذشته زیادی بخاطر مشکلات خودتو ناراحت نکن. بقول شاعر:
هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب.................باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
Last edited by Iron; 10-04-2007 at 02:49.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)