بارتومئو تایید کرد اعتماد کامل به والورده داره و مربی فصل بعد والورده خواهد بود. برای همین بحث درباره مربی مناسب بی فایده است، حداقل یک فصل دیگه رو با والورده هستیم. فصل بعدی ممکنه مربی های متفاوتی در دسترس باشن و گزینه های فعلی اصلا در دسترس نباشن. در نهایت هم فعلا گزینه خوبی در دسترس نیست... امثال کونته و ونگر و توخل و ... اصلا مربی هایی با DNA ما نیستن و به نظر من اصلا بهبودی نسبت به والورده هم نیستن.
درباره والورده این رو میشه گفت که بعضی مواقع بیش از حد محافظه کار هست که باعث شده ما در لیگ بی شکست باشیم و خط دفاعمون هم نسبت به سال های قبل بهتر باشه ولی تیم هم بی هیجان تر و بی انگیزه تر بازی می کنه. نه به اون تیمی که اصلا مدیریت بازی بلد نبود و نه این تیمی که اینقدر دنبال مدیریت بازی است که فوتبال رو یادش میره بعضی مواقع (اتفاقی که جلوی رم افتاد).
والورده تجربه مربی گری تیمی که در فصل 38 بازی لیگ + 9 بازی حذفی + 13 بازی لیگ قهرمانان = 60 بازی رو نداره. اصلا نمی دونه باید تیم رو چطور آماده نگه داره. مسی با مصدومیت همسترینگ میره بازیهای ملی و برمی گرده و برای اینکه رکورد بدون باختش رو حفظ کنه با پای مصدوم مسی رو به زمین میاره وقتی در لیگ با این همه اختلاف جلو هست، بعدش سه روز بعد مقابل رم 90 دقیقه بازی می کنه، بعدش وسط هفته دو روز بعد!!!! جلوی لگانیس تیم 17 جدول مسی رو فیکس می ذاره و 90 دقیقه بازی می ده. همینطور سرجی روبرتو، پیکه، سمدو، راکیتیچ و سوارز. بازیکن هایی که بازی رفت و برگشت مقابل رم رو فیکس بودن. چه فایده داره 15 امتیاز جلو بودن از رقیب دیرینه در لیگ وقتی در حساس ترین مقاطع به بازیکن های اصلی استراحت داده نمیشه؟ بعدش اون فاجعه جلوی رم رخ می ده.
امیدوارم والورده درسش رو گرفته باشه و بفهمه که چطور باید در نیم فصل دوم تیم رو تازه و سرحال نگه داره.
صد درصد با همه این موارد موافقم.
دفاع چپ که گریمالدو رو داشتیم، فروختیمش به بنفیکا و شش ماه بعد به جاش دینیه رو خریدیم. گریمالدو شروع آرامی داشت ولی این فصل دفاع چپ اول بنفیکا بوده و خوب درخشیده. در 4 بازی لیگ قهرمانان بازی کرد و در لیگ هم 5 پاس گل داده. آیا همین گریمالدو رو نمیشد تبدیل کرد به جانشینی برای آلبا؟ قطعا میشد اگه بهش اعتماد میکردن. اما حتی یک بازی هم در تیم اصلی بهش داده نشد حتی در فصلی که بعضی مواقع متیو 32 ساله رو در دفاع چپ بازی میدادیم! موقع فروشش حتی یه buy-back clause هم نذاشتیم در قراردادش که بتونیم دوباره بیاریمش.
گومز رو خریدیم وقتی سرجی روبرتو رو در خط هافبک داشتیم و بعد سرجی روبرتو رو تبدیل کردیم به دفاع راست در حالی که باید از همون اول دفاع راست میخریدیم و سرجی روبرتو رو در پست تخصصیش پرورش میدادیم و قطعا الان میتونست یکی از بهترین هافبک های دنیا باشه.
مونیر رو فروختیم به والنسیا و همزمان الکاسر رو از والنسیا گرفتیم. با اینکه هنوز هم دید مثبتی به الکاسر دارم ولی اونقدرها بهتر از مونیر نیست. مونیر در فصل 16-2015 برای خودمون در 26 بازی (اکثرش تعویضی) 8 گل زد. بعد فروختیمش و الکاسری رو گرفتیم که در 46 بازی (اکثرش فیکس) 15 گل زده بود. الکاسر هم برای ما فصل قبل 8 و این فصل 7 گل زد. مونیر همین فصل در آلاوز در 34 بازی 13 گل زده که اصلا آمار بدی نیست برای یک مهاجم در تیم میانه جدول. البته مونیر هنوز هم بازیکن خودمون هست و قرضی در این تیمها به سر می بره.
دقیقا همه اینها برمی گرده به حرفی که ساندرو راسل زد در سال 2011 فکر می کنم، که لاماسیا نه تنها آکادمی باشگاه هست بلکه باید منبع کسب درآمد باشه برای باشگاه!! و همین تفکر باعث شد بازیکنان آکادمی مرتب قرض داده بشن بیرون، مرتب فروخته بشن با buy-back clause و باشگاه هم نیمکتش رو با آکادمی پر نکنه بلکه برای پر کردن نیمکت بازیکنان آکادمی رو بفروشه و با پولش دنبال خرید بازیکن جدید باشه.
درباره بازیکن سازی در مرحله اول باید همونطور که گفتی اولویت های باشگاه عوض بشه. آوردن پائولینیو در دقیقه 75 وقتی تیم 0-5 جلو هست خنده داره. در این مواقع باید بازیکنی وارد زمین بشه که نیاز به بازی کردن کنار تیم اصلی داره. این ذهنیت باید برگرده به تیم و بدون این ذهنیت به نظر من در پرورش بازیکن به موفقیت نخواهیم رسید.
ویدال، گومز، دینیه، الکاسر، دنیس سوارز، رافینیا، سرجی سمپر (هر دو از قرض برمی گردن) رو باید رد کنیم برن. همگی حدود 24 ساله هستن و پیشرفت خاصی نداشتن و هیچ کدوم از اینها بازیکن درجه یکی برای تیم نخواهند شد. ورمالن رو هم وقتشه بفروشیم. از الان باید تمرکز کرد روی نسل بعدی.
یه نمونه اش کارلوس آلنا هست که این فصل سه بار در جام حذفی فقط بازی کرده و 20 سالشه. بوسکتس در 20 سالگی در همون فصل 41 بازی برای تیم انجام داد و فینال لیگ قهرمانان رو فیکس بازی کرد برای تیم. همه اش به خاطر این نبوده که بوسکتس بازیکن بهتریه بلکه بهش فرصت داده شد تا رشد کنه. اگه بوسکتس رو هم باهاش مثل جوانان الان رفتار میشد هیچ وقت تبدیل به بازیکنی نمیشد که یحیی توره رو در اوج دوران فوتبالش از تیم بیرون کنه. آلنا در بارسا B در 33 بازی 10 گل زده و 4 پاس گل داده برای یه هافبک مرکزی اون هم در تیمی که از 22 تیم 20 ام هست! از همه مهاجم های تیم B هم بیشتر گل زده! آیا این کافی نیست که بیاد در تیم اصلی بهش فرصت داده بشه؟ چکار باید بکنه یه بازیکن جوان که بهش فرصت داده بشه؟ آندره گومز 74 بازی کرده برای بارسا در این دو فصل. 31 بازی در همین فصل. واقعا حق آلنا 3 بازی و حق گومز 31 بازیه؟
باید کارلوس آلنا، اوریل بوسکتس، مارک کوکورلا (دفاع چپ 19 ساله تیم B که امسال یک بار در کوپا برای تیم اصلی بازی کرد)، خورخه کوئنکا (دفاع وسط 18 ساله تیم B) و یکی دو بازیکن 18-20 سال رو بیاریم و بهشون در فصل حداقل 25 بازی بدیم. با فروش اون بازیکن ها و آوردن این ها تیم قطعا ضعیف تر نخواهد شد.
بعد از این میشه برای تقویت تیم در چند نقطه خریدهایی انجام داد.