تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 79 از 101 اولاول ... 296975767778798081828389 ... آخرآخر
نمايش نتايج 781 به 790 از 1004

نام تاپيک: ◄◄ تاپیک جامع تغذیه؛ بهداشت و سلامت عمومی ►►

  1. #781
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض ترسیدن کودک در بیداری باعث تشدید اختلال خواب میشود!

    خواب برای کودک همانند تغذیه لازم و ضروری است. پس از مشکلات تغذیه ای، مشکلات خواب کودکان عمده ترین شکایت بسیاری از والدین است و عوامل زیادی در این قبیل شکایت ها نقش دارند. به نظر می رسد بدخوابی یا همان دیر به خواب رفتن، شایع ترین شکایت والدین از کودکان باشد باید دانست روش های علمی برای مقابله با تمامی این اختلالات وجود دارد.
    ● راه رفتن در خواب
    دکتر عاطفه سلطانی فر، فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان و فلوشیپ روان پزشکی کودکان خردسال با اشاره به راه رفتن در خواب به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات خواب در کودکان به خراسان می گوید: این اختلال در کودکان شایع تر از بزرگسالان است و حدود ۱۵ درصد کودکان حداقل یک بار آن را تجربه می کنند. کودک معمولا طی کمتر از ۲۰ دقیقه ای که در خواب راه می رود، سطح هشیاری کمی دارد و قادر به پاسخ گویی به دیگران نیست. کودک نمی تواند اتفاق رخ داده را به یاد آورد و معمولا کودکانی که سابقه خانوادگی این اختلال را دارند، بیشتر به آن دچار می شوند. این حالت بین یک تا ۲ ساعت پس از به خواب رفتن کودک رخ می دهد و نحوه برخورد والدین با کودک در صدمه نرسیدن به روح و روان کودک و از سر گذراندن آن نقش اساسی ایفا می کند.
    اولین اقدامی که والدین باید در مواجهه با این قبیل کودکان انجام دهند این است که موارد ایمنی را رعایت کنند، درها و پنجره ها را قفل کنند و موانعی که سر راه کودک قرار دارد، بردارند زیرا در مواردی کودکی که در خواب راه رفته از پله سقوط کرده و یا زمین خورده است. دوم این که هرگز سعی نکنند در این حالت او را از خواب بیدار کنند.
    زیرا بیدار شدن کمکی به کودک نمی کند و فقط اضطراب و نگرانی او را بیشتر می کند. در عوض باید او را با آرامش تمام در حالی که با او به آرامی صحبت می کنند به تخت برگردانند. از آن جا که معمولا این حالت زمانی که خواب کودک کافی نیست رخ می دهد باید خواب او را تنظیم کنند و مطمئن باشند که به اندازه کافی خوابیده است و باید حتما سر ساعت خاصی بخوابد. اگر کودک دیرتر از موعد همیشگی بخوابد احتمال راه رفتن در خواب در او بیشتر می شود، اما اگر این اتفاق زیاد می افتد و کودک هر شب در خواب راه می رود باید با مراجعه به روان پزشک مشکل را پی گیری و آن را حل کنند.
    ● حمله خواب
    دکتر سلطانی فر با اشاره به یک اختلال شایع دیگر که در یک تا ۳ درصد کودکان قابل مشاهده است، می گوید: طی حملات وحشت شبانه کودک ناگهان از خواب بیدار می شود، شروع به گریه می کند، ممکن است حرف بزند ، گاهی عرق می کند، مضطرب است و علایم سمپاتیکی نظیر تپش قلب، تعریق شدید، لرزش دست و پا دارد و نگرانی والدین را بر می انگیزد. این اختلال نیز یکی دو ساعت پس از به خواب رفتن کودک رخ می دهد و چند دقیقه ای طول می کشد.
    کودک پس از بیدار شدن از خواب، اتفاقی را که افتاده به خاطر نمی آورد بنابراین دیگران نباید مداخله کنند و از او بخواهند گریه نکند، بلکه باید تلاش کنند آرامش را به او برگردانند و از بیدار کردن او نیز اجتناب کنند. از آن جا که کودک از اتفاقی که افتاده خاطره ای در ذهن ندارد، او را با جملاتی مثل چرا «دیشب گریه کردی» ، «چی شده بود، چرا جیغ زدی» سرزنش نکنند. این کار فقط باعث اضطراب بیشتر کودک می شود. این اختلال نیز اگر تشدید شود باید در مراجعه به روان پزشک آن را درمان کرد. این اختلال به همراه راه رفتن در خواب معمولا در کودکی شروع می شود و تا دوران نوجوانی ادامه پیدا می کند.
    اگر این اختلال تا دوران بزرگسالی بهبود نیافت می توان در مراجعه به روان پزشک فرد را از نظر ابتلا به سایر اختلالات مورد بررسی قرار داد. این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد ادامه می دهد: گاه این اختلالات تظاهری از یک حمله تشنجی است . در برخی موارد که کودک سابقه خانوادگی تشنج دارد یا اختلال وحشت شبانه به کرات مشاهده می شود یا تا دوران نوجوانی کودک این وضعیت را تجربه می کند مشاوره با روان پزشک برای تشخیص تشنج ضروری است.
    ● کابوس شبانه
    هم چنین کابوس های شبانه یکی دیگر از اختلالات خواب کودکان است که طبق تحقیقات در ۵۰ درصد موارد شروع آن قبل از ۱۰ سالگی گزارش شده است.کابوس ها در یک دوره خاصی از خواب که در اواخر شب است، رخ می دهد و در کودکان بین ۳ تا ۸ سال شایع تر است. در این سن، تخیلات کودک بیشتر است و فعالیت ذهنی او را به خیالبافی سوق می دهد.
    کودک تا قبل از ۶ سالگی تفاوت بین تخیل و واقعیت را به درستی تشخیص نمی دهد و در این سن کابوس های شبانه تظاهری است از دنیای خیالی که در ذهن دارد و محیط پیرامونش. افتراق آن با حملات وحشت شبانه این است که وقتی کودک کابوس می بیند پس از بیدار شدن از کابوس خود حرف می زند، کاملا بیدار است و می تواند خوابش را تعریف کند. اما در حملات وحشت شبانه کودک از اتفاقی که برایش رخ داده چیزی به خاطر نمی آورد.
    تماشای فیلم های ترسناک، کارتون های خشن، اخبار و صحنه های تکان دهنده قبل از خواب باعث کابوس دیدن می شود و از نظر علمی ثابت شده که کابوس در کودکان پس از تماشای این نوع فیلم ها بیشتر می شود.به عبارتی ترسیدن کودک اختلال خواب او را بیشتر می کند. شناسایی عوامل استرس زا مثل تعارضات خانوادگی می تواند به کودک کمک کند تا شب ها آرامش بیشتری داشته باشد. احتمال کابوس دیدن در بچه هایی که خواب کافی ندارند بیشتر است بنابراین والدین با تمهیداتی مراقب باشند که کودک به اندازه کافی بخوابد.وی درباره شیوه برخورد والدین با کودکی که کابوس دیده است توضیح می دهد که بهتر است والدین کنار او بروند ، به او آرامش دهند و با او صحبت کنند.
    اگر خوابش را تعریف می کند، گوش کنند و به هیچ عنوان او را مسخره نکنند. اگر از اسباب بازی آرامش می گیرد در اختیارش قرار دهند، به او اطمینان دهند در کنارش هستند و نمی گذارند چیزی او را اذیت کند و در مجموع به او آرامش دهند. گذاشتن چراغ خواب در اتاق خواب کودک، گفت و گوی روز بعد درباره خوابی که دیده و دادن اطمینان از صدمه نزدن به کودک هم می تواند کمک کننده باشد. در این سن می توان از قوه تخیل کودک به نحو احسن استفاده کرد به این ترتیب که اگر از هیولا و غول در خواب ترسیده بود، به او بگویند «تو هم یک قهرمان هستی که می توانی آن ها را شکست دهی»دادن جرات و شهامت به کودک با استفاده از قوه تخیل می تواند بسیار کمک کننده باشد و همزمان باید سعی کنند عوامل استرس زا را در محیط کم کنند.دقت کنید که ترساندن کودک با تهدیداتی مثل گدا و نمکی و غیره فقط باعث افزایش اضطراب و ترس در کودک می شود و در کودکی که کابوس می بیند می تواند به تشدید کابوس او منجر شود. اگر با وجود اقدامات کافی کودک بازهم کابوس می بیند باید از روان پزشک کمک بگیرند.

  2. 3 کاربر از aligol172 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #782
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض آنچه والدین باید درباره رشد فرزندشان بدانند...

    پایش رشد یکی از عمده ترین نیازهای جامعه اطفال امروز کشور ماست؛ چرا که زمانی بود که بیماری های قابل پیشگیری مشکل عمده بچه های ما بود اما این مساله با واکسیناسیون همگانی حل شد...
    سپس بیماری های اسهالی، خودشان را به عنوان مشکل عمده نشان دادند اما امروزه سوءتغذیه ای که ما در کشورمان از دو طیفش مشکل داریم (هم کم وزنی، هم بیش وزنی) مشکل عمده جامعه ماست و این قابل کنترل نیست مگر اینکه پایش رشد به صورت یک فرهنگ در کشور ما نهادینه شود.
    بسیار مهم است که در بدو تولد، نوزادان وزن شوند. در ۳ روزگی مجددا نوزادان باید وزن شوند. در ۱۵ روزگی و یک ماهگی و سپس تا یک سالگی ماهی یک بار، سال دوم هر ۲ ماه یکبار، سال سوم هر ۳ ماه یک بار و بعد از آن هر ۶ ماه یک بار. این وزن ها باید پشت کارت واکسن بچه ها درج و علامت زده شود و این علایم به هم وصل شود. خطی که از وصل شدن وزن بچه حاصل می شود، منحنی رشد این بچه است و مهم نیست که در کجای این منحنی قرار گرفته باشد. مهم این است که خطی که حاصل می شود، موازی خطوطی باشد که در منحنی رشد به صورت استاندارد وجود دارد.
    مقایسه بچه ها با همدیگر نیز اصلا درست نیست. هر بچه باید با خودش مقایسه شود و وسیله مقایسه هم همین منحنی رشد است. تا وقتی موازی باشد، عالی است. اگر سربالا برود، اضافه وزن وجود دارد و باید برای آن برنامه ریزی شود و اگر سر پایینی برود، کمبود وزن است و باز باید برنامه ریزی شود. بسیاری از مادران شکایت دارند که اشتهای بچه شان کم است و کم می خورد ولی وقتی منحنی رشد ملاحظه می شود، مشخص می شود که رشد بچه عالی است. بنابراین والدین باید عادت کنند که به جای قضاوت چشمی، با منحنی راجع به اشتها و رشد و تغذیه کودکان قضاوت کنند.
    ● کی باید رشد کودک پایش شود؟
    اگر شما هم مادر یک کوچولو باشید، حتما می دانید که برای کنترل و به اصطلاح پایش رشد او هر ماه باید به مراکز درمانی یا به پزشک مراجعه کنید تا از رشد کافی و سلامت کودک خود مطمئن شوید و در صورت بروز مشکل هرچه سریع تر و پیش از اینکه دیر شود، مراجعه کنید.
    ● پایش رشد یعنی چه؟
    پایش رشد یعنی اینکه مراقب رشد کودک خود باشیم و از اینکه او در سلامت کامل است و مشکلی ندارد، اطمینان حاصل کنیم.
    وزن کردن مرتب کودک و ثبت وزن او در کارت مخصوص مراقبت و رسم منحنی رشد به والدین کودک کمک می کند که از کفایت تغذیه کودک و سلامت او مطمئن شوند.
    کودکان زیر ۵ سال جزو گروه های در معرض خطر هستند. چرا که در این سال ها امکان دارد کودکان بیشتر دچار بیماری شوند. وقتی سخن از رشد مطلوب به میان می آید، باید به این نکته توجه کنیم که اگر بچه ها در سن خاصی مواد غذایی مورد نیاز را دریافت نکنند، دچار عوارض و مشکلاتی می شوند که در دوران بعدی هم نمی توان آن را جبران کرد. پایش رشد در واقع به مادر و مراقب کودک کمک می کند که در اولین مرحله اختلال رشد را شناسایی کنند بعد باید علت آن را پیدا کنند و سپس مادر و مراقب کودک با کمک یکدیگر برای رفع مشکل برنامه ریزی کنند.
    اگر بچه ها در این دوران با کمبود مواد مغذی مواجه شوند، به سلول ها، به ویژه سلول های مغزی او آسیب وارد می شود و احتمال دارد رشد کودک دچار اختلال شود. به همین علت، پایش رشد از اهمیت ویژه ای برخوردار است و مادرها باید این پایش رشد را با وسواس و دقت دنبال کنند.
    ● پایش رشد؛ رشد از کی و تا کی؟
    برنامه پایش از بدو تولد شروع می شود و تا پایان سال ششم زندگی کودک ادامه دارد. برای پایش رشد باید از کارت پایش رشد استفاده کرد. کارت پایش رشد، ابزاری بسیار ساده برای مراقبت از کودک است و در حقیقت، آینه سلامت اوست. اگر مادران به کارت مراقبت کودک نگاه کنند، متوجه می شوند که زمان تولد بچه با تاریخ مشخص شده است. همه مادران می دانند که روی کارت، خطوطی طراحی شده و براساس آن، کودکان هرماه مورد بررسی قرار می گیرند. این خطوط بیانگر میزان قد، وزن و دور سر کودک در حالت طبیعی است و قد و وزن و دور سر همه کودکان با آنها مقایسه شده و ثبت می شود. وزن کودک در اولین روز تولد را در خانه اول (جلوی مقدار وزنی که داشته) علامت می گذارند. برای ماه بعد، یک خط از یک ماهگی به طرف بالا رسم می کنند. سپس وزن کودک را اندازه گرفته و از روی عدد وزن هم یک خط به طرف داخل می کشند. محل برخورد این خط نقطه موردنظر است. به همین ترتیب هر ماه کودک را وزن کرده و این نقطه را پیدا می کنند. اما برای رسم نمودار باید نقطه هر ماه را یک خط به ماه بعد، وصل کنند. این خط در واقع رشد بچه را نشان می دهد و منحنی رشد به دست می آید. بهتر است برای هر کودک، عمل وزن کردن را در روز تولدش انجام دهند. مثلا اگر کودک در ۱۷ تیر به دنیا آمده، وزن کردن ماه بعدش ۱۷ مرداد و... همین طور به ترتیب جلو می رود.
    نکته مهم این است که بچه باید موازی خطوط از قبل چاپ شده در نمودار یا منحنی مرجع، رشد کند. اگر کودک هنگام تولد، وزنش کم باشد و حتی زیر خط صدک سوم قرار بگیرد، اما موازی خطوط رشد کند، مشکلی ندارد و سالم است. اما اگر در یک زمانی رشد متوقف شود و خط منحنی به جای اینکه موازی خطوط مرجع پیش رود به صورت افقی یا نزولی جلو برود، نشانه کمبود مواد مغذی در کودک است و او مشکل دارد. شاید کودک بیمار باشد و وزنش کاهش یافته یا به دلایلی بی اشتها شده است که باید این علت ها سریعا برطرف شود و بچه به وزن مطلوب برگردد. ما بارها دیده ایم که در این منحنی ها به دلیل اسهال کودکان، خطوط، سیر نزولی طی کرده و بعد از برطرف شدن آن و توجه کافی مادر به غذای بچه، دوباره وضعیت به حالت مطلوب برگشته است.
    ● خطر بی توجهی به پایش رشد
    اگر روند رشد کودک شما مطلوب نباشد، یعنی نمودار روی کارت رشد او افقی یا نزولی شود، نشانگر وجود ضعف و کمبود در کودک است. این به آن معنی است که کودک آمادگی ابتلا به بیماری ها را دارد. وقتی بچه ای سوء تغذیه داشته باشد، بیمار می شود و بیماری او طولانی تر می شود و سریع بهبود پیدا نمی کند و به همین دلیل بی اشتها می شود. دوباره این بی اشتهایی، سوء تغذیه او را تشدید می کند و این زنجیره سبب می شود که کودک ناتوان شود. کمبودهایی مثل کمبود روی و کمبود آهن ممکن است موجب بی اشتهای طفل باشد. در دوره نقاهت باید وعده های غذایی او را بیشتر کرد تا وزن از دست رفته را جبران کند. در دوره نقاهت کودک اشتهای بیشتری دارد و مادر باید مراقب باشد از این زمان برای تغذیه بهتر استفاده کند. کودکانی که مورد بی توجهی قرار می گیرند همیشه ضعیف و مستعد ابتلا به بیماری های متعدد هستند.

  4. 3 کاربر از aligol172 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #783
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض او وصل میکند، ما فصل میکنیم!

    بند ناف یک طناب عروقی متصل کننده است که جنین در حال رشد را به جفت متصل می کند. در حین رشد پیش از تولد، طناب نافی از همان تخم یا زیگوتی منشأ می گیرد که جنین از آن ساخته می شود...
    بند ناف حاوی دو شریان (شریان های نافی) و یک ورید (ورید نافی) است که درون یک ماده ژلاتینی به نام «ژله وارتون» قرار گرفته اند. ورید نافی خون اکسیژن دار و غنی از مواد مغذی را از جفت به جنین می رساند. برعکس، شریان های نافی خون خالی از اکسیژن و مواد مغذی را از جنین باز می گردانند. بند ناف از کیسه زرده و آلانتوئیس (که باقی مانده های آنها در بند ناف دیده می شود) ساخته می شود و بنابراین از همان سلول تخم یا زیگوتی که جنین را می سازد، منشأ می گیرد. بند ناف در هفته پنجم رشد جنین شکل می گیرد و جایگزین کیسه زرده به عنوان منبع تغذیه کننده جنین می شود. بند ناف به طور مستقیم به دستگاه گردش خون مادر متصل نیست ولی به جفت متصل می شود و جفت اجازه تبادل مواد بین خون مادر و جنین را بدون مخلوط شدن مستقیم آنها می دهد. بند ناف در یک نوزاد رسیده حدود ۵۰ سانتی متر درازا و حدود ۲ سانتی متر قطر دارد. قطر بند ناف درون جفت به سرعت کاهش پیدا می کند.شریان نافی دارای دو لایه اصلی است: یک لایه بیرونی متشکل از سلول های عضلانی که به صورت حلقه ای مرتب شده اند و یک لایه درونی از سلول های با آرایش نامنظم که درون مقدار زیادی ماده زمینه ای که با متاکروماتیک رنگ می گیرد، قرار گرفته اند. سلول های عضلانی صاف این لایه خارجی به طور کامل تمایز پیدا نکرده اند و تنها حاوی چند میوفیلامنت (رشته عضلانی) ریز هستند و بنابراین نقش فعالی در بسته شدن رگ های بند ناف پس از زایمان ندارند.
    انسداد بند ناف پس از تولد نوزاد
    بند ناف در صورت عدم مداخله خارجی، به طور فیزیولوژیک مدت کوتاهی پس از تولد نوزاد مسدود می شود. علت این پدیده تورم و روی هم خوابیدن ژله وارتون در پاسخ به کاهش درجه حرارت و تنگ شدن عروق خونی در نتیجه انقباض عضلات صاف است. در نتیجه یک گیره طبیعی ایجاد می شود که جریان خون را متوقف می کند. اگر این پدیده به طور طبیعی پیشرفت کند، انسداد فیزیولوژیک مذکور ۵ تا حداکثر ۲۰ دقیقه طول می کشد.
    درون بدن کودک نیز ورید نافی و داکتوس ونوزوس بسته می شوند و به صورت باقی مانده های فیبری تحلیل می روند که به آنها به ترتیب رباط گرد کبدی و رباط ونوزوم می گویند.بخشی از هر شریان نافی بسته می شود (و به صورت رباط های نافی داخلی در می آید) و بخش های دیگری از آن به بخشی از دستگاه گردش خون بدل می شود.
    بستن و بریدن بند ناف پس از زایمان
    معمولا در هنگام زایمان در بیمارستان های عمومی در حدود یک دقیقه پس از تولد بند ناف با زدن گیره مسدود می شود. در زایشگاه ها ممکن است این زمان تا ۵ دقیقه به تاخیر انداخته شود. بعد از زدن گیره، بند ناف بریده می شود. این عمل دردی ندارد زیرا بند ناف عصبی ندارد. با توجه به سفت بودن بند ناف برای بریدن آن باید از ابزار کاملا تیزی استفاده شود. با توجه به اینکه بریدن بند ناف پس از توقف نبض بند ناف (۵ تا ۲۰ دقیقه پس از تولد) انجام می شود، معمولا خون ریزی قابل توجهی رخ نمی دهد. پس از بریدن بند ناف، یک گیره پلاستیکی روی باقی مانده بند ناف قرار داده می شود تا زمانی که بند ناف خشک شده و کاملا بسته شود. ۷ تا ۱۰ روز ممکن است طول بکشد تا باقی مانده بند ناف خشک شود و بیفتد.
    بند ناف از ژله وارتون تشکیل شده است. یک ماده ژلاتینی که عمدتا از موکوپلی ساکاریدها ساخته شده است. بند ناف حاوی یک ورید حامل خون اکسیژن دار و مواد مغذی به سوی جنین و دو شریان است که خون بدون اکسیژن و مواد مغذی را از جنین خارج می کنند. گاهی تنها یک ورید و یک شریان در بند ناف وجود دارد. این وضعیت ممکن است با برخی ناهنجاری های جنینی همراهی داشته باشد، اما همچنین ممکن است با مشکلی همراه نباشد.
    بر خلاف بقیه بدن، ورید نافی خون اکسیژن دار و شریان نافی خون بدون اکسیژن را حمل می کند (تنها جای دیگر بدن که این گونه است وریدها و شریان های ریوی هستند که ریه ها را به قلب متصل می کنند) اما این نام گذاری ورید و شریان نافی تنها به این حقیقت مربوط می شود که ورید نافی خون را به سمت قلب جنین می آورد و شریان نافی خون را از آن خارج می کند.
    بند ناف از راه شکم وارد بدن جنین می شود، جایی که بعد از جدا شدن بند ناف، به ناف بدل می شود. ورید نافی درون بدن جنین به سمت شیار عرضی کبد می رود و آن را به دو قسمت تقسیم می کند. یکی از شاخه های آن به ورید باب کبدی متصل می شود و خون را به درون کبد می برد. شاخه دوم (داکتوس ونوزوس) حدود ۸۰ درصد خون ورودی را یا میانبر زدن کبد از راه ورید کبدی چپ درون ورید اجوف تحتانی می ریزد تا نهایتا به قلب برسد. دو شریان نافی از شریان های ایلیاک داخلی منشأ می گیرند در دو طرف مثانه حرکت می کنند و نهایتا وارد بند ناف می شوند.
    ذخیره خون بند ناف
    در سال های اخیر کشف شده است که خون بند ناف، یک منبع غنی و به راحتی قابل دسترسی از سلول های بنیادی تمایزنیافته است. این سلول های خونی بند ناف را می توان برای پیوند مغز استخوان مورد استفاده قرار داد.
    برخی از والدین خون بند ناف نوزادشان (به طور میانگین ۱۸۰ میلی لیتر) را در ابتدای تولد برای ذخیره درازمدت به صورت منجمد به یک بانک خون بند ناف می فرستند تا در صورتی که در آینده کودک نیاز به سلول های بنیادی بند ناف پیدا کرد(برای مثال پیوند مغز استخوان برای درمان سرطان خون) از آنها استفاده شود. ذخیره کردن خون بند ناف برای استفاده شخصی با توجه به هزینه بالای آن تنها در موارد وجود یک بیماری مشخص یا سابقه خانوادگی آن معقول به نظر می رسد. جدا از اینکه اغلب بیماری هایی که نیاز به استفاده از سلول های بنیادی در آنها وجود دارد، از قبل در سلول های خون بند ناف هم وجود دارند و بنابراین نمی توان از این خون برای درمان فرد استفاده کرد.
    در مقابل کارشناسان ایجاد بانک های عمومی خون بند ناف را توصیه می کنند. این بانک ها می توانند «سلول های بنیادی شبه رویانی مشتق از خون بند ناف» (CBE) را ذخیره کنند تا مانند پیدا کردن خون یا بافت پیوندی سازگار برای بیماران، از آنها برای پیوند به افراد سازگار استفاده شود. پژوهشگران همچنین از سلول های بنیادی خون بند ناف برای درمان بیماری هایی به جز سرطان خون، مانند آسیب مغزی و نوع یک دیابت استفاه کرده اند. تحقیقات مقدماتی برای استفاده از این سلول ها در درمان سکته مغزی و ناشنوایی هم انجام شده است.
    ذخیره سازی خون بندناف در دنیا در بانک های خصوصی و عمومی انجام می شود. در بانک خصوصی یا خانوادگی والدین با پرداخت هزینه نمونه خون بندناف نوزاد خود را برای استفاده احتمالی در آینده برای خودشان و یا سایر بیماران نیازمند ذخیره می کنند و نمونه در مالکیت آنان قرار دارد ولی در بانک عمومی که عمدتا توسط دولت یا موسسات خیریه اداره می شود، نمونه توسط والدین اهدا شده و در مالکیت بانک عمومی قرار می گیرد و هر فردی که به پیوند سلول های بنیادی نیاز داشته باشد می تواند از آن استفاده کند. در دنیا بیشترین نمونه ها مورد نیاز برای پیوند از بانک عمومی می باشد. در کشورمان بانک خون بندناف به صورت خصوصی و عمومی راه اندازی شده که در بانک عمومی به دلیل محدودیت بودجه تعداد نمونه ذخیره سازی شده جوابگوی بیماران نیازمند به پیوند نیست، ولیکن در بانک خصوصی به دلیل استقبال خانواده ها تاکنون بیش از ۱۳ هزار نمونه جمع آوری شده است که در نوع خود ذخیره سلولی ارزشمندی است که می تواند در صورت اهدا توسط خانواده ها برای بیماران نیازمند پیوند مورد استفاده قرار گیرد. آنچه حایز اهمیت است اینکه با توجه به نیاز روزافزون بیماران و عدم کفایت ذخیره سلولی بانک عمومی باید خانواده هایی که در بانک خصوصی نسبت به ذخیره سازی نمونه خون فرزند خود اقدام کرده اند برای به اشتراک گذاشتن نمونه خود مورد تشویق قرار گیرند تا اینکه ذخیره ارزشمند بتواند برای نجات جان انسان ها مورد استفاده قرار گیرد.
    Last edited by aligol172; 30-06-2011 at 15:13.

  6. 3 کاربر از aligol172 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #784
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض و عبور از 5 مانع دیگر...

    از میان مشکلاتی که ممکن است مادران در دوران شیردهی با آن مواجه شوند، برخی مشکل ها رایج تر و جدی تر به نظر می رسند. این نوشته، نگاهی می اندازد به علل و راه حل پنج مشکل از این دست...
    ۱) لمس یک توده حساس در پستان
    لمس توده حساس در پستان مادر شیرده احتمالا به علت بسته شدن یک یا چند مجرای شیری است که سبب التهاب بافت پستانی می شود و باید فورا درمان شود تا از عوارضی مثل ماستیت و آبسه جلوگیری شود. مادر باید هر ماه پستان هایش را معاینه کند و در صورت لمس توده با مشاهده کاهش اندازه آن پس از شیردهی بین توده های طبیعی پستان و توده هایی که نیاز به درمان پزشکی دارند تفاوت قایل شود. توده های پستان در زمان شیردهی شامل مجاری بسته شده و عفونت پستان و گاهی تومورهای خوش خیم است. که اگر مادر بلافاصله قبل از معاینه و با انجام اقدام های طبی به کودک شیر دهد، لمس توده یا درآوردن آن با سوزن کوچک آسان تر می شود.
    ۲) مشاهده خون در شیر
    وجود خون در شیر در صورتی که نوک پستان زخم نداشته باشد هم از نظر سرطان و هم مضر بودن برای شیرخوار همیشه نگران کننده است. خروج خون در آخر بارداری و دو هفته اول بعد از زایمان خطر چندانی ندارد و ممکن است به دلیل پارگی مویرگ های داخل پستان و احتقان عروقی باشد.
    ۳) ناکافی بودن شیر مادر
    عده ای از مادران تصور می کنند که شیرشان کافی نیست و این فقط تصور و برداشت مادر و اطرافیان آنهاست. چرا که کودک رشد خوبی دارد و وزن گیری او طبیعی است. علل مختلفی موجب می شود مادران این گونه فکر کنند. بعضی مادران انتظار دارند فرزندشان مثل کودکانی که از شیر مصنوعی تغذیه می کنند با فواصل زیاد یعنی هر ۴ ساعت یک بار تغذیه شوند و چون شیر مادر به سهولت هضم می شود و در نتیجه شیرخوار زود به زود گرسنه می شود مادر فکر می کند شیرش کم است. بعضی مادران هم چون فکر می کنند شیرمادر به خصوص قسمت اول شیر آبکی است، پس شیرشان کم است. برخی مادران هم بی قراری شیرخوار و گریه های مکرر او را دلیل کم بودن شیر خود می دانند.
    برخی از مادران هم وقتی می بینند شیرشان مثل سابق جاری نمی شود یا رگ کردن پستان خود را احساس نمی کنند یا قادر نیستند مثل گذشته شیر خود را بدوشند یا پستان هایشان کوچک شده آن را نشانه عدم کافی بودن شیر می دانند. در این موارد اگر منحنی رشد کودک موازی منحنی استاندارد باشد یعنی این تصورات خود مادر است و شیرش کافی است. اما گاهی از بدو امر و تولد نوزاد، شیر زیادی از پستان تراوش نمی شود. مشکل های مربوط به ساختار پستان و غدد شیرساز، جراحی های پستان یا رادیوتراپی پستان، بیماری های شدید مادر مثل عفونت و فشارخون بالا هم ممکن است سبب ناکافی بودن واقعی شیر مادر شود.
    ۴) امتناع شیرخوار از گرفتن پستان مادر وقتی کودک در گرفتن پستان سرسختی نشان می دهد یا امتناع می کند ممکن است مادر احساس درماندگی و آشفتگی کند و حتی در احساس مادری و توانایی خود شک کند. حتی ممکن است مادر احساس گناه کند. در این موارد لازم است به حرف های مادر خوب گوش کرده و احساساتش درک شود.
    باید به مادر اطمینان داد که احتمالا دلیلی برای رفتار کودکش وجود دارد. گاهی عفونت گوش یا برفک دهان کودک موجب امتناع شیرخوار از گرفتن شیر می شود اما این حالت پس از درمان عفونت و برفک رفع می شود. اگر نوزاد از روز اول پستان مادر را نگیرد باید از نظر تمام مشکل های پزشکی و بیماری ها معاینه شود. روزهای بعد ممکن است احتقان پستان مادر و رگ کردن شدید پستان مادر دلیل امتناع شیرخوار از گرفتن پستان باشد. اگر در هفته های اول تا ۴ عمر نوزاد باشد سردرگمی در گرفتن پستان، زخم نوک پستان ناشی از وضعیت نادرست شیردهی، احتقان پستان، برفک دهان، عفونت گوش نوزاد، حساسیت به موادغذایی یا داروی خورده شده از سوی مادر و تغییر مزه شیر می تواند دلیل این امر باشد.
    گاهی دردهای کولیکی کودک مانع از خوردن شیر مادر می شود. گاهی مادر بیان می کند که کودکش نمی داند با پستان او چه کار کند. ممکن است شیرخوار پستان را با حرص و ولع در دهان بگیرد اما قادر به چسبیدن به آن و تخلیه شیر نباشد. در این صورت نوک پستان زخم می شود و شیر کمتری می آید. از ۳ ماهگی به بعد با افزایش بازیگوشی کودک و توجه او به صداهای محیط و حرکت جالب و توجه به اشیای متحرک، وی پستان ها را رها می کند. بردن شیرخوار به یک اتاق تاریک و ساکت می تواند این مشکل را برطرف کند. اما گاهی هم عفونت های تنفسی ممکن است مکیدن و بلع را به علت گرفتگی بینی برای نوزاد سخت کند.
    دندان در آوردن، برفک دهان کودک، هوای گرم و تمایل کودک به از شیر گرفتن هم می تواند موجب امتناع شیرخوار از خوردن شیر شود. اما تغییرهای هورمونی، قرص های ضدبارداری، استفاده از عطر، صابون، ادکلن یا کرم متفاوت هم در مادر یا شنادر استخر با آب کلردار و تغییر در ظاهر مادر مثل رنگ کردن موها و عینک زدن هم می تواند روی امتناع شیرخوار از شیرخوردن اثر داشته باشد. تغییر مزه شیر، سیگار کشیدن مادر و ورزش طولانی قبل از شیر دادن و نوشیدن قهوه بیش از ۷۵۰ سی سی هم می تواند موجب شود کودک از گرفتن پستان امتناع کند.
    ۵) مساله بارداری مجدد
    معمولا بسیاری از کودکان، حین بارداری مجدد مادر شیر خوردن خود را خاتمه می دهند. تغییر مزه شیر مادر در طول بارداری اغلب در ۳ ماهه دوم بارداری رخ می دهد و در این مدت شیر مادر کم شده و مزه آن تغییر می کند. سوزش نوک پستان ناشی از هورمون ها ممکن است سبب قطع شیردهی شود. بعضی مادران تصمیم به ادامه شیردهی در طول بارداری می گیرند. اگر مادری بخواهد در طول بارداری به شیردهی ادامه دهد، باید او را تشویق کرد. سطح هیجانات مادر و کودک در بارداری غیرقابل پیش بینی است. انعطاف پذیری همراه با توجه به تغییر نیازها، کلیدی برای مثبت کردن تجربه شیردهی در طول بارداری است. این مادران به حمایت و پذیرش نیاز دارند. به آنها باید اطمینان داده شود که می توانند نیازهای کودکشان را از راه های مختلف برطرف کنند و راجع به راه های دیگری که می توان نیازهای عاطفی کودک را برآورده کرد، فکر کنند. بنابراین بهتر است در این شرایط سن کودک بررسی شود.
    کودک زیر یک سال به ندرت آمادگی از شیر گرفتن را دارد. برای کودک بالای یک سال به مادر پیشنهاد می شود که زمان های نیاز کودک به شیر خوردن را پیش بینی کرده و آن را با سرگرمی های دلخواه او جایگزین کند و بعد به عکس العمل او توجه کند. اگر باوجود سرگرمی های جایگزین شده کودک باز بخواهد شیر بخورد، پس شیر خوردن هنوز یک نیاز واقعی اوست. در این مورد از شیر گرفتن احتیاج به صرف وقت و انرژی زیادی از طرف مادر دارد. بسته به سن کودک، مادر می تواند برای او فنجان شیر فراهم کند یا این بچه ها ممکن است برای دلخوشی انگشت شست خود را بمکند.
    Last edited by aligol172; 30-06-2011 at 15:14.

  8. 3 کاربر از aligol172 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #785
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض ۵ سوال مهم درباره شیِر مادر

    ۱) اهمیت تغذیه مناسب در دوران شیرخوارگی و کودکی چیست؟
    ـ دو سال اول زندگی برای ارتقاء رشد و تکامل مطلوب و تامین سلامت انسان، دوره ای کلیدی و حیاتی است؛ زیرا در این دوره تاخیر رشد، بیماری های شایع کودکی و کمبود ریزمغذی ها می تواند آثار پایدار و غیرقابل جبرانی در سال های بعد بر جای گذارد. سوء تغذیه در این دوره سبب ابتلا به بیماری ها و افزایش احتمال مرگ و میر و تاخیر در تکامل ذهنی و حرکتی می شود و در درازمدت نیز با نقص عملکرد ذهنی و توانایی جسمی، اختلال در باروری و سلامت دوره نوجوانی و بزرگسالی همراه می شود. روش های نامناسب تغذیه دوران شیرخوارگی از علل مستقیم و عمده سوء تغذیه در طول سال اول زندگی است که زمینه ساز ۴۹% مرگ کودکان زیر ۵ سال و همچنین ابتلای کودکان به بیماری های عفونی و تشدید آنها می شود.
    ۲) تامین تغذیه مطلوب کودکان از کی باید شروع شود؟
    ـ تامین تغذیه مناسب شیرخواران و کودکان خردسال باید قبل از بارداری مادر با تامین تغذیه خوب و مراقبت او شروع شود و با مراقبت های ضروری برای بارداری سالم، زایمان ایمن و حمایت های پس از زایمان برای شروع به موقع و تداوم تغذیه با شیر مادر ادامه یابد. شیر مادر مایه حیات است و حیات هر کودک وابسته است به مواد مغذی و عوامل ایمنی بخش شیرمادر برای مقابله با عفونت ها؛ به ویژه تغذیه انحصاری با شیرمادر یعنی شیرمادر بدون هرنوع ماده غذایی دیگری در ۶ ماه اول عمر به عنوان روش بی نظیر تغذیه و پرورش شیرخواران معرفی شده است.از پایان ۶ ماهگی به بعد، غذاهای کمکی همراه با تداوم شیرمادر تا پایان ۲ سالگی ضروری است.
    ۳) مراسم هفته جهانی تغذیه با شیرمادر چرا برگزار می شود؟
    ـ همه ساله در سراسر جهان مراسم بزرگداشت هفته جهانی شیرمادر از ۱ تا ۷ آگوست برگزار می شود که در کشور ما مصادف با۱۰ تا ۱۶ مرداد است و این، در واقع، یک بسیج همگانی به منظور افزایش آگاهی های عمومی در مورد اهمیت تغذیه با شیرمادر، فراهم کردن اطلاعات و حمایت از تغذیه با شیرمادر است. هر سال برای هفته جهانی شیرمادر شعاری نیز انتخاب می شود که محور فعالیت های سال را مشخص می کند. شعار امسال تقویت و احیای ۱۰ اقدام دوستدار کودک است. ترویج تغذیه باشیرمادر از سال۱۹۷۰ موضوع مهم و مورد توجه سازمان های بین المللی بهداشتی بوده است. ۱۰ اقدام برای تغذیه موفق با شیرمادر در سال ۱۹۹۱ توسط این سازمان ها برای اجرا در بیمارستان ها به جهان معرفی شد و بیمارستان هایی که ۱۰ اقدام را اجرا می کنند، لوح دوستدار کودک دریافت می کنند. از جمله این ۱۰ اقدام، برقراری تماس پوستی مادر و نوزاد بلافاصله پس از تولد و شروع تغذیه با شیرمادر (آغوز) در ساعت اول تولد، هم اتاقی مادر و نوزاد در تمام مدت شبانه روز، تغذیه شیرخوار به طور مکرر برحسب تقاضای او و عدم استفاده از بطری و پستانک و هر نوع ماده غذایی دیگر و آموزش مادر است.
    ۴) اقدامات ۱۰گانه چه نقشی در تامین سلامت شیرخواران دارد؟
    ـ در مطالعات متعددی به اهمیت و نقش شروع تغذیه باشیرمادر ظرف ساعت اول تولد پی برده اند وآن را به عنوان شاخص کلیدی سلامت در بهداشت پیشگیری مطرح کرده اند. بر این اساس برآورد شده که شروع تغذیه باشیر مادر ظرف یک ساعت اول تولد می تواند مرگ دوره نوزادی را تا ۲۲% کاهش دهد. تماس پوست با پوست مادر و نوزاد بلافاصله پس از تولد یک فاکتور مهم برای شروع موفق شیردهی است که ارتباط بین مادرو نوزاد را پس از خروج از رحم دوباره برقرار می کند. این ارتباط نوزاد را گرم نگه می دارد؛ ضربان قلب و تنفس او را تثبیت می کند و پیوند عاطفی بین آنها را مستحکم می نماید و این پیوند عاطفی علاوه بر ایجاد محیط روانی مناسب رشد و نمو کودک از بسیاری از ناهنجاری های رفتاری و بزهکاری ها در آینده پیشگیری می کند. به علاوه نوزاد، آغوز، این هدیه الهی را به عنوان اولین تغذیه خویش دریافت می کند و در موفقیت حفظ و تداوم شیردهی نیز نقش به سزایی دارد. در مورد تک تک اقدامات ده گانه مطالعات زیادی انجام شده و مستندات بسیاری برای انتخاب آنها وجود دارد؛ تا حدی که شعار امسال هفته جهانی را تجدید و احیای این اقدامات انتخاب کرده اند.
    ۵) چه انتظاری از خانواده ها و سایر سازمان ها برای ترویج و حمایت از تغذیه با شیرمادر دارید؟
    ـ متاسفانه مشاهده می شود که برخی مادران با کوچک ترین مشکل شیردهی، مثل بروز زخم یا شقاق پستان و یا گریه شیرخوار، به تصور ناتوانی خود و ناکافی بودن شیرشان، خودسرانه تغذیه با شیر خشک را شروع
    می کنند. از مادران تقاضا می شود با اعتقاد به اینکه شیرمادر بهترین تغذیه برای شیرخوار است و با اعتماد به توانایی خود برای تولید بهترین شیر برای شیرخوارشان، به موقع و قبل از هر تصمیمی در مورد روش تغذیه فرزندشان به مراکز بهداشتی درمانی مراجعه کنند تا با حمایت و آموزش شیردهی بتوانند در این امر حیاتی موفق شوند. مادران محور و کلید اصلی موفقیت تغذیه شیرخواران باشیرمادر هستند و خود می توانند حامی و ارائه کننده اطلاعات به سایر مادران و نیز فرزندان خود به عنوان مادران آینده باشند و لذا توانمندسازی آنان باید در جامعه و خانواده همواره مد نظر باشد. حمایت مادران شیرده توسط سایر اعضای خانواده و به ویژه همسر در موفقیت مادر در امر شیردهی سهم به سزایی دارد.
    ما آموزش دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های پزشکی و پیراپزشکی و تامین کارکنان بهداشتی درمانی مجرب در ارزیابی تغذیه باشیرمادر، شناسایی مشکلات شیردهی، مشاوره وارائه کمک های عملی به مادران برای حل مشکلات شیردهی آنان را به عهده داریم اما آموزش همگانی و ارتقای آگاهی خانواده ها، نوجوانان و جوانان با همکاری آموزش و پرورش و صدا و سیما از اهمیت خاصی برخوردار است. در این خصوص، تعهد صدا و سیما و مطبوعات در مورد منع نمایش تغذیه مصنوعی درفیلم ها و سریال ها و ترویج فرهنگ تغذیه با شیر مادر با اصلاح باورهای غلط و مقابله با آثار تبلیغات سوء شرکت های تولید و توزیع شیرمصنوعی ضروری است.

  10. 3 کاربر از aligol172 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #786
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض وظایف مرد در دوران بارداری همسر

    اگر همسرتان به شما بگوید که جواب آزمایش بارداری اش مثبت شده، چه احساسی خواهید داشت؟ اینکه قرار است به زودی پدر شوید و باید چیزهای زیادی بدانید و کارهای زیادی انجام بدهید، احتمالا تا مدتی برایتان گیج کننده خواهد بود....
    در برخی کشورهای دنیا وقتی قرار است مردی به زودی پدر شود در کلاس های آموزشی خاصی ثبت نام می کند و با مسایل علمی در رابطه با نوع رفتار با همسر، قبل و بعد از فارغ شدن و تربیت فرزندان خود آشنا می شود و گاهی وقتی جلسه ای برای توضیح آمادگی های لازم برای فارغ شدن و روزهای پس از آن برای خانم ها برگزار می شود، همسر نیز می تواند حضور داشته باشد.
    حس پدرشدن برای هر مردی متفاوت است. برای بعضی مردان، این حس بلافاصله پس از دیدن جواب مثبت آزمایش همسرش ایجاد می شود اما برای برخی دیگر به آغوش کشیدن فرزند، چنین حسی را در پی خواهد داشت. اما در دوران بارداری همسرتان، آنچه از همه مهم تر است، احترام گذاشتن، صبر کردن و حضور همیشگی شما در کنار او است. بررسی ها و تحقیقات حالت عاطفی مادر و تاثیر آن روی جنین نشان می دهد که اگر مادر آرام باشد، کودک نیز آرامش خواهد داشت. نگرانی مداوم مادر در دوران بارداری، موجب ترشح هورمون هایی می شود که عامل فشار روحی هستند و بر اثر نفوذ این هورمون ها درون جفت، حالت مادر به کودک منتقل می شود. بنابراین پدران هم می توانند عامل نگرانی های مادر و فرزند باشند؛ هم می توانند با ایجاد آرامش و ایجاد محیطی امن و حمایتی و دور از هرگونه دغدغه و اضطراب به مادر کمک کنند تا کودکی را پرورش دهد که او هم فارغ از فشارهای روحی روانی باشد.
    حضور همسر در کنار یک زن باردار به او احساس امنیت خاطر می بخشد. به این ترتیب، زن می داند که کسی هست که پس از فارغ شدن، انتظارش را بکشد، کلمات محبت آمیز بگوید و نوازش های همسر، همگی در روحیه یک زن باردار تاثیر بسیار دارد.
    ● نقش همسر در حمایت از زن باردار
    مردان می توانند با انجام این کارها بیشتر خود را در این دوران سهیم بدانند:
    ۱) همراه همیشگی او باشید: سعی کنید در ویزیت های دوران بارداری همسرتان همیشه او را همراهی کنید. به صحبت های پزشک همسرتان گوش دهید. مطالب خواندنی را بخوانید و اجراکردنی ها را در کنار او اجراکنید. اگر نوار ویدیویی به شما داده شده، ببینید و حتی کتاب هایی را که درمورد بارداری، زایمان و مراقبت از نوزاد به شما توصیه می شود، بخوانید. حتی می توانید با همسرتان به فروشگاه کتاب بروید و در این زمینه ها کتاب تهیه کنید.
    ۲) در طرح ریزی مراقبت از نوزاد کمک کنید: با همسرتان در مورد اینکه نوزاد به چه وسایلی نیاز دارد صحبت و مشورت کنید. درمورد اتاق خواب و نحوه چیدمان اتاق او و جای خوابش تصمیم گیری کنید. قسمتی از خانه را که بسیار زیباتر، خوش رنگ تر و دارای تهویه و پنجره مناسب است با نظر هم برای او انتخاب کنید. اگر قرار است رنگ خاصی برای پرده یا دیوار اتاق او انتخاب کنید با هم مشورت کنید. با همسرتان خرید بروید و با هم به بودجه تان توجه کنید.
    ۳) آموختن و یادگیری را فراموش نکنید: اگر برایتان مقدور است سعی کنید با همسرتان به کلاس های آموزشی بارداری و زایمان بروید.
    به همسرتان کمک کنید تا در دوران بارداری همیشه سلامت بماند. به او کمک کنید تا غذاهای سالم بخورد ورزش کند و اگر سیگار می کشد، آن را ترک کند و هرگز الکل و داروهای غیرمجاز مصرف نکند.
    خطرهای خانگی و مواد خطرناک و سمی باید از او دور باشد. مانع از رفتن همسرتان به مکان های خطرناک شوید. خودتان هم سیگارتان را ترک کنید. دود سیگار شما برای مادر باردار و نوزاد ضرر دارد. اگر هر دو علاقه مند به ادامه روابط زناشویی تان هستید، این روابط را ادامه دهید. در بسیاری از موارد داشتن روابط زناشویی برای زوجین در بارداری، بی خطر است. البته می توانید با پزشک همسرتان هم مشورت کنید. برای جلوگیری از انتقال عفونت های جنسی از کاندوم استفاده کنید. البته بهتر است اگر به این بیماری ها مبتلا هستید، قبل از تصمیم گیری برای بارداری، آزمایش خون و HIV بدهید.
    ● نقش همسر در دوران شیردهی
    برای همسر خود یک حامی باشید. اگر همسرتان دوست دارد به فرزندش شیر بدهد، او را حمایت کنید. مرد با حضورش در تمامی لحظات شیر دهی، عوض کردن و خواباندن کودک می تواند حس امنیت را به همسرش منتقل کند. زن به خاطر زن بودنش نباید تمامی وظایف را به دوش بکشد.
    ● نقش همسر در تغذیه مناسب زن باردار
    رژیم شما تاثیر زیادی روی انتخاب موادغذایی همسرتان هم دارد. اگر تاکنون علاقه ای به خوردن میوه وسبزی های متنوع نداشتید، از هم اکنون هم خود و هم همسرتان باید خود را به خوردن این غذاها عادت دهید. غلات، حبوبات، کمی برنج، شیر کم چرب و لبنیات کم چرب، پنیر و ماست، گوشت بدون چربی و جوجه و مرغ، مقدار زیادی میوه و سبزی انتخاب های خوبی هستند. رعایت این رژیم غذایی برای سلامت همسر باردارتان و فرزند در حال رشد شما بسیار مفید خواهد بود. خودتان هم رژیم غذایی سالمی را انتخاب کنید چرا که رژیم برای شما که به تازگی صاحب فرزند شده اید، مفید است. او را تشویق کنید مایعات کافی بنوشد. در مورد مصرف داروهای گیاهی و مکمل ها هم با پزشک مشورت کنید و هرگز بدون مشورت پزشک دارویی را به همسرتان ندهید. چرا که مصرف داروهای بدون نسخه تاثیر بدی روی سلامت مادر و جنین دارد و حتی ممکن است به نوزاد صدمه بزند. این سوال ها را از خود بپرسید و پاسخ دهید:
    ▪ این کودک چقدر زندگی مرا تغییر می دهد؟
    ▪ چقدر باید برای رفع نیازهای کودکم هزینه کنم؟
    ▪ چگونه می توانم یک پدر خوب باشم؟
    ▪ در دوران بارداری همسرم چه کارهایی باید انجام دهم؟
    ▪ قبل از اینکه با همسرتان برای ویزیت های معمول بروید، سوال هایی را که برایتان بی پاسخ است روی برگه بنویسید تا در ملاقات با پزشک فراموش نکنید. از پرسیدن هرگونه سوالی از پزشکتان خجالت نکشید.
    ▪ اگر همسرتان نیاز به سونوگرافی دارد، در سه ماهه دوم و سوم حتما با او همراه شوید. در این صورت قادر هستید سر، دست ها و پای نوزاد خود را ببینید. حتی از هفته ۲۰ به بعد قادر هستید جنسیت فرزند خود را بدانید.
    ● هزینه های نورسیده
    خیلی از پدر و مادرها از اینکه نوزاد نورسیده شان چقدر هزینه برایشان به ارمغان آورده است، تعجب می کنند البته هزینه های جانبی تر تولد نوزاد با برنامه ریزی های قبل از تولد قابل کنترل است. می توان از این هزینه های تازه خیلی راحت کاست. می گویید چگونه؟ به این ۶ مورد توجه کنید:
    ▪ نگاهی به بودجه تان بیندازید. یک نوزاد چگونه می تواند روی درآمد و مخارج شما اثر بگذارد؟
    ▪ به این نکته بیندیشید که آیا قرار است همسرتان در بیمارستان خصوصی زایمان کند یا دولتی؟ آیا بیمه هستید و بیمه هزینه های زایمان را تقبل می کند یا چقدر هزینه بر عهده خود شماست؟
    ▪ آیا جامعه و محل کارتان حمایتی را برایتان در نظر گرفته است؟
    ▪ چقدر مرخصی خواهید داشت؟
    ▪ بیمه بهداشتی دارید؟ چقدر از هزینه های تولد نوزاد و بارداری همسرتان را با بیمه می توانید پرداخت کنید؟
    ▪ آیا عادت دارید پس انداز کنید؟ از پس اندازتان چقدر برای این تولد در نظر گرفته اید؟
    ▪ وسایل ضروری و موردنیاز نوزادتان را یادداشت کنید. ببینید کدام وسیله ضروری است و خرید آن لازم است و از کدام می توان صرف نظر کرد. اگر فرزند بزرگ تری دارید، ببینید کدام وسیله او را می توان برای این نوزاد مورد استفاده قرار داد.
    ▪ از قبل از تولد و در طول بارداری برای اینکه زیاد دچار سردرگمی و مشکل مالی نشوید وسایل را به تدریج خریداری کنید.
    ▪ اگر در مورد هزینه های جانبی زایمان و تولد نگران هستید، با یکی از اعضای خانواده و دوستان نزدیک خود صحبت کنید.

  12. 3 کاربر از aligol172 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #787
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض چرا بعضی دندانها بی حس نمیشوند؟

    بیشتر آنهایی که به مطب های دندان پزشکی مراجعه می کنند و قرار است درمان های دندان پزشکی یا جراحی های داخل دهان انجام دهند، درباره داروهای بی حسی موضعی زیاد می پرسند...
    گاهی بعضی ها باوجود تزریق ۴ یا ۵ داروی بی حسی، اصلا بی حسی عمیقی را تجربه نمی کنند و مجبور می شوند درمان های دردناکی را تحمل کنند.
    دکتر امین یمنی، متخصص جراحی دهان و فک و صورت و عضو هیات مدیره انجمن جراحان فک و صورت ایران، در گفتگو با «سلامت» به این پرسش و پرسش هایی از این دست پاسخ می دهد که چرا گاهی داروهای بی حسی دندان پزشکی روی بعضی ها چندان اثر نمی کند؟!
    ▪ در چه مواردی، داروهای بی حسی خوب اثر نمی کنند؟
    ـ ببینید؛ علت های زیادی برای نرسیدن به یک بی حسی خوب وجود دارد؛ مثلا عفونت در محل تزریق می تواند یکی از عوامل بی حس نشدن دندان های مجاور باشد، چرا که به خاطر عفونت ما محیطی اسیدی داریم که اثر داروی بی حسی را خنثی می کند یا وقتی که عفونت وجود دارد، تعداد پالس های دردناک به قدری زیاد است که داروی بی حسی نمی تواند تمام آنها را بلوک کند. در شرایط عفونی همچنین به علت التهاب، عروق خونی اطراف ناحیه عفونت زیادتر می شود و داروی بی حسی را خیلی سریع از محیط خارج می کند. گاهی بعضی از نواحی فک دارای عصب گیری چندگانه است و وقتی ناحیه با روش معمول بی حس می شود، عصب های فرعی ناحیه بی حس نمی شوند و بیمار هنوز درد دارد. ضمن اینکه فک همه آدم ها مثل هم نیست و تفاوت های آناتومیک زیادی بین آنها وجود دارد. از آنجایی که دندان پزشکان به طور معمول برای بیماران تزریقات مشابهی را انجام می دهند، این تفاوت آناتومیکی می تواند باعث شود تا تزریق در محل مناسب صورت نگرفته باشد. همچنین در مواردی که بیماران از داروهای مخدر، آرام بخش و مواد اعتیادآور استفاده می کنند، آستانه تحمل دردشان کاهش پیدا می کند. به همین دلیل این افراد با میزان مصرف داروهای متداول بی حسی، بی حس نمی شوند و نیاز به مقدار بیشتری تزریق برای رسیدن به بی دردی کامل دارند. در خصوص موارد دیگر هم باید بگویم که گاهی تکنیک های غلط تزریق توسط دندان پزشک یا استفاده از داروهای تاریخ گذشته باعث می شود داروی بی حسی، اثر خودش را از دست بدهد.
    ▪ حساسیت داروی بی حسی چه علایمی دارد؟ و چه فرقی با حساسیت های متداول دارد؟
    ـ خب، تزریق های داروهای بی حسی موضعی حاوی مواد رگ فشار هستند. بعضی وقت ها اتفاق می افتد که مواد بی حسی مستقیما داخل عروق تزریق می شوند و مواد رگ فشار باعث افزایش ضربان قلب می شود و بیمار تپش قلب شدیدی را حس می کند. این حالت می تواند تا چند دقیقه ادامه داشته باشد و بعد برطرف بشود. راه جلوگیری از بروز این حالت این است که تمام تزریق های دندان پزشکی را آهسته انجام داد. در این حالت هم درد تزریق خیلی کم می شود و هم اگر درون رگ تزریق بشود به آرامی انجام می شود و تپش قلب به ندرت رخ می دهد. اما بعضی افراد به خاطر ترس از تزریق بی حسی در دندان پزشکی (مثل ترس از دیدن خون) به محض دیدن سرنگ تزریق، دچار برخی واکنش های روانی و فیزیولوژیک ناخواسته می شوند که نتیجه اش از دست دادن هوشیاری و سنکوپ (از حال رفتگی) است. این حالت معمولا در آقایان ۳۰ تا ۴۰ سال شایع است. بهترین حالت برای رفع این مشکل خواباندن بیمار به حالت طاق باز و بالا گرفتن پاهای او توسط همراهان یا پزشک است. با این کار برگشت خون به مغز تسریع شده و هوشیاری بیمار برمی گردد. گزارش های خیلی کمی از آلرژی به ماده بی حسی لیدوکایین موجود است. با مصرف داروهای بی حسی آمیدی (لیدوکایین) معمولا واکنش ایجاد نمی شود. با این حال گزارش هایی در تاریخچه پزشکی بیماران یا مقاله هایی ارایه شده که نشان می دهد آمار بروز آلرژی افزایش یافته است. مهم ترین ماده ای که باعث بروز آلرژی می شود عامل محافظت کننده دارو است. امروزه سعی می شود تا موادی را تولید کنند که فاقد این گونه مواد افزودنی باشد. علایم آلرژی نسبت به داروهای بی حس موضعی عبارتند از درماتیت (التهاب پوست)، اسپاسم برونش ها (حمله آسمی) و آنافیلاکسی سیستمیک (واکنش حساسیت عمومی).
    ▪ در چه مواردی از آمپول های مخصوص بی حسی استفاده می شود؟
    ـ از دید بعضی ها، ما در دندان پزشکی دو نوع آمپول داریم؛ آمپول های معمولی و آمپول های مخصوص. واقعیت این است که برای بی حسی دندانی، دو نوع آمپول وجود دارد. یکی لیدوکایین با تنگ کننده های عروقی (اپی نفرین) است و دیگری آمپول های بی حسی بدون اپی نفرین. در مواردی باید از داروهای بی حسی موضعی حاوی تنگ کننده های عروق اجتناب کرد یا حداقل میزان ممکن را استفاده کرد؛ این موارد عبارتند از:
    ۱) بیمارانی که فشارخون سیستولیک آنها بیش از ۲۰۰ میلی متر جیوه یا فشارخون دیاستولیک آنها بیش از ۱۱۵ میلی متر جیوه باشد،
    ۲) بیمارانی که پرکاری تیرویید کنترل نشده دارند،
    ۳) کمتر از ۶ ماه از سکته مغزی یا قلبی شان گذشته یا آنژین صدری ناپایدار دارند و یا ضربان قلبشان نامنظم است یا کمتر از ۶ماه از انجام جراحی پیوند شریان کرونری قلب (بای پس) آنها گذشته.
    ۴) بیمارانی که تحت بی هوشی عمومی با ترکیب های هالوژن هستند.

  14. 3 کاربر از aligol172 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #788
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض چگونه در ماه رمضان دهانی خوش بو و دندانهایی سالم داشته باشیم؟

    معمولا در ماه رمضان، مطب های دندان پزشکی خلوت می شود؛ چون بیشتر بیماران تلاش می کنند قبل از آغاز این ماه، تمام کارهای دندان پزشکی، جراحی ها و ترمیم دندان هایشان را انجام دهند تا در این ماه با خیال آسوده فقط به روزه و عبادت بپردازند. اما در مقابل، بیماران جدیدی در این ماه به مطب دندان پزشکی می آیند. این بیماران معمولا کسانی هستند که با مشکلات جدیدی روبه رو شده اند؛ بوی بد دهان، خشکی و سوزش دهان و مشکلاتی از این دست. با هم نگاه گذرایی به علل و راه حل این مشکلات می اندازیم...
    بعضی افراد از خشکی و سوزش بافت های دهان طی روزه داری گله می کنند یا حتی گاهی متوجه خشکی دهانشان نیستند و فقط احساس می کنند وقتی روزه می گیرند در مخاط دهانشان احساس سوزش و گاهی درد دارند.
    این حالت کاملا طبیعی است چون هنگام روزه داری و در طول روز، هیچ گونه مایعی از راه دهان مصرف نمی شود و می تواند موجب خشکی بافت های دهان شود. معمولا بزاق نقش مرطوب کردن دهان را بر عهده دارد. بنابراین به نظر می رسد افرادی که به دلایل متفاوت میزان ترشح بزاقشان کاهش یافته، بیشتر با این مشکل در روزه داری روبه رو شوند. از جمله این افراد می توان به کسانی که دیابت یا بیماری قند دارند، اشاره کرد.
    خشکی دهان می تواند موجب احساس گلودرد مداوم، احساس سوزش در گلو، اشکال در صحبت کردن، سخت شدن بلعیدن آب دهان و خشکی مجاری بینی شود.
    فراموش نکنید بزاق نقش مهمی در دهان ایفا می کند و آن شستن باقیمانده مواد غذایی از دهان و خنثی کردن اسید تولیدشده به وسیله پلاک های میکروبی روی دندان هاست بنابراین اگر به خشکی دهان مبتلا هستید، به سادگی در خطر پوسیدگی دندانی قرار خواهید گرفت چون اسیدهای روی سطوح دندان، پاک نمی شود و در مجاورت مینای معدنی دندان ها قرار می گیرد و به زودی باعث پوسیدگی دندان ها می شود.
    برای حل این مشکل و افزایش بزاق دهانتان، می توانید آدامس های بدون قند بجوید یا از دهان شویه ها استفاده کنید. البته ممکن است این راهکار در ماه رمضان برای رفع خشکی دهان که ناشی از روزه داری است چندان قابل استفاده نباشد. بنابراین تلاش کنید در طول روز چند بار دهانتان را با آب بشویید. اگر با این روش، مشکل شما برطرف نشد، می توانید با مشورت دندان پزشکتان از قرص هایی که ترشح بزاق را افزایش می دهند، استفاده کنید.
    ● پوسیدگی دندان ها
    در این ماه هنگام روزه داری شما باید بیش از گذشته مراقب پوسیدگی دندان هایتان باشید، چون علاوه بر کاهش ترشح بزاق، کمتر در طول روز به مسواک زدن و نخ کشیدن دندان هایتان توجه می کنید. در گذشته برای از بین بردن میکروب ها از آنتی بیوتیک ها و آنزیم ها استفاده می شد ولی امروزه همه معتقدند استفاده از روش های فیزیکی مثل مسواک زدن برای برداشتن پلاک بهترین روش است. بسیاری از غذاهایی که برای افطار یا سحر میل می کنید موجب می شوند باکتری ها در دهانتان تولید اسید کنند.
    مجموعه غذا و باکتری و محصولات تولید شده به وسیله میکروب ها، پلاک دندانی نام دارد که معمولا با چشم دیده نمی شود. فراموش نکنید فقط غذاهای شیرینی مثل شیرینی، زولبیا و بامیه و حلوا موجب پوسیدگی دندان نمی شوند؛ بلکه مواد نشاسته ای مثل نان و غلات نیز باعث تولید اسید می شوند. پلاک دندانی باعث تحریک لثه ها، جدا شدن لثه از دندان و نهایتا تخریب استخوان مجاور دندان ها می شود. شاید تصور کنید شست وشوی دهان با آب دندان ها را پاک و تمیز می کند ولی پلاک میکروبی ورقه ای چسبیده به سطح دندان است که به سادگی پاک نمی شود. بنابراین کافی نیست فقط با آب پس از صرف سحری یا افطار دهانتان را بشویید. تنها راه و موثرترین روش، مسواک زدن است.
    به طور کلی بهتر است بعد از هر وعده غذایی، دندان ها مسواک زده شوند ولی چون هنگام روزه داری فقط دو وعده غذایی در صبح و شب مصرف می شود، تلاش کنید بعد از این دو وعده دندان هایتان را مسواک بزنید و نخ بکشید. نکته مهمی که وجود دارد این است که در مسواک زدن باید پلاک میکروبی را از روی دندان هایتان بردارید اما بسیاری از افراد هنگام مسواک کردن فقط به حذف خرده های غذایی از روی دندان هایشان فکر می کنند. توجه کنید خرده های باقیمانده غذا معمولا با حرکت لب، زبان، گونه و جریان بزاق از روی دندان ها پاک و شسته می شوند. بنابراین لازم است با دقت و حوصله مسواک بزنید.

  16. 3 کاربر از aligol172 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #789
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض کدام بدتر است: سیگار، پیپ یا قلیان؟

    سرطان ریه یکی از شناخته شده ترین و خطرناک ترین سرطان هاست که سالانه تعداد زیادی از مردم به آن مبتلا می شوند. از طرفی، این سرطان با مصرف دخانیات ارتباط تنگاتنگی دارد؛ به طوری که تقریبا۸۰ درصد موارد سرطان ریه به استعمال قلیان، پیپ و سیگار مرتبط است....
    اما ممکن است این سوال برایتان پیش بیاید که کدام یک از این محصولات دخانی خطرناک ترند و احتمال ابتلا به این سرطان را بیشتر می کنند؟ برای پاسخ به این سوال، گفت وگوی ما را با دکتر محمدرضا معدنی، معاون اجرایی جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات ایران، بخوانید.
    ▪ آقای دکتر! تاریخچه استعمال دخانیات به چه زمانی برمی گردد؟
    ـ مصرف مواد دخانی در دنیا بالغ بر ۲ هزار سال قدمت دارد و در طول این مدت هم دستخوش تحولات زیادی شده است. نخستین بار بومیان قاره آمریکا در دوران باستان به خواص گیاه تنباکو پی بردند. کریستف کلمب و همراهانش در سال ۱۴۹۲ میلادی به جزیره ای بین آمریکای شمالی و جنوبی رسیدند و متوجه شدند که افراد بومی این منطقه گیاهی عجیب را روی آتش ریخته و دود آن را داخل ریه های خود فرو می برند. کریستف کلمب به تصور اینکه این گیاه، ماده ای جادویی دارد، هنگام بازگشت مقداری از برگ ها و دانه های آن گیاه را با خود به اسپانیا برد و به این ترتیب توتون به اروپا راه یافت و مردم اروپا این گیاه را توباکو نامیدند که در ایران به تنباکو معروف است. توتون که در سال ۱۶۰۵ میلادی در عثمانی، مصر و هند شناخته شده بود، توسط پرتغالی ها وارد ایران شد. اگر چه برخی بر این باورند که توتون نخستین بار در سال ۱۵۹۰ میلادی وارد ایران شده است اما بررسی اسناد تاریخی نشان می دهد مصرف دخانیات در زمان شاه عباس در ایران رواج پیدا کرد.
    ▪ ظاهرا سیگار پرمصرف ترین محصول دخانی در سراسر دنیاست. همین طور است؟
    ـ بله؛ سیگار جزو یکی از مهلک ترین محصولات اعتیادآور ساخته دست بشر است و از برگ کاغذ، فیلتر، توتون و اسانس و مواد نگهدارنده ساخته می شود. در این بین باید گفت که خطر اصلی را دود ناشی از استعمال این ترکیب ایجاد می کند.
    ▪ منظورتان از خطر جدی چیست؟
    ـ ببینید؛ دود سیگار دارای دو جریان اصلی و کناری است. جریان اصلی هنگام پک زدن وارد دهان و ریه می شود و جریان کناری در فاصله پک زدن ها از انتهای سیگار و هنگام بازدم وارد محیط و سپس ریه می شود که این دود از ۴ هزار ماده مختلف با آثار آنتی ژنی، جهش زایی، سرطان زایی، دارویی و... تشکیل شده است. در عین حال، دود سیگار شامل ۲ بخش ذره ای و گازی است. بخش گازی ۸۵ درصد دود سیگار را تشکیل می دهد و اکسیژن، نیتروژن و مونواکسیدکربن اجزای اصلی آن هستند. مونواکسیدکربن میل ترکیب زیادی با هموگلوبین خون دارد و در رقابت با اکسیژن برای ترکیب با هموگلوبین پیروز می شود. در نتیجه انتقال اکسیژن به بافت های بدن کاهش می یابد. بخش ذره ای نیز ۱۵ درصد دود سیگار را تشکیل می دهد و نیکوتین و قطران مهم ترین مواد تشکیل دهنده بخش ذره ای هستند. در عین حال، نیکوتین ماده اصلی و موثر دود سیگار است که اعتیادآور بوده و با عوارض قلبی عروقی و ایجاد اختلال در سیستم عصبی همراه است.
    ▪ آیا سیگارهای لایت، همان طوری که کارخانجات سیگارسازی ادعا می کنند، واقعا کم خطرترند؟
    ـ نه! به رغم قرن ها نوآوری تبلیغاتی، ادعاهای اغراق گونه، ایجاد ذهنیت بی خطر بودن یا کم جلوه دادن خطر برای سلامت، هیچ شواهد و مدارک مستندی وجود ندارد که نشان دهد سیگارهای Light (سبک) یا Mild (ملایم)، کم ضررتر از سیگارهای معمولی هستند و به طور کلی، وجود ۴۰ نوع ماده سرطان زا در دود انواع سیگار به اثبات رسیده است.
    ▪ اگر سیگار را با قلیان مقایسه کنیم، به چه نتیجه ای می رسیم؟ قلیان مضرتر است یا سیگار؟
    ـ با وجود اینکه قلیان کمتر مصرف می شود اما حجم دودی که از آن وارد بدن می شود ۱۰ تا ۲۰ برابر دود ناشی از مصرف سیگار است. یک نخ سیگار معمولا ۵۰۰ سی سی تا یک لیتر دود تولید می کند اما یک بار استفاده از قلیان ۱۰ تا ۲۰ لیتر دود تولید خواهد کرد و درواقع، سرو یک نوبت قلیان برابر با استعمال ۷۰ نخ سیگار است. از طرف دیگر سیگار معمولا انفرادی مصرف می شود اما از یک قلیان صدها نفر استفاه می کنند. البته این روزها هنگام سرو قلیان در مراکز تفریحی، سر یک بارمصرف قلیان در اختیار مشتریان قرار می گیرد تا به اصطلاح از انتقال بیماری ها جلوگیری شود اما باید گفت این لوله قلیان است که حاوی انواع باکتری و ویروس است و ناقل بیماری هایی مانند سل و هپاتیت است. نمی توان میزان مصرف افراد را نیز نادیده گرفت. مثلا شخصی که روزی یک بار قلیان می کشد، در مقایسه با فردی که روزی یک پاکت سیگار مصرف می کند، احتمالا زودتر به سرطان ریه مبتلا خواهد شد.
    ▪ کدام ضلع مثلث دخانیات، سلامت مصرف کنندگان را بیشتر تهدید می کند: سیگار، پیپ یا قلیان؟
    ـ همه شان به نوعی سلامت را به خطر می اندازند و نمی توان گفت یکی از آنها از دیگری بهتر یا بدتر است اما برای بیان خطرهای پیپ باید از سیگار برگ شروع کنیم. سیگار برگ در واقع تنباکوی پیچیده شده در برگ تنباکو است و عموما مقدار تنباکوی این سیگارها چند برابر سیگارهای معمولی است و گاهی مقدار تنباکوی موجود در سیگار برگ به اندازه ۲۰ سیگار معمولی است. البته در مورد مصرف پیپ در مقایسه با سایر محصول های دخانی مطالعه های کمتری انجام شده است. با این وجود، بیشتر حقایقی که در مورد سیگار برگ وجود دارد در مورد پیپ هم مصداق پیدا می کند. به طور مثال، دود ناشی از پیپ در مقایسه با سیگار قلیایی تر است و بنابراین برای ایجاد اعتیاد بالا به نیکوتین نیاز به استنشاق مستقیم آن به ریه وجود ندارد. در عین حال، به واسطه میزان بالای تنباکوی استفاده شده در پیپ، مصرف کنندگان و اطرافیان با دودی معادل سوختن چند نخ سیگار مواجه می شوند. از طرفی، مصرف کنندگان پیپ شانس بالاتری برای ابتلا به بیماری از جمله بیماری انسدادی مزمن ریوی و سرطان های دهان، سر، گردن، حنجره، مری و ریه دارند.
    ▪ یعنی نمی توان با قطعیت گفت که کدام یک از اینها خطرناک ترند؟
    ـ همین طور است اما باز هم بستگی به میزان مصرف دارد. فرض کنید بخواهیم ۳ نفر را با شرایط یکسان از نظر سن، جنسیت، موقعیت زندگی و... با هم مقایسه کنیم که اولی روزانه یک پاکت سیگار مصرف می کند، دومی مصرف مداوم پیپ دارد و فرد سوم روزی یک ساعت قلیان می کشد. مسلما آنهایی که پیپ و قلیان می کشند زودتر از فرد سیگاری با مشکل مواجه می شوند. اما نکته بسیار مهم این است که درنهایت هر ۳ این افراد، جان خود را به واسطه مصرف دخانیات از دست می دهند یا حداقل کمتر از افراد دیگر عمر می کنند و سالیان سال باید با انواع بیماری ها و سرطان ها دست و پنجه نرم کنند.

  18. 3 کاربر از aligol172 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #790
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض گرما با اعصاب چه میکند؟

    نتایج تحقیقات متعدد نشان می دهد که هر سال هم زمان با آغاز فصل گرما میزان درگیری های ناشی از پرخاشگری و بی حوصلگی حداقل ۳۰ درصد بیشتر می شود....
    در تابستان به دلیل تعریق بیشتر و خروج بیشتر کلریدسدیم از بدن و تاثیر این فعل و انفعال شیمیایی بر سلسله اعصاب مغز، آستانه تحمل افراد پایین می آید وآمار پرخاشگری بالاتر می رود. در این باره با دکتر محمدرضا خدایی، روان پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی گفت وگویی کرده ایم که می خوانید.
    ▪ آقای دکتر! آیا گرما و فصل تابستان بر آستانه تحمل افراد موثر است یا نه؟
    ـ بله. ببینید، بدن انسان مانند یک ترازو است که یک کفه آن را استرس و کفه دیگر آن را مهارت هایی تشکیل می دهد که می توانیم برای مقابله با استرس از آنها کمک بگیریم. حال اگر یک کفه ترازو سنگینی کند، مثلا میزان استرس ها افزایش و بهره گیری از مهارت های مقابله کاهش یابد، در روان فرد اختلال ایجاد می کند و موجب بروز مشکل خواهد شد. در عین حال، عصبانیت و خشم، خودخوری و کلافگی نیز از جمله پیامدهای بعدی این اختلالات است که بر میزان آستانه تحمل افراد تاثیر ویژه ای می گذارد. گرما از جمله علت های بیرونی و استرس زا است که موجب می شود تعادل دوکفه ترازو به هم بخورد و آستانه تحمل کاهش یابد. البته گاهی علت های درونی به علت های بیرونی اضافه می شود.
    ▪ منظورتان از علت های درونی و بیرونی چیست؟
    ـ بعضی از شخصیت ها مانند شخصیت های زودرنج و حساس در مقابل گرما تحمل کمتری دارند و دقیقا به همین دلیل، آستانه تحمل آنها خیلی زود پایین می آید و سریع عصبانی می شوند. گاهی نیز گرما عامل دوم است. مثلا سیکل ماهانه خانم ها موجب بروز تغییرات هورمونی بدن می شود و آستانه تحمل آنها را کاهش می دهد. حال اگر عامل گرما هم به آن اضافه شود، فرد تحریک پذیرتر می شود و نسبت به موضوع های کم اهمیت هم واکنش نشان می دهد و خشمگین می شود. اما گرما یک عامل بیرونی است و دقیقا مانند سر و صدا و ترافیک عمل می کند.
    ▪ این موضوع از لحاظ فیزیولوژیک چگونه توجیه می شود؟
    ـ فصل تابستان با گرمای نسبتا شدید همراه است و این گرما موجب افزایش تعریق بدن می شود. حین عمل تعریق، حجم مایعات و الکترولیت های بدن کاهش می یابد. همین تغییر الکترولیت ها موجب اختلال در عملکرد مغز می شود و بدن آمادگی تحمل بسیاری از موارد حتی ساده و غیرمهم را نیز از دست می دهد. از طرف دیگر در تابستان طول روزها بلند و طول شب ها کوتاه است و دقیقا به همین علت، میزان خواب افراد هم کاهش می یابد. در این شرایط، بی خوابی به عامل گرما افزوده می شود و با تاثیر روی عملکرد مغز، بر آستانه تحمل فرد تاثیر می گذارد.
    ▪ اگر نتوانیم از کاهش آستانه تحمل مان جلوگیری کنیم و عصبانی شویم، چه کارباید بکنیم؟ آیا می توانیم با وجود کلافگی ناشی از گرما، باز خشم مان را کنترل کنیم؟
    ـ نکته مهم این است که برای پیشگیری از کاهش آستانه تحمل در گرما در قدم اول باید محیط را مناسب سازی کنیم. مثلا اگر در حال رانندگی هستیم و در اوج ساعات پرترافیک و گرم قرار داریم، باید هوای داخل اتومبیل مان را خنک نگه داریم. به این معنا که هرچند وقت یک بار کولر ماشین را روشن کنیم یا شیشه ها را کمی پایین بیاوریم تا تبادل هوا صورت گیرد. در قدم دوم باید در طول روز مایعات خنک (نه سرد و یخ زده) مصرف کنیم تا تحمل گرما برای مان آسان تر شود. استحمام روزانه نیز در کاهش عصبانیت های فصل گرم موثر است زیرا عرق و ضایعات ناشی از آن را از روی سطح پوست بدن پاک کرده و از کاهش آستانه تحمل افراد تا حد زیادی جلوگیری می کند. از طرف دیگر، استحمام موجب حفظ روحیه شاداب و القای حس سرزندگی افراد می شود و همین موضوع می تواند از بروز عصبانیت ها و حتی خودخوری های گاهی نا به جا پیشگیری کند. البته نقش پوشش را نیز نمی توان نادیده گرفت.
    ▪ یعنی اینکه نوع پوشش ما در میزان آستانه تحمل مان در تابستان موثر است؟ یعنی مثلا لباسی که پوشیده ایم می تواند مانع بروز خشم ما شود؟!
    ـ موضوع را جالب عنوان کردید اما جوابتان واقعا مثبت است. لباس های رنگ تیره و پلاستیکی تعریق بدن را افزایش می دهند و همان طور که به آن اشاره کردم، این تعریق تغییر در الکترولیت های بدن را به دنبال دارد و آستانه تحمل فرد را در گرما کاهش می دهد. در مقابل پوشیدن لباس هایی با رنگ روشن و از جنس نخ و پنبه، حس گرم بودن هوا را کمتر القا می کند و از تعریق زیاد بدن هم جلوگیری می کند و بالطبع موجب کاهش بروز خشم و عصبانیت می شود.
    ▪ درنهایت، برای کنترل خشمی که به وجود آمده، باید چه اقداماتی انجام دهیم؟
    ـ در وهله اول و بلافاصله بعد از به وجود آمدن حس عصبانیت باید خدا را در نظر بگیریم و آرام تر شویم. اگر آب خنک در دسترس داریم، یک لیوان آب بنوشیم و بین بروز عصبانیت تا نشان دادن عکس العملی غیرمنطقی، وقفه ای بیندازیم. توصیه من این است که مثلا از یک تا ۱۰بشمارید زیرا اگر باز هم عصبانی بودید، این عصبانیت بسیار کمتر از قبل خواهد بود. از طرفی، همین وقفه می تواند موجب کنترل عصبانیت و مدیریت خشم شود. در شرایطی که پرخاشگر می شویم، باید ببینیم که علت این پرخاشگری واقعا آن قدر ارزش دارد که ما به خاطرش عصبانی شویم و اعصاب مان را خرد کنیم؟!
    ▪ در مورد تاثیر موسیقی، چطور؟ اخیرا تحقیقی در دانشگاه هاروارد انجام شده که نشان می دهد گوش دادن به موسیقی های دارای ریتم ملایم از بروز عصبانیت در فصل گرما پیشگیری می کند. شما چه نظری دارید؟
    ـ گوش دادن به موسیقی ملایم با صدای آرام تاثیر مثبتی در کاهش بروز خشم افراد دارد و موجب آرامش می شود که این موضوع به ویژه هنگام رانندگی در تابستان حایز اهمیت است اما برعکس، گوش دادن به موزیک های پرسر وصدا مثل موسیقی سبک راک و متال، باعث تشدید عصبانیت می شود.
    ▪ آب و هوا چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
    ـ برخلاف باور عموم که فکر می کنند آب و هوا تاثیر زیادی بر روحیه افراد دارد، باید گفت همیشه هم این طور نیست. مثلا کسی که برای مدت های طولانی در یک آب و هوای سرد و دور از نور مثل سوئد زندگی می کند، کاملا با شرایط سازگار می شود. البته تغییر در روحیه افرادی که از یک کشور سردسیر به یک کشور گرم و مرطوب مهاجرت می کنند، از نظر علم روان پزشکی به اثبات رسیده است، اما اینکه آب و هوا روی روحیه و آستانه تحمل و خلقیات فرد تاثیر مستقیم داشته باشد هنوز به اثبات نرسیده و تاثیر آن مقطعی است.

  20. 3 کاربر از aligol172 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •