دوست خوبم صفحه 73 پست شماره 727 توضیح دادم که اصطلاح گلیم خود رو از آب بیرون کشیدن چی هست
دوست خوبم صفحه 73 پست شماره 727 توضیح دادم که اصطلاح گلیم خود رو از آب بیرون کشیدن چی هست
Last edited by sajjad1973; 14-09-2010 at 15:28.
مردم سرانجام به پا خاسته وپادشاه منفور را عزل کردند ( به پا خاستن )
the people finally rose up and dethroned the un popular monarch
مجلس به همه لوایحی که عضو هیئت ریئسه میفرستد مهر تایید میزند ( مهر تایید)
the state legislature rubber stamps all the bills sent to them by the governor
هیل در دوران جوانیش وقتش را تلف میکرد ( دوران جوانی )
hale had been wasting her time in her salad days
جان همیشه بخش قابل توجهی از در آمد هاش روبرای روز مبادا کنار میذاره ( کنار گذاشتن)
john always salt away a good part of his earnings for his rainy days
همه جان و زنش رو برکت زمین میدونن ( برکت زمین)
everybody considered john and his wife the salt of the earth
پدرم تونست بدهیش رو بده و آبرو داری کنه ( آبرو داری کردن)
my father was able to save face by paying his debts
هر وقت رانندگی میکنه کمربند ایمنیش رو میبنده ( کمربند ایمنی)
he fastens his seat - belt everytime he drives
بهتره دست بجنبانید وگر نه قطار رو از دست میدیم( دست جنباندن- عجله کردن)
we would better shake a leg or we will miss the train
دوستان وقتی همدیگر را میبینندمعمولا باهم دست میدهند ( دست دادن)
when friends meet , they usually shake hands
وقتی از جان پرسیدم دیر اومده بود خونه یا نه سرش رو بالا انداخت ( سر بالا انداختن -جواب منفی دادن)
john simply shook his head when i asked him whether he had come home late
جدیدا خیلی مشگل براش پیش اومده خدا رو شکر جای اون نیستم ( جای کسی بودن)
he has had so much trouble recently that we ought to be grateful we were not in his shoes
بعد از اینکه چند بار از مغازه ها جنس بلند کرد او را به عنوان جنس بلند کن حرفه ای میشناسند ( جنس بلند کن-مشتری دزد)
he was known as a professional shoplifter after several cases of shoplifting
اگر از این میان بر توی پارک برویم حد اقل ده دقیقه زود تر میرسیم ( راه میان بر)
we can save at least 10 minutes if we take this short - cut through the park
عروسی های زوری اونقدر که قبلا رسم بود الان رسم نیست ( عروسی زوری)
shotgun weddings are not so frequent today as they were in the past
هلن وقتی فهمید برای درس دادن دعوتش نکردن تودهنی محکمی خورد ( تو دهنی)
it was quite a slap in the face to helen when she learned that they did not invite her to teach
همیشه فکر میکردم که مار خوش خط خالی باشه اما حالا که به دوستش خیانت کرد مطمئن شدم ( مار خوش خط خال)
I had always suspected her of being a snake in the grass; and now that she had betrayed her friend, my suspicious were confirmed
آقای فلانی میخواهد در مورد به اصطلاح آزادی بیان صحبت کند ( فلانی)
Mr. so- and-so is going to give a talk on the so called freedom of speech
اگه فکر میکنی با چرب زبونی میتونی طرحت رو به من بقبولونی اشتباه کردی ( چرب زبونی - چابلوسی)
if you think you can soft - soap me into giving in to your plan you are mistaken.d
Last edited by sajjad1973; 18-09-2010 at 12:00.
هرکی که به مهمونی آمده بود لباس پلو خورر پوشیده بود ( لباس پلو خوری)
everyone who attended the party wore soup and fish
از موقعی که خبر روشنیده که خواهرش قراره با اون ازدواج کنه نگران شده ( نگران شدن)
she has been in a stew ever since she got the news that her sister was going to marry that man
به خبری که بهش دادم شک کرد ولی بهش گفتم اون رو از منبع موثقی گرفتم ( منبع موثق -دسته اول)
she doubted the information , but i told her i had gotten it straight from the herse's mouth
خوشبختانه جلوی بچه ها هرگز هرزه گویی نمیکرد( هرزه گویی)
fortunately he never was such strong language in front of the children
وقتی میگه انگلیسی و لاتین فرقی نداره خالی بندی میکنه (خالی بندی کردن)
he is talking through his hat when he says that there is basically no difference between latin and english
به فرانک رک و پوست کنده گفتم نباید وظایف خانوادش رو نادیده بگیره ( رک وپوست کنده گفتن)
I really talked turkey to frank and told him that he could not go on ignoring his family obligations
وقتی در مورد نظراتم حالم رو گرفت خیلی نا امید شدم ( حال کسی رو گرفتن)
I felt very discouraged when hethrow cold water on my idea
افسار شوهر جانت توی دست جانت ( افسار کسی رو در دست داشتن)
janet has her husband right under her thumb
کاملا برای ما روشن شد که به پیشنهاد ما پاسخ منفی دادند ( پاسخ منفی)
it became quite clear to us that it would be thumbs down on our proposal
Last edited by sajjad1973; 21-09-2010 at 11:10.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)