کاش این بادهاراز دار بودند
حرفم را بهشان میگفتم
آرام در ِ گوشَت بگویند
دوستت دارم
از آن دوستت دارم های ریز خودم
که دوستشان داری...
کاش این بادهاراز دار بودند
حرفم را بهشان میگفتم
آرام در ِ گوشَت بگویند
دوستت دارم
از آن دوستت دارم های ریز خودم
که دوستشان داری...
گناه کن , با من گناه کن
بيا براي يک بار هم که شده احساس کنم که آدمم... سيب نشانم بده !
بهشت سهم کساني که تو را باور نکرده اند .
قدری مهربان تر نگاهم کن ...
" جَــﮧ انَــمـــ " بے تـــو
بــِدونـِـــ « اَلِفــــ » اَستـــــ !
بودنت نهايت دلخوشی من است
مي توانی باشی حتی در دورتر ها
اما می دانم هستی
همين كه هستی
روزهايم عطر تو را دارند
و شبها روشن از خاطره مهتابيت !!!
یکنفر در ـهمین نزدیکـے ـها
چیزے
به وسعت ِ یک زندگـے برایت جا گذاشته استـــ ...
خیالتــ راحتــ باشد
آرامــ چشمــ ـهایت را ببند
یکنفر براے ـهمــه ِ نگرانـے ـهایتــ بیدار استــ...
یکنفر کــ ِ از ـهمــه ِ زیبایـے ـهاے دنیا
تنها تو را باور دارد ..
خوب خاطر دارم
آن شب پائیزی
کلمات آخر
گریه فرصت به زبانم کم داد
طفلکی چشمانم
تاسحر باریدند
حرف پایان این بود
زود بیـــ ـ ـ ا چشم براهم
هم نغمه آهم
حال از آن روز به بعد
می نشینم سر هر راه گه گاه
راه گم کرده
به مـ ـ ـ ن بر بخوری
پس تـ ــ ـ و را می بینم
. . .درست از اولين باری که رفتی
درست از اولين باری که مردم
درست از آخرين برگی که باختی
درست از آخرين دستی که بردم
درست از روز اول رفته بودی
همون روزی که من از دست رفتم
عزيزم عشق تو بن بست من بود
منم تا آخر بن بست رفتم
دنيای من تويی ، دنيا ولی ميگن زندونه مؤمنه
آخه چه جوری از خير تو بگذرم ؟ اين غير ممکنه
. . .
ديوار بی در
تازه ترين شاهکار " محسن چاوشی "
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
بگذار لبهایت برای بوسیدن باشند ...
تـو
چشمانت به اندازه کافی
حرف برای گفتن دارند ...!
هر روز برایت نامه مینویسم
و تو،
همه را "برگشت" میزنی.
سپاسگزارم
هیچکس تا بهحالْ اینهمه نامه برایم نفرستاده بود!
عالی بود
نتونستم فقط تشکر رو بزنم...
----------
هان چه میگویی؟
تنهاییمان را قسمت کنیم
یا تن هایمان را...
Last edited by Eshghe_door; 30-07-2011 at 20:51.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)