منو انتظارو کابوس و تنهایی
منو حس اینکه هر لحظه اینجایی
دارم آینه هارو گم می کنم کم کم
تو رو هر طرف رو می کنم میبینم...
نگو از تو چشمام چیزی نمی خونی
تو که لحظه لحظه حالم رو میدونی
اگه این بهارم برنگردی خونه
دیگه چیزی از من یادم نمیمونه.....
منو رهـا کن از این فکر تنهایی
تو نرفتی ، نه ، تو هنوزم اینجایی
دارم از خودم با فکر تو رد میشم
دارم عاشقی رو با تو بلد میشم......
نگو از تو چشمام چیزی نمی خونی
تو که لحظه لحظه حالم رو میدونی
اگه این بهارم برنگردی خونه
دیگه چیزی از من یادم نمیمونه..........