تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آیا وجود موجودات فضایی را قبول دارید؟

راي دهنده
1061. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بله,قبول دارم

    722 68.05%
  • خیر,قبول ندارم

    159 14.99%
  • نمیدانم

    180 16.97%
صفحه 78 از 358 اولاول ... 286874757677787980818288128178 ... آخرآخر
نمايش نتايج 771 به 780 از 3579

نام تاپيک: بیگانه ها ( فرازمینی ها ) - UFOs ؛ زیست فرازمینی

  1. #771
    پروفشنال bahareh_bus's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    پست ها
    785

    پيش فرض

    تاریخچه تلوس-لموريا و آتلانتيس



    از تلوس-لموريا و آتلانتيس چه می دانيد؟

    حدود ۲۶۰۰۰سال پیش نژاد بشر به تکنولوژی بسیار پیشرفته ای دست پیدا کردند.نوع انسان ، حقیقت جو و صادق بود و به نوعی عصر طلایی بشر به شمار میرفت.در آن زمان شکل کره زمین بسیار متفاوت بود و همچنین شکل و شمایل انسان های روی زمین.

    سرزمین مادری بشر سرزمین لموریا Lemuria بود و مرکز اصلی آن کشور عظیمی به نام تلوس Telos.

    در کنار آنها آتلانتیس Atlantis قاره ای بزرگ با تمدنی بی نهایت فراتر از آنچه تصور کنید رقیب علمی لموریا بود.

    مردم زمین اگرچه بسیار پیشرفته بودند اما هنوز قدرت سفرهای فضایی را نداشتند...تا اینکه یک شب مردم تلوس شاهد فرود آمدن سفینه های عظیم و درخشانی از آسمان بودند.

    بزرگترین تاریخ شناس و دانشمند تلوس زنی بود به نام بانوی خورشید Lady of the SUn. او به فرمان پادشاه لموریا به استقبال مهمانان فضایی رفت. این مردمان سیاره ی ونوس Venus(زهره) بودند که برای تبادل علم و دانش و با پیام دوستی به زمین آمده بودند.

    مردم زهره با مردم زمین قراردادهای تجاری بستند و عصر جدیدی روی زمین شروع شد...اما دیری نپایید که راهبان و مذهبیان آن دوره تمدن را به انحراف کشیدند.آزمایشهای اتمی و ژنتیکی سبب به هم ریختن کدهای ژنتیک (DNA) شدند و موجودات وحشتناک و خطرناک زمین را اشغال کردند...رحم و دوستی و صداقت از زمین رخت بر بست و انسانها مطیع امیال و شهوات زشت خود شدند.

    زمین به اواخر عصر طلایی خود نزدیک شده بود و دوره ای که قابل مقایسه با زمان فعلی ماست باید به پایان می رسید.گناهای بشر به صورت ویرانی و طوفان و سیل بر زمین نازل شدند تا سیاره را به دوره ای بالاتر صعود دهند.

    بانوی خورشید از مردم ونوس درخواست کمک کرد.آنها تصمیم گرفتند که فقط انسانهای پاکی را که باقی مانده اند با سفینه های خود نجات داده و به زهره ببرند و مردم نادان و ناآگاه را باقی بگذارند تا هلاک شوند زیرا به اندازه ی کافی پیامبر و بشارت دهنده به آنها فرستاده شده بود و آنها راه کثیف خود را عوض نکرده بودند.

    سفینه های ونوس زمین را به همراه انسانهای پاک ترک کردند در حالیکه مردم زمین با عصبانیت فریاد بر می آوردند که این انصاف نیست.

    پیش از رفتن - دختر خورشید و دانشمندان ونوس تمام اسرار بشریت و دانشهای موجود را روی الواح فلزی ( از جنس تلونیوم Telunium) که هرگز از بین نمی رود برای بشر آینده باقی گذاشتند که هم اکنون زیر آب هستند و شاید در سالها ی آتی کشف شوند.

    با رفتن سفینه ها تمام دانش و تمدن بشر از جمله قدرت پرواز-نامرئی شدن-تله پاتی و .... هم از بین رفتند و قاره ی عظیم آتلانتیس و لموریا به همراه ساکنینش به قعر آبها فرو رفتند.

    منبع : ترجمه ی بخشی از مقدمه ی کتاب ؛ اسرار خفته در مکانهای مخفی ؛ نوشته ی جرج هانت ویلیام سن می باشد. این کتاب از مشهورترین و پر فروشترین کتابهای تاریخی و علمی غرب است که اسرار بسیاری را افشا کرده است.متاسفانه به زبان فارسی موجود نیست و نسخه ی انگلیسی آن کمیاب می باشد. Secret Places of The Lion by George Hunt Williamson


    اطلاعات جنبی راجع به این مبحث:

    لموریا در زیر آبهای اقیانوس پاسیفیک در نزدیکی قاره ی آمریکای شمالی کنونی قرار دارد. تمدن لموریا افسانه نیست بلکه توسط باستان شناسان کشف شده و باقی آن به زودی کشف خواهد شد.



    سنگ نوشته ای از مونام بزرگترین تمدن لموریا مو MU بوده است که در ایالت آریزنا Arizona در آمریکای شمالی واقع شده و سنگ نوشته ها و معابد آن از زیر خاک بیرون آورده شده است.













    آتلانتیس سالها پیش توسط باستان شناسان شناسایی شد و همه ی تحقیقات نشان داد که این قاره در عرض چند ساعت و ناگهانی غرق شده است.برخی از نجات یافته گان با کشتی خو را به سواحل مصر کنونی رساندند و این اخبار از آنها به حای مانده است


    این عکس بخشی از سرزمینهای غرق شده را در زیر اقیانوس نشان میدهد که می تواند متعلق به آتلانتیس یا مو باشد.

    تمدن آتلانتیس اولین بار به طور جدی توسط مردی معمولی به نام ادگار کایس شناسایی شد.مردم آتلانتیس به گفته ی خودش با او تماس گرفته و مکان قاره را مشخص کرده و اطلاعات جالبی را فاش کردند.پیش از آن افلاطون Plato فیلسوف مشهور یونانی به این قاره اشاره کرده بود.(به کتاب مکانهای اسرار آمیز جهان مراجعه شود.)




    جزیره ایستر Easter Islandبخشی از تمدن مو است که از آب بیرون مانده است.مجسمه های عجیب و غول آسای این جزیره هزاران توریست را مبهوت خود کرده.

    به نظر می رسد قاره ی آتلانتیس حدود 500 هزار سال پیش برای اولین بار در اقیانوس اطلس نمایان شده است، از حدود 12 تا 15 هزار سال پیش به عنوان یک قاره ی علم گرا، تحقیقاتی و هنری به اوج خود رسیده است. بر خلاف آن "لموریا" (قاره ای دیگر در اقیانوس آرام) دارای پایه و اساس مذهبی قوی بوده که ریشه در فرهنگ مردم آن داشته است. لموریا به خاطر یک سری حوادث طبیعی توسط مادر طبیعت ویران شد، ولی آتلانتیسی های جاه طلب در نتیجه ی برخورداری از دانش انرژی اتمی و فیزیک هسته ای به دست خودشان نابود شدند.


    بر اساس یافته های جدید، وقتی قسمت عمده ی قاره با انرژی الکترومغناطیسی محو شد، اکثریت ساکن آن به جز تعداد اندکی که به سوی بخش هایی از اسپانیا و مصر و یوکاتان در مکزیک گریختند، کشته شدند.

    مسلما قدرت مطلق ویرانگر است. قبل از اینکه از این فراتر بریم، اجازه بدهید شواهدی مبنی بر وجود آتلانتیس که در وب سایت
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    گزارش شده است، را بررسی کنیم.

    1: در سال 1970 هرمی توسط دکتر "رمی براون" در سواحل "باهاماس" کشف شد. دکتر براون با چهار خواص دیگر جاده، گنبده ها، ساختمان های مستطیل شکن، ابزارهای فلزی نامشخص و مجسمه ای پیدا کردند که به مجسمه ی کریستال اسرار آمیز تکیه کرده بود که دارای هرم های مینیاتوری بود. ابزارهای فلزی و کریستال ها برای آنالیز شدن به دانشگاهی در فلوریدا منتقل شدند. چیزی که کشف شد این بود که کریستال ها انرژی عبور داده شده از میان خود را تقویت می کردند!

    2: جاده ها و ساختمان های مخروبه؛ که در سواحل جزیره ی "بیبینی" در سال 1960 توسط عکس ها و گزارش های منتشر شده از سفر تحقیقاتی دکتر "مانسون" پیدا شده اند.

    همچنین عکس های مشابهی از مخروبه های زیر آب در باهاماس گرفته شده است. از مخروبه های مشابهی نیز در مراکش عکس گرفته شده که 50 تا 60 فوت زیر آب است.

    3: هرم عظیمی با یازده اتاق در اعماق ده هزار فوت زیر آب در وسط اقیانوس اطلس به کریستالی بسیار بزرگ در بالای آن گزارش شده است. (توسط تونی بلنک)





    4: گزارش 1977 مربوط به یک هرم بزرگ یافته شده در کایسال باهاماس، حدود 150 فوت زیر آب.

    هرم تقریبا حدود 650 فوت ارتفاع داشت. به طور اسرارآمیزی آبی که آنجا را احاطه کرده بود، توسط آب جوشان سفیدی که از سوراخ های موجود در هرم بیرون می زد؛ روشن می شود و به وسیله ی آب سبز رنگی احاطه شده بود؛ درحالی که در همه جای اقیانوس سیاهی بود.

    5: یک شهر غرق شده حدود 400 مایلی پرتغال به وسیله ی فردی روسی به رهبری "ادریس استورا" کشف شد؛ با ساختمان هایی که از سیمان و پلاستیک خیلی محکم ساخته شده بود.

    او گفته است که بقایای خیابان ها نشانگر این است که از مونوریل ها برای حمل و نقل استفاده می کردند. اون همچنین مجسمه ای را از آنجا بیرون آورده است.

    آتلانتیس سه فاجعه بزرگ در تاریخچه ی خود داشته است؛ اولی حدود 500 هزار سال پیش، دومی حدود 25 هزار سال پیش و سومی که تمدن آن ها را نابود کرد حدود 12 هزار سال پیش بود.

    انحراف قطبی موجب فشار آوردن بر قوه ای از زمین می شود و جا به جایی در سیاره زمین سبب بروز شکافی در بین قاره ها می شود، لموریا و آتلانتیس هر دو به علت کج شدن قطبین غرق شدند و در نتیجه آن سطوح وسیعی از کره ی زمین به اعماق آب فرو رفت.

    ساکنین آتلانتیس انرژی الکترومغناطیس و جاذبه ای را آزمودند که یکی از دلایل اصلی این ویرانی بوده است. انحراف قطبی می تواند سبب فوران آتشفشان ها، زلزله و سبب مهاجرت یا پراکندگی جزیی در جمعیت ها بشود، اما این انحراف بزرگترین فاجعه در تاریخ کره زمین بود.

    زندگی در اتلانتیس

    فرضیه های بسیار زیادی در مورد نحوه ی زندگی آتلانتیسی ها وجود دارد. ما می دانیم که آن ها اساسا از لحاظ طبقاتی به دو طبقه تقسیم می شدند.

    شهروندان متمول و برده ها. البته آنان قانون گذاران و انجمن های مخلتفی از مهتران و مشاوران داشتند که همه آن ها شامل طبقه شهروندان بودند. اکثر آن ها نسبتا متمول بودند. شاید قسمت عمده ی حقیقت این بود که طبقه بردگان نیز وجود داشتند. جالب است با برده ها خوش رفتاری می شد و به هوش آن ها احترام گذاشته می شد. در حقیقت طبق استاندارد امروزی آنان جزء طبقه متوسط محسوب می شدند و بعضی از آن ها ثروت سرشار داشتند. آتلانتیس یک تمدن سهل گیر بود و همه در نعمت های آن شریک بودند.

    ساکنین قاره ی گم شده دارای طول عمر 800 ساله بودند و قد آن ها حدود 250 تا 370 سانتی متر بود. ممکن است فکر کنیم این افراد غول پیکر زایده ی تخیل باشند اما باستان شناسان هنگامی که بیش از دوازده اسکلت با قدی حدود 250 تا 370 سانتی متر را در مکان های مختلف در سراسر جهان پیدا کردند، شوکه شدند.



    علاقه آتلانتیسی ها به فرهنگ و هنر در زندگی آنان تاثیرات ویژه ای داشت. آن ها همچنین در زمینه تکنولوژی بسیار پیشرفته بودند. پیشرفت چشمگیری که وقتی از کنترل خارج شد، آنان را به نابودی کشاند مردم قاره گمشده زمانی به دنبال کارهای خلاقانه مانند فلسفه، نویسندگی، مجسمه و پیکره سازی و نقاشی بودند. اما به تدریج به سوی صنعت گرایش پیدا کردند و به شدت مادی و تجاری شدند.

    آن ها در زمینه تکنولوژی آن قدر پیشرفته بودند که امروزه حتی انسان ها نمی توانند رویای آن را بپرورانند. به عنوان مثال آتلانتیسی ها کامپیوتری را به کار می بردند که نه تنها اطلاعات را در حافظه اش نگهداری می کرد بلکه بر اساس منطق استقرایی و قیاسی قضاوت های ملموسی انجام می داد. به علاوه قسمت عظیمی از تکنولوژی آنان به بررسی صور مختلف انرژی اختصاص داشت. آنان نیروی جاذبه را مهار کردند و به طور تجربی و تفریحی نیروی الکترومغناطیسی را آزمودند و با به کارگیری کریستال های بزرگ و کوچک از آن ها برای متمرکز کردن انرژی استفاده کردند.

    متاسفانه بسیاری از دانش و اطلاعات آنان از نظر ما برای همیشه از دست رفته است. آنان همچنین قدرت اتمی و نیروهای رادیواکتیو را در اختیار داشتند.

    بسیاری از نظریه پردازان معتقدند که آتلانتیس محل تجمع مهاجرانی از فضا بود. شاید چون متعلق به سیاره دیگری بودند می دانستند که چگونه از میدان جاذبه زمین استفاده کنند. آنان اتومبیل های هوایی داشتند، ماشین هایی با نیروی هسته ای و دستگاه هایی داشتند که تمام شهر را سرد یا گرم می کردند. آنان در مورد اتمسفر اطلاعات زیادی داشتند که قادر بودند توسط ماشین های یونیزاسیون قدرتمند اتمسفر را کنترل کنند. آنان کسانی بودند که راه ورود به مثلث برمودار را ساختند. همچنین قادر بودند وضعیت آب و هوا، زلزله و فوران آتشفشان ها را کنترل کنند.

    آتلانتیسی ها باغ ها و آبراهه های حیرت انگیزی تقریبا شبیه به یک سیستم کانال،داشتند که از میان و اطراف بسیاری از شهر ها عبور می کرد. خانه ها و ساختمان های عمومی آنان از لحاظ زیبایی فوق العاده چشمگیر بود. عده ی زیادی در ساختمان های هرمی شکل زندگی می کردند. آتلانتیسی ها همچنین ماشینی برای تجدید حیات بدن داشتند، به وسیله ی عبور انرژی الکترومغناطیس از درون کریستال ها آن را به کار می بردند که در طول عمر تاثیر به سزایی داشت، چنانکه قبلا گفته شده طول عمر در آتلانتیس معمولا خیلی زیاد بود. به علاوه آنان از این ماشین برای تشخیص علت بیماری استفاده می کردند. مریض ها به تالاری منتقل می شدند و ماشین می توانست اورای (یک نوع بیماری) شخص را بخواند و با اشعه ایکس مغناطیس عکس بگیرد.

    از اندام های مصنوعی در هنگام نیاز برای پیوند استفاده می شد اما در پایان، هنگامی که تمدن آنان به تباهی کشیده شد، به روشی باورنکردنی و خطرناک شروع به آزمایش بر روی حیوانات و انسان ها کردند حتی به جایی رسیدند که سعی داشتند انسان و حیوان را به هم بیامیزند.

    همچنان که زمان به پیش می رفت، آتلانتیسی ها از فناوری خود نه تنها برای بهبود و جوان ماندن بلکه برای بدست آوردن قدرت بیشتر استفاده می کردند.

    از آنجا که همه چه کوچک و چه بزرگ طمع داشتند تا توانایی خود را افزایش دهند؛ آنان نیز شروع به استفاده از کریستال ها برای تقویت فناوری خودشان و مبادلاتی برای دست یافتن به چیزهایی بهتر و بزرگتر کردند. به نظر می رسد بعد ها از قدرت کریستال برای اهداف نظامی و ویرانگر استفاده کردند.


  2. 8 کاربر از bahareh_bus بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #772
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    1,419

    پيش فرض

    دوستان با توجه به شبیه سازی ابر رایانه ها
    آتلانتیس وجود داشته

  4. #773
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    با سلام خدمت دوستان ....
    خیلی وقت بود که در مورد این موضوع هیچ بحثی نکردم ...
    البته واقعا بحث دشواریه و سخت میشه درش به نتیجه رسید ... اما به هر حال من بار دیگه وارد این بحث میشم تا نظراتم رو بگم .

    از خوندن مطلب بالا یعنی همین
    تاریخچه تلوس-لموريا و آتلانتيس
    شروع کردم .

    راستش باید بگم که واقعا من اولش فکر کردم دارم از این رمان های تخیلی (علمی تخیلی غلطه واقعا ... باید گفت تخیلی !) دارم میخونم . واقعا این همه ادعا رو چطور این نظریه پردازا میخوان اثبات کنن من نمی دونم . از اثبات نسبیت خاص هم سخت تره !!

    من به شخصه اسم این مطلب رو همون داستان کوتاه تخیلی میزارم . حتی اگه خبری هم باشه و آتلانتیسی وجود داشته باشه مطمئنا گروهی تو این مطالب تحریف میارن و اونو اینطوری جلوه میدن .
    جدای از تعریف ها و تمجید های عهد مذکور دلایل خاصی هم اینجا ذکر شده که بی پایه هست واقعا .
    مثلا یه نمونش

    ساکنین قاره ی گم شده دارای طول عمر 800 ساله بودند و قد آن ها حدود 250 تا 370 سانتی متر بود. ممکن است فکر کنیم این افراد غول پیکر زایده ی تخیل باشند اما باستان شناسان هنگامی که بیش از دوازده اسکلت با قدی حدود 250 تا 370 سانتی متر را در مکان های مختلف در سراسر جهان پیدا کردند، شوکه شدند.
    خوب تو همین استان مازندران خودمون یکیشون هست . بیچاره همین چند وقت پیش تلوزیون هم نشون داد . به علت بیماری نا معلوم هورمون رشدش متوقف نشد و هنوز که هنوزه داره رشد میکنه . حالا 12 نفر اونم تو این زمین درندشت نمی تونن اینجا باشن ؟؟؟!!!

    اصلا از نظر ژنتیک هر گونه تغییر ظاهری در موجودات در طی زمان های طولانی مثل این ممکنه . چه بسا آدمای اون موقع چهارتا چشم داشته باشن . این هیچی رو ثابت نمیکنه . از جمله استفاده از امواج الکترومغناطیس برای قد بلندی یا طولانی شدن عمر و از این چیزا .

    اگر قرار بود ما به این زودی باور کنیم که عهد باستان شاهد مردمانی پیشرفته بوده نیازی به این داستانا نیست که . هرکی اهرام مصر رو ببینه یا همین پاسارگارد خودمونو ، مستونه در نگاه اول به این فکر بیفته که یه پدیده فوق بشری رو داره تماشا میکنه . اما با تحقیق مشخص شده این حرفا نبوده . همه چیز هم اتفاقا کار خود انسان بوده .

    تو بحث های قبلی هم میگفتم . 90 درصد این افکار از ذهن هایی خارج میشه که بدون فکر مشاهدات رو تحلیل میکنن . عموما این افراد توانایی های خود انسان رو دست کم میگیرن و دنبال میانبر میگردن . متاسفانه خیلی از مذهبیون هم به این درد دچار شدن .

    آخر کلام شما رو توجه میدم به این قسمت :
    این مردمان سیاره ی ونوس Venus(زهره) بودند که برای تبادل علم و دانش و با پیام دوستی به زمین آمده بودند.

    مردم زهره با مردم زمین قراردادهای تجاری بستند و عصر جدیدی روی زمین شروع شد...
    یاد فیلم مسافران افتادم !!

    پیام صلح ... دیگه اینو از کودک 6 ساله بپرسی میگه زهره الان دماش بالای 250 درجه ی سانتیگراده . خود مردم سیاره زهره رو کار نداریم اما این مردم زمینی اونجا رفتن احیانا کباب نشدن !!
    حتما لباس های مخصوص فضایی داشتن !! ... اوه نه این که ممکن نیست چون اینجا نوشته :
    مردم زمین اگرچه بسیار پیشرفته بودند اما هنوز قدرت سفرهای فضایی را نداشتند
    موفق و پیروز باشید ...

  5. 6 کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #774
    داره خودمونی میشه Avalon1's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    144

    پيش فرض

    زهره الان دماش بالای 250 درجه ی سانتیگراده

    [با سلام به رفیق قدیمی این تاپیک; ]
    اگر روی کلمه الان در جمله خودت در بالا دقت بیشتری داشته باشی , جواب خودت رو دادی عزیز.
    به ندرت منظومه ای پیدا میشه که در طول چند هزار سال , شکل و قیافه ثابتی داشته باشه.

    ""ستاره شناسانی مثل فلندرن مشخص کرده اند که بر اثر برخورد های متعدد , جایگاه تمام سیارات و اقمار در منظومه شمسی به هم خورده .
    پلوتو و شارون از اقمار زحل و نپتون بوده اند که هر کدام به مدار جدایی سوق داده شدند. عطارد یکی از اقمار زهره بوده است و آثار برخورد تکه های تیامات (سیاره از بین رفته مابین مدار مشتری و مریخ) بر روی مریخ و اقمار مشتری و نپتون دیده می شود. در مورد اینکه ماه از کجا آمده دو نظریه وجود دارد : یکی اینکه ماه در اصل یکی از اقمار نیبیرو (یکی از سیارک های بزرگ ابر اورت) بوده است که به دام جاذبه افتاده است. دوم : ماه خودش یکی از قطعات جدا شده از زمین پس از جدا شدن از تیامات است که معتقدند ماه در اصل از بستر اقیانوس آرام کنونی جدا شده بوده.""


    Last edited by Avalon1; 08-08-2009 at 23:34.

  7. #775
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    دوستان من رو قابل دونستن و در دو مورد بنده رو خطاب قرار دادن (دوستمون پستی در مورد رازول می خواست و بهاره عزیز هم فرموده بودند که در مورد بمباران ماه ترجمه ای انجام بشه) ... شرمنده که کمبود وقت (که حتما دوستان شاغل دیگه هم باهاش مواجهن) ، اجازه نمیده در خدمتتون باشیم ... بهرحال دورادور هم که شده از بحث استفاده می کنیم ...

  8. این کاربر از seymour بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #776
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    در سال 2004 مریخ نورد " روح " ( Mars Spirit Rover ) یک تصویر پانوراما از سطح مریخ ارسال کرد ....

    سمت چپ تصویر , پیکره ای باستانی دیده میشه ...
    اون رو از نزدیک می بینیم:


    خواهشم از همه عزیزان این هست که فقط به تکذیب یا تایید اون نپردازن ; هرچیزی که ...
    [/COLOR][/COLOR]
    مشابه بحث خوبی که درباره [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] داشتیم ، با اجازه من جنجالی ترین عکس رو انتخاب می کنم:


    این هم یه نمونه دیگه از پدیده [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هستش که قبلا درباره اش صحبت کردیم (لینک): توانایی (و در واقع علاقه ما) برای تشخیص الگوهای آشنا در اشیاء ... اون چیزی که به نظر میاد یه آقایی هستش که بی خیال نشسته و داره از اتمسفر 98% CO2 و دمای زیر صفر مریخ لذت می بره (شوخی!)... اما:


    + مثل بحث [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، معاینه تصاویر باکیفیت تر همیشه کارسازه ... نتیجه گیری از روی تصاویر ناقص و وضوح پایین ، کار آقای [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و فاقد اعتبار کافی ... اولا بیاید اون بخش از تصویر رو بطور کامل ببینیم (mermair-red در ضمیمه) و باز هم با وضوح [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (5 مگ) و باز هم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (40 مگ!) و باز [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (130 مگ) ... (من خودم فقط آخری رو نگرفتم!)


    + بررسی عکس نشون داده که برادر مریخی ما حدود 5 متر با دوربین فاصله داره ... نتیجه اینکه ایشون حدود 6-5 سانت بلندی قامتشونه !!! ... (طول انگشت اشاره شما)(چک کنید : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )


    + عکس از زاویه اندکی متفاوت تر ؛ ببینید چقدر سریع شکل خودش رو از دست میده و نشون میده که سر رفیقمون چندان ربطی به بدنش نداشته (سایه؟) و ضمنا چقدر عرضش کمه ... (SD67 در ضمیمه هم چک کنید)



    + اگه عینک سه بعدی دارید [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] رو هم ببینید : (که باعث میشه اون شکل عمق پیدا کنه ! – بجای اینکه برجسته بشه : تایید مجدد نکته قبلی)

  10. 6 کاربر از seymour بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #777
    پروفشنال bahareh_bus's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    پست ها
    785

    پيش فرض

    در جواب دوست گرامی ، seymour :


    میگن یه روز یک زیست شناس ، یک فیزیکدان و یک ریاضیدان سوار بر قطار در چمنزارهای استرالیا حرکت می‌کردند.

    زیست شناس از پنجره‌ی قطار یک گوسفند سیاه می‌بینه و با هیجان‌ می‌گه: «آه! همه گوسفندهای استرالیایی سیاه هستند».

    فیزیکدان می‌گه: «نه! بهتره بگیم در استرالیا گوسفند سیاه هم وجود داره».

    ریاضیدان می‌گه: «شما اصلن دقیق حرف نمی‌زنید. بهتره بگیم در استرالیا حداقل یک گوسفند وجود دارد که دست‌کم یک طرف بدنش سیاه است !»

    غرض از مطلب بالا این بود که بگم شما هم دقیقآ منطقی مطابق با منطق این ریاضیدان دارید !

    ولی به نظر شما کدوم منطق به واقعیت نزدیک تره ؟! فیزیکدان یا ریاضیدان و یا زیست شناس ؟!

    من فکر می کنم که هیچکدوم !!!

    سوال اساسی اینجاست که جایگاه شناخت و اگاهی در پدیده های فیزیکی و غیر فیزیکی در کجاست ؟

    ما در چه زمانی میتونیم با قاطعیت بیان کنیم که در موضوعی به اگاهی و شناخت کامل رسیدیم ؟

    هر منطقی تحت شرایط خاص خودش میتونه هم درست باشه و هم نادرست.

    مثلآ در مثال گوسفند :

    تصور کنید که ما از یک طرف استرالیا وارد و از طرف دیگر خارج میشویم ، البته بدون توقف.
    و در طول مسیر تنها بایک گوسفند سیاه روبرو میشیم .

    به نظر من منطق درست تر ، منطق زیست شناس خواهد بود. چرا که ما هیچ گوسفند سفیدی ندیدیم ! پس گوسفند سفیدی وجود ندارد مگر اینکه خلاف ان ثابت شود!


    حال تصور کنید که در ادامه مسیر با گوسفند سفیدی مواجه می شویم ، در این صورت منطق صحیح تر ، نظر فیزیکدان خواهد بود.


    در نهایت تصور کنید که در ادامه مسیر با صدها و هزارها گوسفند سفید مواجه شویم. در اینجا منطق ریاضیدان به نظر صحیح تر و کامل تر می باشد. چرا که ما تنها با یک گوسفند سیاه مواجه شدیم و تنها یک طرف بدن این گوسفند رو مشاهده کردیم !



    اما به نظر من در استرالیا میلیون ها گوسفند سفید و میلیون ها گوسفند سیاه وجود داره ، البته نه با اگاهی و شناخت قبلی بلکه با منطقی مرکب از همه منطق های بالا !

    منطق ریاضیدان نمیتونه فاکتور توالد و ازدیاد نسل رو در نظر بگیره ، به هر حال این گوسفند پدر و مادری داشته که ممکن بوده یک یا هر دوشون سیاه بوده باشند.

    همچنین منطق زیست شناس قادر به درک نظریه احتمالات نیست و تنها بر پایه شواهد تجربی بیان شده.

    و متعاقبآ منطق فیزیکدان که میتونه ترکیبی از دو منطق قبلی باشه قادر به پوشش همه جوانب نیست و تنها به صورت کلی تصویری مبهم از وجود گوسفند سیاه در استرالیا ترسیم می کند بدون اینکه در مورد تعداد یا وجود گوسفند های دورگه سیاه و سفید صحبتی کرده باشه !


    امیدوارم که تونسته باشم پیامم رو به درستی منتقل کرده باشم.

    موفق و پیروز باشید

  12. 3 کاربر از bahareh_bus بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #778
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    در جواب دوست گرامی ، seymour :

    میگن یه روز یک زیست شناس ، یک فیزیکدان و یک ریاضیدان ....
    ....

    ولی به نظر شما کدوم منطق به واقعیت نزدیک تره ؟! من فکر می کنم که هیچکدوم !!!

    ....
    امیدوارم که تونسته باشم پیامم رو به درستی منتقل کرده باشم
    من فکر کنم فقط مقداری از منظورتون رو فهمیدم ... (شرمنده – مقصر من هستم که استعارات رو درست درک نکردم) ...


    اما تا اونجایی که بحث در مورد این باشه که " کی درست میگه ؟ ... کی صحیح تر میگه ؟ " ... من چندین بار (اینجا و جای دیگه) عرض کردم که نه دعوایی دارم ، نه انتظاری دارم (که مثلا بهم جایزه بدن)، دوستانه داریم صحبت می کنم: یه پست شما می زنید ، من هم در جواب دلایلی رو مطرح می کنم ، و بعد از چند بار تبادل هم میریم سراغ مبحث بعدی (منتها قطعاً با درک بهتر از جوانب کار ؛ در نتیجه بحث قبلی) ... پست های من برای ختم بحث، قطعی کردن حقیقت، خشکاندن ریشه شایعات، یا هر دلیل این تیپی نیست؛ فقط جهت تبادل نظر دوستانه اس ... آیا کار من اشتباهه؟ ...

    نقل قول نوشته شده توسط seymour
    ... که اینجا دوستانه با هم صحبت کنیم و چهارتا چیز شما بگید که واسه من جالب و قابل قبول باشه و دوتا چیز هم من بگم که واسه شما قابل قبول و جالب باشه
    نقل قول نوشته شده توسط seymour
    خب این یه حرکت سازنده اس دیگه ... با هم دیگه ادعاها رو می خونیم ، بعد با هم دلایلی مبنی بر ردشون می خونیم ... بعدش هم هرکدوم براساس استباط خودمون نتیجه گیری می کنیم
    نقل قول نوشته شده توسط seymour
    آخرش مهم نیست که مثلا من توی این بحث همه رو سرجاشون بشونم و فکر کنم که سلطان تالار هستم

  14. #779
    داره خودمونی میشه Avalon1's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    144

    پيش فرض

    سلام به همه دوستان ;

    یه آقایی هستش که بی خیال نشسته...
    بدیهیه که هیچ شخصی در موضع مذکور منظور نظر بنده نبوده ; شیئ فوق پیکره یا مجسمه خوانده شده ; [بخش ناقص باقی مانده ای از یک مجسمه ناتمام و یا تخریب شده در اثر حادثه هم میتونه باشه].

    حدود 5 متر با دوربین فاصله داره... حدود 6-5 سانت بلندی قامت...
    هر شیئ حجاری شده , اندازه های مختلفی میتونه داشته باشه.

    از زاویه اندکی متفاوت تر ... سر رفیقمون چندان ربطی به بدنش نداشته (سایه؟) ...
    در اطراف محل مورد نظر , هیچ جسمی دیده نمیشه:





    چیزی که وجود نداره , چه سایه ای میتونه داشته باشه؟

    --------------------------------------------------------------------------------------------------

    منتظر نظرات شما در باره 4 منطقه دیگر در همان عکس هستم.
    ممنونم.

    Last edited by Avalon1; 28-07-2010 at 20:14.

  15. #780
    پروفشنال bahareh_bus's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    پست ها
    785

    پيش فرض

    من فکر کنم فقط مقداری از منظورتون رو فهمیدم ... (شرمنده – مقصر من هستم که استعارات رو درست درک نکردم) ...
    خوب منظور من هم همون مقدار کوچیک بود!

    همه ما باید این نکته رو در نظر داشته باشیم که ممکنه در درک حقایق اشتباه کرده باشیم و نمی تونیم خودمون رو برحق مطلق تصور کنیم.

    اما تا اونجایی که بحث در مورد این باشه که " کی درست میگه ؟ ... کی صحیح تر میگه ؟ " ... من چندین بار (اینجا و جای دیگه) عرض کردم که نه دعوایی دارم ، نه انتظاری دارم (که مثلا بهم جایزه بدن)، دوستانه داریم صحبت می کنم: یه پست شما می زنید ، من هم در جواب دلایلی رو مطرح می کنم ، و بعد از چند بار تبادل هم میریم سراغ مبحث بعدی (منتها قطعاً با درک بهتر از جوانب کار ؛ در نتیجه بحث قبلی) ... پست های من برای ختم بحث، قطعی کردن حقیقت، خشکاندن ریشه شایعات، یا هر دلیل این تیپی نیست؛ فقط جهت تبادل نظر دوستانه اس ... آیا کار من اشتباهه؟ ...
    اتفاقآ کار شما خیلی هم درسته ، از حق هم نگذریم مطالب شما باعث شد تا دیدم به موضوع بازتر بشه و سنجیده تر بتونم فکر کنم گرچه با برخی مطالب شما موافق نیستم اما اغلب گفته های شما رو حداقل در دلم تائید کردم !

    اما هنوزم معتقدم که مریخ در گذشته یا حال دارای حیات بوده یا هست ، و جو این سیاره قابل تنفسه !(مگر اینکه خودم یه سر برم مریخو از نزدیک ببینم !!!)

    از حق نگذریم بدون حضور شما و برخی از دوستان تاپیک هیچگونه طراوتی نداره و انگیزه ای برای ادامه نیست.

    در مورد مطالبی هم خودم پست می کنم بارها گفتم و باز هم میگم که ارسال این مطالب به منزله تائید اونها نیست گرچه اصل موضوع رو قبول دارم ولی نمی تونم در باره جزئیاتش قضاوت کنم.


    این موضوع برای من به منزله یک سرگرمی نیست ، خیلی برام مهمه که بدونم تاریخ و سرگذشت ما (انسان) چگونه بوده ، از کجا اومدیم و به کجا میریم ، اینده چگونه خواهد بود و ده ها و صدها سوال دیگر ...؟

    در اطراف محل مورد نظر , هیچ جسمی دیده نمیشه:
    تائید میشه



    در سمت راست تصویر (تصویر رنگی) محلی که با یک دایره بزرگ مشخص شده به صورت یک فضای خالی است به طوری که میشه خاک و سنگ های سطح مریخ رو مشاهده کرد ، در حالی که در تصویر سمت چپ (سیاه و سفید و البته بی کیفیت!) این ناحیه به صورت یک صخره وانمود شده که سایه اون ، توهم ایجاد یک پیکر انسانی رو تداعی میکنه!

    نکته دوم جهت تابش نور افتاب هست که به روشنی میشه از جهت سایه ها اون رو تشخیص داد(فلش های قرمز رنگ) ، با این شرایط در ناحیه ای که با دایره کوچک مشخص شده نمی تونه نور وجود داشته باشه ، به عبارتی نحوه چینش صخره (اگر فرض کنیم که سایه ای وجود داشته باشه) به صورتی هست که نمیتونه چنین سایه چند تکه ای رو به وجود بیاره ...

  16. 3 کاربر از bahareh_bus بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •