در این بازار اگر سودیست با درویش خرسندست
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز
ورای حد تقریر است شرح آرزومندی
در این بازار اگر سودیست با درویش خرسندست
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز
ورای حد تقریر است شرح آرزومندی
یقین را چون عروسکی در آغوش گرفتم
و در گهواره سالهای نخستین به خواب رفتم
در دامانت که گهواره رویاهایم بود
و لبخند آن زمانی به لبهایم برگشت .
با تنت برای تنم لالا گفتی
چشمهای تو با من بود
و من چشمهایم را بستم
چرا که دستهای تو اطمینان بخش بود
خوب اخر شعر هردوتن "ی " بود![]()
دردا و دریغا که چنان گشتی بی برگ
کز بافته خود نداری کفن من
امروز همی گویم با حسرت بسیار
دردا و دریغا وطن من وطن من
نمی دانم
نمی دانم
خدایا من نمی دانم
نمی دانم صدای چیست می آید؟
صدای کیست می آید؟
ولی شاید ز اندوهم صدای مرگ می آید
و شاید با همه دنیا وداع و ترک می باید
در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمیکند
به کوچه سار شب کسی در صلا نمیزند
در آغاز من فقط بره گمشده ای بودم
کز دنده های چپت آفريدی ام بانو
حالا هزاران هزار سال است تا نمی دانم در چشمهای کدام زيبا می خندی
که استخوانم را از تپه های سوخته می کشد( بيرون-خارجی روز)
پایین
پایین
پایین تر
[کلوز آپ از صورت باستان شناس پیر]
((خستمه/ تنم تیر میکشه از بس دنبالت گشتم واستخوون پیدا کردم/ دنبال عکسی که بوی تنت می داد /هرچی گشتم تو تیر مرداد شهری.../شهری سوخته که زیر پاهام له شده))
کات سکانس سه
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو هنوز هستی
...........................................
شب (؟) بخیر
يك روز
ديوانه مي شوم !
شايد براي حادثه بايد
گاهي كمي عجيب تر از اين باشم
با اين همه تفاوت
احساس مي كنم كه كمي بي تفاوتي
بد نيست
حس مي كنم كه انگار
نامم كمي كج است
و نام خانوادگي ام ، نيز
از اين هواي سربي خسته است
شب ( ؟ ) به خیر
آسمان آبي شد و قلب خورشيد تپيد
نور آرام در زير پوست شب خزيد
بلبلي خواند و گفت : صبح ديگر دميد
=============
صبح بخير![]()
تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)