تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 771 از 934 اولاول ... 271671721761767768769770771772773774775781821871 ... آخرآخر
نمايش نتايج 7,701 به 7,710 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #7701
    کاربر فعال انجمن ادبیات M0RTEZA_R's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    توی
    پست ها
    1,413

    پيش فرض تنها زیر باران

    خیال می‌کنم که نرفته‌ای
    و هنوز
    این خیابان همیشگی را
    با من قدم می‌زنی
    می‌ایستم پشت شیشه‌های کافی‌شاپ:
    ما داریم آنجا قهوه می‌نوشیم٬
    چای می‌نوشیم،
    شکلات داغ می‌نوشیم...
    حالا دارد باران می‌بارد
    و من حتی نمی‌توانم
    یک چتر
    برای خودم خیال کنم.

    مهدی اکبری فر

  2. 3 کاربر از M0RTEZA_R بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #7702
    آخر فروم باز Alireza_SA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    پست ها
    1,301

    پيش فرض

    مثل گنجشکی که ، زیر برفا مونده
    همه ی دلتنگیم ، پیش تو جا مونده
    یه نفر اینجاست که تو رو دوست داره هنوز
    که تو چهار فصل دلش ، برف می باره هنوز



    یه نفر منتظره تو بهارش باشی
    تا کنارت باشه تا کنارش باشی
    یخ زدن دستای من ، زل زدم به رد پات
    دستامو ها میکنم ، کو اجاق خنده هات؟



    شاخه ها خشکیدن ، ریشه هام از دردن
    شونه هام میلزن ، استخونام سردن
    یه نفر اینجاست که تو رو دوست داره هنوز
    که تو چهار فصل دلش ، برف می باره هنوز



    رد چشمامو نگاه کن ،
    دستامو بگیر تو دستات
    یخ این دستا رو وا کن ،

    خنده هات سبزه ی عیدن
    خنده هاتو دوست دارم ،
    من و با خنده صدا کن

    با یه ذره مهربونی ،
    منو و پر کن از جوونی
    کی بهارو دوست نداره ،

    عزیزم خودت میدونی
    فصل،فصل تو که عشقه ،
    چهار فصل من بهاره ...



    سروده ی : حسین صفا

    Last edited by Alireza_SA; 18-07-2011 at 13:04.

  4. 6 کاربر از Alireza_SA بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #7703
    داره خودمونی میشه atefeh8766's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2011
    محل سكونت
    WonderLand
    پست ها
    20

    پيش فرض

    آسمان خاطرم
    سرشار از ابرهای سرگردان است .
    سپیدی ها غبار گرفته اند
    در سکوتی وسیــــــــــع
    به لحظه های غم گرفته می نگرم
    و لبخند می زنم به نسیم
    که
    او هم دلش گرفته است !
    Last edited by atefeh8766; 18-07-2011 at 14:42.

  6. 3 کاربر از atefeh8766 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #7704
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Elahe Goddess's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    بجنورد
    پست ها
    316

    پيش فرض

    نگذار؛
    نه سیاهی،
    نه سکوت،
    نه دیوار و نه سیم خاردار
    و نه حتّی من،
    لبخندت را از من بگیرد.
    بگذارشیرینی لبخندت
    تلخی گذشته را بیرنگ کند.
    هر جا که هستی باش؛
    فقط خوشبخت و خوشحال باش....



  8. 4 کاربر از Elahe Goddess بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #7705
    داره خودمونی میشه Atefeh.N's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2011
    پست ها
    149

    پيش فرض

    دوستش می دارم


    چرا که می شناسمش به دوستی و یگانکی


    اندوهش


    غروبی دلگیر است .








  10. 5 کاربر از Atefeh.N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #7706

    پيش فرض


    تنگـــــ ـــ ـ
    ڪــﮧ مــےشود دلـــــم
    موج مــوج
    تــــو را
    در ســـاحل مَـ
    טּ
    مــے ریزد



  12. 7 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7707
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    ای که روشنگر تاریکی شبهای منی

    با دل آزاری خود باز دل آرای منی

    دوری از دیده و در منظر دل پیدایی

    روز و شب همره بیداری و رویای منی

    تو بهاری به لطافت همه تن مهتابی

    نفس صبحی و روشنگر شبهای منی

    بوسه ی گرمم و بر سرخی لبهای توام

    واژه عشقی و در شعر فریبای منی

    لب جابخش گل آمیز بنه بر لب من

    در تنم روح بدم ای که مسیحای منی

    مرغ دریایی ام و تشنه طوفان وصال

    بگشا چشم که دریای منی


  14. 6 کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #7708
    داره خودمونی میشه Atefeh.N's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2011
    پست ها
    149

    پيش فرض

    صبر کن

    عشق که شکل گرفت

    لب ، قلب ، چشم ، گویا می شود

    و ذهن

    پاک می شود از غبار

    آن وقت

    با من باش ، همیشه ی من !
    Last edited by Atefeh.N; 18-07-2011 at 21:56.

  16. 3 کاربر از Atefeh.N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #7709
    حـــــرفـه ای Hadi King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    14,115

    12

    یک بار ،

    پشتِ تردید‌های یک مرد ،


    چشم بگذار !


    خواهی‌ دید


    چقدر اشک را


    در این بازی


    قایم کرده است ...

  18. 14 کاربر از Hadi King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #7710
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    تو کهــــ با آن همهــــ غـــــــم ، تو کهـــ با آنـــ همهـــ درد

    باز در فکــر شقـــایــــــــــــق بودیــــِِِِِِِِِِِِِِِِِ ِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِ ِِِِِِِِِِِِِِ

    باز دیشب به تــــــــــــــــــو اندیشیدم

    یاد تو در دل منـــــ مهـمـــــــــــــان بود

    تا سحر گاه به خـــــــــــود پیچیدم

    و به چشمــــــــــــــان تو اندیشیدم

    با خود می گفتم :

    چشــــــــم تو دریا بود

    که به هر باغچه ایــــــــــِ جان می داد

    و زمانیکه من تشنـــــــــه روییدن بودم

    چشم تو وعده بــــــــــــــاران می داد

    باز دیشب به تــــــــــــــــــــــو اندیشیدم

    شب من چه شب خاطــــــــــــــــــــــ ــــــــــــره انگیزی بود

    که تــــــــــو بودیـــــــــِِ

    و دگر

    هیــــچ نبود

  20. 6 کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •