موهای شونه نکرده یادته؟
چشمک از پشت یه پرده یادته؟
عکسمون تو قاب عکسو یادته؟
بله ی بدون مکثو یادته؟
جناحمون مخالف اقا یزدان
قرمزته
موهای شونه نکرده یادته؟
چشمک از پشت یه پرده یادته؟
عکسمون تو قاب عکسو یادته؟
بله ی بدون مکثو یادته؟
جناحمون مخالف اقا یزدان
قرمزته
هاي مكن هوي مكن قافيه و شعر مكن
تن به تن سايه بزن دور شو و روي مكن
سوي حماسه ميروي تاخت سواره ميروي
خم به تن كمان بكش سوي طلايه ميروي
=========
طفلك مولانا![]()
=========
به نظر همه خوشگله داداو.لی در کل انجلینا به نظرم خوشگل
=========
امظا موقت : يه مدت حالم خوش نيست كمتر ميام
يه شبايی باد و بارون ميزنه به برگ و بارم
اون شبا هوای آشتی حتی با خودم ندارم
يه روزای ابر تيره منو ميبره از اينجا
می بره اونوره ديروز گم می شم اون دور دورا
می دونم گاهی بلور قلبتو می شکنه حرفام
صبر تو به سر رسيده از من و سرگشتگی هام
با گذشت به من نگاه کن تو که می بينی چه تنهام
رو نگردون از من ای خوب اگه بدترين دنيام
ماجرايي ذل خون گشته نگويم با كس---------------زانكه جز تيغ غمت نيست كسي دم سازم
-----------------------------------------
چرا هيچ كي منو دوست نموداره![]()
اصلاٌ تو اين فروم آبي داريم؟!!!
ماه
رنگ تفسير مس بود
مثل اندوه تفهيم بالا مي آمد .
سرو
شيهه بارز خاك بود .
كاج نزديك
مثل انبوه فهم
صفحه ساده فصل را سايه مي زد.
كوفي خشك تيغال ها خوانده مي شد .
از زمين هاي تاريك
بوي تشكيل ادراك مي آمد .
ببین چه رنگ خوشگلی داره این قلبیا این گله
![]()
![]()
ديگري را حديث پيش آرد
كه ندارم هر آنجه او دارد
ور از آن ديگران سؤال كنيد
كاين همه از چه جمع مال كنيد
همه از اين قياس چانه زنند
تير را بر همان نشانه زنند
------------------------------------
حرص منو در مياري!!!
اصلاٌ در و ديوار اين فروم رونيگاه كن چه قشنگه
در گذر گاه زمان
خیمه شب بازی دهر
با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد
عشقها می میرند
رنگها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ
دست ناخورده به جا می ماند
قرمزشا ندیدی چه حالی می ده
سلام
دل براتون تنگ شده بود
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نكرد
ياد حريف شهر و رفيق سفر نكرد
يا بخت من طريق مروت فروگراشت
يا او به شاهراه طريقت گرر نكرد
گفتم مگر به گريه دلش مهربان كنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نكرد
شوخي مكن كه مرغ دل بيقرار من
سوداي دام عاشقي از سر به درنكرد
هر كس كه ديد روي تو بوسيد چشم من
كاري كه كرد ديده من بي نظر نكرد
من ايستاده تا كنمش جان فدا چو شمع
او خود گرر به ما چو نسيم سحر نكرد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصدک تجربه های همه تلخ با دلم می گوید
که دروغی تو، دروغ
که فریبی تو، فریب
قاصدک ! هان ، ولی ... آخر .... ای وای!
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام ، آی ! کجا رفتی ؟ آی ...!
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی جایی؟
به به اقا محمد
سلام
رسیدن به خیر
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)