تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 77 از 433 اولاول ... 276773747576777879808187127177 ... آخرآخر
نمايش نتايج 761 به 770 از 4326

نام تاپيک: حالات و احوالات کنونی خود را با شعر/نثر بیان کنید [محدودیت: 2 پست در هر روز]

  1. #761

    پيش فرض


    از سخنــــــــ چینان شنیدم آشنایتــــــــ نیستم


    خاطراتتــــــــ را بیاور تا بگویمـــــــ کیستمــــــــ . . . !

  2. 5 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #762
    کـاربـر بـاسـابـقـه MOHAMMAD2010's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    10,353

    پيش فرض

    توی تنهاییم نشستم ، رو به روم یه آینه ی پاک
    شده کار من مرور خاطرات سرد و غمناک

    من نگاهم رو به آینه ، آینه بی زار از نگاهم
    خسته از درد و غم من ، خسته از غبار آهم

    دوباره چشمای ابریم ، می گیرن نم نم بارون
    آینه حیرونه از این که ، از کجاست این همه بارون

    دل آینه می سوزه ، دل می ده به درد و دل هام
    به تموم پشت پاها که زدن به قلب تنهام

    می شه باز سنگ صبور غصه های جور و واجور
    با ترک می شکنه بغض و آینه می خوره هاشور


  4. #763
    Banned
    تاريخ عضويت
    Sep 2010
    محل سكونت
    far away from here
    پست ها
    106

    پيش فرض

    زندگي زندان سرد كينه هاست،من گريزانم ازين زندان كه نامش زندگيست.......!

  5. 4 کاربر از Bahar-via بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #764
    داره خودمونی میشه .mehdi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    98

    پيش فرض

    من نگويم که به حرف دل من گوش کنيد

    بهتر آنست که اين قصه فراموش کنيد

    عاشقان رو بگذاريد بنالند همه

    مصلحت نيست اين زمزمه خاموش کنيد ...

  7. 3 کاربر از .mehdi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #765
    پروفشنال darklord_8's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    پست ها
    554

    پيش فرض

    راحتی در کار زمان نیست

    همه تان دروغ گفته اید

    چه کسی به من گفت

    زمان دردم را تسکین می دهد !

    دلم برایش تنگ شده است

    آن هنگام که می گرید باران

    می خواهمش آن هنگام که

    فرو می نشیند آب در ساحل

    برف های کهنه آب می شوند از هر جانب کوه

    و برگ های واپسین سال دود می شوند در هر کوچه ای

    اما عشق تلخ واپسین سال

    بایستی پابرجا بماند

    قلبم سنگینی می کند

    و افکار پوسیده ام ساکن شده اند

    صدها جایی هستند که می ترسم

    تا بروم - چرا که از یاد او لبریزند

    و ورودی سلانه در چنین مکان آرامی

    جایی که هر گز پایش را نگذاشته

    یا چهره اش ندرخشیده

    با خود می گویم

    " در اینجا هیچ یادی از او نیست! "

    با این حال چه تب آلودم و چقدر به یاد او

  9. 3 کاربر از darklord_8 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #766
    داره خودمونی میشه Gharibane's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    در به در تر از باد زيستم در سرزميني كه گياهي در آن نميرو
    پست ها
    97

    پيش فرض

    چه کسی به من گفت

    زمان دردم را تسکین می دهد !

    دلم برایش تنگ شده است...

    دروغ بود، دروغ....
    زمان تنها قلبهاييمان را فشرد
    بي‌آنكه تسكيني برايش باشد

    سينه‌ام خاموش شد، آتشم افسرد
    غنچه‌هاي بوسه‌ام بر عكس او پژمرد
    بــــــــاد يــــــــاد عاشقان را بــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــرد....

  11. این کاربر از Gharibane بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #767
    کـاربـر بـاسـابـقـه MOHAMMAD2010's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    10,353

    پيش فرض

    وقتي كه بارون مي گيره دلم بهونه مي گيره

    به ياد شباي باروني سراغ تورو مي گيره

    اشك چشام جاري ميشه مثل بارون چيكه چيكه

    دل بهونه گير من بي تو آروم نميشه

    كجا رفتي اي ديوونه ...

    حالا كه از دست دادمت ميخونم از دوست داشتنت

    زندگيم هر چي كه بود سپردمش به سرنوشت

    ندارم از تو نشوني چقده نامهربوني

    مگه از تو من چي خواستم به جز عشق و همزبوني

  13. این کاربر از MOHAMMAD2010 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #768
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    مقر گشتاپو
    پست ها
    759

    پيش فرض

    يارب مپسند كه لوطيان خار شوند...

  15. #769
    داره خودمونی میشه shab67's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    63

    پيش فرض

    رفتی و ماندم

    تنها نشسته ام در این آغش جفا/
    پیشینه ای نبود مرا، جز در این خفا
    مرغ از قفس پرید،مگر بالی بُود تو را؟/
    چون مرده ی سراب کنم آب را شفا
    راستی نگفته ای چرا کین دلم گریخت؟/
    آن گونه که بر رهِ گذر کند وفا

  16. این کاربر از shab67 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #770
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,279

    پيش فرض


    هان ای شب شوم وحشت انگیز
    تا چند زنی به جانم آتش ؟
    یا چشم مرا ز جای برکن
    یا پرده ز روی خود فروکش
    یا بازگذار تا بمیرم
    کز دیدن روزگار سیرم
    دیری ست که در زمانه ی دون
    از دیده همیشه اشکبارم
    عمری به کدورت و الم رفت
    تا باقی عمر چون سپارم
    بگذار که چشم ها ببندد
    کمتر به من این جهان بخندد


    نیما یوشیج

  18. 3 کاربر از M O B I N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •