خب حالا با توجه به همه ی این شرایطی که گفتی به نظر خودت سن مناسب واسه دخی و پسر چنده ؟
خب حالا با توجه به همه ی این شرایطی که گفتی به نظر خودت سن مناسب واسه دخی و پسر چنده ؟
به نظرم شهرای بزرگ پسرا 30 اینا ازدواج میکنن!... شهرای کوچیک مث ماله ما هم که دیدم طرف 15 سالشه ازدواج کرده...
Sent from my Xperia S using Tapatalk 2
در مورد پسرا همین که Agame.Arash جان گفت
در مورد دخترا هم بگم که به خاطر تحصیلات و همچنین پشتوانه مالی به سبب شغل سنشون داره برای ازدواج به شدت بالا میره....
من تو دانشگاه خیلی کم دیدم دختری که ازدواج کرده باشه..میانگین سنی دخترای دانشگاه ما شاید 24 یا 25 باشه اما اکثرا مجرد تشریف دارن
در ضمن منتظر بودن برای پیدا کردن مرد رویاهاشون شیاد دلیل دیگه ای برای بالا رفتن سن ازدواج خانومها باشه
این رو با شما دقیقا موافقم . تو یونی ما هم وضع همین بود اکثرا سن بالا بودن ولی لامصب ها چوری بزک دوزک می کنند که کسی ندونه فکر میکنه 18 ساله شون هستش
ولی به نظر من دختر نباید بذاره سنش بره بالا برای ازدواج و نهایتا باید تو 21 تا 23 سال ازدواج کنه !!![]()
حالا بدبخت خواستگار نداشته باشه چیکار کنه در کل بالا رفتن سن ازدواج 70 درصدش به خاطر اقایون هست
تا من و شما اقدام نکنیم دختر میخواد چیکار کنه...
30 درصد هم توقع دخترا
خوب صحبت سر همون توقع ها هستش دیگه !با یه بنده خدایی صحبت می کردم از همکلاسی ها
می گفت که من اگه بدونم خواستگارم عشقش به من خالص هستش و بتونه عشقش رو به من ثابت کنه من تا اخر زندگی وفادارانه و بدون هیچ چشم داشتی باهاش ازدواج میکنم !! گفتم خوب اگه کسی اومد همه این موارد رو داشت و همه چی رو هم ثابت کرد حاضری مثلا مهریه ازش نگیری یا مثلا 11 تا سکه به نیت ... ازش بگیری ؟؟ دیدم این موند
بعد کلی فکر گفت نه دیگه مهریه نوعی ضمانت و پشتوانه برای زن هستش ( از یه لحاظ درسته ) گفتم پس اثبات عشق و ... چی شداین وسط !! که دیدم جوابی نداشت برای گفتن منم پیچوندم رفتم
![]()
خودخواهی و عدم گذشت گند میزنه به زندگی دونفره ! همین تلافی کردنا !... عوضش گذشت و فداکاریه که همه چیو درس میکنه داداش... (کف کردین عجب چیزایی گفتم
! ... ولی جدی بود
!)
احسنت حرفاتون رو کامل قبول دارم اما ربطش به پست من چی بودولی درحالت کلی گذشت و فداکاری و در نظر گرفتن شرایط پسر بیچاره
می تونه خیلی کمک کنه به تسهیل ازدواج . و یه مورد دیگه هم که جز معیار های من بود و یادم رفته بود بگم اینکه خانم حتما شاغل باشه
چون الان تنهایی نمیشه یه خونواده رو گردوند
![]()
ازدواج كه تو دانشگاه آزاد بيداد ميكنه شما چطوري ميگي نيست من موندم برو دانشگاه آزاد سوال كن از بچه هاي ورودي يك دوره حد اقل 5 تا 10 تاشون با هم رشته اي هاي خودشون ازدواج ميكنن و اتفاقا در دانشگاه آزاد شهر هاي كوچك اين اتفاق بيشتر ميوفته...
تا دلت بخواد دوستی تو دانشگاه آزاد دیدم از دو روز و یک هفته تا 4 سال سر کار گذاشتن هم به اسم ازدواج و ... آخرش هیچی به هیچی شده اما ازدواج خبری نبوده طرف به خاطر اینکه نره سربازی اومده بود دانشگاه حالا بره ازدواج کنه فکر میکنی چند نفر از کسایی که تو سن های پایین تر میرن دانشگاه آزاد هزینه تحصیلشون رو خودشون به تنهایی پرداخت میکنند که حالا فکر زنم باشند یا برعکس دختری که اومده دانشگاه توقعش خیلی زیاد میشه و ...
عزیز خیلی ها از روز اول که وارد دانشگاه میشن مخصوصا اگر سنشونم کم باشه و مستقیم از مدرسه اومده باشن تو دانشگاه تازه وارد یه محیط باز شدند و مخصوصا اگر دانشجوی یه شهر دیگه باشند آزادی رو به دست میارن که 100 سال تو دوران مدرسه نداشتند همه رقمه هم برای پسر هم دختر
خیلی ها رو میشناسم با اینکه میتونستند تو شهر خودشون قبول شن و با هزینه کمتر مدرکشون رو بگیرند به قول خودشون برای عشق و حال بیشتر زدن یه شهر دیگه و بازم با حرف ازدواج و این حرفا چند سالی هر کاری خواستند با طرف کردند و ...
واقعا که عجب حرفی بودخودخواهی و عدم گذشت گند میزنه به زندگی دونفره ! همین تلافی کردنا !... عوضش گذشت و فداکاریه که همه چیو درس میکنه داداش... (کف کردین عجب چیزایی گفتم! ... ولی جدی بود!)![]()
ولی روزگار و زمانه الان خیلی چیزها رو تغییر داده همه این حرف هایی که شما زدی قشنگه و به به داره اما واقعیت چیز دیگه ای گذشتی که باعث بشه طرف سرت سوار بشه بهتره که نباشه روح آدما خیلی وقته سیاه شده و سفیدی دیگه حرفی برای گفتن نداره و ...
پ ن = این رسم روزگار یعنی این روزگار نزنی میزننت (فیلم قیصر)
از اون + دوم تا اخر صحبتتون با شما موافقم ولی این همش بستگی به خود ادم داره.با توی خانه نشستن و فکر ازدواج بودن هیچ وقت ادم صاحب خانه و زندگی نمیشه
ولی بین +..+
حقوق درست و حسابی برای 3 نفر؟؟؟؟؟؟
به نظر من یکی از علت های اصلی طلاق همین فکر بچه دار شدن هست.طرف هیچی پول نداره.با وام ازدواجش یه خونه اجاره کرده.خودش و زنش هر دو شاغلند که به زور ماهی 1 تومان جمعا حقوقشون هست.1 سال بعد ازدواجشون بچه دار میشن!!میپرسی اخه دیوانه برای چی؟ میگه ما بچه دوست داشتیم. به نظر شما این جهالت نیست؟
تازه طرف پول هم داشته باشه باز هم دلیل نمیشه..
سن مناسب ازدواج رو هر کسی برای خودش تعیین میکنه.وقت مناسب ازدواج اون زمانی هست که احساس کنی نیاز داری (ولی نه به هر دلیلی) ازدواج کنی.احساس نیاز به مستقل شدن.احساس قبول مسئولیت.احساس شروع یک زندگی تازه
یکی توی 20 سالگی به این احساس میره یکی 40 سالشم بشه میگه من نمیتونم مسئولیت یکی دیگه رو قبول کنم
شما اون موقع ازش پرسیدی عشق خالص یعنی چی؟
عشق خالص یعنی طرف به زن دیگه اگر نگاه کرد توی ذهنش نگه این چه خوشگله -یا زشته-
نگه چقدر مانتوش کوتاه بود-یا چرا پاشنه کفشش انقدر بلند بود
اگر شما چنین مردی رو پیدا کردی من براش یه زن پیدا میکنم که مهریه اش1 سکه باشه.نمیدونم چرا شما اقایان کارهای خودتان را نمیبینید.همش گیر میدید به این مهریه.
صحبت شما خیلی جالب بود.دقیقا بعضی اقایان میگن ما نمیخواهیم اصلا همسرمان سر کار برود.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)