تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 76 از 720 اولاول ... 266672737475767778798086126176576 ... آخرآخر
نمايش نتايج 751 به 760 از 7196

نام تاپيک: ترجمه --------Translation 3

  1. #751
    اگه نباشه جاش خالی می مونه roozbeh1369's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2008
    محل سكونت
    کرمانشاه
    پست ها
    389

    پيش فرض

    ممنون میشم دوستان کمک کنند و این متن ترجمه کنند

    Count Leo Nikolayevich Tolstoy is considered by many to be the giant of Russian literature. Wealthy and talented, he was nevertheless restless and dissatisfied with himself and his society. Although he wished to believe in the innate goodness of man, he found himself as disgusted with the ignorance and petty greed of the peasants as he was with the artificiality of the aristocracy. During his most tranquil years, Tolstoy wrote his two great realistic novels, War and Peace and Anna Karenina. Soon after these triumphs, however, his inner conflict between the lure of a “natural life” and the restraining dictates of reason and moral law came to a head, and he began to crave a religious justification of his life. Thus, when Tolstoy was about fifty, he evolved his own brand of Christianity, which was a kind of ethical humanism. The aim of man, as Tolstoy now saw it, was to do right, to love all men, and to free oneself from greed, anger, and lust. The ownership of property is thus evil, because it is the gratification of greed and asserts a single man’s monopoly over something that belongs to all. After this “conversion”, Tolstoy tried to give away his wealth and live simply, as a peasant. He died in an obscure railway station as he was running away from intolerable conditions at home, brought on by Countess Tolstoy’s desperate opposition to her husband’s radical new way of life.

  2. #752
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    292

    پيش فرض

    می خوام ایمیل بزنم به یک شرکت هاستینگ خارجی با این متن:
    سلام
    حدود 2 هفته قبل یک هاست اشتراکی سفارش دادم و پولش هم با پی پال پرداخت کردم و اطلاعات اکانت را دریافت کردم ولی نتونستم لاگین بشم اکانتی که به من دادین مشکل داره یک هفته هم از آخرین تیکتی که فرستادم گذشته ولی کسی جواب نمیده. من بابت این اکانت 7 دلار پول دادم و 7 دلار هم بابت اکانت دیگری به شما بدهکارم که بی حساب میشیم. می تونید همه اکانت هام را terminate کنید چون همشون را انتقال دادم به یک سرور دیگه.
    خداحافظ برای همیشه، با این ساپورتتون!
    یه دوستی لطف کنه و اینوترجمه کنه.
    ممنون

  3. #753
    English | Active member sajjad1973's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,855

    پيش فرض

    یه دوستی لطف کنه و اینوترجمه کنه.
    ممنون

    Dear manager

    I wrote this letter to report your company scandalous client support

    I ordered a shared host about two weeks a go, paid it by paypal and consequently recieved its account info, but I am not able to log on. there must be a problem in my allocated account. I sent you a .........one week ago but did not recieve any response. it cost me 7$ and i owe you 7$ for another account which it means I am not liable to pay you any more
    I transferred my account to another account, and now you can terminate my whole account



    .
    Last edited by sajjad1973; 04-03-2012 at 13:34.

  4. 3 کاربر از sajjad1973 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #754
    اگه نباشه جاش خالی می مونه roozbeh1369's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2008
    محل سكونت
    کرمانشاه
    پست ها
    389

    پيش فرض

    ممنون میشم دوستان کمک کنند و این متن ترجمه کنند

    Count Leo Nikolayevich Tolstoy is considered by many to be the giant of Russian literature. Wealthy and talented, he was nevertheless restless and dissatisfied with himself and his society. Although he wished to believe in the innate goodness of man, he found himself as disgusted with the ignorance and petty greed of the peasants as he was with the artificiality of the aristocracy. During his most tranquil years, Tolstoy wrote his two great realistic novels, War and Peace and Anna Karenina. Soon after these triumphs, however, his inner conflict between the lure of a “natural life” and the restraining dictates of reason and moral law came to a head, and he began to crave a religious justification of his life. Thus, when Tolstoy was about fifty, he evolved his own brand of Christianity, which was a kind of ethical humanism. The aim of man, as Tolstoy now saw it, was to do right, to love all men, and to free oneself from greed, anger, and lust. The ownership of property is thus evil, because it is the gratification of greed and asserts a single man’s monopoly over something that belongs to all. After this “conversion”, Tolstoy tried to give away his wealth and live simply, as a peasant. He died in an obscure railway station as he was running away from intolerable conditions at home, brought on by Countess Tolstoy’s desperate opposition to her husband’s radical new way of life.
    از دوستان کسی نیست که کمک کنه ؟؟؟؟

  6. #755
    English | Active member sajjad1973's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,855

    پيش فرض

    از دوستان کسی نیست که کمک کنه ؟؟؟؟



    یه کم با فاصله مینویسم که معنی جملات بهتر درک بشه شما اگه دوست داشتی همه رو به هم بچسبون



    بسیاری از مردم از لئونیکلایویچ تولستوی به عنوان فردی توانا در عرصه ادب و فرهگ روسیه یاد میکنند، اگرچه این شخصیت ثروتمند و باهوش از خود و جامعه ای که در ان میزیست راضی و خشنود نبود.

    هرچند خواست تولستوی باور خوبی و درستی ذاتی انسانه بود اما متوجه این مطلب گشت که به همان اندازه که از طبقه اشراف و اشرافی گری متنفر است از جهالت و کم خواهی کشاورزان و فقراء نیز متنفر است.

    لئو تولستوی در طول آرام ترین سالهای زندگی اش دو اثر بزرگ خود با نامهای جنگ وصلح و آناکارینا را به رشته تحریر درآورد. اگرچه مدت زمان اندکی پس از این موفقیتها تضاد درونی او در رابطه با فریفتگی و جذابیت زندگی طبیعی ( زندگی بر اساس غریزه) و القائات قوانین مهار کننده منطقی و اخلاقی بر همگان اشکار گشت و او مشتاقانه توجیهی مذهبی از زندگی خود ارائه کرد.
    بنا براین هنگامی که تولستوی بیش از پنجاه سال نداشت، نوعی از مسیحیت خاص خود را ارائه کرد که نوعی از اومانیسم اخلاقی بود.

    اکنون آنگونه که تولستوی می اندیشد هدف از خلقت انسان انجام کار های پسندیده و درست - عشق به تمامی انسانها - و رهایی بشر از حرص - خشم و شهوت است.

    در نتیجه; مالکیت قائل شدن برای اموال عملی زشت و ناپسندیده است، چراکه ان به نوعی ارزاء حس طمع و دلیلی بر حق مالکیت فردی شخص بر چیزی است که متعلق به همه مردم است.

    لئو نیکلاویچ تولستوی بعد از این دگرگونی درونی ثروت خود را بخشیده و زندگی ساده ای همچون یک دهقان در پیش گرفت



    .
    Last edited by sajjad1973; 05-03-2012 at 12:16.

  7. 3 کاربر از sajjad1973 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #756
    اگه نباشه جاش خالی می مونه roozbeh1369's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2008
    محل سكونت
    کرمانشاه
    پست ها
    389

    پيش فرض

    یه کم با فاصله مینویسم که معنی جملات بهتر درک بشه شما اگه دوست داشتی همه رو به هم بچسبون



    بسیاری از مردم از لئونیکلایویچ تولستوی به عنوان فردی توانا در عرصه ادب و فرهگ روسیه یاد میکنند، اگرچه این شخصیت ثروتمند و باهوش از خود و جامعه ای که در ان میزیست راضی و خشنود نبود.

    هرچند خواست تولستوی باور خوبی و درستی ذاتی انسانه بود اما متوجه این مطلب گشت که به همان اندازه که از طبقه اشراف و اشرافی گری متنفر است از جهالت و کم خواهی کشاورزان و فقراء نیز متنفر است.

    لئو تولستوی در طول آرام ترین سالهای زندگی اش دو اثر بزرگ خود با نامهای جنگ وصلح و آناکارینا را به رشته تحریر درآورد. اگرچه مدت زمان اندکی پس از این موفقیتها تضاد درونی او در رابطه با فریفتگی و جذابیت زندگی طبیعی ( زندگی بر اساس غریزه) و القائات قوانین مهار کننده منطقی و اخلاقی بر همگان اشکار گشت و او مشتاقانه توجیهی مذهبی از زندگی خود ارائه کرد.
    بنا براین هنگامی که تولستوی بیش از پنجاه سال نداشت، نوعی از مسیحیت خاص خود را ارائه کرد که نوعی از اومانیسم اخلاقی بود.

    اکنون آنگونه که تولستوی می اندیشد هدف از خلقت انسان انجام کار های پسندیده و درست - عشق به تمامی انسانها - و رهایی بشر از حرص - خشم و شهوت است.

    در نتیجه; مالکیت قائل شدن برای اموال عملی زشت و ناپسندیده است، چراکه ان به نوعی ارزاء حس طمع و دلیلی بر حق مالکیت فردی شخص بر چیزی است که متعلق به همه مردم است.

    لئو نیکلاویچ تولستوی بعد از این دگرگونی درونی ثروت خود را بخشیده و زندگی ساده ای همچون یک دهقان در پیش گرفت



    .
    خیلی خیلی ممنون
    اما فکر کنم خط آخر ترجمه نشده
    He died in an obscure railway station as he was running away from intolerable conditions at home, brought on by Countess Tolstoy’s desperate opposition to her husband’s radical new way of life

  9. #757
    داره خودمونی میشه BoOghz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    esf
    پست ها
    50

    پيش فرض

    دوستان لطف میکنید اگه تو ترجمه این headline ها کمکم کنید .

    1. obama most dangerous president incapable of defending his country

    2 . cutting off the bank the next step in iran sanctions

    3. islamist militants execute three men in south yemen

    4. syrian violence spills over into lebanon

    5 . Pakistan to ask interpol to arrest ex-president Musharraf for failing to protect slain premier

    6. Afghan leader to push for access to taliban in pakistan

    7.Over 120 hurt in Bahrain clashes , dialogue sought

    8. more work needed yet on elusive Greek bailout deal

    9.chinese envoy met syrian leader

    10. NATO found Afghan children dead after air strike

    11. UK minister sought Qatada deal in jordan

    12. Bahrain forces patrol on revolt anniversary

    13. Suspect arrest in Capitol suicide attack plot

    14.Syria 's Assad offered vote , tanks shelled rebel areas

    15.Republican :Rick Santorum Missed Opportunity

    16. Bahraini police break up protest ,deport U.S activists

    17.Pakistan PM: charges against president "politically motivated"

    18.Brazil's foreign minister tells Yahoo News UN should weigh in on legality of iran strike

    19. Romney fights for frontrunner status at Arizona GOP debate

  10. #758
    پروفشنال Smartie7's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    Far away
    پست ها
    877

    پيش فرض

    سلام ...

    معنی قسمتِ های‌لایت شده با بقیه جمله جور نمیشه !
    کلمه ی lettable به چه معنی هست ؟! قابل اجاره ؟!
    در ضمن متن در زمینه معماری هستش ...



    ممنون میشم اگه کمکم کنید.
    -------------
    ویرایش : این ترجمه ی من هست ...
    مفهوم اتخاذ شده توسط دانشگاه Lincolnshire و Humberside دارای منطقی انکارناپذیر است؛ فضای تدریس بسیار انعطاف پذیر است؛
    در صورتی که دانشگاه نتواند تعداد کافی از دانشجویان را جذب کند، از این فضا میتوان به عنوان فضای قابل اجاره ی اداری استفاده کرد.
    Last edited by Smartie7; 05-03-2012 at 19:47.

  11. #759
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    May 2009
    پست ها
    729

    پيش فرض

    سلام ...

    معنی قسمتِ های‌لایت شده با بقیه جمله جور نمیشه !
    کلمه ی lettable به چه معنی هست ؟! قابل اجاره ؟!
    در ضمن متن در زمینه معماری هستش ...



    ممنون میشم اگه کمکم کنید.
    lettable یعنی قابل اجاره دادن ، اجاره دادنی ( یا هرچی خودتون صلاح دونستید)

    chiefly Br: capable of being rented or leased

    اون قسمت زرد هم در واقع بیان دیگه ای (رسمی تر) از این جمله است:

    If the university should fail to attract sufficient students

    یه نگاهی به قسمت 99 advanced grammar in use بندازید.

    ویرایش : این ترجمه ی من هست ...
    مفهوم اتخاذ شده توسط دانشگاه Lincolnshire و Humberside دارای منطقی انکارناپذیر است؛ فضای تدریس بسیار انعطاف پذیر است؛
    در صورتی که دانشگاه نتواند تعداد کافی از دانشجویان را جذب کند، از این فضا میتوان به عنوان فضای قابل اجاره ی اداری استفاده کرد.
    ترجمه پیشنهادی من :

    مفهومی که دانشکاه های ... و ... پذیرفته اند منطقی انکار نشدنی دارد : انعطاف فضای تدریس به حدی است که در صورت عدم جذب دانشجوی کافی ، میتواند به عنوان فضای اداری به اجاره گذاشته شود.
    Last edited by cool11; 05-03-2012 at 20:14.

  12. این کاربر از cool11 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #760
    English | Active member sajjad1973's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,855

    پيش فرض

    خیلی خیلی ممنون
    اما فکر کنم خط آخر ترجمه نشده
    He died in an obscure railway station as he was running away from intolerable conditions at home, brought on by Countess Tolstoy’s desperate opposition to her husband’s radical new way of life

    اقا ببیخشید - صبح چون دیرم شده بود وباید میرفتم با عجله کار کردم - اون یه خط اخر جا موند.


    سر انجام او در یک ایستگاه راه اهن و درحالی که از شرایط غیر قابل تحملی که کنتس تولستوی( همسرش؟) در مخالفت با شیوه زندگی جدید و افراطی او در خانه به وجود اورده بود; میگریخت، جان به جان افرین تسلیم کرد.

  14. 2 کاربر از sajjad1973 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •