تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 76 از 131 اولاول ... 266672737475767778798086126 ... آخرآخر
نمايش نتايج 751 به 760 از 1301

نام تاپيک: معرفي كتاب هايي كه خوانده ايم

  1. #751
    کـاربـر بـاسـابـقـه jamshidjap's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,381

    پيش فرض

    شکونتلا

    کتابیست زیبا از ادبیات هند که سیمای عشق را به رخ می کشد و گویی در کلماتی آکنده از رمز سرگذشت عشق انسان و پروردگار را به نمایش در می آورد و از گذشته های دور می گوید از زمانی که عشق با یک نظر تجلی کرد و آن زمانی که این عشق فراموش شد و اینکه چه سان آن عشق گمشده دوباره روی نمود

    جمله ای از زبان این کتاب:
    «گروهی از شنیدن آواز یا آهنگی دلنواز از دیدن منظرۀ باغ و گلزار زیبا غمگین می شوند و قلبشان پر از اندوه می گردد این نشانۀ آن است که در گذشته اتفاق سرور انگیزی روی داده است و اکنون آن ها را به یاد آن اتفاق که شاید دیگر روی نخواهد داد می اندازد و اندوه گینشان می سازد.»

  2. این کاربر از jamshidjap بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #752
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    اوریکس و کریک


    مارگارت اتوود
    سهیل سمی



    رمان در زمانی آغاز می شود که نسل انسان بر اثر شیوع بیماری از بین رفته است و تنها یک نفر از بازماندگان آنها در کنار نسل جدیدی از انسان های تولید شده در آزمایشگاه به زندگی می پردازد . با فلش بک و یادآوری خاطرات توسط این فرد که جیمی نام دارد از چگونگی ماجرا آگاهی پیدا می کنیم .
    نویسنده فضای پیشرفت بشر را این گونه ترسیم می نماید . متخصصین و مغزها در شهرک هایی در کنار هم جمع می شوند و به اختراعات و اکتشافات می پردازند و این اختراعات و اکتشافات را به سایر مردم می فروشند . توصیفش از این قسمت ها خیلی جالب وحقیقی تر از کتاب های این سبکی هست شاید هم علتش این باشه که در زمانی نوشته شده که اوضاع قابل پیش بینی تره . مثل همین الان آکادمی ها و لابراتوراهای معروف ، باهوش ترین ها را سوا می کنند و عرضه محصول دارند . کم کم هم اطراف خوشدون شهر درست می کنند تا وقت هدر نشه و ....... تولیدات و اکتشافات آنها قابل تصوره . مرغهایی که به جای 2 پا و یک سینه دارای 10 پا و 10 سینه هستند مثلا تا بهره وری بیشتر بشه و مسائلی از این قبیل .....کریک یکی از این نوابغ هست که معتقده مشکلات انسان ها ناشی از تعداد زیادشون و مواردی مانند خشم و حسد و کینه ورزی در آنهاست او در حال تولید انسان هایی فاقد این خصوصیات است و از جیمی دوست خود می خواهد در صورت نابود شدنش این نسل جدید را هدایت کند ........
    کتاب البته یک جورایی پر از عدم قطعیت هست ..... خیلی حدس ها می شه زد اما کتاب جواب قطعی را نمی ده ..... آیا کریک می خواست نسل انسان ها را بردارد و نسل جدید جایگزین کند که از جنگ و مذهب و .... اطلاعی ندارند ؟ نهایتا نشون می ده این نسل جدید چگونه تمایلات جدیدی ممکنه پیدا کنند .... خرافات چگونه بینشون پدید می یاد و چه خطراتی تهدیدشون می کنه ...... یک جورایی ترسناکه ...... من واقعا یک لحظه با خودم فکر کردم شاید ما هم همین طور پدید اومدیم ..... روند شروعش را دوست نداشتم اما در مجموع داستان قشنگی بود . خوب جمعش کرده بود . اخرش را به نتیجه جالبی رسونده بود



    در مورد اوریکس و کریک هم بگم که نام مستعار دو تن از شخصیت های داستان هستند . اوریکس نوعی آهوی افریقایی و کرِیک پرنده‌ای است که در فارسی به آن یلوهٔ حنایی گفته می‌شود


    این کتاب در همان سالی که چاپ شده جز فهرست نهایی کتاب های کاندید جایزه بوکر شده و از مجموعه ادبیات پادآرمانی محسوب می شه . در داستان‌های علمی-تخیلی، جوامع پادآرمانی جوامعی تخیلی هستند که در آنها ویژگی‌های منفی، برتری و چیرگی کامل دارند و زندگی در آنها دلخواه هیچ انسانی نیست. از معروف ترین رمان های این دسته می شه به 1984 ، دنیای قشنگ نو و هرگز رهایم نکن اشاره نمود . یک جامعه پاد-آرمانی نقطه مقابل و وارونه یک جامعه آرمانی (آرمان‌شهر) است. آرمانشهرها جوامعی تخیلی هستند که در آنها همه‌چیز مثبت و ایده‌آل است.
    مارگارت اتوود در مورد این کتاب گفته که این کتاب برای من تقریبا کتاب کاملی است که تا به حال نیاز داشتم خلق کنم

  4. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #753
    کـاربـر بـاسـابـقـه jamshidjap's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,381

    پيش فرض

    سیذارتا

    سیذارتا داستانیست از هرمان هسه ،یکی از بزرگ ترین نویسندگان آلمانی.وی با فرهنگ هند آشنایی داشت و کتاب سیدارتا را نیز با بهره گیری از فرهنگ هند نوشت
    سیذارتا پسری است که می خواهد کلمۀ اَم-یکی شدن با تمام هستی-را درک کند چندی در پی شمنان می رود و ریاضت می کشد اما چیزی نمی یابد سالها می گذرد تا اینکه برهمن بزرگی را می یابد اما از او نیز چیزی نمی یابد تا آنکه با زنی آشنا می شود و شهوت او را آنچنان از پای در می آورد که هدفش را بدست فراموشی می سپارد سالهای ِ سال می گذرد و او به مرز پیری می رسد تا آنکه پرنده ای مرده را در قفس می بیند ،مرگ را فرا روی خود می یابد و دیگر بار به خود می آید و راه جنگل در پیش می گیرد تا به رودی در میلن بیشه می رسد و قایقرانی پیری را می بیند قایقرانی که ام را یافته، ام را از رود آموخته سیذارتای ما سالها در کنار او می ماند و یاد می گیرد که چگونه سوالاتش را از رود بپرسد ،سالها این چنین می گذرد و سیذارتا پس از همه تلاش های طاقت فرسا به آرزویش میرسد ام را با تمام وجود احساس می کند در آن غرق می شود و روحش با جهان یکی می شود.

    «دانش را می توان به دیگری رساند اما خرد را نمی توان. می توان آن را یافت،می توان در آن زیست، می توان با آن و از آن نیرومند شد می توان با آن کگارهای شگفت کرد؛اما نمی توان آن را به دیگری رساند یا آموخت.»

  6. 5 کاربر از jamshidjap بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #754
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    چهره پنهان يا گريس ديگر



    مارگارت اتوود
    جلال بايرام




    رمان برگرفته از يك محاكمه واقعي و بسيار مشهور در سال 1843 در كانادا مي باشد . گريس دختري 16 ساله ، زيبا و فقير است كه به عنوان خدمتكار در منزل اقاي كينر مشغول به كار مي باشد . اقاي كينر و خدمتكار ديگر او نانسي به طرز فجيعي به قتل مي رسند و گريس همراه با مرد خدمتكار به نام جيمز مك در موت فرار مي كنند . در هنگام محاكمه جيمز اعتراف مي كند كه قتل ها را به همراهي گريس انجام داده و در حقيقت گريس عاشق اقاي كينر بوده و چون نانسي و اقاي كينر روابط عاشقانه اي داشته اند به انهاحسودي مي كرده و به مك مورت قول مي دهد اگر نانسي را بكشد معشوقه اش خواهد شد . اما گريس تمام اين ها را انكار مي كند و مي گويد دخالتي در قتل نداشته و از ترس با مك مورت فرار كرده است . مك مورت اعدام مي شود و گريس به حبس ابد محكوم مي گردد . در همان اول كتاب ماجراي محاكمه طبق شعري بيان مي شود و ما در زماني قرار داريم كه 20 سال از حبس گريس سپري شده ، عده اي معتقدند او بي گناه است و به حد كافي عذاب كشيده . انها روان شناسي را استخدام مي كنند تا نزد گريس برود و واقعيت را دريابد و داستان از اين مرحله با يادآوري خاطرات گريس و صحبت هاي او و روان پزشك اغاز مي شود .
    كتاب برنده جايزه Giller Prize و از فايناليست هاي جايزه بوكر بوده است .
    اونجور كه شايد به نظر بياد روي مباحث روان شناسي تكيه نمي كنه و به نظر من اگه روي اين جنبه بيشتر سرمايه گذاري مي كرد قشنگ تر مي شد . اما فضاي كاناداي اون دهه را خيلي قشنگ توصيف مي كنه . نه اين كه بگم خيلي خاص بود كتابش اما من خوشم اومد ازش . به دلم نشست . گرم و صميمي بود و تصور خوبي از اون دوره مي داد . هم مبحث روانيش يكي از بيماري هاي رواني مورد علاقه من بود كه نمي گم چون داستان را لو مي ده .

  8. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #755
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    هزار خورشید تابان



    خالد حسینی
    مهدی غبرائی




    کتاب شرح زندگی و سیاه بختی زنان افغانی و تا یک حدودی وضعیت افغانستان در سال های اخیر می باشد . شخصیت های اصلی کتاب مریم و لیلا هستند . مریم دختر نامشروع یکی از پولداران هرات از خدمتکارش می باشد . در زمانی کودکی مریم هنوز جنگ در افغانستان شروع نشده . مریم ننگ پدرش است و از خانه رانده شده . او نماد زندگی زنی از طبقه پایین افغانستان در زمان صلح است که اواخر عمر خود را نیز در جنگ طی می کند . لیلا دختری از یک خانواده روشن فکر افغانیست که از همان کودکی جنگ ب او سایه می افکند . نمادی از زندگی زنان دوران جنگ . سرنوشت مریم و لیلا به هم گره می خورد ......
    آنچنان خوب نبود اما از بادبادک باز بهتر بود حداقل ادمهای سیاه و سفید نداشتیم ادمها و عکس العملاشون عادی بودند . در حقیقتبه نظر من موضوع داستان برای نویسنده خیلی مهم تر از شخصیت های داستان بود . یک جورایی سبک نوشتنش خسته کننده بود یعنی یکنواخت بود یک سوم شخص هی داشت واسه شما قصه می گفت اما اطلاعاتش از اوضاع زنان توی افغانستان به نظرم خیلی خوب بود قشنگ این قسمت از اطلاعات را منتقل کرده بود . از اشاره اش به شاعرهای ایرانی هم بسیار خوشحال می شوم . جملات قشنگ هم زیاد داره
    مهم ترین اشکالش هم این بود که بیش از حد طولانی بود قصه باید خیلی قبل تموم می شد . یعنی قصه رو می گه ماجرا هم تموم می شه اما می خواد بیاد خلاصه نوادگان شخصیت ها را هم بگه . مثلا شخصیتی که اعدام می شه باید ببینیم سال ها بعد یک بچه که به دنیا می یاد اسم اونو روش می ذارن با شرح کامل . وقتی غصه تموم شده خوندن اینها خوشایند نیست دیگه

  10. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #756
    در آغاز فعالیت gungester2's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    Iran
    پست ها
    3

    پيش فرض

    "خرمگس" نوشته ی اتل لیلیان وینیچ
    کتابی که مردم ایتالیا با چشم های پرخون می خوندنش
    ماجرا یک کشیشه که می خواهد ایتالیای جوونی رو تشکیل بده
    ولی این کتاب مناسب کسایی که همش منتظر آخر داستان هستند نیست
    پیشنهاد می کنم نخونند چون بعد از 5 دقیقه خوابشون می بره
    فقط کسایی بخونند که کتاب جان شیفته ی رومن رولان رو تحمل کردند ...!!!

  12. 7 کاربر از gungester2 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #757
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    رفیق اعلی


    کریستیان بوبن
    پیروز سیار



    فرانسوا آسیزی معروف به فرانچسکوی قدیس از معروفترین روحانیان دنیا و بنیانگذار فرقه ای روحانی-عاطفی است که از از رابطه عاطفي مادر و فرزند الهام گرفته است و عاطفه مادرانه را سرچشمه تقدس مي داند . فرانچسکو به خاطر عقایدش خانواده مرفه خود را ترک کرد و عمرش را در انزوا، وقف خدمت به بيماران جذامي در جذامخانه مي كند كه اين شرايط باعث تحول روحي و سير معنوي در او مي شود .
    کتاب گذری کوتاه بر زندگی فرانچسکو و سیر تحول معنوی او و نیایش های وی می باشد . قسمت اول کتاب که زندگی فرانچسکو هست و قسمت اخر که پاسخ نویسنده به سوال "چه چیز به زندگی شما معنا می دهد ؟" قشنگند . نیایش ها هم بعضی جاهاش قشنگه
    " تنها تو از شرمساریم و از اهانت هایی که بر من رفته است ، آگهی
    دشنام هایی که بر من داده اد و خجلتم را می دانی
    خیل ناسزاگویانم را می بینی
    دلم را که از فرط تحقیر شکسته است می بینی
    در انتظار همدردیم و کس عنایت نمی کند
    در پی تسلی دهنده ام و کس نمی یابم . "
    اما قسمت سومش با عنوان چهره دیگر را دوست نداشتم .
    این کتاب را نقطه اوج هنر بوبن و نشان دهنده عقاید و طرز فکر او می دانند که با استقبال خوبی هم در همه جای دنیا رو به رو شده .

  14. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #758
    داره خودمونی میشه arte's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    گیلان
    پست ها
    167

    پيش فرض




    سینما به روایت هیچکاک
    ترجمهء پرویز دوایی
    مصاحبه و گفتگوی فرانسوا ترفو کارگردان فرانسوی (که ما فیلم های 451 درجه فارنهایت و آدل هر او را بارها و بارها از شبکه 4 سیما دیدم) با آلفرد هیچکاک کارگردان و فیلمساز سینمای پس از سالهای 20 آمریکاست. اما تفاوت بسیار فراوانی با تصور ما از مصاحبه ای کلیشه ای وکسالت آور درمورد امور فنی و تخصصی سینما داره. کتاب با روایت فرانسوا ترفو از هیچکاک و اولین ملاقات خیس و آبکیشون با هم دیگه اغاز میشه و به کمک شخصیت راوی وطنز هیچکاک شما با هیچکاک ،دیدگاهش نسبت به سینما و شخصیت فوق العاده قدرتمندش که البته بحق برای مردی که فیلم های جنایی او به عنوان نمونهء کمال یافتهء کلاسیک این ژانر شناخته میشوند لازمه ،آشنا میشید
    هیچکاک پس از ساخت چندین فیلم در انگلستان به آمریکا رفت و در هالیوود در طی بیست سال هر سال یک فیلم ساخت( کمدی، جنگی، جاسوسی، روانشناسانه، طنز تلخ) و در کنار آن در تلویزیون و مجلات نیز فعالیت کرد اما گرایش تغییر ناپذیر او همچنان آثار دلهره آور ( تریلر) بود
    در ضمیهء کتاب دو مجموعهء مختصری از فیلمهای آلفرد هیچکاک و عنوان بندی فیلم ها به خواننده ای که بعضی از آثار هیچکاک رو ندیده کمک میکنه تا در هرفصل با توضیحات هیچکاک و تروفو همراه بشه!

    اگه خوندن این کتاب را تموم کردید و از آن لذت بردید کتاب بعدی پیشنهادی من به شما هیچکاک در قاب بهرام بیضایی هست که من هنوز خودم کامل نخوندمش!
    Last edited by arte; 03-01-2009 at 16:45.

  16. 5 کاربر از arte بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #759
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    زمین


    امیل زولا
    محمدتقی غیاثی




    ژان ماکار سربازی است که از خشونت و صحنه های هولناک جنگ به روستا و کشاورزی پناه آورده است . بابافوآن یکی از کشاورزان پیر این روستاست که چون دیگر توانایی کار ندارد زمین خود را قبل از مرگ بین دختر و دو پسرش تقسیم می نماید . در ادامه ماجرای بابافوآن و فرزندانش شاهد عشق به زمین و مال در برابر مهر خویشاوندی هستیم . فرزندانی که در رقابت با یکدیگر پدر را فراموش می کنند . بوتو یکی از پسران بابافوان است که با لیز ازدواج نموده . لیز و خواهرش فرانسواز پدر و مادری ندارند و بوتو در اندیشه تصاحب همه ثروت آنهاست . از همین رو سعی می کند به خواهر زن خود نیز دست درازی کند . لیز که زمانی عاشق خواهر خود بوده در نخوت انسانی به جایی می رسد که در تجاوز به خواهرش به کمک شوهر می اید . ژان عاشق فرانسواز است و با او ازدواج می کند . داستان زنجیره ای از حوادث خانوادگی و دعوای دهقانان بر سر زمین است . زولا اوج فساد و بی بند و باری در یک روستا را به تصویر می کشد به علاوه وصف های زیبا و فوق العاده دقیق از گندم زارها و کشت ان

    رمان زمین خشم زیادی را بر علیه زولا ایجاد نمود . او را متهم به تحقیر کردن دهقانان شمردند و تعدادی از پیروانش بیانه ای نوشتند و او را انکار کردند . عده زیادی نیز گفتند که زولا یک رئالیست نیست در گوشه خانه نشسته و داستان بافته است اما زولا با دلیل و مدرک نشان داد به جز شخصیت ژان تمامی افراد دیگر را از واقعیت وام گرفته است . جالبه بدونید زولا در دبیرستان با پل سزان نقاش بزرگ امپرسيونيست هم کلاسی بوده و بسیاری از گشت و گذارهای خود در روستا را با همین نقاش انجام می داده است .


    خوشم اومد قشنگ بود . واقعا جسارت داشته زولا . این داستان را وقتی نوشته که روستا سمبل صفا و سادگی بوده . از این سنت شکنی های شجاعانه خوشم می یاد . سرنوشت فرانسواز را قشنگ تصویر کرده نشون می ده نهایتا کسی که ادم بهش عشق می ورزه در اولیت قرار داره نسبت به کسی که عاشقه ادمه و به ادم نیکی می کنه . یعنی هر چه قدر هم عاشق یک نفر باشید و بهش نزدیک باشید اگه اون عاشق شخص دیگه ای باشه حتی اگه خودش از اون عشق فرار کنه ، یک جا هر 2تون جلوی این عشق مغلوب می شید. این داستان پانزدهمین داستان مجموعه خانوده روگن-مارکار هست .

  18. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #760
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    داراي خانواده روگن



    اميل زولا
    محمدتقي غياثي



    آده لائيد يك دختر عصبي مزاج است (زولا در وصف حالات عصبي او از كتاب هاي پزشكي دوره خود استفاده كرده است . ) كه با روستازاده اي به نام روگن ازدواج مي كند و از او صاحب پسري مي شود كه فردي رند و حقه باز است . بعد از مرگ شوهر با قاچاقچي به نام ماكار دوست مي شود كه از او نيز صاحب يك دختر و پسر مي شود . پسر فردي تن پرور ، ستمديده و در عين حال ستمگر است .
    قصه در سال 1851 و در زمان سركوب قيام خونين مردم جنوب فرانسه جريان دارد . در اين ماجرا شاهد جبهه گيري متفاوت دو برادر هستيم . روگن به طمع مال اندوزي طرفدار كودتاست و ماكار بر اثر فقر و حسادت به برادر طرفدار جمهوريست . مسائل ميهني براي هيچ يك اهميتي ندارد . در اينجا شاهد برخورد افراد اين خانواده با وضعيت نابسامان فرانسه مي باشيم و زولا سعي مي كند نقش وراثت در اين بين را شفاف سازد . در ساير كتاب هاي اين مجموعه 20گانه شاهد سير سرنوشت افراد مختلف اين خاندان خواهيد بود . هر كتاب با موضوعي جدا و مستقل .
    در كل خوب بود اما به نظرم جز قوي ترين هاي اين مجموعه نبود . در مورد كودتا و رفتار افراد مختلف در اين وضعيت ديدگاه جالبي را ارائه مي داد . اما اول داستان و در زمان معرفي خانواده بيش از حد شخصيت وارد داستان مي كرد و هر شخصيتي هم يك توضيحي به دنبال داشت اما نه كامل . اواخر داستان خيلي بهتر از اوايلش بود . شخصيت پسر نامشروع هم به نظرم خيلي قوي طراحي شده بود در عين همه ستمي كه بهش شده بود اگه فرصتش مي شد خودش هم ستم مي كرد .

    اين قصه در ابتدا به صورت پاورقي چاپ مي شد و فلوبر و گوتيه با خواندن اين داستان ان را ستودند و گوتيه از امدن استادي جديد در ادبيات خبر داد . خيلي از كارشناسان هم ان را بهترين كتاب در زمينه تربيت عاطفي جوانان مي دانند .
    زولا خودش از مخالفان ناپلئون و همین طور مذهب کاتولیک بوده

  20. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •