تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 75 از 469 اولاول ... 256571727374757677787985125175 ... آخرآخر
نمايش نتايج 741 به 750 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #741
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

  2. #742
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    127.0.0.1
    پست ها
    2,664

    پيش فرض

    تو این تاپیکه خودت سوتی دادی و من !

    نظر سنجی رو با توجه به پست اول بخون !

  3. #743
    کـاربـر بـاسـابـقـه saeid_ronaldo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    پست ها
    1,180

    پيش فرض

    يه سوتي ديگه:
    قديما با رفقا براي بازي پلي استيشن كه تازه وارد بازار شده بود به كلوپ هاي بازي ميرفتيم
    يادمه يه روز يه جا رفتيم خيلي به هم ريخته و شلوغ بود.
    جلوي يه دستگاه نشستيم ديدم چهار تا دسته جلمونه.
    نفري يكي رو برداشت و تيم انتخاب كرديم و رفتيم براي بازي. ديدم دسته خرابه و يكم گير داره
    به يارو گفتيم بيا دسته رو عوض كن. يارو هم اينكارو كرد. بازي رو ادامه داديم من متوجه شدم هيچ كدوم از بازيكنام تكون نميخورن
    ديدم ضايعست دوباره به يارو بگم اين يكي دستت هم خرابه. شروع كردم سفت فشار دادن دكمه هاي دسته. ديدم نميشه
    يه ربع بيست دقيقه اي همون جوري سر شد دوستم هم متعجب شده بود چرا بازيكناي من انقدر كم تحركن.
    داشتم خودمو با دسته ميكشتم يارو اومد بالاي سرم سيم آزاد دسته رو نشونم داد. يني اون دسته كه دست من بود به هيچ جا وصل نبود. سوتي من اينجا بود كه يادم رفته بود وقتي دسته رو برام عوض كرده اون دسته قبلي رو ول كنم و دسته جديد رو بگيرم.و با همون دسته قبلي كه ازاد شده بود بازي ميكردم
    خلاصه اون روز خيلي مسخرمون كردن

  4. #744
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    127.0.0.1
    پست ها
    2,664

    پيش فرض

    يه سوتي ديگه:
    قديما با رفقا براي بازي پلي استيشن كه تازه وارد بازار شده بود به كلوپ هاي بازي ميرفتيم
    يادمه يه روز يه جا رفتيم خيلي به هم ريخته و شلوغ بود.
    جلوي يه دستگاه نشستيم ديدم چهار تا دسته جلمونه.
    نفري يكي رو برداشت و تيم انتخاب كرديم و رفتيم براي بازي. ديدم دسته خرابه و يكم گير داره
    به يارو گفتيم بيا دسته رو عوض كن. يارو هم اينكارو كرد. بازي رو ادامه داديم من متوجه شدم هيچ كدوم از بازيكنام تكون نميخورن
    ديدم ضايعست دوباره به يارو بگم اين يكي دستت هم خرابه. شروع كردم سفت فشار دادن دكمه هاي دسته. ديدم نميشه
    يه ربع بيست دقيقه اي همون جوري سر شد دوستم هم متعجب شده بود چرا بازيكناي من انقدر كم تحركن.
    داشتم خودمو با دسته ميكشتم يارو اومد بالاي سرم سيم آزاد دسته رو نشونم داد. يني اون دسته كه دست من بود به هيچ جا وصل نبود. سوتي من اينجا بود كه يادم رفته بود وقتي دسته رو برام عوض كرده اون دسته قبلي رو ول كنم و دسته جديد رو بگيرم.و با همون دسته قبلي كه ازاد شده بود بازي ميكردم
    خلاصه اون روز خيلي مسخرمون كردن
    خوب بود سعید جون
    اگه بازم داری بزار !

  5. #745
    کـاربـر بـاسـابـقـه saeid_ronaldo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    پست ها
    1,180

    پيش فرض

    من تا دلت بخواد سوتي دارم. مطمئنم همتون جلوي سوتي ها كم مياريد. ولي دونه دونه. يدفه همه رو بگم مزش ميره

  6. #746
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    127.0.0.1
    پست ها
    2,664

    پيش فرض

    باشه عزیز ،
    دونه دونه دونه ، دونه دونه × سوتیاتو رو کن تو دونه به دونه !

  7. #747
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    11

    پيش فرض

    منم بعد مدت ها باز یه سوتی بگم. البته من سوتی زیاد می دم ولی خب خودتون قضاوت کنین که تقریبا 2 هفته تا کنکور مونده. بعد اون روزی 1 سوتی رو می فرستم.
    ما مدرسمون 2 تا دستشویی داره که یکیش مخصوص معلماس. ما هم که هیچ وقت توجه نمی کنیم و چون مال معلما آب گرم هم داره اونجا میریم!! من یه بار خواستم برم دستشویی و عادت دارم در دستشویی رو با لگد باز کنم. چرا لگد نزنم در و معلم فیزیک خرمون که در رو قفل نکرده بود با سر بره تو کاسه ی توالت من که دیدم اوضاع خرابه و معلممون ندیده زود در رفتم و اومدم سر کلاس به بقیه ی بچه ها قضیه رو گفتم. بعد همون زنگ هم اتفاقا فیزیک داشتیم و معلممون اومد و یکی از بچه ها گفت دیر کردین آقای فلانی. اونم که دلش خون بود شروع کرد سیر فحش دادن به کسی که این کارو کرده (یعنی من) منم که هیچ گوهی نمی تونستم بخورم بچه ها قش قش بهم می خندیدن و خیلی خلاصه بد شد.

  8. #748
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    127.0.0.1
    پست ها
    2,664

    پيش فرض

    منم بعد مدت ها باز یه سوتی بگم. البته من سوتی زیاد می دم ولی خب خودتون قضاوت کنین که تقریبا 2 هفته تا کنکور مونده. بعد اون روزی 1 سوتی رو می فرستم.
    ما مدرسمون 2 تا دستشویی داره که یکیش مخصوص معلماس. ما هم که هیچ وقت توجه نمی کنیم و چون مال معلما آب گرم هم داره اونجا میریم!! من یه بار خواستم برم دستشویی و عادت دارم در دستشویی رو با لگد باز کنم. چرا لگد نزنم در و معلم فیزیک خرمون که در رو قفل نکرده بود با سر بره تو کاسه ی توالت من که دیدم اوضاع خرابه و معلممون ندیده زود در رفتم و اومدم سر کلاس به بقیه ی بچه ها قضیه رو گفتم. بعد همون زنگ هم اتفاقا فیزیک داشتیم و معلممون اومد و یکی از بچه ها گفت دیر کردین آقای فلانی. اونم که دلش خون بود شروع کرد سیر فحش دادن به کسی که این کارو کرده (یعنی من) منم که هیچ گوهی نمی تونستم بخورم بچه ها قش قش بهم می خندیدن و خیلی خلاصه بد شد.
    قشنگ بود میب جون
    راستی ، ورودتونو تبریک میگم !

  9. #749
    پروفشنال Man Hunter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    Holland
    پست ها
    795

    12

    يه جيز داغ....

    آقا..امروز..ما ساعت 8:45 امتحان داشتيم.معمولا‘‘ امتحانهاي ما...ساعت 10:45 شروع ميشه.
    خلاصه ما هم همون 8:45 سر كلسه بوديم.
    دقيقا‘‘ به مدت 1:59 دقيقه در حال نوشتن بودم..بدون توقف!(بد بخت شدم!!!!!!).
    يهو گفتم ساعت رو نگاه كنم ببينم ساعت چند هست!..نگاه كردم ديدم ساعت 10:00 هست...!! پشمام ريخت از بغل دستيم پرسيدم داداش ساعت چند؟گفت 10:00 ..يهو حواسم نبود..به معلم گفتم...آقا..مگه ساعت 10:45 امتحان شروع نشده؟..پس چرا الان ساعت همه 10 هست.!!!!!!!!!!!!!!!با اينكه من الا 1 ساعت بيشتر هست دارم مينويسم؟!!!!!

    يهو كعلم هم شك كرد...يه نگاه به ساعتش انداخت و يه نگاه به من در اين حالت

    يهو دادم كل كلاس و استدا گرامي در حال خنديدن به من ابلحه هستن.!!!!!!!!
    حلاصه با همين حالت...1 ساعت ديگه هم سر جلسه داشتم مينوشتم و همه هر و هر به من ميخنديدن.!!!!!
    چه ميكنه اين بازيكن,نه؟ داداشم ميگه تو فقط داري اونجا...آبرو ايراني ها رو ميبري!!!!!:d

    من ديگه با اين كار هام..توي دانشگاه كلي طرفدار پيدا كردم...هروقت هر كسي منو ميبينه يه تكه بارم ميكنه.
    منم چي بگم؟؟؟؟فقط ميحندم.!!!!!!!

  10. #750
    اگه نباشه جاش خالی می مونه blacksun's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    یه جائی همین نزدیکیها
    پست ها
    326

    پيش فرض

    داش من هانتر بازم که مثل همیشه سوتی هات منو به دلدرد انداخت بسکه خندیدم
    دمت گرم اومدی ایرن یه ندائی بده بیاییم با برو بچ پی سی به استقبالت

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •