تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 75 از 934 اولاول ... 256571727374757677787985125175575 ... آخرآخر
نمايش نتايج 741 به 750 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #741
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    از رودخانه آمده بودم

    با تنی خیس و

    قلبی آتش

    در آستانه ی دشت

    یله داده بودم به باد

    اتفاقی در من افتاده بود

    یا من در اتفاقی افتاده بودم

    به هر حال اتفاق عجیبی افتاده بود

    که اینهمه فالگیر

    فنجانها را به افتخار تو برگرداندند.

  2. #742
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سلام

    دوستان یک بار دیگه قوانین تاپیک را مرو می کنم

    در یک زمان کوتاه بیشتر از 5 پست پشت سر هم ارسال نشه

    مضمون اشعار ارسالی عاشقانه باشه

    شعرهایی که به نظرتون واقعا زیباست را ارسال کنید

    ممنون از توجهتون

  3. #743
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    همين كه تو نگاه مي كني



    و من نگاه مي كنم



    تا ببينيم كداميك از ما نگاه مي كند



    خود ِ خود ِ عشق است

  4. #744
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    درست اول اين نوبهار عاشق شد

    دلم ميان همين گيرو دار عاشق شد

    زني که صاعقه وار آمد و ببادم داد

    به يک اشاره دلش بيقرار عاشق شد

    به شوق لحظه ديدار اشک مي ريزم

    دوباره ساعت شماته دار عاشق شد

    ببين هماره دو چشمش ز اشک لبريز است

    ستار و تار و ترانه و يار عاشق شد

    بس است اين همه بيهودگي دلم خوش نيست

    دوباره شاعر اين روزگار عاشق شد

  5. #745
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بهار درمن جاري‌است

    وباد‌ها درسراپرده‌ي دلم مي‌وزند

    زمين خيس است و

    چشم نيز

    دلت را بازکن

    من آنجا گل مي دهم!

  6. #746
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    التماست نمی کنم

    هرگز گمان نکن که این واژه را

    در وادی آوازهای من خواهی شنید

    تنها می نویسم بیا

    بیا و لحظه یی کنار فانوس نفس های من آرام بگیر

    نگاه کن

    ساعت از سکوت ترانه هم گذشته است

    اگرنگاه گمانم به راه آمدنت نبود

    ساعتی پیش

    این انتظار شبانه را به خلوت ناب خواب های تو می سپردم

    حال هم

    به چراغ همین کوچه ی کوتاه مان قسم

    بارش قطره یی از ابر بارانی نگاهم کافی ست

    تا از تنگه ی تولد ترانه طلوع کنی

    اما

    تو را به جان نفس های نرم کبوتران هره نشین

    بیا و امشب را

    بی واسطه ی سکسکه های گریه کنارم باش

    مگر چه می شود

    یکبار بی پوشش پرده ی باران تماشایت کنم ؟

    ها ؟

    چه می شود ؟

  7. #747
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سلام آغاز خوشايند ديداري

    در واپسين دقايق

    زير شكوفه هاي بادام

    ـ نامم؟

    ( افسانه ي فراموشي)

    نامت؟

    (هميشه بهار)

    و اشتياق روي كاغذ شفافي ظاهر مي شود

    مانند ابر هاي سياه

    كه معجزه ي بارانند.

    غرق مي شوم و پشت پنجره برف

    و تو آن قدر زيبايي كه...

    دوستت دارم

    همين و تمام

  8. #748
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    چشمهایت را بهانه ای می سازم

    برای رویش در

    تنگاتنگ عطش

    فریادم در سکوت پنجره ها ، زندانی است

    من ...

    حجم دلواپسی های خویشم

    و نگاهم ...

    کالترین سیب که دربن بست خیال های مشوشم هرگز نمی رسد

    و تو ...

    تو در زمستان بودنم

    قصه بهار می مانی

  9. #749
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    این روزها

    از هفتمین طبقه ی آسمان

    آمده ای پایین

    جایی نزدیک زمین کوچک

    و دستهایت را دراز کرده ای سوی من

    روی پنجه هایم می ایستم

    بلندترین نردبانها زیر پاهای من است

    تا توان دارم دستهایم را دراز می کنم سوی تو

    فکر کن

    دستهایمان یکی می شود

  10. #750
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    وقت رفتن چشمهايت را تماشا مي کنم.
    غصه هارا مي کشم در خويش و حاشا مي کنم.
    آسمان ارزاني چشمان مستت عشق من.
    آسمان را زير پاهايت تماشا مي کنم.
    ميروي در لا به لاي ابرها گم ميشوي.
    رفتنت در عمق دريا را تماشا مي کنم.
    آسمان بغضش شکست از خلوت سنگين من.
    زير باران خاطراتت را تماشا مي کنم

  11. این کاربر از winter+girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    a@s

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •