سریال فاصله‌ها

[REGISTERED-USER]

خوبی اون سریال هم این بود که همه رو منفی نگاه نمیکرد .... فرصت هم بهشون میداد !

[بی باک بی بال]

چرا این یکم پیشرفت نمیکنه؟
به خدا همون اول سریال اگر این محسن دست سعید و میگرفت و هرجا میرفت دنبال بیتا اونو با خودش میبرد همه چیز مشخص میشد...

خوب این می شد یه قسمت 89 قسمت بقیه اش چه کار کنند مراسمعقد عروس محسن نشون بدند

[RoYaYeEe_NiIiLi]

خوب این می شد یه قسمت 89 قسمت بقیه اش چه کار کنند مراسمعقد عروس محسن نشون بدند

خیلی چیزهای دیگه بود که میشد بهش بپردازند...ولی نپرداختند و وقتی اینا میدونند که سریالشون جوریه که تو یه قسمت میشه تمومش کرد بی کار بودن ساختنش که آدم از سر بی کاری و بی فیلمی و بی سریالی بشینه ببینه؟
مشکل اینجاست این سریال اولاش خوب بود و الان به شدت افت کرده....این یعنی از اول همه چیزو مشخص نکردن و الان دچار مشکل شدن

[Amin]

سلام
پستهای اضافی پاک میشه
تاپیک هم بعدا باز میشه
--------------------------------
چند شب خونه ی مامان بزرگ و دایی و بقیه فامیل سریال رو به اجبار دیدم
تصمیم گرفتم تا به هم رسیدن لیلا خانوم(!) و آقا محسن (!) سریال رو نگاه کنم !!! (یعنی همون قسمت آخر)

نظرم رو در مورد سریال میگم:

اغراق از سر و روی سریال داره میباره
چقدر باید با فیلم ها و سریالهایی طرف باشیم که
پر است از تقابل آدمهای سفید با آدمهای سیاه
آدمهای احمق و زودباور با آدمهای باهوش و حیله گر
آدمهای مذهبی و خوب با آدمهای غیرمذهبی و بد (!)


اما چند تا چیز تو این سریال خیلی واقعیه
- از کوچیک تا بزرگ ... از مذهبی تا غیره ... برای رسیدن به هدفهاشون همه مثل هاپو دروغ میگن!!!
- هیچکدوم حرف تو دهنشون و راز تو دلشون نمیمونه (همه دهن لق!)
- هیچکدوم حرفهای همدیگه رو باور نمیکنن
...
نشون میده سازنده ها دارن مردم رو بهتر میشناسن!!!


راستی
کسی نفهمید آقا محسن از کجا پول آورد که تونست ماشین آخرین مدل و دنده اتومات (!) بخره!
اینکه هر روز یا داره پسرشو دنبال میکنه
یا اینکه در حال رد و بدل کردن دل و قلوه با لیلا خانوم هستش و مغازه مدتهاست که بسته است !!!
تازه مغازه اش هم طلا فروشی نیست! یه الکتریکی ساده است که احتمالا لامپ کم مصرف یارانه ای میفروشه!!!
انگار اینا تو ایران زندگی نمیکنن!!!
والا ما 2 تا حقوق بازنشستگی و 1 حقوق ماهیانه دیگه میاد تو خونمون
بازم نمیتونیم به راحتی اینا زندگی کنیم که هیچکدومشون سر کار نمیرن!
اگه ما این 3 تا درآمد رو به مدت 6 ماه پس انداز کنیم و چیزی از روش نخوریم
شاید ... شاید بتونیم یه پراید نو بخریم
احتمالا یارانه های آقا محسن رو جلو جلو میان در خونشون تحویل میدن که با وجود سر کار نرفتن میتونه ماشین نو بخره!


خلاصه اینکه آقا جون
جدی نگیرین
اینقدرم تو سر و کله ی هم نزنین
کاراکترهای این سریال اینقدر واقع بینانه ساخته و پرداخته نشده ان که شما بخواین خودتون رو بزارین جای اووونها و به همدیگه تیکه بندازین!
من از طرف پسرها میتونم بگم که هیچ پسری اووونقدر احمق نیست ... و اگه باشه هر بلایی سرش میاد نصف حقشه !
این سریال برا جو گیر کردن یه سری از پدر مادرهاست
اینقدرم شخصیت ها سفید سفید یا سیاه سیاه ان
که هیچ چیز توش واقعی به نظر نمیاد!


اصلا این سریال ارزش داشت من این همه تایپ کنم ؟!
ارزش داشت شما 75 صفحه تو سر و کله هم بزنین ؟!

[masoudtr]

سلام
پستهای اضافی پاک میشه
تاپیک هم بعدا باز میشه
--------------------------------
چند شب خونه ی مامان بزرگ و دایی و بقیه فامیل سریال رو به اجبار دیدم
تصمیم گرفتم تا به هم رسیدن لیلا خانوم(!) و آقا محسن (!) سریال رو نگاه کنم !!! (یعنی همون قسمت آخر)

نظرم رو در مورد سریال میگم:

اغراق از سر و روی سریال داره میباره
چقدر باید با فیلم ها و سریالهایی طرف باشیم که
پر است از تقابل آدمهای سفید با آدمهای سیاه
آدمهای احمق و زودباور با آدمهای باهوش و حیله گر
آدمهای مذهبی و خوب با آدمهای غیرمذهبی و بد (!)


اما چند تا چیز تو این سریال خیلی واقعیه
- از کوچیک تا بزرگ ... از مذهبی تا غیره ... برای رسیدن به هدفهاشون همه مثل هاپو دروغ میگن!!!
- هیچکدوم حرف تو دهنشون و راز تو دلشون نمیمونه (همه دهن لق!)
- هیچکدوم حرفهای همدیگه رو باور نمیکنن
...
نشون میده سازنده ها دارن مردم رو بهتر میشناسن!!!


راستی
کسی نفهمید آقا محسن از کجا پول آورد که تونست ماشین آخرین مدل و دنده اتومات (!) بخره!
اینکه هر روز یا داره پسرشو دنبال میکنه
یا اینکه در حال رد و بدل کردن دل و قلوه با لیلا خانوم هستش و مغازه مدتهاست که بسته است !!!
تازه مغازه اش هم طلا فروشی نیست! یه الکتریکی ساده است که احتمالا لامپ کم مصرف یارانه ای میفروشه!!!
انگار اینا تو ایران زندگی نمیکنن!!!
والا ما 2 تا حقوق بازنشستگی و 1 حقوق ماهیانه دیگه میاد تو خونمون
بازم نمیتونیم به راحتی اینا زندگی کنیم که هیچکدومشون سر کار نمیرن!
اگه ما این 3 تا درآمد رو به مدت 6 ماه پس انداز کنیم و چیزی از روش نخوریم
شاید ... شاید بتونیم یه پراید نو بخریم
احتمالا یارانه های آقا محسن رو جلو جلو میان در خونشون تحویل میدن که با وجود سر کار نرفتن میتونه ماشین نو بخره!


خلاصه اینکه آقا جون
جدی نگیرین
اینقدرم تو سر و کله ی هم نزنین
کاراکترهای این سریال اینقدر واقع بینانه ساخته و پرداخته نشده ان که شما بخواین خودتون رو بزارین جای اووونها و به همدیگه تیکه بندازین!
من از طرف پسرها میتونم بگم که هیچ پسری اووونقدر احمق نیست ... و اگه باشه هر بلایی سرش میاد نصف حقشه !
این سریال برا جو گیر کردن یه سری از پدر مادرهاست
اینقدرم شخصیت ها سفید سفید یا سیاه سیاه ان
که هیچ چیز توش واقعی به نظر نمیاد!


اصلا این سریال ارزش داشت من این همه تایپ کنم ؟!
ارزش داشت شما 75 صفحه تو سر و کله هم بزنین ؟!

گل گفتی دادا

[John Cena723]

راستی یه سوتی هم تو حیاط خونه دادند و ماشنیی که توش وحید و سعید نشسته بودند 206 نبود . اتاقش میخورد که پراید باشه نه 206 .

[Paint The Dream]

کسی نفهمید آقا محسن از کجا پول آورد که تونست ماشین آخرین مدل و دنده اتومات (!) بخره!

احتمالا یارانه های آقا محسن رو جلو جلو میان در خونشون تحویل میدن که با وجود سر کار نرفتن میتونه ماشین نو بخره!

یه مقداریشو خواهرش داد ( بابت قرض قبلی )

که اون قدری نبود فک کنم ... ولی شاید 206 یارانه ای گرفته !! هست ؟ :دي

[Ssarshar]

سلام
پستهای اضافی پاک میشه
تاپیک هم بعدا باز میشه
--------------------------------
چند شب خونه ی مامان بزرگ و دایی و بقیه فامیل سریال رو به اجبار دیدم
تصمیم گرفتم تا به هم رسیدن لیلا خانوم(!) و آقا محسن (!) سریال رو نگاه کنم !!! (یعنی همون قسمت آخر)

نظرم رو در مورد سریال میگم:

اغراق از سر و روی سریال داره میباره
چقدر باید با فیلم ها و سریالهایی طرف باشیم که
پر است از تقابل آدمهای سفید با آدمهای سیاه
آدمهای احمق و زودباور با آدمهای باهوش و حیله گر
آدمهای مذهبی و خوب با آدمهای غیرمذهبی و بد (!)


اما چند تا چیز تو این سریال خیلی واقعیه
- از کوچیک تا بزرگ ... از مذهبی تا غیره ... برای رسیدن به هدفهاشون همه مثل هاپو دروغ میگن!!!
- هیچکدوم حرف تو دهنشون و راز تو دلشون نمیمونه (همه دهن لق!)
- هیچکدوم حرفهای همدیگه رو باور نمیکنن
...
نشون میده سازنده ها دارن مردم رو بهتر میشناسن!!!


راستی
کسی نفهمید آقا محسن از کجا پول آورد که تونست ماشین آخرین مدل و دنده اتومات (!) بخره!
اینکه هر روز یا داره پسرشو دنبال میکنه
یا اینکه در حال رد و بدل کردن دل و قلوه با لیلا خانوم هستش و مغازه مدتهاست که بسته است !!!
تازه مغازه اش هم طلا فروشی نیست! یه الکتریکی ساده است که احتمالا لامپ کم مصرف یارانه ای میفروشه!!!
انگار اینا تو ایران زندگی نمیکنن!!!
والا ما 2 تا حقوق بازنشستگی و 1 حقوق ماهیانه دیگه میاد تو خونمون
بازم نمیتونیم به راحتی اینا زندگی کنیم که هیچکدومشون سر کار نمیرن!
اگه ما این 3 تا درآمد رو به مدت 6 ماه پس انداز کنیم و چیزی از روش نخوریم
شاید ... شاید بتونیم یه پراید نو بخریم
احتمالا یارانه های آقا محسن رو جلو جلو میان در خونشون تحویل میدن که با وجود سر کار نرفتن میتونه ماشین نو بخره!


خلاصه اینکه آقا جون
جدی نگیرین
اینقدرم تو سر و کله ی هم نزنین
کاراکترهای این سریال اینقدر واقع بینانه ساخته و پرداخته نشده ان که شما بخواین خودتون رو بزارین جای اووونها و به همدیگه تیکه بندازین!
من از طرف پسرها میتونم بگم که هیچ پسری اووونقدر احمق نیست ... و اگه باشه هر بلایی سرش میاد نصف حقشه !
این سریال برا جو گیر کردن یه سری از پدر مادرهاست
اینقدرم شخصیت ها سفید سفید یا سیاه سیاه ان
که هیچ چیز توش واقعی به نظر نمیاد!


اصلا این سریال ارزش داشت من این همه تایپ کنم ؟!
ارزش داشت شما 75 صفحه تو سر و کله هم بزنین ؟!

قابل توجه ضرغومزج !

[N.I.M.A _ P30]

امروز یه کلیپ دیدم از سوتی جالب تو این فیلم. حتما دانلود کنید. قضیه از این قراره که تلفنه حاج محسن هیچ سیمی به پشتش وصل نیست...

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[Jang Bogo]

واقعا كليپ باحالي بود
دمت گرم
يه سيم زورشون اومده بچپونند به تلفنه