بارالها!
در پیشگاه تو ایستادهام،
و دستهایم را به سوى تو بلند كردهام،
آگاهم كه در بندگىات كوتاهى نموده و در فرمانبرىات سستى كردهام،
اگر راه حیا را مىپیمودم از خواستن و دعا كردن مىترسیدم ...
ولى … پروردگارم!
آن گاه كه شنیدم گناهكاران را به درگاهت فرا مىخوانى،
و آنان را به بخشش نیكو و ثواب وعده مىدهى،
براى پیروى ندایت آمدم،
و به مهربانىهاى مهربانترین مهربانان پناه آوردم.
و به وسیله پیامبرت كه او را بر اهل طاعتت برترى داده، و اجابت و شفاعت را به او بخشیدى،
و به وسیله برترین زن،
و به فرزندانش، كه پیشوایان و جانشینان اویند،
و به تمامى فرشتگانى كه به وسیله اینان به تو روى مىكنند، و در شفاعت نزد تو، آنان را كه خاصان درگاه تواند، وسیله قرار مىدهند، به تو روى مىآورم.
پس بر ایشان درود فرست،
و مرا از دلهره ملاقاتت در امان دار،
و مرا از خاصّان و دوستانت قرار ده،