يعنی که : نمودند در آيينه ی صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری
وقت سحر است ، خيز ای مايهی ناز
نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز
يعنی که : نمودند در آيينه ی صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری
وقت سحر است ، خيز ای مايهی ناز
نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز
ز:
=======
زين باديه نوش ماهروي چه فيض ؟
كز خنجر نگاه او جانم بلا گرفت
سوختم ز آتش نگاهش و سوختم
مردم هزار بار و جانم جان دگر گرفت
=========
ت بده![]()
تن زن چو به زير فلک بی باکی
می نوش چو در جهان آفت ناکی
چون اول و آخرت به جز خاکی نيست
انگار که بر خاک نهای در خاکی
یک شاخه از محبوبه های شب،یک غنچه مریم هم برای مردنم کافیست
گاهی نگاهم در تمام روز با عابران ناشناس شهر احساس گنگ اشنائی می کند
اما غیر از همین حس ها که گفت و غیر از این رفتار معمولی و غیر از این حال و هوای ساده و عادی
حال و هوای دیگری در دل ندارم
رفتار من عادی است
===================================
ببخشیدا شما باید با حرف ه میگفتیا!!
عزیز مشاعره است.. شما که شعر نذاشته بودی.....
یعنی میخوای بگی من بلد نیستم دیگه![]()
خیر اشنا نیستی.. برو پست مگ مگ را دوباره بخون..... و شعر بذار لطفا
ای همه ارامشم از تو پریشانت نبینم
چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم
ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی
در میان کوچه ها افتان و خیزانت نبینم
(حالا دیدی بلدم)
یک شاخه از محبوبه های شب،یک غنچه مریم هم برای مردنم کافیست
گاهی نگاهم در تمام روز با عابران ناشناس شهر احساس گنگ اشنائی می کند
اما غیر از همین حس ها که گفت و غیر از این رفتار معمولی و غیر از این حال و هوای ساده و عادی
حال و هوای دیگری در دل ندارم
رفتار من عادی است
آخرین حرف " ت" بوده شما باس با ت شروع می کردی
اما عیب نداره یاد می یگری
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)