تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: کدامیک از دلایل زیر را عامل اصلی کاهش ازدواج میدانید ؟

راي دهنده
726. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • مسائل مالی و آینده ی مبهم

    579 79.75%
  • مهریه

    112 15.43%
  • عدم اعتماد به جنس مخالف

    195 26.86%
  • از بین رفتن اعتقادات

    86 11.85%
  • سایر دلایل

    151 20.80%
Multiple Choice Poll.
صفحه 73 از 328 اولاول ... 236369707172737475767783123173 ... آخرآخر
نمايش نتايج 721 به 730 از 3272

نام تاپيک: چرا ازدواج میکنم / نمیکنم ؟

  1. #721
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    131

    پيش فرض

    یکی از تاپیک های خیلی خوب انجمن هست که بعضی مواقع سر میزنم و میخونم ... بهترین ویژگیش هم اینه که با طرز تفکر های متفاوتی نسبت به ازدواج و زندگی اینده ادم اشنا میشه...

    نمیدونم چرا ولی هیچ وقت نتوستم به خودم به قبولونم که تمام زندگی اینده و سال های سال پیش رو با یه فرد بتونم زندگی کنم !(خودخواه نیستما)
    ازدواجی های تا پایان عمری و اینکه حداقل 30-40 سال اصلی زندگی رو با اون فرد زندگی کنی از نظر من خیلی سخته ...
    میدونمم جواب این حرفام چیه ولی باز هم همین نظرمه.... اینکه اگه همسرت رو دوست داشته باشی و زندگی شادی داشته باشی زیاد هم سخت نیست و غیره...
    بدون شک منکر ارزش های این مسئله ازدواج تا پایان عمری نیستم و میدونم چه حس خوشبختی خواهد داشت .....
    اما واقعا؟
    تا پایان عمر ؟ .... از کسایی که یه قولی میدن ولی زیرش میزنن متنفرم! و نمیخوام اینجوری باشم! همین الان انقدر خیانت های به ظاهر کوچولو میبینم که خیلی دل زده تر میشم نسبت به اینکه واقعا چرا وقتی انسان در خودش عدم پایبندی و یا بی ثباتی میبینه چرا ازدواج میکنه؟؟ منظورم از پایبندی فقط این که با کس دیگه ای رابطه نداشته باشی نیستا .... خیلی مسائل گسترده تریه!!

    قبول همچین مسئولیتی که زندگی چندین انسان رو رقم میزنه خیلیییییه
    مثلا الان 12 شبه و من پشت کامپیوترم هستم. با خیال راحت تا هر وقت بخوام . کسی کاربی به کارم نداره.
    خوب اگ متعهل بودم الان اینقدر آزادی داشتم؟ معلومه که نه
    اگه بخواهیم منطقی فکر کنیم برای پسرها چیزهایی که با ازدواج از دست میدیم بیشتر از چیزهایی که بدست می آریم.
    اما از طرفی هم این رسم روزگاره از عشق و عاشقی و میل جنسی هم بگذریم . یک اجبار اجتماعیه. بقول معروف شتریست که در خونه هر کسی ...
    Last edited by needer; 11-12-2012 at 00:10.

  2. این کاربر از needer بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #722
    آخر فروم باز h-blade's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    همدان
    پست ها
    1,486

    پيش فرض

    مثلا برای یه خانوم با تحصیلات لیسانس و وضع اقتصادی متوسط

    اولا سطح تحصيلات و موقعيت اقتصاديه طرف مقابلتون هم ملاكه و دوما اينطور نيست كه شما يه عددي بگين و طرف مقابلتون هم بگه باشه بلكه بايد بشنيد با طرفتون و خانواده ها تون را جع بهش بحث و گفت و گو كنيد.

  4. این کاربر از h-blade بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #723
    کـاربـر بـاسـابـقـه sms11's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    پست ها
    2,933

    پيش فرض

    مثلا برای یه خانوم با تحصیلات لیسانس و وضع اقتصادی متوسط
    به نظر من این دوتا هیچ ربطی به هم نداره.لزوما دلیل نمیشه خانومی که تحصیلات بالاتر داره مهریه بالاتر هم داشته باشه.
    واقعا ماها چه چیزایی رو به هم ربط میدیم.
    مثلا دختری که تا دیپلم درس خونده ولی شاید 100 برابر دختری که دکتری داره فهم و شعور داره نباید مهریه اش بکنی چون مدرکش کمتره؟
    باید آدمتو پیدا بکنی.بعد اینکه پیدا کردی مهم نیست که چندتا سکه مهرش میکنی چون میدونی که همونیه که باید باشه
    من چندین بار شنیدم از دخترایی که مهریه بالای 1000 تا داشتن و همون شب بعد عروسی بخشیدن.از اون طرف هم بودن کسایی که شریک زندگی نبودن و فقط یه دلال بود(بازم به شرافت دلال قسم که خودش میدونه دلاله و اعتراف هم میکنه که دلاله)

  6. 4 کاربر از sms11 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #724
    آخر فروم باز h-blade's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    همدان
    پست ها
    1,486

    پيش فرض

    یکی از تاپیک های خیلی خوب انجمن هست که بعضی مواقع سر میزنم و میخونم ... بهترین ویژگیش هم اینه که با طرز تفکر های متفاوتی نسبت به ازدواج و زندگی اینده ادم اشنا میشه...

    نمیدونم چرا ولی هیچ وقت نتوستم به خودم به قبولونم که تمام زندگی اینده و سال های سال پیش رو با یه فرد بتونم زندگی کنم !(خودخواه نیستما)
    ازدواجی های تا پایان عمری و اینکه حداقل 30-40 سال اصلی زندگی رو با اون فرد زندگی کنی از نظر من خیلی سخته ...
    میدونمم جواب این حرفام چیه ولی باز هم همین نظرمه.... اینکه اگه همسرت رو دوست داشته باشی و زندگی شادی داشته باشی زیاد هم سخت نیست و غیره...
    بدون شک منکر ارزش های این مسئله ازدواج تا پایان عمری نیستم و میدونم چه حس خوشبختی خواهد داشت .....
    اما واقعا؟
    تا پایان عمر ؟ .... از کسایی که یه قولی میدن ولی زیرش میزنن متنفرم! و نمیخوام اینجوری باشم! همین الان انقدر خیانت های به ظاهر کوچولو میبینم که خیلی دل زده تر میشم نسبت به اینکه واقعا چرا وقتی انسان در خودش عدم پایبندی و یا بی ثباتی میبینه چرا ازدواج میکنه؟؟ منظورم از پایبندی فقط این که با کس دیگه ای رابطه نداشته باشی نیستا .... خیلی مسائل گسترده تریه!!

    قبول همچین مسئولیتی که زندگی چندین انسان رو رقم میزنه خیلیییییه
    مثلا الان 12 شبه و من پشت کامپیوترم هستم. با خیال راحت تا هر وقت بخوام . کسی کاربی به کارم نداره.
    خوب اگ متعهل بودم الان اینقدر آزادی داشتم؟ معلومه که نه
    اگه بخواهیم منطقی فکر کنیم برای پسرها چیزهایی که با ازدواج از دست میدیم بیشتر از چیزهایی که بدست می آریم.
    اما از طرفی هم این رسم روزگاره از عشق و عاشقی و میل جنسی هم بگذریم . یک اجبار اجتماعیه. بقول معروف شتریست که در خونه هر کسی ...

    بله ذوستان اين نوع تفكرات در سنين كم بسيار شايع هست و يه چيز كاملا طبيعي هم هست به هر حال يك جوون كاملا طبيعي كه بخواد راحت باشه و كسي بهش گير نده و هر كاري دلش خواست بكنه و در همين راستا شما اگر اگه توجه كنيد ميبينيد اكثر جوون هاي كم سن و سال ميگن ما حالا حالا ها قصد ازدواج نداريم يا اصلا قصد ازدواج نداريم ما ميخواييم آقاي خودمون بمونيم....

    ولي حقيقت چيز ديگريست وقتي همون دختر يا پسر به سن خاصي ميرسه ميبينه ديگه به مدت طولاني پشت كامپيوتر نشست براش كاملا بيهوده شده و هيچ لذتي ازش نميبره و يا اصلا ديگه حوصلشو نداره يا با خودش فكر ميكنه اين همه رفيق بازي و اينور اونور رفتن چه فايده اي به حالش داره و رفيق هم كه هميشگي نيست و ميبينه زندگيش به يه حالت پوچي دراومده و البته در بعضي مواقع ميبينه تمام دوستاش ازدواج كردن و فكر زندگيشون هستند و اين بنده خدا تنها مونده و اونوقته كه ميفهمه چيزي جز ازدواج و يك تجربه جديد نميتونه آرومش كنه......

  8. 4 کاربر از h-blade بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #725
    آخر فروم باز h-blade's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    همدان
    پست ها
    1,486

    پيش فرض

    به نظر من این دوتا هیچ ربطی به هم نداره.لزوما دلیل نمیشه خانومی که تحصیلات بالاتر داره مهریه بالاتر هم داشته باشه.
    واقعا ماها چه چیزایی رو به هم ربط میدیم.
    مثلا دختری که تا دیپلم درس خونده ولی شاید 100 برابر دختری که دکتری داره فهم و شعور داره نباید مهریه اش بکنی چون مدرکش کمتره؟
    باید آدمتو پیدا بکنی.بعد اینکه پیدا کردی مهم نیست که چندتا سکه مهرش میکنی چون میدونی که همونیه که باید باشه
    من چندین بار شنیدم از دخترایی که مهریه بالای 1000 تا داشتن و همون شب بعد عروسی بخشیدن.از اون طرف هم بودن کسایی که شریک زندگی نبودن و فقط یه دلال بود(بازم به شرافت دلال قسم که خودش میدونه دلاله و اعتراف هم میکنه که دلاله)

    منظور از اينكه تعداد مهريه به تحصيلات دو طرف بستگي داره اين نيست كه هر دختري احصيلات بيشتري داش مهريش بيشتره بلكه ميزان تحصيلات دو طرف بر روي تفكراتشون كاملا تاثير محسوس ميذاره و هر باعث ميشه بهتر به مسائل زندگي وفكر كنند و همديگه رو درك كنند و نسبت به مهريه ديد باز تري داشته باشند و ديگه از مهريه هاي عجيب غريب خبري نيست

  10. این کاربر از h-blade بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #726
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    h-blade جان تا حدودی باهات موافقم

    منم اینطور فکر میکردم.الان هم که 24 سالمه و تجربه دوستی با جنس مختالف رو داشتم دارم اینو میگم.

    وقتی میبینم و میشنوم که آدمهای این دوره و زمونه تره برای عشق و علاقه خورد نمیکنند و همه چیز حالت مادی به خودش گرفته پشیمون میشم از ازدواج

    وقتی میبینم تو شهری مثل تهران به ازای هر 3 ازدواج 1 طلاق اتفاق می افته دلسرد میشم و بدبینیم دو چندان میشه

    وقتی میبینم اطرافیانم برای گرفتن یه مجلس یاده عروسی چقدر دارن فشار تحمل میکنند بی خیال میشم

    وقتی میبینم متاهلهایی که با حسرت به زندگی مجردی من نگاه میکنند و آه میکش بی تفاوت میشم.

    وقتی میتونم تو دوران مجردی با وقت بسیار تخصص خودم رو افزایش بدم دیوانه نیستم خودمو فعلا درگیر ازدواج کنم.......

  12. 3 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #727
    کاربر فعال انجمن های فوتبال eman619rv's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    ϟ♄iяaz
    پست ها
    1,042

    پيش فرض

    دوستان یکم حرفای من اشتباه برداشت کردند..
    من یکم به همچین مسئله مهمی بنیادی تر و ریشه ای تر نگاه میکنم تا اینکه بخوام بر حسب لذت های کوچیک یا ارجح دونستن مسائل کوچکی اونو واسه تمام دوره زندگی ا پیانا عمر مناسب ندونم... اینکه نیاز به یه فرد دیگه داریم یه چیزه مشخصه بحث سر کیفیت و بازه زمانیشه!
    بله ذوستان اين نوع تفكرات در سنين كم بسيار شايع هست و يه چيز كاملا طبيعي هم هست به هر حال يك جوون كاملا طبيعي كه بخواد راحت باشه و كسي بهش گير نده و هر كاري دلش خواست بكنه و در همين راستا شما اگر اگه توجه كنيد ميبينيد اكثر جوون هاي كم سن و سال ميگن ما حالا حالا ها قصد ازدواج نداريم يا اصلا قصد ازدواج نداريم ما ميخواييم آقاي خودمون بمونيم....

    ولي حقيقت چيز ديگريست وقتي همون دختر يا پسر به سن خاصي ميرسه ميبينه ديگه به مدت طولاني پشت كامپيوتر نشست براش كاملا بيهوده شده و هيچ لذتي ازش نميبره و يا اصلا ديگه حوصلشو نداره يا با خودش فكر ميكنه اين همه رفيق بازي و اينور اونور رفتن چه فايده اي به حالش داره و رفيق هم كه هميشگي نيست و ميبينه زندگيش به يه حالت پوچي دراومده و البته در بعضي مواقع ميبينه تمام دوستاش ازدواج كردن و فكر زندگيشون هستند و اين بنده خدا تنها مونده و اونوقته كه ميفهمه چيزي جز ازدواج و يك تجربه جديد نميتونه آرومش كنه......
    مگه بچه کوچولو ام اینجوری فکر کنم
    والا اصلا چنین ادمی نیستم که طرز تفکرم اینجنین باشه بلکه کاملا 180 درجه متفاوته اینه و اصلا برای همینه که میگم زندگی تا پایان عمر با یک نفر سخته!!
    من مشکلم همون پوچیه که شما میگی و اینکه شاید سپری کردن تمام زندگی یا یک فرد خاص به من به شخصه شاید لحظاتی احساس پوچی بده ، منظورم تنوع طلبی نیست!! یه نوع معمولی شدن و یک نواختی ریتم کلی زندگیه!!شما بعد ازدواج 30-40 سال زندگیت ماهیت کلیش یه چیزه!! حالا هر چقدر کار های کوچک و ریز متفاوت انجام بدی به نظرم اون کلیت رو نمیتونه زیاد تحت تاثیر قرار بدی!

    مثلا الان 12 شبه و من پشت کامپیوترم هستم. با خیال راحت تا هر وقت بخوام . کسی کاربی به کارم نداره.
    خوب اگ متعهل بودم الان اینقدر آزادی داشتم؟ معلومه که نه
    اگه بخواهیم منطقی فکر کنیم برای پسرها چیزهایی که با ازدواج از دست میدیم بیشتر از چیزهایی که بدست می آریم.
    اما از طرفی هم این رسم روزگاره از عشق و عاشقی و میل جنسی هم بگذریم . یک اجبار اجتماعیه. بقول معروف شتریست که در خونه هر کسی ...
    اصلا دیدم به ازدواج این چیزا نیس! اینا مواردی که شما ذکر کردی خیلی کوچکتر از اون جیزیه که یه ادم بالغ بخواد در یکی از بزرگترین و تاثیر گذار ترین اتفاق های زندگیش بخواد در موردش فکر کنه...و بخواد این موارد کوچیک رو در تصمیم گیریش تاثیر گذار کنه!

    گفتین اجبار اجتماعی من بیشتر ازدواج رو یه لازمه اجتماعی میبینم نه یک اجبار. قطعا مسلمه که هر کس به یه زوج در زندگی نیاز داره و منم بحثم همینه ...

  14. این کاربر از eman619rv بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #728
    آخر فروم باز h-blade's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    همدان
    پست ها
    1,486

    پيش فرض

    h-blade جان تا حدودی باهات موافقم

    منم اینطور فکر میکردم.الان هم که 24 سالمه و تجربه دوستی با جنس مختالف رو داشتم دارم اینو میگم.

    وقتی میبینم و میشنوم که آدمهای این دوره و زمونه تره برای عشق و علاقه خورد نمیکنند و همه چیز حالت مادی به خودش گرفته پشیمون میشم از ازدواج

    وقتی میبینم تو شهری مثل تهران به ازای هر 3 ازدواج 1 طلاق اتفاق می افته دلسرد میشم و بدبینیم دو چندان میشه

    وقتی میبینم اطرافیانم برای گرفتن یه مجلس یاده عروسی چقدر دارن فشار تحمل میکنند بی خیال میشم

    وقتی میبینم متاهلهایی که با حسرت به زندگی مجردی من نگاه میکنند و آه میکش بی تفاوت میشم.

    وقتی میتونم تو دوران مجردی با وقت بسیار تخصص خودم رو افزایش بدم دیوانه نیستم خودمو فعلا درگیر ازدواج کنم.......


    اينا نظر منه و شما ميتوني باهاش موافق يا مخالف باشي :

    دوستي با جنس مخالف كاملا اشتباست هرگز به نفع چه دختر و چه پسر براي آينده زندگيش نيست.

    تا حدودي پشيمون بودن حقته ولي اينجورا هم كه فكر ميكني نيست و همه چي هنوز اونقدري كه تو فكر ميكني مادي نشده ولي خب پيدا كردن اون يه ذره عشق بسيار بسيار سخته

    شما اصلا به اينجور آمار ها توجه نكن وراره خودتو برو...تا حالا به اين توجه كردي كه بسياري ازطلاق ها اصلا ربطي اخلاق و يا منش زوجين نداره و در خيلي از مواقع به خاطر سهل انگاريه.....

    در اين مورد كاملا حق داري تا اونجايي كه من ميدونم هيچ توجيهي براي اين مورد نميشه آورد..

    دو حالت داره : 1 : اون افراد در زندگي با همسرشون مشكلاتي دارند 2: دارند بهت دروغ ميگند ( متاسفانه اين اخلاق بد بعضي از افراده كه ميان ميگن آره ازدواج نكن بدبخت ميشي ولي بعدش ميرن خونه قربون صدقه خانومشون ميرن)

    تا اونجايي كه ميتوي مجردي افزايش تخصص بدي مشكلي نيست ادامه بده ولي بدون ازدواج مانع پيشرفت نيست و حتي به تعبيري ميتونه باعث پيشرفت بشه ( پشت هر مرد موفقي يه زن موفق وجود داره)


    پ.ن : تمام مراحل قبل و بعد ازدواج كردن و زندگي كردن در شهر تهران به مراتب سخت تر از بقيه شهر هاست.
    در ضمن 24 سالگي هنوز زوده

  16. 2 کاربر از h-blade بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #729
    داره خودمونی میشه Atusa 021's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    محل سكونت
    طهرآن
    پست ها
    101

    پيش فرض

    ما دخترا و پسرا از بچگی بهمون گفتن : سمتش نرو ، نگاش نکن ، باهاش حرف نزن .
    تا سن 19-20 سالگی با این وضع میگذره ، این باعث میشه که نه تنها چگونی رفتار با جنس مخالف رو ندونیم بلکه از اون چیزی هم که باید بطور عادی انجام بدیم فاصله بگیریم .
    مثلا از یه آقایی که کاربر همین فرون هم هست ، یه سئوال میپرسم باید با کلی تعنه و مسخره بازی جوابم رو بگیرم . این رابطه ی عادی ای شده بین دختر و پسرا .

  18. 5 کاربر از Atusa 021 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #730
    داره خودمونی میشه reza22222's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    پای آن کاج بلند
    پست ها
    159

    پيش فرض

    * مهمترین عامل ازدواج نکردن آقایون مسائل مالی و آینده ی مبهمه، اوضاع الان طوریه که آینده خیلی مبهمه و خیلی ها به ازدواج به عنوان یک ریسک بزرگ نگاه میکنند و میگن همین زندگی بخور نمیری که دارم واسم خوبه و حوصله ی دردسر هم ندارم.......
    * مشکل بعدی از طرف خانم ها ست که به هیچ عنوان حاضر نیستند همسفر کسی باشن که آیندش مبهمه ، در واقع میخوان همه چیز از همون روز اول واسشون حاضر باشه ، خوب اگه اینطوری بود که دیگه زندگی و تلاش معنا نداشت ...
    * بعضی ها هم هستن که کلا از قبول مسولیت فرار میکنند ، که این بعضی ها همون بهتر که کلا ازدواج نکنن و برن بمیرن....

    و در آخر یک ضرب المثل حکیمانه : گربه دستش به گوشت نمیرسید میگفت پیف پیف ..... والا.

  20. این کاربر از reza22222 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •