تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 73 از 131 اولاول ... 236369707172737475767783123 ... آخرآخر
نمايش نتايج 721 به 730 از 1301

نام تاپيک: معرفي كتاب هايي كه خوانده ايم

  1. #721
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sweet_mahsa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    208

    پيش فرض

    به تازگي كتابي خوندم بسيار جالب
    به نام بيوتن و به قلم رضا اميرخاني
    داستان جانبازي هست كه به دلايل شخصي به نيو يورك ميره
    سبك نگارش اين نويسنده از خود داستان قشنگتره
    اگه ناتوردشت رو خونده باشيد يه جايي هولدن ميگه آدم بعد از خوندن يه سري از كتابا دوست داره خودش با نويسنده صحبت كنه اين كتاب از اون كتاباس
    نكته جالب اينه كه نويسنده هم خودش راجع به داستان نظر مي ده
    حالا چه مثبت چه منفي
    ايشون كتاباي ديگه اي هم داره كه تقريبا تمام كتاباشون راجع به جنگ و دفاع مقذس هست ولي بسيار زيبان


    تازه سايت ايشون هم [
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    ]هستش
    هم نام با قهرمان داستان
    تازه اين جناب ارميا خودش يه رمانه در كتابي با همين نام

  2. 3 کاربر از sweet_mahsa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #722
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مرگ در آند


    ماریو بارگاس یوسا
    عبدا.. کوثری



    گروهبان لیتوما و معاونش در پاسگاه یک روستای کوهستانی مشغول خدمت هستند . در این روستا 3 نفر ناپدید شده اند و گروهبان پلیس و معاونش در تلاش برای یافتن علت امر هستند . انها در پی این جست و جو با واقعیت وحشتناکی مواجه می شوند . خرافات و رسوم و سنن دیرینه ای که در دنیای متمدن امروز دوباره آغاز شده است ....
    در این داستان شاهد این هستیم که گروهی از مردم به صورت گره های چریکی بر علیه رژیم خودفروخته و ظالم قیام می کنند اما همین گروه برخواسته از مردم به خود مردم حمله کرده و در راه آزادی کرامت انسانی ، انسانها را بی دلیل موجه به فجیع ترین وضع به قتل می رسانند . به طرز قشنگی افسار گسیختگی انقلاب را هم نشون می ده و انسان هایی که به نام شرع و خدمت به مردم و با همین باور آنها را بدبخت می کنند . مدعیان آزدی که تمام ازادی و امنیت را سلب می نمایند شاید یکی از محورهای اصلی این داستان شمرده شود. و جالبه البته بدونید خود یوسا از طرف مادری جز خانوده های نیمه اشراف بوده .
    یک قسمت های رمانتیک هم داره داستان . معاون کلانتر عاشق دختری می شود و برای او همه کار می کند اما دختر وی را ترک می کند . معاون هنوز و بی هیچ چشمداشتی دختر رو دوست داره . اون قدر که به خاطش حاضره از شغلش ، وقتش ، دوستاش ، آرزوهاش ، کشورش و ..... بگذره ( البته یک مقادیری تخیلیه . این جور پسرها هنوز افریده نشدند)

    کتاب فوق العاده قشنگیه . واقعا قلم بارگاس معرکه است . خیلی روون و قشنگ می نویسه . اصلا نمی شه کتاب را زمین گذاشت . کتاب خیلی عالی ای هست
    بارگاس به خاطر این کتاب برنده جوایز " پلانتا" ، " خوآن دِ سان كلمنته دِ سانتياگو دِ كومپوستلا" و جايزه ادبي بين المللي چيانتي روفينو آنتيكو فاتوره شده است .

  4. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #723
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    کوری
    ژوزه ساراماگو


    درون مایه ی این کتاب فساد و بی نظمی است.فسادی که در نتیجه ی رعایت نکردن نظم در جوامع بشری رخ میده،از نظر ژوزه ساراماگو بی نظمی در هر شکلی یه نوع فساده!آدمای کتاب کوری هم دارن عقوبت کاراشون را پس میدن!اون دختری که عینک دودی می زد،یا اون پیر مرده،که یک چشمش را با چشم بند می بست و یا دکتر چشم پزشک!این وسط ،بین این همه کور که کوریشون مسریه،فقط زن چشم پزشک،هست که کور نشده و مجبور میشه واسه اینکه با شوهرش بمونه،وانمود کنه کوره ولی از طرف دیگه بدون اینکه بقیه بفهمن،نقش راهنماشون را هم بازی کنه!....

    یه چیز دیگه که تواین کتاب خیلی برام جالب بود ،این بود که آدما اسم نداشتن!!!ولی با این حال اصلا شخصیت ها را با هم اشتباه نمی گیری!خیلی جالبه،تو یه کتاب سیصد،چارصد صفحه ای با یه عالمه آدم مختلف!!!شخصیت ها به جای اسم، لقب یا عنوانی که نشون دهنده ی موقعیت شغلی یا اجتماعی و یا هر موقعیت خاص دیگه است، دارن!

    در کل کتاب خوبی بودش ... به نظرم حالا که فرصت داریم و می تونیم ببینیم ،بهتره همه چی را خوب نگاه کنیم و حق دیگران را هم به این خاطر که متوجه اش نیستن یا اصلا ازش خبر ندارن رعایت کنیم!

  6. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #724
    داره خودمونی میشه l176771's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    nihility
    پست ها
    105

    پيش فرض

    مرگ در آند


    ماریو بارگاس یوسا
    عبدا.. کوثری


    گروهبان لیتوما و معاونش در پاسگاه یک روستای کوهستانی مشغول خدمت هستند . در این روستا 3 نفر ناپدید شده اند و گروهبان پلیس و معاونش در تلاش برای یافتن علت امر هستند . انها در پی این جست و جو با واقعیت وحشتناکی مواجه می شوند . خرافات و رسوم و سنن دیرینه ای که در دنیای متمدن امروز دوباره آغاز شده است ....
    در این داستان شاهد این هستیم که گروهی از مردم به صورت گره های چریکی بر علیه رژیم خودفروخته و ظالم قیام می کنند اما همین گروه برخواسته از مردم به خود مردم حمله کرده و در راه آزادی کرامت انسانی ، انسانها را بی دلیل موجه به فجیع ترین وضع به قتل می رسانند . به طرز قشنگی افسار گسیختگی انقلاب را هم نشون می ده و انسان هایی که به نام شرع و خدمت به مردم و با همین باور آنها را بدبخت می کنند . مدعیان آزدی که تمام ازادی و امنیت را سلب می نمایند شاید یکی از محورهای اصلی این داستان شمرده شود. و جالبه البته بدونید خود یوسا از طرف مادری جز خانوده های نیمه اشراف بوده .
    یک قسمت های رمانتیک هم داره داستان . معاون کلانتر عاشق دختری می شود و برای او همه کار می کند اما دختر وی را ترک می کند . معاون هنوز و بی هیچ چشمداشتی دختر رو دوست داره . اون قدر که به خاطش حاضره از شغلش ، وقتش ، دوستاش ، آرزوهاش ، کشورش و ..... بگذره ( البته یک مقادیری تخیلیه . این جور پسرها هنوز افریده نشدند)

    کتاب فوق العاده قشنگیه . واقعا قلم بارگاس معرکه است . خیلی روون و قشنگ می نویسه . اصلا نمی شه کتاب را زمین گذاشت . کتاب خیلی عالی ای هست
    بارگاس به خاطر این کتاب برنده جوایز " پلانتا" ، " خوآن دِ سان كلمنته دِ سانتياگو دِ كومپوستلا" و جايزه ادبي بين المللي چيانتي روفينو آنتيكو فاتوره شده است .
    يكم بيشتر توصيح مي دي... من جشن بز نرو گرفتم ولي بعد واسه تولد دوستم دادم! سبكش كلا شكل كيه ؟
    اصلن نمي خوام نا اميد كنم و اين حرفا ولي كوري رو كه هزار نفر تا حالا نوشتن!
    Last edited by l176771; 28-11-2008 at 05:24.

  8. #725
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    يكم بيشتر توصيح مي دي... من جشن بز نرو گرفتم ولي بعد واسه تولد دوستم دادم! سبكش كلا شكل كيه ؟
    اصلن نمي خوام نا اميد كنم و اين حرفا ولي كوري رو كه هزار نفر تا حالا نوشتن!
    سلام

    ماجرا در کشور پرو اتفاق می افتد . در این زمان مردم بر علیه رژیم موجود شوریده اند زیرا به نظرشان در اختیار بیگانگان و ثروتمندان است . مردم گروه های چریکی خودجوشی بر علیه حکومت ایجاد می کنند اما همین گروه ها به روستاها و مردم فقیر نیز حمله می کنند و با ادعای برقراری عدالت بیشترین بی عدالتی ها را ایجاد می نمایند .
    در چنین شرایطی حکایت داستان هم پیش می رود . در روستایی 3 نفر ناپدید شده اند . رئیس پاسگاه و معاونش به دنبال این پرونده هستند و چند داستان موازی را شاهدیم . پیگیری پرونده - روند زندگی 3 ناپدید شده و ماجرای عشقی معاون که شب ها برای ئیسش تعریف می کند .

    در مورد سور بز هم این پست را بخونید
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    توی کتاب هایی که من از یوسا خوندم یک چیز مشترک بوده . چندید داستان مختلف که به موزات پیش می رن . و به توالی توسط نویسنده تعریف می شن . قلمش هم خیلی قوی و حیرت انگیز می باشد .


    خوب کتاب 10000000 بار هم نوشته شده باشه ما باز خوشحال می شیم از دیدگاه فرد جدید تویحی در موردش ببینیم .

  9. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #726
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    خانوم
    مسعود بهنود

    کتاب داستان زندگی دختری به نام "خانوم" هستش که نوه ی مظفرالدین شاه قاجارهست که علیرغم وجود تفکر عوام زده زنان عصر قاجار تحت تاثیر خاله ش "نزهت"قرار میگیره و با دنیای دیگه ای آشنا میشه ...دیدگاه تازه ای نسبت به زندگی پیدا می کنه تا جائیکه برخلاف اکثر دخترای همون زمان که در نوجوونی به خونه ی بخت می رفتن ،خانوم با توجه به امکاناتی که براش مهیا بود به یادگیری زبان فرانسه، خوندن کتاب ،یادگیری پیانو روی میاره و همین طرز فکر متفاوت باعث میشه زندگی دیگه ای رو نسبت به همسن و سالاش داشته باشه
    البته این وسط پدر "خانوم" هم در زندگیه اون خیلی تاثیر داره ....پدری که با داشتن خوی حیوانی تنها به فکر منافع خودشه و به همسر و دخترش هم رحم نمیکنه!!
    چیزی که تو این کتاب برام جالب بود حضور شخصیتهای تاریخی بود مثل مظفرالدین شاه...محمدعلی شاه...احمدشاه...موسولینی....هی تلر و حتی مادر ترزا هست !!
    کلا از شخصیت خانوم و شجاعتش خیلی خوشم اومد...

  11. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #727
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    جنگ آخر زمان


    ماریو بارگاس یوسا
    عبدا... کوثری



    چندی پس از نابودی حکومت سلطنتی در برزیل و بر پایی حک.مت جمهوری مرشد پیری در شهرهای فقیر این کشور پیدا می شود . او پیاده به سفر می پردازد و به مردم می گوید که جهان تا سال 1900 بیشتر وجود نخواهد داشت و اخر دنیا نزدیک شده است . مردم را به دینداری و تقوا می خواند و عقیده دارد حکومت جمهوری ضد مسیح می باشد . این مرشد صلابت کلام و روحانیت خاصی دارد به طوریکه خیلی زودیروان زیادی پیدا می کند و این افراد در قسمتی از کشور مستقر می شوند . به تعداد افراد جامعه دائم اضافه می شود و نهایتا چیزی در حدود 25 تا 30 هزار نفر می گردند . بسیاری از این افراد جانیان و راهزنان پیشین هستند که مرشد اینک از انها قدیسانی مومن ساخته است . دولت به مقابله با این جامعه بر می خیزد و 4 بار لشکریانی را به سوی آنها اعزام می کند که 3 لشکر اول شکست می خورند و لشکر چهارم قادر به براندازی انها می گردد .
    این ماجرایی که گفته شد یک ماجرای تاریخی حقیقی است که شرح حقیقی و تاریخی آن را مهندسی برزیلی به نام داکونیا نوشته است و یوسا با الهام از کتاب وی رمان جنگ آخر زمان را نوشته است و به خاطر همین رمان جوایز پابلو ايگلسياس و ريتز پاريس همينگوي را نیز برده است .
    رمان یوسا رمانی بلند حدود 1000 صفحه است که شامل زندگی و سرنوشت تعدادی از مریدان مرشد و چگونگی پیوستناشن به این گروه ، چگونگی ایجاد جامعه مذکور و توصیف دقیق 4 حمله و درگیری بین دولت و آنها می باشد .

    در اینجا بحثی بر روی انسان های متعصب هست . مرشد فردی متعصب است و به قوانین دین و عقاید خود آنچنان متعصبانه می نگرد که مثلا جمهوری را نوعی ضد مسیحیت می داند . افراد مومن را نیز متعصبانی جاهل نشان می دهد که مثلا وقتی مرشد می گوید مرگ با گلوله شما را به بهشت و مرگ با کارد به جهنم می برد قبول می کنند یا به قدری حماقت تقدس آنها را گرفته که در اواخر زندگی مرشد ادرار دفع شده او را می خورند و معتقدند از مرد خدا فقط پاکیزگی دفع می شود . از سوی دیگر سرهنگ و تعدادی از جمهوری خواهان نیز متعصبند به طوری که با همه شواهد حاضر نیستند و نمی توانند قبول کنند که این حمله فقط از سوی تعدادی افراد فقیر است و معتقدند دولت انگلیس پشت این ماجرا قرار دارد .

    یک اثر کلاسیک بسیار ساده ولی در عین حال عالی . من واقعا عاشق کتابش شدم . چطور می تونه این همه واقعه را مدیریت کنه به نظرم واقعا یوسا نابغه است . و خود یوسا هم توی یکی از مصاحبه هاش گفته توی کتابهایی که تا به حال نوشتم ( نمی دونم البته تا اون موقع چه کتابهایی را نوشته بوده ) جنگ آخر زمان را به همه ترجیح می دهم .

  13. #728
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sourena_8888's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    260

    پيش فرض

    باغ مارشال

    واقعا وقتی این کتاب 500 صفحه ای رو خوندم انگار داشتم فیلم میدیدم همین جوری از جلوی چشم هام تصویر میگذشت

    ماجرای پسری بود که در یک خانواده خراسانی که پدری ارباب زاده با خونه ای ویلایی در اطراف خراسان
    روزی یک خانواده تهرانی در حال مسافرت به جای دگر بودن که ماشینشون پنچر میشه و یا خراب میشه به اتفاق وقتی که پدر و پسر برای شکار رفته بودن جنگل اینها رو میبینن و به آینها پیشنهاد میکنند تا به خانهشان بروند

    این خانواده تا اونجایی که یادم هست یک پدر که بازنشته ارتش بوده و سرهنگ هست و یک مادر و دختر که 18 ساله هست
    خلاصه میان خونه اینها و پسر ارباب زاده عاشق میشه .....و مسائلی که پیش میاد براشون در خارج از کشور و...

    متاسفم برای خودم که یادم نیست درست تعریف کنم تیکه تیکه یادم هست چون2 سالی میگذره از خوندن این کتاپ

    این رو گفتم که کسی نخونده حتما پیشنهاد میکنم که بگیره و بخونه قیمت کتاب هم 5 یا 7 تومن هست توی این حدود بود
    باغ مارشال - حسن کریم پور -نشر اوحدی

    دو جلده (جلد اول خاطرات خسر - جلد دو سرگذشت ناهید ...)

    سرعت جلد اول خیلی عالی و وحشتناکه .... اصلا دوست نداشتم کتابو بزارم زمین

    ولی جلد دوم یه کاهش نسبی در حادثه نگاری داره و نسبت به جلد اول هیجان کمتری داره

    به نظرم همون جلد اول رو پایان کار بدونیم خیلی قشنگ تره ....

    ماجرای خسرو پسری عشایر زاده ساکن شیراز که مادرش ، ناهید رو براش نشون میکنه

    خسرو دل به دختر سرهنگ ، سیما میده و بخاطر اون از شهر و کشورش میره و بقیه هم نگم بهتره

    شاید محور اصلی این داستان این جمله باشه :

    بشر موجود عجیبیست ،تا وقتی که به آرزوهایش نرسیده خوشبختی را در رسیدن به خواسته هایش می داند اما زمانیکه به آنچه می خواهد میرسد سعادت را در چیزهایی که هنوز به آن نرسیده یا توانایی تصاحبش را ندارد می پندارد !



    یه شعر آخر داستان میاد که خیلی جای اندیشه داره :

    کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
    کار ما شاید این است
    که در افسون گل سرخ شناور باشیم . سهراب سپهری

  14. این کاربر از sourena_8888 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #729
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آذر و امجدیه
    ویدا مشایخی
    انتشارات خجسته




    این کتاب وقایع زندگی دختر دبیرستانی همراه با آذر و امجدیه است....آذر اسم دوست راوی کتاب است که نگاه ویژه ای به دنیا و اطرافش دارد و همین طرز تفکر او بر زندگی راوی تاثیر می گذارد و دیگری امجدیه نام استودیومی است که برای تماشای مسابقات به آنجا می روند....ماجرا های کتاب در بازه زمانی یک ساله و احساسات این دختر نوجوان عاشق فوتبال است.....

    چندنکته هست که باید توضیح بدم ..اول اینکه بن اصلی کتاب براساس زندگی واقعی خود نویستده بوده اما به طور مثال شخصیت آذر شخصیت تخیلی و فانتزی بوده که در واقعیت وجود نداشته است....
    دیگه این که محور اصلی داستان فوتبال نیست بلکه نوجوانی دو دختر است که به فوتبال گره می خورد...درواقع این کتاب علاوه بر توضیحاتی که در مورد اتفاقات فوتبال آن زمان می دهد زندگی مردم در آن دوران را نیز نمایش می دهد....
    و یک نکته ی دیگر این که آذر شخصیت محوری داستان نیست بلکه فقط دوست او ست که نقش مهمی را در زندگی آن سال های او ایفا می کند....
    این نکات رو گفتم چون در چندید نقد و مطلبی که راجع به این کتاب خوندم این ها رو به غلط توضیح داده بودند....

    اما نظر من در مورد این کتاب...به نظر من موضوع جالب و نویی داشت و نثرش هم خیلی روان و جذاب بود...آخر کتاب هم جالب بود...به طور کلی کتاب قشنگی بود یه چیزی مثل عطر سنبل عطر کاج بود....بهتون توصیه می کنم حتما بخونیدش ...



    آذر و امجدیه


    ویدا مشایخی



    کتاب در حقیقت گذری سریع بر خاطرات یک دختر 16 ساله از مهر 1342 تا مهر 1343 می باشد . نویسنده دختری شاد است که عاشق فوتبال و روزنامه کیهان ورزشی است . در مدرسه جدید او با دختری کتاب خوان به نام آذر آشنا می شود و برای او از فوتبال و فوتبالیست محبوبش می گوید و بدین تریب آذر با فوتبالیست مورد نظر آشنا شده و تماس تلفنی برقرار می کند .
    کتاب ساده ای هست از دوستی دبیرستانی دو دختر ، محبتشان به هم ، عاشق شدن هایشان و گذر روزگار . اول کتاب هم اون را به همه دخترای ایرانی که عاشق دیدن مسابقه فوتبال هستند تقدیم کرده .
    نویسنده سعی خودش را کرده که لحنش در حد یک دختر 16 ساله ساده باشه و موفق هم بوده . کتاب خیلی جذابی نیست اما از خوندنش هم پشیمون نمی شید . قشنگی های خص خودش را داره و مهم ترین نقطه به نظرم ساده نویسی فوق العاده اش با توجه به سن و سال راوی بوده

  16. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #730
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بيوتن


    رضا اميرخاني



    ارميا پسري خفن مسلمان و بسيجي مي باشد كه بر سر مزار دوست خود سهراب متوجه آرميتا دختري از فرنگ آمده مي شود و با همان نگاه متوجه مي شود دلش مي خواهد با او ازدواج كند و از قضا ارميتاي از فرنگ آمده نيز به همين صورت . داستان از جايي شروع مي شود كه ارميا براي زندگي به آمريكا و پيش آرميتا مي رود و الان تقابل فرهنگ امريكا و ارميا را داريم . نويسنده هم تمام سعي خود را در خوشمزگي و مدرن نويسي و از اين جور مسائل نموده است و شما اگر همه نيرويتان را هم به كار ببريد نخواهيد توانست كار را شعاري تر از ايني كه هست بكنيد .
    يك افتضاح كامل بود اين كتاب به نظر من . تنها چيزي كه خوشم مي يومد خوش بودن همسايه هاي ساختمان بود كه يك جوري منو ياد خوشي و هرهر كركر اعضاي ساختمان خودمان مي انداخت .

  18. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •