مي خواستم به دامن اين دشت،چون درخت
-بي وحشت تر از تبر-
در دامن نسيم سحر غنچه وا كنم.
با دستهاي بر شده تا آسمان پاك،
خورشيد و خاك و آب و هوا را دعا كنم.
گنجشك ها به شانه ي من نغمه سر دهند
سرسبز و استوار ، گل افشان و سربلند
اين دشت خشك غم زده را با صفا كنم.