یکی جواب منا بده دیگه![]()
یکی جواب منا بده دیگه![]()
اگه میشه یکم دقیق تر بگو
مرحله چندی؟
سکانس چندی؟
چند تا هم عکس بزار
سلام ببخشید داستان کامل تمام قسمتهای این بازی رو(مجموعه assassians creed) از کجا میتونم پیدا کنم؟
راهنمائی کنید ممنون میشم
سلام
بچه ها شما هم sequence 5 رو تموم کردید؟؟؟
وقتی sequence 5 تموم میشه و به animos island میرم، اونجا میرم بغل اون ستونه که برم یه جای جدید(desmon journey) ، یه دفعه از بازی میپره بیرون، شما همچین مشکلی داشتید؟؟؟؟؟؟
کسی میتونه کمک کنه؟؟؟
Last edited by pooyakhaste; 06-12-2011 at 12:30.
شما باید اپدیت 1.01 بازی رو که توسط skidrow منتشر شده از سایت دانلود ها بگیری و نصب کنی.اونجا خودش راهنمایی کرده.
ضمنا مراحل چرتیه یه سری اصلاعات تکمیلی درباره دزموند و محل زندگیش میده اونم درحد فقط صوت .یعنی باید یه مرحله رو از اول تا اخر بری و از رو موانع عبور کنی بعد تو همین مسیر که داری میری دزموند اصلاعات رو برای خودش بازگو میکنه.
این داستان خیلی کامله:
سلام ببخشید داستان کامل تمام قسمتهای این بازی رو(مجموعه assassians creed) از کجا میتونم پیدا کنم؟
راهنمائی کنید ممنون میشم
به جای نقطه چینها بذار بازی سنتر به اینگیلیسیکد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ولی اگه خلاصشو بخای من برات تو چند خط میگم.
قسمت اول شما دزموند هستید و سال 2012 هستش تمپلار یا همون فراموسونها شما رو ربودن تا به کمک دستگاه انیموس و به کمک خاطرات اجدادتون به محل سیب بهشتی که نماد دانش و قدرت هستش دست پیدا کنن.شما تو خاطرات دزموند نقش فردی به نام الطائر اب لا احد رو دارید که در قرن 11 و زمان جمگهای صلیبی سوم باید تمپلار هارو بکشید و از جنگ جلوگیری کنید.
در حین بازی و اینا شما با پرستارتون به نام لوسی دوست میشید و میفهمید که لوسی از اساسین ها هستش.
سکانس پایانی بازی شما با کمک حس دید عقاب میتونید یه سری علامت رو روی زمین ببینید که خبر از پایان دنیا توسط انفجار خورشیدی میده.این علامتهارو نمونه 16 ام یعنی فردی که قبل از شما روش کار میکردن کشیده.
پایان
قسمت دوم بازی:
در ادامه قسمت اول لوسی به دیدن شما میاد و درحالی که پیرنش خونیه میاد کهشمارو فراری بده.همین که میرید داخل دستگاه انیموس متوجه میشید که نمونه 16 ام و دزموند یه سری خاطره مشترک باهم دارن که مربوط به دوره رنسانس و اتزیو ادیتوره هستش.
در ادامه بازی یهسری از تمپلار ها پدر و برادران اتزیو رو که اساسین بودن میکشن و شما در نقش اتزیو باید از اونها انتقام بگیرید.
اوایل بازی فقط قصد انتقام از تمپلار هاست ولی کمکم که جلو میرید متوجه میشید که رهبر تمپلار ها به نام رودریگو بورجا قصد داره که به کمک سیب بهشی که اونو از قبرس همونجایی که الطائر مخفیش کرده بدست اورده خودشو به عنوا پیامبر(پیشگو) معرفی کنه.
بعد شما باید جلوشو بگیرید که به هدفش نرسه و اخر بازی باع از یه مبارزه با رودریگو وارد یه زیر زمین مانند که تو واتیکان هستش میشید و بایکی از اله های یونانی به نام مینروا رودرو میشید و اون یهسری حقایق روبراتون روشن میکنه و یه سری پیغامها به خود دزموند میده دربره نابودی زمین و ازین اراجیف.
پایان بازی
داستان نسخه برادر هود:
در ادهمه شما از واتیکان به کمک عمو ماریو خارج میشید و به شهری به نام مونترجیونی که ویلای عموتونه میرید که پسر رودریگو بورجا میاد و به اونجا حمله میکنه و شهرو داغون میکنه.
به زمان حال برمیگردید و تو سال 2012 به ویلای مونترجیونی میرید برای اینکه دنبال رد پایی از سیب بهشتی بگردید.شما روح اتزیو رو میبینید که میاد تا راهنماییتون کنه و به سمت زیرزمین ویلا میرید که اونجا مستقر شید.
به زمان رنسانس برمیگردیم و اتزیو همه جا دنبال اینه که از یه سری افراد انتقام بگیره (خودمم درست یادم نیست چرا) بعد پسر رودریگو بورجا رو که امش چزاره بورجا هستش باید پیدا کنید و بکشیدش و سیب بهشتی رو توی جایی به نام کلازیوم (همونجایی که تو روم باستان گلادیاتور هارو میبردن که با هم نبرد کنن)مخفی میکنه شما به دزموند برمیگردید و دنبال اونجا میگردید که سیب رو پیدا کنید
که اونجا هم با یکی دیگه از الهه ها برخورد میکنید که اونم میاد یه سری حرفها میزنه و بعد از اینکه ما سیب بهشت رو پیدا کردیم میاد و ذهن مارو تسخیر میکنه که لوسی رو بکشیم!(چراییش هنوز معلوم نشده) و دزموند میکشش و میره به حالت کما و بازی تموم میشه.
پایان
داستان قسمت رولیشنز.
شما در دستگاه انیموس بیدار میشید و میفهمید که به کما رفتید یعنی تا اخر بازی عملا ذهن دزموند داره همه کارا رو میکنه.
به گذشته و زمان 50 سالگی اتزیو میرید و به قستنطنیه یا همون اسلامبول امروزی میاید تا دنبال راز کنتابخانه الطائر بگردید شما باید که کل شهرو بگردید دنبال یه سری کتاب که پدر مارکو پولو که اسمش نیکولو پولو هستش بگردید تو کتابها سر نخ پیدا کردن 5 کلید درب کتابخانه الطائر نوشته شده.شما کلید هارو پیدا میکنید و در کتابخونه رو باز میکنید و سیب بهشتی رو که کنار جنازه الطائر هستش پیدا میکنید و از همون دزموند میتونه توسط اتزیو که 5 قرن باهاش فاصله داره با الهه ژوپیتر صحبت کنه که اونم راهنماییش میکنه به یه جایی تو امریکا که جلوی نابود شدن زمین توسط خورشید رو بگیره.دزموند از کما میاد بیرون و به سوی مقصد حرکت میکنن و بازی تمو میشه.
پایان!
اینم داستان خلاصه 4 قسمت بازی.
سیو بگذار برات رد کنم
مگه لوسی تو قسمت قبلی کشته نمیشه پس چرا آخر بازی اونجا دوباره پیداش میشه تو ماشین؟سلام
توضیحش در همون شماره قبل بود.
دزموند زمانی که سیب را در دست گرفت اراده خودش رو از دست داد. اون خانم که در بازی یکی از خالقان معرفی میشه با در دست گرفتن اراده دزموند لوسی را میکشد و به دزموند میگوید که این دختر باعث خواهد شد که تو به اهدافی که ما از تو انتظار انجامش را داریم دست پیدا نکنی.
در این شماره فقط یه محل دفن لوسی و مراسم آن اشاره میشه. همین
موفق باشی
لوسی کجا بود؟!
ربکا بود.
ولی من هنوز فکر میکنم لوسی نمرده.
اون دختره تو امبرز کیه؟
خیالتون راحت لوسی مرده درباره جنازشم در حین بازی رولیشنز شان و ربکا صحبت کردن.لوسی کجا بود؟!
ربکا بود.
ولی من هنوز فکر میکنم لوسی نمرده.
شاید شخصیت بازی در نسخه های اینده!اون دختره تو امبرز کیه؟
اسمش شاو جون هستش اطلاعاتی به غیر از اونی که تو فیلم دیدید نیست البته تو دانشنامه بازی هستش ولی دست ما ایرانیها ازش کوتاس
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)