زیر نویس کرد ، به دلیل آبکی بودن سریال و نداشتن قسمت برای پخش ، آخرین قسمت شنبه...چرا امشب پخش نشد ؟
یعنی شنبه آخرین قسمته ؟
بی صبرانه منتظرم ببینم چجوری میخوان ماست مالیش کنن و تمومش کنن
زیر نویس کرد ، به دلیل آبکی بودن سریال و نداشتن قسمت برای پخش ، آخرین قسمت شنبه...چرا امشب پخش نشد ؟
یعنی شنبه آخرین قسمته ؟
بی صبرانه منتظرم ببینم چجوری میخوان ماست مالیش کنن و تمومش کنن
اگه می خواستن بسازن تا 100 قسمت هم می ساختند ! اونقت ابکی می شد . . .
این سریال پتانسیل ادامه دادن بیش از 15 قسمت رو نداشت
در ضمن من هنوز منظور افخمی رو از ساختن این سریال نفهمیدم؟ که چی مثلاً
باز صد رحمت به اغما و الیاس خودمون
واقعا چرته
بعد اقایون میگن که امسال سریالها پیشرفت کرده
این یه ذره بیننده ای هم که داره به خاطر کپی برداریشه![]()
آره واقعا خیلی پیشرفت داشتیم .
همه از سریالا راضی بودن ، کیفیت بالا ، کاملا مناسبتی ، تدوین عالی، فیلمنامه قوی
، بهترین کارگردانی و ... .
این پیشرفت و موفقیت بزرگ رو به همه تبریک میگم .
نتایج نظر سنجی سریال های امثال در یکی از سایت های خبری :
![]()
Last edited by hopee; 18-09-2009 at 01:22.
بابا ملت حوصله ندارن الان پنجمین خورشید رو ببینن بعدش یک ساعت دیگه وقتشونو تنظیم کنن بیان دوباره سر یک سریال دیگه!
زمان بندی سریالها که تعطیله.بعدشم آدم یخ میزنه این سریالها رو نگاه کنه.پنجمین خورشید رو بخاطر شبهای قدر که تعطیلش کردن.امشب هم که نذاشتن.قبلش هم نیم ساعت تبلیغ میزاره.من خودم دیروزش رو ندیدم.هی تبلیغ گذاشت عصبانی شدم نشستم اصلا پای تی وی. وقتی به شعور بیننده احترام نمیزارن مگه آدم بیکاره بشینه این سریالهای چرت رو نگاه کنه؟
گفتگوی خواندنی با شبنم قلی خانی
شبنم قلی خانی : شخصیت هما برای من جذابیتهای خاصی داشت
ئاتر و تدریس در دانشگاه را هم دارد و معتقد است بازیگران جوان باید دانش کلاسیک این کار را داشته باشند. سریالهای "پنجمین خورشید" و "نردبام آسمان" با بازی قلی خانی در شبهای رمضان روی آنتن رفته است.
:: کمی از خودتان بگویید؟
لیسانس طراحی صحنه و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر هستم. ده سال است که بازیگری می کنم و پنج سال است فیلم کوتاه می سازم و چهار سال هم در دانشگاه آزاد تئاتر و بازیگری سینما تدریس کردم.
:: چگونه وارد عرصه هنر شدید؟
کارم را در سال 87 با سریال "مریم مقدس" شروع کردم.
:: کمی در مورد ساخت فیلم کوتاه بگویید؟
ساخت فیلم کوتاه را از سال 83 شروع کردم. احساس می کنم ساخت فیلم کوتاه سخت تر است، یعنی آدم بتواند در ده دقیقه حرفی را بزند که تاثیرگذار هم باشد. به خاطر همین شروع کردم به ساخت فیلم کوتاه. اول نوشتن فیلمنامه فیلم کوتاه و بعد نوشته های خودم را ساختم. سه فیلم داستانی ساختم و دو فیلم مستند. کلاً به ساختار فیلم کوتاه علاقه دارم. گاهی اوقات فیلم های کوتاهی می بینم که البته آنها هم خیلی قابل احترام هستند، ولی ساختار مدرن و عجیب و غریبی دارند. به نظر من برای ساختار مدرن ابتدا باید به صورت کلاسیک فیلمسازی را انجام دهند و بعد به سراغ ساختار مدرن بروند. سه فیلمی هم که ساخته ام تقریبا یک قصه گویی کلاسیک دارد و ساختار کارم هم خیلی خوب است. حالا شاید در ادامه بتوانم سراغ آن جور ساختارها بروم، ولی در حال حاضر خیر.
:: نام فیلم هایی که ساخته اید چه بوده؟
اولین فیلمم "من تنها" ، دومی "خونه" و یا "وقتی خونه با آدمها قهر می کنه" و سومی که تازه تمام شده "زندگی، انشایی ساده" است.
:: موضوع فیلم ها چیست؟
اولی راجع به تنهایی یک زن است، "خونه" راجع به خانه ای است که با آدمهایش قهر می کند و آن آدمها را به خانه راه نمی دهد و "زندگی، انشایی ساده" قصه ساده ای است از یک پسر بچه روستایی، فیلم به مفهوم مرگ و زندگی می پردازد.
:: برنامه تان برای آینده چیست؟
دوست دارم ساخت فیلم کوتاه را ادامه دهم، البته کمی بلندتر از این تایم. چون تقریباً تایم فیلم هایی که ساخته ام در حدود 10 الی 15 دقیقه بوده، ولی دوست دارم به عنوان تجربه به سراغ فیلم های بلندتر هم بروم.
:: در ساخت فیلم های بلند دوست دارید با چه کسانی همکاری کنید؟
دوست دارم عوامل پشت دوربین و پشت صحنه حرفه ای باشند، اما برای بازیگری و جلو دوربین فکر می کنم بازیگرهایی که کمتر کار کرده اند و بچه هایی که بیشتر تئاتری هستند، بکرترند.
:: در فیلم هایی که خودتان می سازید دوست دارید بازی کنید؟
خیر، به خاطر اینکه خیلی سخت است که هم کارگردانی کنم و هم بازیگری.
:: کمی از کارهای اخیرتان بگویید؟
کارهایی که در این یک سال اخیر انجام دادم سریال "نردبان آسمان" کار آقای حسن لطیفی و فیلم سینمایی "نویسنده" که نامش به "خاطره" تغییر پیدا کرده، کار آقای نادر طریقت، سریال "عملیات 125" کار آقای آهنج و سریال مناسبتی "پنجمین خورشید" کار آقای علیرضا افخمی.
:: از کارهای تئاتری تان بگویید؟
کارم را از تئاتر شروع کردم، ولی بعد آن را ادامه ندادم. دو ـ سه کار کارگردانی کردم که یکی از آنها پایان نامه خودم بود برای فوق لیسانس به نام "متل" که در سال 81 در خانه هنرمندان اجرا شد. کار دیگری هم در سال 86 در دبی اجرا کردم به نام "خواستگاری".
:: شما را باید بازیگر تئاتر، تلویزیون و یا سینما بنامیم؟
فرقی نمی کند، ولی به هر حال با آن نقشی که آدم را راضی کند موافقم و چون سالهاست کار تئاتر نکرده ام، دوست دارم کار تئاتر انجام دهم.
:: به کدام یک از کارهای خودتان تعلق خاطر بیشتری دارید؟
نقشی را که در سریال "پنجمین خورشید" بازی کردم، دوست دارم.
:: بازی نقش مقابل چقدر در بازی شما تاثیرگذار است؟
خیلی تاثیر می گذارد. همه عوامل یک فیلم می توانند تاثیرگذار باشند، دیگر وای به حال نقش مقابل. کسی که در یک پلان با شما رو در رو و چهره به چهره است.
:: الگویی در بازیگری داشتید؟
خیر، ولی می توانم بگویم بازی "مریل استریپ" را خیلی دوست دارم.
:: به تمرین قبل از فیلمبرداری اعتقاد دارید؟
فقط برای اینکه دیالوگها در ذهن جای بگیرد، نه برای اینکه آن تمرین را آنقدر انجام دهد که بازی به نوعی در وجود و چهره آدم بیات شود. در واقع در حد مفیدش خوب است، چون اگر از حد خودش بگذرد آن تاثیرگذاری لازم را کم می کند.
:: بازی در کنار کدام بازیگر برایتان لذتبخش و برای شما نقش مکمل خوبی بوده؟
آقای پرویز پورحسینی که در اولین کارم بیشتر سکانسها با ایشان بود و خیلی تاثیرگذار بودند. ایشان به بازیگر مقابل کمک می کنند و من در کار اولم "مریم مقدس" کم تجربه بودم و خیلی به من کمک کردند. اگر بخواهم بگویم کدام کارگردان به بازیگری من کمک کرد باید بگویم آقای لطیفی.
:: از خصوصیات اخلاقیتان بگویید؟
معمولا بقیه باید راجع به آدم صحبت کنند. من خیلی خوبم (با خنده). سعی می کنم کمتر کسی را از خودم برنجانم و این که خیلی آدمها را تحمل کنم، بدیهایشان را نبینم و خوبی هایشان را ببینم.
:: از علایق شخصی تان بگویید؟
فیلم دیدن و کتاب خواندن و مسافرت. کار نوشتن را خیلی دوست دارم، داستان کوتاه و طرح فیلمنامه می نویسم البته فقط برای خودم و زمانی که بخواهم کار کنم.
:: قشنگ ترین جای دنیا که دیده اید؟
یکی از قشنگ ترین شهرهایی که دیده ام "سیدنی" بود و فکر می کنم هر گوشه از این شهر قشنگی خاصی دارد. سیدنی یک شهر تاریخی نیست چون استرالیا 300 سال است که کشف شده ولی خیلی زیباست.
:: از شغل دومتان (تدریس) بگویید؟
حدود چهار سال در دانشگاه آزاد تدریس کردم و در حال حاضر دو سالی است که مرخصی گرفته ام. به خاطر اینکه فیلمبرداری با کار تدریسم کمی تداخل پیدا می کرد، ولی در کل تدریس را دوست دارم به شرط اینکه دانشجوها آن انرژی را که باید بدهند. چون در حال حاضر دانشجوهای تئاتر پر انرژی و با انگیزه نیستند. اگر دانشجوها با انگیزه باشند، کار سختی نیست، به تازگی در دانشگاه می گویند ما را برای بازیگری معرفی کن، یا مثلا دستمزد بازیگری چقدر است؟ خلاصه همه فکر و ذکرشان این است که کمتر یادگیری برایشان مهم است.
:: کدام یک از کارهای دانشجوها شما را خیلی عصبانی می کند؟
دیر آمدن و زنگ خوردن موبایل سر کلاس.
:: آیا تنبیه شان هم می کنید؟
بله، قرار است که دیر نیایند سر کلاس و اگر چند بار تکرار شود مطمئناً راهشان نمی دهم.
:: به نظر شما بازیگر برای بالا بردن کیفیت کارش چه باید بکند؟
یکی از اصول مهم اخلاق است و بعد از آن فیلم دیدن و کتاب خواندن.
:: قشنگ ترین فیلمی که در سینمای ایران دیده اید؟
فیلم های قشنگ خیلی دیده ام و فیلم هایی که همیشه در ذهنم می مانند "مادر" و "هامون" است و سریال "هزار دستان". اینها تکرار نشدنی اند. همه کارهای آقای حاتمی را دوست دارم.
:: بازی کدام یک از بازیگرها را دوست دارید؟
خانم معتمد آریا، آقای انتظامی و خانم لیلا حاتمی.
:: کوتاهی و بلندی نقش چقدر برایتان مهم است؟
بعضی از کارگردانها و بعضی فیلمنامه ها مهم است. کمی بستگی به عوامل کار دارد، نمی توانم بگویم هیچ وقت مهم نیست، بعضی وقتها خیلی مهم است.
:: چه موسیقی بیشتر گوش می کنید؟
صدای آقای نوری را خیلی دوست دارم.
:: چگونه وارد گروه آقای افخمی و "پنجمین خورشید" شدید؟
زمانی این کار به من پیشنهاد شد که مشغول بازی در سریال "عملیات 125" بودم و چون تهیه کننده هر دو کار یک نفر بودند، این کار را به من پیشنهاد دادند و من بعد از خواندن فیلمنامه و سابقه کاری که از آقای افخمی در سریالهای مناسبتی داشتم قبول کردم و مشغول بازی شدم.
:: کمی در مورد نقشتان در این سریال بگویید؟
نقش من جزو نقشهای اصلی در مقطع زمانی سال 88 است. چون این سریال در دو مقطع زمانی سال 64 و 88 می گذرد، نقش هما را بازی می کنم و نقش مقابلم را آقای حمید گودرزی بازی می کنند. شخصیت هما برای من جذابیتهای خاصی داشت، چون از نقشهای دیگرم خیلی دور و تجربه متفاوتی بود. هما دختری ست که مسوول دستفروشهای خیابان است و ...
:: سختی بازی در سریال مناسبتی چه بود؟
فشردگی کار، چون به زمان پخش نزدیک بودیم و تمام متنها آماده نبود، ولی در کل مثل سریالهای دیگر است.
:: اولین کار مناسبتی شما بود؟
بله.
:: با کدام یک از بچه های گروه راحت تر کار کردید؟
تقریبا می توانم بگویم با همه راحت بودم. همه بچه ها؛ گریم، لباس، منشی صحنه خوبمان و کارگردان و تهیه کننده کار که سرشار از انرژی مثبت بودند و تجربه خوبی برای من بود.
:: بازدهی کار را چگونه ارزیابی می کنید؟
فکر می کنم خیلی خوب باشد، چون در شبهای ماه رمضان همگی وقتشان را خالی می کنند تا سریالها را ببینند.
:: ورزش می کنید؟
کم و بیش، ولی ورزشکار نیستم، شنا و بدنسازی را دوست دارم.
:: سایتی دارید که به مخاطبانتان معرفی کنید؟
بله.. comکد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
:: معیارتان برای انتخاب نقش چیست؟
در وهله اول فیلمنامه، چون زمانی که شما کارگردان را نمی شناسید ـ به دلیل اولین کار ـ فیلمنامه خوب است که می تواند شما را جذب کند.
:: نقشی بوده که شما دوست داشتید آن را بازی کنید؟
نقش "دختر لر" (با خنده) را خیلی دوست داشتم بازی کنم.
:: آشپزی هم می کنید؟
بعضی اوقات.
:: آیا دوست صمیمی در عرصه بازیگری دارید؟خير
گفتگوی خواندنی با شهرام قائدی
شهرام قائدی : من همایون پنجمین خورشید را به شدت دوست دارم
"شهرام قائدی" در 175 كیلومتری جنوب شیراز و در استان فارس به دنیا آمد، از سال 69، 70 به تهران آمد. اولین كار تصویری تلویزیونیاش "خودروی پلاك 11" بود و پس از آن در سریال "بازگشت پرستوها" بازی كرد. قائدی اعتقاد دارد، بازیگریاش از زیرصفر شروع شده، نه از صفر... او میگوید: بازیگری، مهمترین دغدغه زندگی من است، شاید بدون بازیگری هیچ چیزی برایم قشنگ نباشد. قائدی در مورد نقش همایون میگوید: من همایون پنجمین خورشید را به شدت دوست دارم، حتی زمانی كه قسمت اول را خواندم با خودم نگفتم كه ای كاش نقش دیگری بازی میكردم ...
"شهرام قائدی" از جمله بازیگرانی است كه توانست در سالهای اخیر نام خود را به عنوان یك هنرمند، در جامعه هنری مطرح كند، او از سال 73 در كاراگاه آموزشی "امین تارخ"، فعالیت خود را آغاز كرد و در سال 74 برای خودش یك پا "بازیگردان" شد و در همان سال با كارگردانهای مطرحی چون؛ قطبالدین صادقی، گلاب آدینه و... كار كرد، میگوید: "در همان زمان میتوانستم بازی كنم، اما آنقدر پختگی در خودم نمیدیدم كه مقابل دوربین قرار بگیرم، دلم نمیخواست به هر قیمتی بازیگر شوم، پس صبر كردم تا بازیگر شدن من در زمان خودش اتفاق بیفتد."او در ایام ماه مبارك رمضان در سریال پرطرفدار "پنجمین خورشید" در كنار "حمید گودرزی" به ایفای نقش پرداخت و نقشی بسیار پررنگ هم از خود نشان داد، شهرام میگوید: در نقشهایی كه بازی میكنم، اهل كمفروشی نیستم و تمام تلاشم را برای هر چه بهتر بازی كردن انجام میدهم.
قائدی در رابطه با بازی در سریالهایی كه در ایام رمضان تهیه میشود، میگوید: سریالهایی كه در ماه رمضان پخش میشوند، به دلیل معنویتی كه در آنها دیده میشود، همواره مورد علاقه من بوده است.
او در سال 80 در فیلم سینمایی زیبایی به نام "ارتفاع پست" بازی كرد، در فیلمی از ابراهیم حاتمیكیا... پس از آن حضور او در سینما ادامه یافت؛ روز كارنامه، من و نگین دات كام، ماجراهای اینترنتی (چای نت)، سرود تولد، قاعده بازی، امضاءشدگان، كلانتری غیرانتفاعی و در نهایت چارچنگولی كه البته طی این سالها، بازی در سریالهای تلویزیونی هم دیدیم، كه یكی از مهمترین بازیهای تلویزیونی او، "قرارگاه مسكونی" بود، همچنین مسابقه "مسیر سبز" كه چند سال پیش روی آنتن شبكه تهران میرفت.
او با نقشهایش، صادقانه بازی میكند: من با نقشهایم بسیار صادقانه برخورد میكنم و هیچ وقت به نقشهایی كه به من سپرده شده است نارو نزدم، سعی میكنم با صداقت كامل بازی كنم. این مسئله مهمترین دغدغه من در خصوص حرفهام است. من با نقشهایم همیشه صادقانه برخورد میكنم. ارتفاع پست كه در ژانر جنگ بود، جزو اولین كارهای "قائدی" بود، او میگوید: این ژانر را خیلی دوست دارم، به نظرم جای كار زیادی دارد، خوشبختانه این شانس را هم داشتم كه با كارگردانهای مطرحی چون: حاتمیكیا و محمدحسین لطیفی در ارتفاع پست و روز سوم كار كنم. او همچنان از امین تارخ به نیكی یاد میكند من چیزی یا كسی را ندیدم كه به واسطه او عاشق سینما شوم و این تنها اعتماد امین تارخ بود كه باعث شد من سینما را بشناسم، من فقط سعی كردم كه یاد بگیرم.
و پس از مدتی بازیگری ناگهان به سراغ ژانر طنز رفت، چون میخواستم سینمای كمدی را هم تجربه كنم، البته ابتدا كسی در این زمینه به من پیشنهادی نمیكرد، چون تا پیش از آن در كارهای جدی بازی كرده بودم و به همین دلیل چندی خانهنشین شدم و تیزر تبلیغاتی میساختم تا اینكه توانستم این نوع ژانر را هم تجربه كنم و دیگر آنقدر در نقشهایم جا افتاده بودم كه حتی كسانی كه قبلا با آنها كار جدی انجام داده بودم، دیگر به سراغم نیامدند ...
او میگوید: به شخصه آدم شوخطبعی هستم، همین مسئله خیلی برای رسیدن به نقشهای كمدیام به من كمك میكرد و البته درباره تكتك كارهایم تحقیق میكردم، سعی میكردم نقشهایم را به شكل درستش طراحی و بازی كنم. گرچه در خصوص انتخاب نقشهایم وسواس زیادی به خرج میدهم و سعی میكنم آگاهانه آنها را انتخاب كنم.
شهرام قائدی میگوید: سینما به نوعی همان گمگشته من بود، من هیچ وقت نمیتوانم مثل یك كارمند رفتار كنم، چون خستهام میكند، بازیگری جواب بلندپروازیهایم را میداد و به نظرم سینما تنها رشتهای است كه میتوانی با آن همیشه جوان بمانی ...
شاید بپرسید، چرا هر نقشی كه شهرام قائدی ایفا میكند، دیدنی است... در نقشهایی كه بازی میكنم، اهل كمفروشی نیستم و تمام تلاشم را برای هر چه بهتر بازی كردن انجام میدهم. به نظر من صداقت ركن اصلی در بازیگری است و چنانچه این اصل در بازی وجود نداشته باشد، نتیجه كار مطلوب نخواهد بود.
شهرام قائدی و زندگی خصوصی اش : همسرم دختر داییام است، سال 78 ازدواج كردیم و ثمره این ازدواج یك دختر شش ساله به نام ساریناست كه امسال پیشدبستانی ثبتنامش كردیم.
این سریال دیگه خیلی آبکی شده ... فکر نکنم هر قسمتش 20 دقیقه هم باشه اونوقت تعداد قسمتاش هم از تعداد انشگتای دوتا دست بیتشر نیست
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)