تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 72 از 934 اولاول ... 226268697071727374757682122172572 ... آخرآخر
نمايش نتايج 711 به 720 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #711
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    دفترهایم را ورق می زنم
    کتاب می خوانم
    می روم و می آیم نام تو را می نویسم و می خوانم،
    تکرار می کنم، از بر می شوم
    راستی روزها را می شمرم تا دیدار...
    هر چند کوتاه
    من بر این راه می مانم شاید تنها اراده الهی بتواند مرا ازادامه راه بازدارد
    به هر حال تا آن روز من می مانم...

  2. #712
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    هميشه با تو
    با تو بوده ام ، هميشه و در همه جا
    با تو نفس کشيده ام ، با چشمان تو ديده ام
    مرا از تو گريزي نيست ،
    چنانکه جسم را از روح و زمين را از اسمان و درخت را از افتاب
    تو دليل من براي حيات بودي و هستي
    و چنان با این دليل زيسته ام که باور کرده ام
    علت بودن من تو هستي
    پاسخ من به اغاز و پايان زندگي اين است : « هميشه با تو »

    __________________

  3. #713
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    سر انجام با دیدن نگاه تو آرام می شوم
    چو آهوی گریخته ای رام می شوم

    باور نمی کنی ؟ ای همه هستیم
    که من دارم به جرم عشق تو بدنام میشوم
    من بی تو پای چوبه ی دار غریبیام
    روزی هزار مرتبه اعدام می شوم
    با چشم های خویش مرا آرام میکنی
    باور نمی کنم که چنین خام میشوم
    گفتی که تو هرگز عاشق خوبی نمیشوی
    گفتم : قسم به عشق ! سر انجام میشوم

  4. #714
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    صبر كن عشق زمین گیر شود - بعد برو

    یا دل از دیدن تو سیر شود – بعد برو



    ای پرنده به كجا؟!قدر دگرصبر بكن

    آسمان پای پرت پیر شود – بعد برو


    باش با دست خود آیینه را پاك بكن

    نكند آیینه دلگیر شود – بعد برو



    یك نفر حسرت لبخند تو را می بارد

    خنده كن عشق نمك گیر شود – بعد برو



    خواب دیدی شبی از راه سوارت آمد

    باش خواب تو تعبیر شود – بعد برو

  5. #715
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    افسوس که از عشق خبر دار نبودیم
    ما لایق انجام چنین کار نبودیم

    صد حادثه عشق در این دهکده رخ داد
    ما شاهد این حادثه یک بار نبودیم
    در خاک تنیدیم امید دل خود را
    همسایی احساس خود انگار نبودیم
    خواب تبر آشفته خود دست دلم را
    ای کاش در این باغ سپیدار نبودیم
    آن شب که شهاب از افق آینه پر زد
    عیب از دل ما بود که بیدار نبودیم

  6. #716
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    می توان در خلاف باد و طوفان قدم برداشت تا حقیقت!
    می توان در میان آینه ها دوید و خود را ندید!
    می توان خروارها احساس را با نگاهی در دل مرده دمید!
    می توان در میان لحظه ها لحظه دیدار را بویید!
    می توان در جوی آبی افتاد بی آنکه آبی نوشید!
    می توان در میان چین و چروک پیشانی اخم لبخند زد!
    می توان از میان جمله ها سکوت را برگزید!
    می توان بغض کرد و گریست ولی زبان بربست و ناله نکرد!
    می توان ساز زندگی را با قلم امید بر لب دریا نواخت!
    می توان به وقت انتظار آرزو را فریاد زد!
    می توان ستارگان را دور از چشم خورشید بوسید!
    می توان خیلی دورها را نزدیک احساس کرد!
    می توان فلفل دشنام را در دهان جوید و قورت داد!
    می توان در میان گلرویان چشم فرو بست و نخوابید!
    می توان سر التماس را بالا گرفت در آسمان!
    می توان غرید بی آنکه صدایی شنوده شود!
    می توان از لا به لای ابرها میوه خورشید را جویید!
    نمی توان ...

  7. #717
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    رستنی‌ها کم نیست،
    من و تو کم بودیم،
    خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم!

    گفتنی‌‌ها کم نیست،
    من و تو کم گفتیم،
    مثل هذیان دم مرگ،
    از آغاز چنین درهم و برهم گفتیم.

    دیدنی‌‌ها کم نیست،
    من و تو کم دیدیم،
    بی‌سبب از پاییز
    جای‌ میلاد اقاقی‌ها را پرسیدیم.

    چیدنی‌ها کم نیست،
    من و تو کم چیدیم،
    وقت گل دادن عشق روی دار قالی‌،
    بی‌سبب حتا پرتاب گل سرخی‌ را ترسیدیم.

    خواندنی‌‌ها کم نیست،
    من و تو کم خواندیم،
    من و تو ساده‌ترین شکل سرودن را در معبر باد
    با دهانی‌ بسته وا ماندیم

    من و تو کم بودیم،
    من و تو اما در میدان‌ها
    اینک اندازه‌ی ما می‌خوانیم!

    ما به اندازه‌ی ما می‌بینیم!
    ما به اندازه‌ی ما می‌چینیم!
    ما به اندازه‌ی ما می‌گوییم!
    ما به اندازه‌ی ما می‌روییم!

    من و تو
    کم نه، که باید شب بی‌‌رحم و گل مریم و بیداری شبنم باشیم!
    من و تو
    خم نه و درهم نه و کم هم نه، که می‌بايد با هم باشیم!


    من و تو حق داریم
    در شب این جنبش نبض آدم باشیم!
    من و تو حق داریم
    که به اندازه‌ی ما هم شده با هم باشیم!
    گفتنی‌‌ها کم نیست!

  8. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    a@s

  9. #718
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    با صداي بي صدا
    مثله يك كوه بلند
    مثله يك خواب كوتاه
    يه مرد بود يه مرد
    با دستهاي فقير
    با چشمهاي محروم
    با پاهاي خسته
    يه مرد بود يه مرد
    شب با تابوت سياه
    نشست توي چشمهاش
    خاموش شد ستاره
    افتاد روي خاك
    سايه ش هم نميموند
    هرگز پشت سرش
    غمگين بود و خسته
    تنهاي تنها
    با لبهاي تشنه
    به عكس يك چشمه
    نرسيد تا ببينه
    قطره, قطره, قطره ي آب, قطره ي آب
    در شب بي طپش, اين طرف اون طرف
    مي افتاد تا بشنوه صدا, صدا, صداي پا

  10. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    a@s

  11. #719
    آخر فروم باز avril's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,185

    پيش فرض

    ما که رفتیم ولی یادت باشه دیوونه بودیم

    واسه تو یه عمر اسیر ،تو کنج این خونه بودیم

    ما که رفتیم تو بمون با هرکی که دوسش داری

    با اونی که پنهونی سر روی شونش می ذاری

    ما که رفتیم ولی این رسم وفاداری نبود

    قصه چشمای تو واسه ما تکراری نبود

    ما که رفتیم ولی مزد دستای ما این نبود

    دل ما لایق این که بندازیش زمین نبود

    ما که رفتیم ولی چشم تو عجب نگاهی داشت

    جمله های پر عشق تو چه وعده هایی داشت

    ما که رفتیم ولیکن قدرتو دونسته بودیم

    بیشترم خواسته بودیم ،ولی نتونسته بودیم

    ما که رفتیم تو بشین زیر نگاه عاشقش

    آرزوم اینه فقط تلف نشه دقایقت

    ما که رفتیم تو برو دنبال طالع خودت

    ببینم که سال دیگه،کی میادش تولدت؟

    ما که رفتیم تو بمون با اون که از راه اومده

    اون که با اومدنش خنجر به قلب من زده

    ما که رفتیم دل ندیم دیگه به عشق کاغذی

    لا اقل می اومدی پیشم واسه خدافظی

  12. #720
    آخر فروم باز avril's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,185

    پيش فرض

    خيلي وقته روي لبهات نمي بينم كه بخندي

    مي گي آره غصه دارم دل من واسه چي تنگي؟

    بغض كهنه تو چشاته حس باريدن نداره

    مي گي دل شكستن من ماه من ديدن نداره

    تو توي خودت شكستي بت نگفتم و شكستم

    قسمتم شايد تو بودي كه تا امروز دل نبستم

    دوس دارم اگه بذاري بكشم دس روي چشمات

    دوس دارم كه جون بگيره غزلم تو نفسهات

    تو هموني كه تو يك شب رخنه كردي توي خوابم

    تو لالائيات مي گفتي گل خشكي تو سرابم

    پشت دستمو گزيدم انگار خواب نما شدي باز

    بيا تا به هم ببنديم پرامونو توي پرواز

    مي برم سفر يه روزي تو را با دل شكستت

    تو را با اون كوله بار پر غصه دار و خستت

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •