تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 716 از 2734 اولاول ... 21661666670671271371471571671771871972072676681612161716 ... آخرآخر
نمايش نتايج 7,151 به 7,160 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #7151
    داره خودمونی میشه sepidehjo0n's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    171

    پيش فرض

    من نيز چو خورشيد ، دلم زنده به عشق است
    راه دل خود را نتوانم كه نپويم
    هر صبح در آيينه ي جادويي خورشيد
    چون مي نگرم ، او همه من ، من همه اويم!؛

    او روشني و گرمي بازار وجود است.
    در سينه ي من نيز، دلي گرم تر از اوست.
    او يك سر آسوده به بالين ننهادست
    من نيز به سر مي دوم اندر طلب دوست.

  2. #7152
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تنديس‏هاى باغ ما
    زندگى را از سر خواهند گرفت‏
    پيكره‏هاى آپولون در باغچه ياسمن‏
    دَم برخواهند كشيد.
    در باغها، چه شيرين و مِه‏آلوده‏
    هوس‏
    بر لب‏هاى همسران‏
    روشنى بلورين مى‏نشاند.


    ا دیر رسیدم به پیغامت مونیکا جونم
    کوشی پایه ام از نصف شب بیای مشاعره تا خود ظهر

  3. #7153
    داره خودمونی میشه sepidehjo0n's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    171

    پيش فرض

    درون معبد هستي
    بشر در گوشه ي محراب خواهش هاي جان افروز
    نشسته در پس سجاده ي صد نقش حسرت هاي هستي سوز
    به دستش خوشه ي پر بار تسبيح تمناهاي رنگارنگ
    نگاهي مي كند سوي خدا- از آرزو لبريز-
    به زاري از ته دل يك "دلم مي خواست" مي گويد.
    شب و روزش "دريغ" رفته و "اي كاش" آينده ست.

  4. #7154
    داره خودمونی میشه sepidehjo0n's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    171

    پيش فرض

    خانماي خوشگل مي خواين من برم فضاتون شاعرانه تر بشه؟

  5. #7155
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    تا كوچه دومين پرنده تنها
    راه دوري نيست!
    كنج دنج كوچه مي نشينيم!
    من برايت از تراكم تنهايي اين سالها مي گويم
    و تو برايم از حضور ِ دوباره بوسه!
    ديگر «كبوتر باز برده» صدايت نمي زنم!
    بر ديوار ِ بلند كوچه مي نويسم,
    «كبوتر با كبوتر، باز با باز»
    باور ميكنم كه عاقبت ِ علاقه به خير است!
    كف ِ دست ِ راستم را نشان فالگير ِ پير پُل گيشا مي دهم،
    تا ببيند كه خط ِ عمرم قد كشيده است
    و ديگر مرا از نزديكي نزول نفسهايم نترساند!
    آنوقت، ما مي مانيم و تعبير ِ اين همه رؤيا!
    ما مي مانيم و برآوردِ اين همه آرزو!
    ما مي مانيم و آغوش ِ امن علاقه...

    بيا و سرزده برگرد!


    سلام فرانک نازم ... بزن بریم

  6. #7156
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در هر باد طنين صداي تو بود
    بر هر خاک رد پاي تو فرو رفته بود
    و در هر آب انعکاس سيمايت
    در هر آتش گرمي دستانت
    آنگاه که من
    کوچه به کوچه
    خانه به خانه
    نشان تو مي خواستم



    سلام مونیکای گل خوشگلم
    نصف شب حتما می یام اما الان نمی دونم اخه مامان اینا راهی سفرن نصف شب سرم گرمه
    اما از نصف شب پایه ام اگه بیدار بودی خوشگلم

  7. #7157
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    ميگه‌ : « من‌ رنگ‌ِ شبم‌ اما شب‌ُ دوس‌ ندارم‌ ،
    اين‌ صداي‌ من‌ِ که‌ خورشيدُ بيدار مي‌کنه‌ ! »


    اااااااااا .... دلت تنگ نمی شه واسشون؟من دق می کنم ... باشه خانوم گل اگه جون داشتم تا 3 شب بیدار بمونم که بیای حتما

  8. #7158
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    هر جا که من را با آن کوله بار همیشه ی اندوهم ببینی
    باز هم اسمان برای من همان رنگ است
    رنگی شبیه به همین حالای تو ...
    راستی ..
    تازگیها در شعرهایم به پسوند دریا پیوند خورده ای
    میدانم ....
    این یکی را دیگر نمیدانستی
    حالا بنشین و بیهوا دستت را به موهایت بکش و خود را ناگزیر رفتن بدان و به من بگو برو ...



    چرا خیلی اما چی کار کنم
    فعلا که هستم بزن تا بریم خانمی ( مشاعره را می گم )

  9. #7159
    اگه نباشه جاش خالی می مونه FGi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    456

    پيش فرض

    مگرای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
    به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را
    برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن
    که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا
    به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
    چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدا را

    ----------------

    حالا چرا اخطار یک شعر شئخی گفتم

    ببخشید

    بای بای

  10. #7160
    اگه نباشه جاش خالی می مونه FGi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    456

    پيش فرض

    ای بابا من جواب اون میم را داشتم میدادم چه قدر زود به زود دادید شعر بازم ببخشید

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •